تاریخ : Tue 18 Apr 2023 - 23:21
کد خبر : 79388
سرویس خبری : دانشگاه


سازمان برنامه حتی یک ریال برای حمایت از خانواده ایرانی پرداخت نکرد

ما معتقدیم امروز که به واسطه غوغا و هیاهویِ فریبنده خناسانِ بیگانه و ساده‌اندیشانِ داخلی، بازار تخریب و سیاه‌نمایی علیه ایران اسلامی داغ شده و طعنه به جمهوری اسلامی برای برخی شده است پُز روشنفکری و ابزار کسب اعتبار، باید گفت آقایان کمی تاریخ بخوانید، از قضا امروز روز شکر است؛ شکر نعمت جمهوری اسلامی ایران.

 زهرا وفاداران، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه الزهرا:ما معتقدیم امروز که به واسطه غوغا و هیاهویِ فریبنده خناسانِ بیگانه و ساده‌اندیشانِ داخلی، بازار تخریب و سیاه‌نمایی علیه ایران اسلامی داغ شده و طعنه به جمهوری اسلامی برای برخی شده است پُز روشنفکری و ابزار کسب اعتبار، باید گفت آقایان کمی تاریخ بخوانید، از قضا امروز روز شکر است؛ شکر نعمت جمهوری اسلامی ایران.
خدا را شکر که رنج اشغال، غارت، کشتار و به‌ویژه تحقیر ملی توسط استعمارگران، امروز برای جوانان وطنم مساله‌ای ناشناخته است. رنجی که روی تن مردمِ زخمیِ همسایگان ما همچنان آشناست. خدا را شکر که سرنوشت کشورمان توسط مردم خودمان تعیین می‌شود و دشمن بدخواه نمی‌تواند همچون گذشته‌ ایران و هم‌اکنونِ برخی کشورهای جهان، با اشاره‌ سفیرش، دولت‌های مشروع و مردمی را مثل آب خوردن ساقط کند. 
خدا را شکر که ارزش‌های رسمیِ حاکمیت، الهی است و مردم نیز از عمق جان این ارزش‌ها را باور دارند. 
 خدا را شکر که برخلاف اغلب ایامِ هزاره‌های گذشته، رابطه‌ حاکمان با مردم، رسما بالا به پایین نیست، خاکساری حاکمان نزد مردم تا جایی ارزشمند و مطلوب شده، که برخی نگران بروز ریا در مسئولان هستند. 
 خدا را شکر، مردمی داریم که همچون کوه، در برابر طوفانِ سهمگین توطئه‌ها، جنگ‌ها، تحریم‌ها و تبلیغ‌ها، در کنار انقلاب اسلامی ایران ایستاده‌اند و به همت این مردم این موارد خنثی و کشور در عرصه‌های مختلف پیشرفت‌های بسزایی داشته است. 
خدا را شکر که آرزوی بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه برای زمامداری علمای راستین در جامعه، در جمهوری اسلامی ایران محقق شد. با همراهی امت در موسمی نادر از تاریخ، دو رهبر فرزانه بر مسند هدایت امت قرار گرفتند، که از لحاظ علمی، صاحب نظر و اعلم زمانه بودند. نگاه بدیع ایشان برای اهل اندیشه، شگفت‌آور و برای اهل عمل به تجربه‌های مکرر راهگشا بوده و هست. چنین رهبرانی در طول تاریخ به‌راحتی نصیب هر ملتی نمی‌شود. 
خدا را شکر به برکت انقلاب اسلامی، الگوی سوم زن مسلمان نمونه‌ای بدیع و انسان‌ساز در تبیین هویت حقیقی زن مسلمان ایرانی، خصوصا در عصرِ تهاجم استعمار هویتیِ نظام سرمایه و ابزارهای تحت خدمت آن است. با رهنمودهای امامِین انقلاب، برای زنان سرزمینم ترسیم و توسط دختران و زنان قوی کشورم محقق شده است. و شکر که مراکز دانشگاهی و فضاهای نخبگانی نیز مملو از بانوان توانمندی است که در عرصه‌های مختلف فعالیت‌های علمی و اجتماعی به مجاهدت می‌پردازند و شکر که بنده توفیق دارم که به نمایندگی‌شان در محضرتان بایستم. 
 خدا را شکر که مشغله ذهنی جوانان پاک‌سیرتِ وطنم از بستر سخیفِ لَذات حیوانی در کوچه پس‌کوچه‌های لاله‌زارها، به دغدغه ذهنی مشکلات مستضعفان، عدالت اجتماعی و سیاسی، نیاز انسان به معنویت، کرامت و آزادی انسان از بند امپریالیسم، غارت گرسنگان آفریقایی و استمرار تحقیر و بردگی در آمریکای لاتین و امثالَهم تبدیل شد؛ تا جایی که جوانانِ خداجوی این عصر بر بستر این حکومت در این راه خدایی، بذل مال و جان می‌کنند. 
و صدها شکر دیگر برای انقلابی که متعالی‌ترین آرمان‌ها را زنده کرده و رسمیت بخشیده است. اما ما در این فرصت برآنیم تا درباره آرمان جمهوریت سخن بگوییم. ما از شما آموخته‌ایم که عامل پیشرفت کشور سپردن واقعی کار، صحنه و ابتکار عمل به دست مردم است. معتقدیم که تفاوت دولت برای مردم و دولت مردمی اصل مغفول در اداره امروز کشور است. 
ما حتما بین دولتی که نگاهش به خارج بوده و نظمِ ناعادلانه‌ حاکم بر جهان با کدخداییِ آمریکا را پذیرفته و یک دهه معطلی و عقب‌ماندگی را برای کشور به ارمغان آورده، با دولتی که نگاه به داخل دارد و می‌خواهد که خاکسار مردم خود باشد، تفاوت بسیار قائلیم. اما فاصله بسیار است بین صرف ارادت به مردم با سپردن صحنه و کارها به دست مردم. 
 صرف ارادت به مردم می‌تواند به تولید روزافزون انتظارات نامتعارف عمومی، دامن زده و به جای توسعه مسئولیت و ظرفیت عمومی در راه پیشرفت، کشور را به سیاه‌چاله عوام‌زدگی و بی‌مسئولیتی بیندازد. 
دلسوزی بیش از حد خود دلیلی بر مسئولیت ندادنِ به مردم توسط دولت است، این امر گاهی منجر به تحمیل هزینه‌های گزاف به کشور شده و مردم نیز سختی اداره کشور را درک نمی‌کنند. مثلا چه معنی دارد در شرایطی که بخشی از مردمِ کشور در سرمای زمستان از قطعی گاز رنج می‌برند و دستگاه کارشناسی کشور و مدیران تخصصی حوزه‌ انرژی با بررسی کامل به این نتیجه رسیده‌اند که هزینه گاز گروه‌های پرمصرفِ پردرآمد جامعه را زیاد کنند تا مصرف آنها تعدیل شود، پس از اجرای طرح به آنها تخفیف 70 درصدی بدهیم؟ کشوری که با ناترازی گاز مواجه است، دولت آن باید مردم را به مشارکت گرفته و مصلحتِ عامه را در نظر بگیرد و اگر بخشی از مردم، خلافِ عامه، همراهی نمی‌کنند آنها را جریمه کند، نه آنکه تشویق کند! مردمی‌سازی در اینجا یعنی اینکه که همه‌ مردم به‌ویژه مرفهین، سهم خود را از سختی‌های کشور به دوش بکشند.
قیم‌مآبی و عدم اعتماد به ظرفیت‌های مردم، دلیل دیگری بر کنار زده شدنِ مردم از عرصه‌ پیشرفت کشور است. به‌عنوان مثال در عرصه‌ مسکن برخی مسئولان همچنان اصرار دارند که به مردم کلید تحویل بدهند و روبان ببرند. به همین دلیل دولت وارد ساخت پروژه‌های عظیم انبوه‌سازی شده است. اگر دولت، مطابق تجربیات موفق موجود و گذشته، با شکستن انحصارِ خودساخته‌ زمین و تسهیلاتِ ساخت، زمین و تسهیلات را در اختیار خود مردم بگذارد آنها توانایی ساخت خانه را با سرعت و کیفیتی بیشتر از دولت دارند. این خود یکی از مصادیق بزرگ مردمی‌سازی در حوزه‌ اقتصاد و مسکن است که بر زمین مانده. بدون تردید عدم مردمی‌سازی در عرصه مسکن منجر به شکست نهضت ملی مسکن خواهد شد. دقیقا همین مساله‌ انحصار زمین، مانع اصلی کشت دیم و استفاده از ظرفیت مراتع برای دامپروری است. 
عدم بسترسازی برای حضور مردم دلیل دیگری است که مردم ما اساسا در برخی حوزه‌ها نمی‌توانند مشارکت داشته باشند. به‌عنوان مثال، ما از زنان این سرزمین می‌خواهیم که حضور اجتماعی، مشارکت اقتصادی و فرزندآوری داشته باشند. اما چگونه یک زن می‌تواند همه‌ این نقش‌ها را همزمان ایفا کند؟ بدیهی است که این مسئولیت‌ها نیازمند اصلاحات ساختاری وبسترسازی است. یکی از بسترهای مهم تحقق این موارد کیفیت و اندازه خانه و شهرسازی است. امروزه به دلیل ساخت شهرهای پرتراکم آپارتمانی، امکان جمع کردن این سه هدف با هم برای زنان ما سلب شده است. زنان ما به‌عنوان نیمی از جمعیت کشور که ظرفیت‌شان برای رشد اقتصادی بالا آزاد نشده، در آپارتمان‌ها نمی‌توانند کسب‌وکار خانگی و خانوادگی راه بیندازند یا گروه‌ها و گعده‌های اجتماعی پربسامد داشته باشند و به طریق اولی نمی‌توانند حتی به تعداد فرزندان زیاد، در زندان‌های آپارتمانی فکر کنند. پس در کنار سایر اقدامات برای حضور موثر زنان جامعه در پیشرفت کشور، حتما نیازمند بازنگری و تحول جدی در حوزه‌ شهرسازی و خانه‌سازی هستیم. 
نقص در تربیت مسئولانه در خانواده‌ها و نظام آموزشی کشور نیز باعث می‌شود که فرزندان این مرز و بوم با مسائل واقعی کشور دست و پنجه نرم نکرده و آمادگی و مسئولیت‌پذیری لازم را برای حضور در عرصه‌های پیشرفت کشور پیدا نکنند. این‌گونه نیست که همه آحاد جامعه ما آمادگی لازم برای پذیرش مسئولیت‌های بزرگ را نداشته باشند، اما کاستی‌های موجود نیازمند اصلاح نگاه‌های تربیتی در حوزه‌های اجتماعی و سیاسی، چه از سوی مسئولان تربیتی و چه از سوی مسئولان سیاسی کشور و همچنین خانواده‌هاست. 

رهبر انقلاب، ما به‌عنوان جریان دانشجویی، ضمن باور اینکه حل‌المسائلِ مشکلاتِ کشور نقش‌آفرینی موثرتر مردم است از طریق گفتمان‌سازی، مطالبه‌گری و مدل‌سازی استفاده از ظرفیت‌های مردمی مثل اردوهای جهادی پیگیر تحقق این مساله هستیم و طبعا در پیگیری این موارد از جانب ما نیز کاستی‌هایی وجود دارد که مشتاقانه آماده شنیدن آنان هستیم. 

2 نکته پیرامون بحث زنان و خانواده:
ما بانوان جوان در جمهوری اسلامی از نگاه مترقی حضرت امام به زن که او را در جایگاه زن عزتمند و آزاد برای رشد و شکوفایی انسانی قرار داد، حظ برده‌ایم، در مسیر عینیت بخشی هرچه بیشتر نیازمند چراغ راه برای حل مسائلی هستیم که میراث الگوی شرقی و جریان غربی ظلم به زنان جهان است. کدام دسته از موانع موجود در زیرساخت فرهنگی و ساختاری برای زیست الگوی سوم را باید هدف قرار داد؟ ایجاد ساختارهای مناسب فعالیت اجتماعی زن الگوی سوم، در کنار ساختارهای مردانه موجود و در ارتباط هم‌افزا با آنها، یا اصلاح ساختارهای مشترک موجود با ایجاد شرایط مناسب‌تر برای زنان با تقنین و اجرای آیین‌نامه‌های مناسب؟ 
متأسفانه در قانون جدید صیانت از خانواده به جای محوریت خانواده با ظاهرسازی اسلامی، گرته‌برداری قوانین غربی شده است. 
کشوری که قاطبه جمعیتش پیر شده است را نمی‌توان انتظار پیشرفت چندانی از آن داشت از آنجا که در آینده‌ای نزدیک ابعاد هولناک پیری جمعیت، بی‌تردید دامنگیر کشور و خصوصا ما نسل نو خواهد بود، ضرورت توجه به اولویت‌گذاری و فوریت موضوع جوانی جمعیت و تحکیم خانواده از سوی دولتمردان در مقطع فعلی مضاعف می‌باشد، اما متاسفانه علی‌رغم تاکید حضرتعالی مبنی‌بر محور قرار گرفتن موضوع جمعیت و خانواده در نگارش برنامه هفتم توسعه،چنین محوری از سوی دولت به کلی نادیده گرفته شده و به محاق رفته است. و تاسف‌بار‌تر آنکه علی‌رغم مکلف بودن دولت در پرداخت بودجه 10.7 هزار میلیارد تومانی جمعیت، در سال 1401، سازمان برنامه‌وبودجه حتی یک ریال برای حمایت از نسل و خانواده ایرانی به دستگاه‌ها پرداخت نکرد.