معین احمدیان-میلاد جلیل زاده، گروه فرهنگ: چهاردهمین دوره این جلسه در موضوع اندیشه دکتر علی شریعتی بود. قبل از اینکه سخنران محفل، پشت میز بنشیند تا بحث مستوفایش را آغاز کند، اول خود نبوی چند کلامی صحبت کرد و چیز جالبی گفت که برای چند جوان حاضر در جمع، ازجمله ما شنیدنی بود.میدانیم که در بین بچههای انقلاب بر سر دکتر شریعتی و اندیشههایش اختلافنظر جدی وجود داشت. بخش عمدهای از محتوای شب دکتر شریعتی، غیر از گفتوگوهای آخر وقت و پس از شام، مربوط به سخنرانی منسجم دکتر شجاعیزند است.
* اگر هزارهها هم بگذرد، او اندیشمند بزرگی است و در موقعیت خود اثرگذار بوده است و ما از میراث او ارتزاق میکنیم ولو اینکه قبول داشته باشیم یا نقد داشته باشیم یا هرچه باشد، این واقعیت را نمیتوان عوض یا انکار کرد.
*شریعتی فرزند زمانه خود است و از تاثیرات ساختاری و گفتمانی آن عصر و روزگار مصون نبوده است. من با این ادعا نمیخواهم پیشرو بودن شریعتی را تخفیف دهم، اما به هر صورت شریعتی فرزند همان موقعیت است و با شواهد عدیدهای هم میتوان این را روشن کرد.
* او روشنفکری است که احساس مسئولیت اجتماعی میکند و نمیتواند از واقعیتهای پیرامونی و محیط اجتماعی خود بیاعتنا بگذرد.
* او معتقد است نهضت وقتی به نظام تبدیل میشود، قتلگاه آرمانهاست. یعنی دچار توقف، رکود و محافظهکاری میشود که بهتدریج تمام دلنگرانی و دغدغهاش حفظ خود میشود و آرمانها به فراموشی سپرده میشوند چون هر تلاشی در راستای حمایت و بقای این نظام سیر میکند.
*محور سوم نقش و اثر شریعتی در گفتمان جمهوری اسلامی است. نسبت شریعتی با انقلاب تا حد زیادی روشن است. در باب کموکیف آن و تعیین سهم آن ممکن است اختلاف آرا باشد اما اگر انصافی در کار باشد برای شریعتی در انقلاب بلاشک سهم قابلتوجهی قائل هستند، خصوصا در سطح نخبگانی و دانشگاهی!
شجاعیزند در توضیح اینکه چه عناصر مشترکی بین گفتمان شریعتی و جمهوری اسلامی وجود دارد گفت: «12-10 عناصر را سریع بیان میکنم که در جوهره جمهوری اسلامی میبینید یا خیر. نگویید الان که گرفتار قیمت دلار و مرغ و... هستیم، این از حرفهای نازل است. وقتی میگویم در جوهره جمهوری اسلامی یعنی در عناصر بنیادین این نظام است.
متن کامل را اینجا بخوانید.