تاریخ : Mon 08 May 2023 - 23:17
کد خبر : 79757
سرویس خبری : نقد روز

احتمال بروز ناآرامی‌های پساانتخاباتی در ترکیه وجود دارد

رضا عابدی، کارشناس مسائل ترکیه در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

احتمال بروز ناآرامی‌های پساانتخاباتی در ترکیه وجود دارد

کمتر از یک هفته تا موعد انتخابات ترکیه زمان باقی مانده است. فضای سیاسی در ترکیه به‌نحوی است که اغلب کارشناسان میزان آرای احتمالی کاندیداها را نزدیک ارزیابی کرده و احتمال رفتن انتخابات به دور دوم را بسیار محتمل می‌دانند.

علی مزروعی، خبرنگار:کمتر از یک هفته تا موعد انتخابات ترکیه زمان باقی مانده است. فضای سیاسی در ترکیه به‌نحوی است که اغلب کارشناسان میزان آرای احتمالی کاندیداها را نزدیک ارزیابی کرده و احتمال رفتن انتخابات به دور دوم را بسیار محتمل می‌دانند. همزمان با نزدیک شدن به روز انتخابات فعالیت دولت‌های خارجی نیز برای تاثیر‌گذاری در انتخابات آغاز شده تا حدی که سفیر آمریکا در دیدار با کمال قلیچداراوغلو حضور یافته تا حمایت واشنگتن از او را به تصویر بکشد. مطابق آنچه از نتایج آخرین نظرسنجی‌ها به دست آمده قلیچداراوغلو با حمایت ائتلاف شکننده ضداردوغان توانسته چنددرصدی خود را جلو بیندازد. اختلافات درون این ائتلاف و نیز دوقطبی‌هایی که در فضای سیاسی ترکیه وجود آمده باعث شده تا فضای پرتنشی برای روزهای پساانتخابات پیش‌بینی شود. در گفت‌وگویی که با رضا عابدی، کارشناس مسائل ترکیه داشته‌ایم ضمن بررسی رویکرد سیاسی کاندیداهای مهم حاضر در انتخابات به ارزیابی محتمل‌ترین نتایج انتخابات ترکیه و پیامدهای آن پرداخته‌ایم. عابدی معتقد است: «جامعه ترکیه به‌شدت دوقطبی شده است و اردوغان دارد به‌شدت در این فضای دوقطبی می‌دمد. جریان مقابل هم دارد روی جریان‌های ناراضی کار می‌کند و این دوقطبی را آنها نیز تشدید می‌کنند. احتمال اینکه بعد از انتخابات ترکیه شاهد ناآرامی پساانتخاباتی مشابه اتفاقاتی که سال 88 در ایران رخ داد باشیم وجود دارد.» مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید. 
ائتلاف شکل‌گرفته درمقابل اردوغان که شامل طیف‌های مختلف اپوزیسیون می‌شود، چه حین انتخابات و چه بعد از آن، آیا قادر به حفظ اتحاد خود خواهد بود؟ 
بالاخره این ائتلافی است که علیه یک دشمن مشترک شکل گرفته، یعنی تمام اعضای این ائتلاف شش‌گانه‌ای که صورت گرفته شاید به لحاظ طرز فکر، نوع نگاه‌شان به مسائل سیاسی، اجتماعی تفاوت‌های زیادی داشته باشند که الان هم درواقع آقای دمیرتاش به آنها اضافه شده و عملا ائتلاف هفت‌گانه است. اما دشمن مشترک اینها اردوغان است. اردوغان طی این سال‌ها به اکثر این احزاب و گروه‌ها ضربه زده و بسیاری از اعضای آنها را زندانی کرده است. بعضی از آنها را مثل باباجان، داوداوغلو و گل و... را از حزب عدالت و توسعه کنار گذاشته است. برخی نیز اختلافات ایدئولوژیک با اردوغان دارند. مثل کمال قلیچداراوغلو و برخی از جریان‌های نزدیک به وی که درواقع نگرش‌های سکولار و لائیکی دارند. به نظر می‌رسد بعد از اینکه اینها در انتخابات پیروز بشوند قطعا در بین‌شان اختلاف شکل خواهد گرفت و درگیری بر سر تقسیم قدرت آغاز خواهد شد. چون قلیچداراوغلو کاریزما ندارد و احزابی که دور هم جمع شده‌اند با کنار رفتن دشمن مشترک برای تقسیم قدرت و به دست آوردن پست‌ها و منافع حکومتی در دوره‌ حکومت بعدی قطعا با هم وارد رقابت و چالش می‌شوند. به نظر می‌رسد ائتلاف شکل‌گرفته شکننده‌ خواهد بود و بعد از پایان انتخابات درصورت پیروزی و حتی درصورت شکست قطعا بین این جریان‌ها اختلافات جدی بروز خواهد کرد. 

فارغ از آنکه اپوزیسیون از نظر کارشناسان و سیاستمداران بعد از پیروزی در انتخابات دچار اختلاف خواهد شد یا نه، آیا چنین موضوعی برای عوام نیز امروز مساله‌ای مهم و محل پرسش است؟ آیا میزان استحکام مخالفان و نگرانی از فروپاشی یا اختلافات آتی آنها در آرا تاثیری قابل‌توجه دارد؟
جامعه ترکیه یک جامعه به‌شدت دوقطبی بر سر مسائل مختلف است. مثل برخی از مسائلی که ما در جامعه‌ خودمان داریم مساله توسعه و مدرنیسم. برخی از این شکاف‌ها شکاف‌های تاریخی بوده و شاید به 10 سال و 50 سال اخیر هم ربطی نداشته باشد. رسانه‌های اجتماعی و برخی خواسته‌های انسان جدید این شکاف‌ها را تشدید کرده است. این تشدید شکاف‌هارا می‌شود در ایران، فرانسه، ترکیه و آمریکا دید که البته ممکن است این شکاف‌ها ماهیتا نیز اختلاف‌ها و تفاوت‌هایی باهم داشته باشد. جامعه ترکیه به‌شدت به یک جامعه دوقطبی تبدیل شده، شکاف‌های متعددی در این جامعه وجود دارد؛ شکاف بین کردها و ترک‌ها، شکاف توسعه بین شرق و غرب ترکیه، شکاف بین جریان‌‌های اسلام‌گرا و غرب‌گرا و بحث‌هایی نیز درمورد دموکراسی و دیکتاتوری وجود دارد. این اختلافاتی که در جامعه ترکیه شکل گرفته را می‌شود در فضای تنش و درگیری‌های به‌وجودآمده در انتخابات ترکیه دید. به نظر می‌رسد که جامعه‌ ترکیه هم متوجه این داستان‌ها شده و اردوغان هم دارد تلاش می‌کند به‌نوعی یک وجهه ترسناک از جریان مقابل خودش بسازد تا به افکار عمومی هشدار بدهد که اگر اینها بیایند سیاست‌های ضددینی اتخاذ خواهند کرد و بر اسلام‌گرایان و دین‌داران ترکیه سخت خواهند گرفت. اگر اینها روی کار بیایند شرایط اقتصادی ترکیه به سال‌های قبل از سال 2002 و بحران‌های معیشتی که ناشی از تورم در جامعه ترکیه وجود داشت بازمی‌گردد. هرچند الان هم وضعیت اقتصادی ترکیه مناسب نیست اما اردوغان از این فضا هم دارد استفاده می‌کند تا به بخش‌هایی از جامعه که تا قبل از سال 2002 تحت فشار و سلطه جریان سکولار و لائیک جامعه بودند هشدارهایی بدهد. اردوغان دارد از این فضای دوقطبی استفاده می‌کند و حتی آن را تشدید می‌کند؛ هرچند جریان مقابل هم این کار را دارد در میان اقشار دیگری از جامعه انجام می‌دهد؛ اقشاری که در دوره‌ای از اردوغان و از سیاست‌های وی همچون بازداشت‌های زیادی که به‌ویژه بعد از کودتا صورت گرفت ضربه خوردند. 

ترکیه در سال‌های اخیر وضعیت اقتصادی متلاطمی را تجربه کرده است، این وضعیت می‌تواند جوانانی که دوره آشفته پیشااردوغان را درک نکرده‌اند، تحت‌تاثیر قرار دهد. میزان این تاثیر از نگاه شما چگونه است؟ آیا عوامل بازدارنده‌ای وجود دارند که باعث شوند مردم و آسیب‌دیدگان از وضعیت اقتصادی به‌خاطر آنها مجددا اردوغان را برگزینند؟
معمولا جوان‌ها در هر جامعه‌ای طرفدار تغییرند. جوان‌هایی که ما در ترکیه با آنها مواجهیم و می‌خواهند رای بدهند افرادی هستند که بعد از سال دو هزار متولد شده‌اند و اینها غیر از اردوغان کسی را به‌عنوان رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر  جامعه ندیده‌اند. اینها عمدتا طرفدار تغییر هستند و برخی از نظرسنجی‌ها می‌گوید که از هر 10 جوان ترک که در سن زیر 25 سال قرار دارند و می‌توانند رای بدهند 80 درصدشان می‌خواهند به جریان مخالف اردوغان رای بدهند، یعنی چنین فضایی هم هست. اگر جریان قلیچداراوغلو و متحدانش بتوانند این بخش از جامعه را که 13، 14 میلیون نفر از سبد آرای ترکیه را تشکیل می‌دهند تحریک کنند و پای صندوق‌های رای بیاورند به نظر می‌رسد که کار اردوغان سخت خواهد شد. قلیچداراوغلو روی جریان‌های ناراضی همچون جوانان، لائیک‌ها و افراد سکولار ترکیه که در سال‌های اخیر توسط اردوغان ضربه خورده‌اند، حساب کرده است. 

نظرسنجی‌ها درباره اردوغان و رقبا چه می‌گویند؟ این نظرسنجی‌ها به مرحله قابل اتکایی رسیده‌اند؟
از 10 روز قبل از انتخابات دیگر امکان انتشار نظرسنجی در فضای عمومی وجود نداشته و عملا دیگر نظرسنجی وجود ندارد. آخرین نظر‌سنجی دو سه روز پیش برگزار شده و در آخرین نظرسنجی نیز قلیچداراوغلو حدود 6 درصد جلو است ولی برای تحلیل اینکه فضای انتخابات ترکیه چه می‌شود باید در نظر بگیریم که ابزارهای انتخابات همچنان در دست اردوغان است. اکثر رسانه‌های ترکیه در اختیار اردوغان است و طی این دو دهه نیز او شبکه‌سازی گسترده‌ای انجام داده و قدرت نابرابری در اختیار دارد که انتخابات را پیش‌بینی‌ناپذیر کرده است. به نظر من آرا بسیار نزدیک بوده و احتمال اینکه انتخابات ترکیه به دور دوم برود وجود دارد. 

اگر به‌ دور دوم برود چه نتیجه‌ای محتمل‌تر است؟
اگر این اتفاق بیفتد رقابت اصلی بین اردوغان و قلیچدار اوغلو خواهد بود و بقیه رقبا آرای خاصی ندارند و اگر یکی از این کاندیداها به‌سمت قلیچداراوغلو گرایش پیدا کنند ممکن است فضا تغییر هم کند، به‌هرحال فعلا اختلافاتی بین کاندیداهای موجود نیز وجود دارد. به‌نظر می‌رسد در دور دوم شانس قلیچداراوغلو بیشتر است. البته این نکته‌ را باید در‌نظر بگیریم که جامعه ترکیه به‌شدت دو‌قطبی شده است و اردوغان به‌شدت در این فضای دو‌قطبی می‌دمد. جریان مقابل هم روی جریان‌های ناراضی کار می‌کند و آنها این دو‌قطبی را تشدید می‌کنند. احتمال اینکه بعد از انتخابات ترکیه شاهد ناآرامی‌های مشابه اتفاقاتی که سال 88 در ایران رخ داده باشیم نیز هست. انتخابات ترکیه شاید انتخابات دموکراتیکی باشد اما ابزارهای دوطرف نابرابر است. علاوه‌بر ابزارهای رسانه‌ای نفوذی که اردوغان در دستگاه‌های نظارتی دارد این احتمال را به‌وجود می‌آورد که در‌صورت نزدیک بودن آرا، تغییراتی در نتایج شمارش از جانب وی اعمال شود. تجربه نیز نشان داده اردوغان در انتخابات از چنین ظرفیت‌هایی استفاده می‌کند، به‌همین‌دلیل نیز به‌نظر می‌رسد که احتمال وقوع تنش در ترکیه وجود دارد. 

محوربندی‌های منطقه‌ای و جهانی در ارتباط با انتخابات ترکیه چگونه است؟ چه کشورهایی انتخاب اردوغان و چه کشورهایی مخالفانش را به‌نفع خود ارزیابی می‌کنند؟ در این میان کدام بازیگران تحرکاتی داشته‌اند؟
در بحث‌های سیاسی بخشی از موارد اعلامی و بخشی نیز اعلامی نبوده و غیر‌رسمی است. اگر ملاک را سیاست‌های رسمی قرار دهیم باید بگوییم که آمریکایی‌ها تمایل دارند قلیچداراوغلو روی کار بیاید. به همین دلیل نیز در روزهای ابتدایی تبلیغات شاهد دیدار سفیر آمریکا با وی بودیم که به‌شدت نیز مورد انتقاد اردوغان قرار گرفت. علاوه‌بر فضای رسانه‌ای که درپیش گرفته شد چند روزنامه نیز علیه اردوغان مطلب نوشتند. بالاخره آمریکایی‌ها نشان دادند جریان لائیک و سکولار بهتر می‌تواند در ترکیه کار کند. علی‌رغم همه ایراداتی که به اردوغان وارد است و برخی نیز در ایران آن را برنمی‌تابند باید قبول کرد که گرایش اردوغان گرایش اسلام‌گرایانه‌تری است و به همین دلیل نیز در برخی موارد شاهد بروز تنش بین آمریکا و غرب بوده‌ایم؛ علی‌رغم نگاه منفعت‌طلبانه و کاسب‌کارانه‌ای که آقای اردوغان به سیاست‌خارجی دارد. اما به‌طور‌کلی اردوغان یک‌سری اختلافاتی با غرب و آمریکا دارد که نمی‌شود آن را کتمان کرد. آمریکایی‌ها نشان دادند در ترکیه با جریان‌های سکولار و لائیک بهتر می‌توانند کار کنند. البته باید گفت جریان سکولاری که اکنون قلیچداراوغلو نماینده آن است با جریان‌های لائیکی که سه دهه پیش در ترکیه داشتیم متفاوت بوده و تعدیل شده است. اینها حتی اگر قدرت بگیرند آن نگاه تندوتیز، ضددینی و مذهبی که سه دهه پیش داشتند را ندارند، اما به‌هرحال می‌خواهند روس‌ها و ایران را مهار کنند. بالاخره یکی از جاهایی که روس‌ها از آن برای دور زدن تحریم‌ها استفاده می‌کنند، ترکیه است. دولت دموکرات فعلی آمریکا با اردوغان اختلاف دارد و روابط اردوغان با جمهوری‌خواهان بهتر بود، به‌همین‌دلیل نیز آمریکایی‌ها نظرشان روی قلیچدار اوغلو بوده و روس‌ها نیز به‌نظر می‌رسد همچنان تمایل به ادامه دولت اردوغان دارند. 

آشکار شدن میزان دخالت خارجی در انتخابات به‌ویژه از سوی آمریکا، چه تاثیری بر افکار عمومی دارد؟ آیا می‌تواند باعث تحریک مردم برای رأی به اردوغان شود؟
اردوغان از این فضای دوقطبی استفاده می‌کند. اردوغان جریان‌های مذهبی، ملی‌گرا و همچنین جریان‌های ضد آمریکایی که در بخشی از جامعه ترکیه حضور دارند را تحریک می‌کند و این غیرقابل کتمان است. بخشی از جامعه نگران قدرت‌گیری جریان‌های کردی افراطی است و اردوغان درحال تلاش برای همسو کردن این جریان‌ها به‌نفع خود است تا بتواند از حمایت‌های آمریکا از قلیچداراوغلو هم برای خودش رأی بسازد. علی‌اف هم صراحتا اعلام حمایت کرده است. حتی برخی از سلبریتی‌های آذربایجان نیز آمده‌اند پای کار اردوغان؛ چراکه شکست وی به‌نفع جمهوری‌آذربایجان و علی‌اف هم نخواهد بود.

قلیچداراوغلو گفت است «اگر من رئیس‌جمهور شوم باکو را دور می‌زنم و ترکیه را از طریق ایران به چین وصل می‌کنم»، دلایل موضع‌گیری‌های اینچنینی را چه چیزی می‌دانید؟ 
آدم‌ها مطلق نیستند. آمدن قلیچداراوغلو هم می‌تواند برای ایران نکات مثبتی داشته باشد و هم نکات منفی داشته باشد. همیشه فرصت و تهدید است. آسیب‌های آمدن قلیچداراوغلو این است که نگرش‌های غرب‌گرایانه بین جریان وی قوی‌تر است و این یک واقعیت است. حزب قلیچداراوغلو، حزب جمهوری‌خواه خلق یعنی حزبی است که کمال مصطفی آتاتورک آن را بنیانگذاری کرده است و اینها نگرش‌های دینی خیلی ندارند و چه‌بسا با قدرت گرفتن قلیچداراوغلو ما شاهد افزایش همکاری‌ها بین آنکارا و واشنگتن و تل‌آویو و ناتو باشیم. اینها شاید برخلاف برخی اقداماتی باشد که ایران و روسیه در مقابله با غرب به‌ویژه در حوزه دور زدن تحریم‌ها درحال انجام آن هستند. این امر غیرقابل کتمان است اما این را هم باید توجه کرد که با توجه به شکننده بودن ائتلاف قلیچداراوغلو و نیز با توجه به اینکه حزب اردوغان می‌تواند رأی خوبی را در مجلس کسب کند، اگر قلیچداراوغلو رأی بیاورد ترکیه وارد درگیری‌های داخلی خواهد شد. قلیچداراوغلو اعلام کرده قصد دارد قانون اساسی را تغییر دهد، نظام ریاستی را بردارد و ترکیه را به دوره پارلمانی بازگرداند. این موارد باعث می‌شود تا ترکیه وارد رقابت‌های داخلی شود. علاوه‌بر‌این چند‌دستگی موتلفان قلیچداراوغلو نیز باعث می‌شود تا درصورت رأی آوردن وی فضایی برای ایران ایجاد شود که بتواند از زیر فشار اقدامات توسعه‌طلبانه ترکیه خارج شود؛ چراکه ترکیه قطعا چندسال درگیر مسائل داخلی خودش خواهد شد. رقابت‌های داخلی، اصلاح قانون اساسی و مقاومت‌های حزب اعتدال و توسعه چالش‌های پیش‌رو فضای سیاسی ترکیه است. لذا به‌نظر می‌رسد انتخاب قلیچدار اوغلو از این باب به‌نفع ایران باشد. بالاخره یک رقیب منطقه‌ای درگیر مسائل داخلی خودش خواهد شد. از طرف دیگر نگاه قلیچداراوغلو این است که ترکیه را از برخی دخالت‌های نظیر جنگ در سوریه خارج کند؛ چراکه این امر باعث می‌شود چندین میلیون آواره وارد خاک ترکیه شوند و این موارد باعث فشارهای اقتصادی می‌شود. این موارد می‌تواند برای ایران فرصت باشد، لذا مساله را باید از حوزه‌های مختلف دید. گرچه قلیچداراوغلو و برخی متحدان وی گرایش‌های ناسیونالیستی دارند‌ اما این ناسیونالیسم را نمی‌توان قوم‌گرایی افراطی توصیف کرد. درست است که وی گفته روابط ترکیه را با جهان ترک گسترش می‌دهد اما تجربه‌ای که از جریان‌های سکولار ترکیه و حزب جمهوری‌خواه خلق وجود دارد، نشان می‌دهد آنها نگاه نئو‌عثمانی‌گرایی را به آن شدتی که اردوغان و متحدانش بروز می‌دهند، ندارد. اما اینکه قلیچداراوغلو گرایش‌های غرب‌گرایانه داشته و ممکن است برای فشار بر ایران با غرب متحد شود احتمالی است که نباید آن را نادیده گرفت. آمدن قلیچداراوغلو برای ایران هم می‌تواند فرصت باشد و هم تهدید، اینکه ما مطلق بگوییم اردوغان به‌نفع ایران است یا اگر قلیچداراوغلو بیاید به‌نفع ایران است، امر غلطی است. هرکدام از این دو نفر به ریاست‌جمهوری برسد می‌تواند برای ایران واجد فرصت‌ها و تهدیدهایی باشد. 

کمال قلیچداراوغلو زازا و علوی‌‌‌مذهب است. با توجه به اینکه علوی‌ها روابطی خاص با سکولارها دارند از یک سو در دوره‌ای مورد سرکوب آنها به‌ویژه از سوی آتاتورک بوده و از سوی دیگر به دلیل آنکه سکولار‌ها را مبرا از تنگ‌نظری مذهبی دیده‌اند، به آنها متمایل شده و از لحاظ سیاسی در این جریانات فعال بوده‌اند. اینکه قلیچداراوغلو علوی مذهب است در جذب آرا برای او مشکل‌زا نخواهد بود؟
علوی‌های ترکیه اگرچه 20 تا 23 میلیون نفر بوده و جمعیت خوبی دارند اما باید دقت کرد که علوی‌ها در جامعه ترکیه اقلیت بوده‌اند و این اقلیت نیز از دوره عثمانی در جامعه ترکیه همواره تحت فشار و ستم قرار داشته است اما عمدتا علوی‌های ترکیه تا قبل از پیروزی جمهوری اسلامی خیلی در سیاست فعال نبوده و اغلب نیز جریان‌های لائیک را تحت حمایت قرار می‌دادند، چون می‌دانستند اگر جریان‌های دین‌گرا روی کار بیایند این دین‌گرایی به معنی بازگشت همان فضاهای دوره عثمانی است، لذا اینها خیلی نگاه مثبتی به‌ویژه در سال‌های اخیر به آقای اردوغان ندارند. با توجه به بحران سوریه و دخالتی که اردوغان در این کشور داشت به مرور علوی‌ها از اردوغان فاصله گرفتند. بالاخره حکومت بشار اسد یک حکومت علوی و متحد علویان ترکیه است. اتفاقات اخیر در ماجرای کودتای 2016 نیز این فاصله را تشدید کرده است. اینکه قلیچداراوغلو می‌گوید من یک علوی با اصالت خراسانی هستم یک امر بی‌سابقه در تاریخ ترکیه است. علوی‌ها همیشه هویت خود را پنهان می‌کردند و این نشان می‌دهد اتفاقات خاصی دارد در جامعه ترکیه رخ می‌دهد و جریان‌های مختلف هم دارند روی این شکاف‌ها کار می‌کنند. 
این شکاف بین دینداران و غیر‌دینداران ترکیه نسبت به 15 سال پیش کمتر شده است اما همچنان وجود دارد. به‌نظر می‌رسد علویان هم الان فرصت خوبی دارند تا بعد از چندین دهه که در حاشیه سیاست ترکیه قرار گرفته بودند، با حمایت از قلیچداراوغلو و بعد از شکست دادن اردوغان، به‌نوعی در رأس سیاست ترکیه قرار بگیرند. در همین بحث‌ها البته برخی ناظران ایرانی خوشبینی‌هایی از این جنس دارند که مثلا می‌گویند شاید پیروزی قلیچداراوغلو در انتخابات ریاست‌جمهوری ترکیه، از این جهت که ایشان علوی هست و اصالت خراسانی دارد به نفع ایران باشد. هرچند اینها چندان تعیین‌‌کننده نیست اما درجای خود حائز اهمیت است. علوی‌ها به دنبال این هستند که بعد از سال‌ها خود را به رأس هرم قدرت در ترکیه نزدیک کنند و من پیش‌بینی می‌کنم در انتخابات پیش‌رو، مشارکت علویان، مشارکت خوبی باشد. چون بالاخره در سال‌های اخیر از اردوغان ضربات بدی خوردند. چه در داخل این کشور و چه در نتیجه سیاست‌های [متاسفانه] ضد‌ایرانی اردوغان و البته سیاست‌های ضد سوری دولت ایشان. چون به‌طور کلی علوی‌ها طی سال‌های اخیر نشان داده‌اند که متحد ایران و سوریه هستند و نگرش‌های مثبتی به این دو کشور دارند. 

جامعه کردی ترکیه چطور رفتار خواهد کرد؟ با توجه به غلبه نگاه ضد اردوغان درمیان آنها، می‌توان گفت این جریانات به قلیچداراوغلو اقبال نشان خواهند داد؟
برخلاف ایران که کردها را همیشه ایرانی می‌دانستیم و کمترین اختلاف را با آنها داریم و در مناطق کردنشین ایران چندان چالشی دیده نمی‌شود، در ترکیه چالش‌های جدی و عمیقی میان آنها و دولت شکل گرفته است. در فرهنگ و رفت‌وآمد و اینها در دوره‌های مختلف شاهد سرکوب کردها در ترکیه و عراق بوده‌ایم. این رفتارها در ایران با آنان صورت نگرفته است. ما همیشه کردها را ایرانی دانسته‌ایم و آنها هم خودشان را ایرانی دانسته‌اند. کاری به جریان اقلیت پان‌کرد و تجزیه‌طلب نداریم که اینها عمدتا از خارج از کشور خط می‌گیرند و برخی هم از جریانات خاصی تغذیه می‌شوند. اما کلیت‌ کردها دیدگاه‌شان به ایران و ایرانی بودن مثبت است. درصورتی‌که متاسفانه در عراق و البته بیشتر ترکیه ما شاهد سرکوب گسترده کردها طی سال‌های اخیر بوده‌ایم. مثلا در ترکیه ببینید عثمانی‌ها در دوره حکومت‌شان چه بلاهایی که بر سر کردها آوردند. برخوردهای شدیدی که مصطفی کمال آتاتورک و جانشینان لائیک و سکولارش با کردها داشتند و برای نمونه آمدند اسامی شهرها، روستاها و حتی قومیت کردها را انکار ‌کردند و به چالش‌ها دامن زدند. تا دهه 1990 ما چیزی به‌عنوان «کرد» در ترکیه نداشتیم، از آنها با عناوین توهین‌آمیز یاد می‌کردند. لذا متاسفانه این برخوردهای خشن و سرکوب‌های گسترده که علیه کردها صورت گرفت باعث شد‌ گرایش‌های تجزیه‌طلبانه و مخالف حکومت ترکیه در این کشور تشدید شود. مسائلی مثل این باعث شد در کشورهایی که کردها در آن سکونت دارند شاهد گرایش‌های شدید تجزیه‌طلبانه و همچنین گرایش‌های مخالف حکومت در ترکیه باشیم. 
هرچند کردهای ترکیه هم نسبت به کشورهای دیگر مثل سوریه، عراق و ایران از لحاظ جمعیت بیشترند، اما این برخوردهای سرکوبگرایانه‌ای که اواخر دوره عثمانی و بعد از شکل‌گیری جمهوری از 1923 به این طرف اتفاق افتاد به چالش‌ها دامن زد. حتی بعد از یک مدت اردوغان به دنبال صلح با کردها رفت. سال‌های اول به دیاربکر سفر کرد و به گفت‌وگو با جریانات کرد پرداخت. متاسفانه از سال‌ 2016 به بعد مواضع تند اردوغان علیه کردها رفته‌رفته شروع شد. جریان‌های کردی را تروریست خطاب می‌کرد و موضع تندی نسبت به آنها داشت. احزاب کردی را تعطیل کرد، برخی از رهبران جریان‌های کردی را به زندان انداخت که همه این اتفاقات باعث شد کردها نسبت به اردوغان گرایش منفی پیدا کنند. حالا باید دید قلیچداراوغلو می‌تواند شاهد حمایت عملی کردها در انتخابات باشد یا خیر. در این چند وقت برخی احزاب کردی از او حمایت کردند و رهبران زندانی‌ آنها در حمایت از قلیچداراوغلو بیانیه دادند. روز انتخابات مشخص خواهد شد این حمایت‌ها تا چه میزان جدی است. کردها طی دهه‌های اخیر، از حزب جمهوری خلق (درواقع حزب قلیچداراوغلو) که آتاتورک بنیانگذار آن بوده است، ضربات زیادی خورده‌اند. هم از اردوغان ضربه خورده‌اند هم از جریان‌های سکولار و لائیک ترکیه. بنابراین جلب اعتمادشان سخت است. روز انتخابات مشخص خواهد شد جریانات کرد تا چه میزان به قلیچدار اوغلو اعتماد دارند.