احسان زیورعالم، خبرنگار:اردیبهشت 1396 در زمانه داغی تنور انتخابات ریاستجمهوری یک چهره کمتر از دیگران فروغ داشت. اگرچه رقابت انتخاباتی میان رئیسی و روحانی بود اما شیوه حرف زدن میرسلیم دستمایه طنز آن روزها شده بود و نامش به هر روی سر زبانها بود اما چهره چهارم تا آن مونولوگ نهاییاش در مناظرات اساسا در تیررس نگاهها نبود؛ پیر کارکشته جبهه کارگزاران ناگهان در بزنگاهی عجیب، تنها شعر کتاب فارسی اول دبستان را دکلمه کرد: «ما گلهای خندانیم/فرزندان ایرانیم» اگرچه این گفتار نامزد کمتر موردتوجه با طنز و شوخیهایی همراه بود اما همین باعث شد برای مدتی او موردتوجه رسانهها قرار گیرد و حتی در قامت یک افشاگر خودنمایی کند، بهخصوص وقتی درباره رسوایی پرونده گازی کرسنت لب به سخن گشود. با وجود یکوجه مشخص زندگی او هیچگاه نه در مناظرات و نه در محتوای رسانهای مطرح نشد: نسبت مصطفی هاشمیطبا با سینما.
همهچیز به سال 1356 و فعالیتهای حسینیه ارشاد بازمیگردد. در بحبوحه مبارزات فرهنگی در جبهه چپ اسلامی، بهعبارتی طرفداران علی شریعتی، انگیزهای برای تولید آثاری در قالب سینما و تئاتر پدید میآید که شاید مشهورترینش نمایش «بار دیگر ابوذر» باشد که در 1349 طی همکاری ایرج صغیری در مقام کارگردان و رضا دانشور در مقام نویسنده تولید شد. نمایشنامه اقتباسی از کتاب «ابوذر سوسیالیست خداپرست» نوشته جوده السحار و ترجمه علی شریعتی بود که نخستینبار در تالار رازی دانشکده فردوسی مشهد روی صحنه رفت. اجرای تهرانِ نمایش بهسال 1351 در حسینیه ارشاد رقم میخورد که با سخنرانی شریعتی پیش از آغاز اثر همراه میشود، البته اجرای این نمایش کمهزینه هم نبود. فداییان اسلام تهدید به بمبگذاری حسینیه ارشاد کردند.
موفقیت نمایش منجر به نمایش دوم میشود: «سربداران» به کارگردانی محمدعلی نجفی. مدیر آینده سینمای ایران از پیروان سرسخت علی شریعتی بود و در گفتوگویش با گیسو فغفوری هم تاکید کرد که ایده نمایش سربداران از سوی شریعتی مطرح شده اما این همه ماجرا نیست. مساله گروهی است که حول نمایش شکل میگیرد. هاشمیطبا در گفتوگویی درباره حضورش در حسینه ارشاد گفت:...
متن کامل را اینجا بخوانید.