محمود زارعی، پژوهشگر اقتصادی:این روزها یک مسیر برای تحقق رویاها و رسیدن به آرزوها وجود دارد، کافی است مالک باشید. امروزه جامعه ایران با یک طبقهبندی جدید روبهرو است. طبقه مالک و مستاجر، طبقهبندیای که نقش بسزایی در ایجاد و شکلگیری شکاف طبقاتی و مشکلات اجتماعی حاصل از آن دارد. برای درک این پدیده لازم است نگاهی گذرا به آمار، ارقام و وضعیت مسکن در این سالها انداخت. اگرچه برای اکثریت جامعه بحران مسکن ملموس و قابل درک است؛ اما آمار و ارقام نیز بهخوبی نشاندهنده وضعیت بحران در بخش مسکن در کشور است. از سال 1396 تاکنون، حدود 6 سال اخیر متوسط قیمت مسکن شاهد رشد 1000 درصدی بوده است. یعنی درحالیکه حداقل حقوق در بهترین حالت 6برابر شده، قیمت مسکن 10برابر رشد کرده است. این رشد سرسامآور یک خبر وحشتناک برای 32درصد از خانوادههای ایرانی، یعنی بیش از ۸ میلیون خانواده مستأجر کشور و انبوه جوانان در آستانه ازدواج است. افرادی که هر سال فرسنگها از رویای خانهدار شدن فاصله میگیرند. مشکل به اینجا ختم نمیشود، افزایش قیمت مسکن اولین اثرش را روی افزایش قیمت اجارهبها میگذارد و به موازات رشد قیمت مسکن شاهد رشد تصاعدی شاخص اجارهبها هستیم. برای درک این موضوع باید دانست بهصورت متوسط در کشور بین ۳۰ تا ۴۰ درصد درآمد سالانه خانوار بابت هزینه تامین مسکن صرف میشود، این عدد در تهران به بیش از ۷۰ درصد میرسد. یعنی یک خانواده ۷۰ درصد درآمد سالانه خود را برای تامین مسکن صرف میکند و تنها ۳۰ درصد از درآمد سالانه او برای پوشاک، غذا، سلامت، فرهنگ، تفریح، پسانداز و سرگرمی هزینه میشود این یعنی بخش از جامعه از بسیاری ضروریات زندگی خود فاکتور میگیرند تا بتوانند فقط هزینه مسکن را تامین کنند. درواقع بحران مسکن در ایران موجب ایجاد دو طبقه مالک و مستاجر شده است، مالکان هم خود در دو طبقه تک مالکی و چند مالکی قابل تقسیم هستند. تک مالکیها یعنی کسانی که مالک یک ملک هستند، همان ملکی که غالبا در آن سکونت دارند. در این دسته از جامعه بهصورت معمول، هزینه تامین مسکن در سبد هزینه سالانه خانوار حدود صفر درصد است؛ یعنی بین ۳۰ تا ۷۰ درصد نسبت به خانوادههای مستاجر با درآمد مشابه قدرت خرید بیشتری دارند.