همزمان با جلسه استیضاح فاطمیامین، وزیر صمت که روز یکشنبه در صحن علنی مجلس برگزار شد این خبر نیز در رسانهها منتشر شد که برخی نمایندگان درحال جمع کردن امضا برای رایگیری شفاف پیرامون استیضاح وزیر صمت هستند. درنهایت اما این درخواست نیز به نتیجه نرسید تا وعده شفافیت آرا ولو با قید استثنا نیز محقق نشود. این درحالی است که نمایندگان تاکنون با این استدلال که شفافیت آرا در گرو موافقت مجمع تشخیص با طرح شفافیت قوای سهگانه است، از این مطالبه مردمی طفره رفته بودند. حداقل این توقع وجود داشت که اگر واقعا با شفافیت آرا مسالهای ندارند و منتظر تعیین تکلیف طرح شفافیت قوای سهگانه هستند، در مواردی همچون رای عدماعتماد به وزیر با قید استثنا، رایگیری را شفاف کرده و حسننیت خود را اثبات کنند. اقدامی که صورت نگرفت تا همچنان مردم از چشیدن طعم شفافیت محروم و نمایندگان در موضع متهم باقی بمانند. نبود شفافیت آرا باعث شده تا در رایگیری پیرامون طرحهای مختلف علیرغم پیچیده نبودن فرایند رایگیری همچنان آرای برخی نمایندگان باطله اعلام شود و گاه تعداد زیادی نیز حتی از حضور در رایگیری امتناع ورزند. به طور مثال در زمان شمارش آرای استیضاح وزیر صمت، چند طرح دیگر نیز درحال رایگیری بود که فقط در یکی از آنها 60 نفر از نمایندگان حاضر به رای دادن هم نشدند و اگر آرا شفاف میبود و نمایندگان در قبال عدمتعهد به مسئولیت خود پاسخگو میشدند، طبعا چنین اتفاقی نمیافتاد و نمایندگان نیز به جای اینکه در جایگاه هیات رئیسه تجمع کرده و یا در صحن قدم بزنند، بر صندلی خود نشسته و وظیفه اصلی خود را که همان قانونگذاری است با دقت بیشتری انجام میدادند. بسیاری از نمایندگان درحالیکه با شعار شفافیت آرا موفق به کسب رای و حضور در بهارستان شدهاند با وجود گذشت 3 سال زمان از آغاز به کار مجلس یازدهم همچنان از اجرایی کردن وعده خود سر باز میزنند تا مبادا نسبت به تصمیماتشان در جایگاه انتقاد و پاسخگویی قرار گیرند. تا زمانی که نمایندگان در مقابل انتقادات نسبت به آرا و عملکرد خود به جای استدلال منطقی، رویکرد غیرصادقانه عدمشفافیت را انتخاب کنند، نمیتوان توقع داشت درک جامعه از مسئولیتهای آنها نیز به خوبی ارتقا پیدا کند. درنتیجه این مواجهه طبعا در انتخاباتهای مجلس نیز بسیاری از کرسیها به جای اینکه در اختیار افراد صاحب ایده قرار گیرد در اختیار چهرههایی قرار میگیرد که شأن ملی مجلس را تا حد مطالبات خرد منطقهای تقلیل داده و منافع کشور را قربانی منفعت سیاسی خود میکنند.
حاضران خاموش
یکی از تصاویری که روز یکشنبه در خانه ملت توسط نمایندگان در لحظات شمارش آرای استیضاح وزیر صمت خلق شد، تجمع تعداد قابلتوجهی از نمایندگان در روبهروی جایگاه هیاترئیسه و محل شمارش آرا بود. این اتفاق در حالی رخ میداد که در همین لحظات، رایگیری حول شش گزارش اصلاحی کمیسیونهای مختلف در صحن علنی در جریان بود. بدیهی است که بروز چنین رفتاری از نمایندگان تناسب چندانی با شأن و جایگاه مجلس و نمایندگی مردم نداشت. گرچه این مساله بارها مورد تذکر ریاست مجلس قرار گرفت اما درخواستهای مکرر آقای قالیباف از نمایندگان جهت ترک محل شمارش آرا و مشارکت در رایگیری سایر دستورهای روز یکشنبه صحن علنی چندان اثرگذار نبود و در برخی موارد تعداد حاضرانی که در رایگیری مشارکتی نداشتند به ۶۰ نفر نیز میرسید. کسی نمیتواند منکر اهمیت بالای نتیجه استیضاح وزیر صمت شود اما سوال اینجاست که نمایندگان دقیقا بعد از اتمام رایگیری استیضاح مشغول چه کاری بودند که مهمتر از مشارکت در سایر رایگیریها بود؟ غیر از این است که بهعنوان نماینده ملت وظیفه بررسی سایر دستورها را داشتند و سکوت آنها درباره مسائل مختلفی که در مجلس به رای گذاشته میشود، ضایع کردن جایگاه نمایندگی است؟
موقعیتی که گل نکردنش سختتر از گل کردنش بود!
نکته دیگری که روز یکشنبه در بین حواشی جلسه استیضاح فاطمیامین مورد توجه قرار گرفت، ثبت شش رای باطله از مجموع ۲۷۲ رای ماخوذه بود. این در حالی است که طراحی برگههای رای استیضاح به سادهترین شکل ممکن صورت گرفته است و باطل کردن چنین برگهای نیازمند تلاش بیشتری نسبت به ثبت رای صحیح است. جالبتر اینکه عبارت «ممتنع» نیز بین گزینههای برگه وجود دارد و برای فرار از رای دادن نیازی به ابطال برگه رای وجود ندارد. مشخص نیست که انگیزه این نمایندگان از ثبت رای باطله آن هم درباره چنین مساله مهمی چه بوده است، اما مساله مهمتر این است که چرا نمایندگان میتوانند به این سادگی و با اعمالی مانند ثبت رای باطله، عدم شرکت در رایگیری و حتی غیبت در جلسات مهم اینچنینی، علیرغم اینکه در صحن حضور دارند، جایگاه نمایندگی را ضایع کنند؟ آیا درصورتیکه آرای نمایندگان شفاف بود و اهالی بهارستان بیش از پیش خود را زیر ذرهبین ملت حس میکردند باز هم شاهد چنین اقداماتی بودیم یا خیر!
شفافیت آرا مانع از برچسب خوردن میشود
در ایامی که بحث استیضاح وزیر سابق صمت داغ شده بود شاهد بودیم که ادعای یک نماینده مبنیبر اینکه تعدادی از نمایندگان با گرفتن خودرو از استیضاح فاطمیامین عقب نشستهاند حواشی زیادی ایجاد کرد. فارغ از اینکه این ادعا چقدر صحت دارد، آنچه که باعث میشود این برچسبزنیها در افکار عمومی ضریب پیدا کنند، عدم شفافیت است. عدم شفافیت آرا باعث میشود تا نمایندگان امکان عدم پاسخگویی و پنهان کردن رای واقعی خود را داشته باشند و وجود همین امکان به عامل اصلی پررنگتر شدن شائبههایی از این دست تبدیل میشود. بهطور مثال در ماجرای فاطمیامین اگر آرا استیضاح اول و دوم او شفاف میبود، مردم با مقایسه نظرات نمایندگان در هر دو باری که وزیر صمت مورد استیضاح قرار گرفت، میتوانستند متوجه تغییر رای احتمالی برخی از نمایندگان شوند و دلیل این تغییر را از آنها جویا شوند. تنها در این شرایط بود که استدلالهای همه نمایندگان شنیده میشد و در معرض قضاوت آحاد مردم قرار میگرفتند. طبیعی است که در صورت منطقی بودن این استدلالها شائبههای موجود تا حد خوبی بیاعتبار میشدند. اما اگر این استدلالها نمیتوانستند مردم را قانع کنند اتهامات وارده قوت میگرفتند. اتفاقی که امکان پنهانکاری را از نمایندگان سلب میکرد و برای موارد مشابه آتی آنها را در دوراهی قرار میداد که یا تصمیم کارشناسی اتخاذ کرده و با پشتوانه استدلالی از نظر خود دفاع کنند یا اگر چنین اعتقاد و توانی ندارند، کرسی نمایندگی را در انتخابات آتی در اختیار فرد شایستهتری قرار دهند که قدرت ارائه پاسخهای قانعکننده به پرسشهای منطقی مردم و کارشناسان را داشته باشد.
برای مخالفت و موافقت دلیل داشته باشید
بسیاری از نمایندگان با این توجیه که اعلام موافقت و مخالفت آرا، آنها را در فضای افکار عمومی تحت فشار قرار داده و انجام وظایف نمایندگی را بر آنها سخت میکند، از این امر طفره میروند. حال آنکه اساسا زمانی که یک مساله به رای گذاشته میشود یعنی وجود افکار و ایدههای مختلف در مورد آن مساله به رسمیت شناخته شده و کسی نمیتواند صرفا به این دلیل که یک نماینده مخالف نظر او رای داده وی را مواخذه کند اما آنچه میتواند مورد مواخذه قرار گیرد این است که آیا نماینده برای نظر خود نیز دلیل ارائه میکند یا نه. برای رسیدن جامعه به بلوغ سیاسی به جای اینکه دوقطبی موافق و مخالف اصل قرار گیرد، این دوگانه نماینده دارای استدلال و نماینده بدوناستدلال است که اهمیت دارد و چیزی که باعث میشود چنین دوگانهای در جامعه به رسمیت شناخته شده و دوقطبیهای مخرب کنار گذاشته شود، مواجهه عاقلانه و صادقانه با مردم است و شفافیت آرای نمایندگان را میتوان مصداقی از همین مواجهه توصیف کرد.
باور کنید اینطوری هم مطالبات عمومی عقلانیتر میشود هم آرای نمایندگان
شاید بشود «عقلانی شدن مطالبات عمومی» را یکی از استدلالهای پرتکراری دانست که شفافیت آرای نمایندگان را به یک مساله الزامی و اولویتدار تبدیل میکند. البته نه برای جریاناتی که در خوشبینانهترین حالت به دلیل تعارض منافع تا امروز بیخیال شفافیت آرا شدهاند. عقلانی شدن مطالبات عمومی به عنوان یکی از مواهب شفافیت آرای نمایندگان را میتوان از این منظر مورد بررسی قرار داد که این اتفاق، بهخودیخود به جدیترین عامل برای بسته شدن مسیر برخوردهای احساسی در فضای عمومی کشور تبدیل خواهد شد. علاوهبر آن، پیشبینی آثار این اتفاق (شفاف شدن آرای نمایندگان) بر فضای موجهای رسانهای راست و دروغی که در برخی مقاطع درمورد تحولات و اخبار مجلس در شبکههای اجتماعی شکل میگیرد، چندان پیچیده نیست. همچنین میتوان به شایعههایی اشاره کرد که دستبهدست شدنش پیش و بیش از هرچیز به سرمایه اجتماعی مجلس ضربه میزد و دودش هم در چشم مردم میرفت و هم در چشم خود نمایندگان. بنابراین مواردی مثل منطقی شدن مطالبات عمومی جامعه و کم شدن شایعههای رایج درباره تصمیمات صحن مجلس چیزی نیست که بشود بهراحتی نادیده گرفت. علاوه بر آن، نمایندگان را هم وادار میکند برای رأیی که دادهاند، در مواجهه با موکلینشان، استدلالی قانعکننده و قابلعرضه داشته باشند.
شاید کمی زشت باشد که در سال منتهی به انتخابات مجلس دوازدهم داریم از خوبیهای شفاف شدن آرای نمایندگان صحبت میکنیم و برای آن استدلال میآوریم که آقا و خانم نماینده! والله شفافیت آرای نمایندگان بهنفع خود مجلس هم هست اما چه کنیم، اگر همین را هم برای بار چندم یادآوری نکنیم، بعدا بعید نیست بگویند ما منتظر پیشنهادهای شما بودیم و چون نکتهای مطرح نشد آن را از دستورکار خارج کردیم! حالا اگر مشغول فهرست کردن توضیح واضحاتی از مواهب شفاف شدن آرا هستیم، بیشتر از این جهت است.
از عقلانی شدن مطالبات عمومی در نتیجه شفاف شدن آرای نمایندگان گفتیم و از این نوشتیم که این مساله بهخودیخود چه تاثیر روشنی بر فضاهای رسانهای شکل گرفته علیه مجموعه نمایندگان مجلس خواهد گذاشت. نکتهای که اهمیتش اگر بیشتر از غلبه منطق بر فضای عمومی جامعه(در مواجهه با مجلس) بیشتر نباشد کمتر نیست فرصتی است که شفاف شدن آرای نمایندگان میتواند برای بلوغ و رشد سیاسی مردم فراهم کند، یعنی در شرایطی که جامعه به تکتک آرای ثبتشده در صحن علنی دسترسی دارد و از نماینده خود استدلالهای او برای آن رأی موافق یا مخالف میشنود و فرصت تحلیل آن استدلالها را پیدا میکند، علاوه بر شکسته شدن فضای احساسی، غلبه منطق بر قضاوتهای مردمی و افزایش حس مشارکتشان در تصمیمات اعضای قوه مقننه کشور، سرعت بلوغ سیاسی عموم جامعه هم بهروشنی بیشتر خواهد شد و این موجهای سیاسی مقطعی تولیدشده از سوی جریانات و احزاب نخواهد بود که نظر آنها در انتخاباتها را شکل دهد.
نکته دیگر آنکه شفاف شدن آرای نمایندگان و همانطور که گفتیم احساس نیاز آنها به ارائه استدلال قابلپذیرش عموم جامعه درباره آن رأی خاص، منطق نماینده مشارکتکننده در رأیگیریها را هم در معرض قضاوت کارشناسان قرار خواهد داد. مسالهای که در کوتاهمدت مردم را با کیفیت نمایندهشان آشنا میکند و در بلندمدت باعث میشود نمایندگان مشارکت بیشتر و بهتری در تکتک اتفاقات مجلس داشته باشند تا در فرصتی که از طرف مردم مورد پرسش قرار میگیرند، حداقل در جریان کلیات ماجراهای رخ داده در صحن باشند و از ساخته شدن تصویر بیخیالی نسبت به رأیگیریها و کلیات طرحهای به رأیگذاشته شده جلوگیری کنند.
شفافیت اختیاری نمایندگان هم بیاشکال نبوده!
تقریبا آخرین روزهای سال 1401 و در فاصله 11 ماه و چند روزه تا انتخابات مجلس دوازدهم(!) بود که خبری جدید درباره مساله شفافیت آرای نمایندگان در رسانهها دستبهدست شد. تیتر خبر حکایت از این داشت که تعدادی از نمایندگان تصمیم گرفتهاند بالاخره یک تصمیمی درباره مساله شفافیت آرا بگیرند و دیگر برای تعیین تکلیف آن معطل صحن نمانند. این دغدغه دیرموقع ولی مثبتشان باعث شد از چیزی تحتعنوان «سامانه شفافیت آرای نمایندگان» رونمایی شود که نمایندگان بهصورت اختیاری و داوطلبانه آرایشان به «بعضی» طرحهای به رأی گذاشته شده در صحن علنی مجلس را در این سامانه هم بارگذاری کنند. این نمایندگان در نامهای به هیاترئیسه اعلام آمادگی کردند آرایشان بهصورت شفاف در سامانه ثبت شود. سامانهای که حالا و با گذشت چند هفته از آغاز به کارش میتواند مورد ارزیابی کلی رسانهها و دنبالکنندگان اخبار مجلس قرار بگیرد. با ارزیابی کلی این سامانه میشود به یک نکته اساسی رسید و آن اینکه با تایید این مساله که اصل وجود چنین سامانهای مثبت است و برای مجلس یازدهم گام مهمی محسوب میشود اما با بالا و پایین کردن سامانه متوجه میشویم گویی در برخی موارد و عناوین رأیگیری، فهرست نمایندگان مشارکت کرده در انتخابات نقص دارد. یعنی مثلا نمایندهای حاضر شده رأیش به یک اصلاحیه و طرح نهچندان جدی شفاف اعلام کند اما از شفاف کردن رأیش درباره مساله پرحاشیهتر و اولویتدارتر روز جامعه صرف نظر کند. مسالهای که نشان میدهد شفافیت اختیاری و داوطلبانه نمایندگان هم تا امروز بیاشکال نبوده و لازم است نقصهایش برطرف شود تا اعتماد نیمبند بهوجودآمده از طرف مردم به تعدادی از نمایندگان مجلس از بین نرود.
سرنوشت شفافیت دست مجلس است نه سایر قوا
در آستانه انتخابات ۹۸ یکی از رایجترین وعدههای انتخاباتی نامزدهایی که خیلی از آنها اکنون بر کرسی نمایندگی مجلس تکیه زدهاند، شفافیت آرای نمایندگان بود. شفافیت آرایی که برای آن یک طرح نیز توسط مجلس ارائه شد اما کنارگذاشته شد تا اینکه در فروردین ماه سال گذشته طرح دیگری با یک تغییر بزرگ اعلام وصول شد و نمایندگان مجلس شفافیت آرا را به کل قوا سه گانه بسط دادند. همین مساله باعث شد تا این طرح با مخالفتهایی از سوی شورای نگهبان و هیات عالی نظارت مجمع تشخیص روبهرو شود و تا همین امروز بیثمر باقی بماند. بررسی مزایا و معایب بسط و تعمیم مقوله شفافیت به هر سه قوه توسط مجلس خود فرصتی مجزا میطلبد اما در هر صورت با توجه به چالشهایی که این طرح با آن مواجه است بعید است بهزودی به سرانجام روشنی برسد. در این شرایط از مجلس یازدهم که در حال سپری کردن سال آخر خود میباشد انتظار میرود تا طرح شفافیت آرا که وعده آن را داده بودند در دستورکار قرار داده و به تصویب برسانند تا در ایام انتخابات امسال دیگر شاهد شفافیت آرا در بین عناوین تبلیغی و وعدههای نامزدها نباشیم.