پرویز امینی، استاد د انشگاه:آقای دکتر عماد افروغ به لحاظ فردی انسان آزاداندیش و مستقل بود و در عین باورمندی به انقلاب اسلامی، نگاه انتقادی به روندها و تجربههای عملی حکمرانی در جمهوری اسلامی داشت و به عنوان یک عالم علوم انسانی و اجتماعی، بر نقطه عزیمتهای درستی برای حرکت علمی ایستاده بود.
۱) به مساله تئوری و تئوریزه کردن انقلاب اسلامی و سازمان حکمرانی اهمیت میداد و به آن توجه داشت.
۲) متوجه اهمیت و ضرورت بازاندیشی و بازتفسیر مداوم اندیشه انقلاب اسلامی بود و میدانست بدون بازاندیشی فکری، انقلاب اسلامی راکد و از اثرگذاری خواهد افتاد.
۳) مساله روششناسی برایش موضوعیت داشت. برخی از پارادایمهای موجود علوم انسانی از جمله پوزیتیویسم را ناتوان و برخی پارادایمهای دیگر مثل هرمنوتیک را به سبب ضعف وجوه تبیینی ناکافی میدانست و در پی طرحافکنی نوعی رئالیسم انتقادی بود که به فرا روی از سطح قابل مشاهده تجربی برود و واجد قدرت تبیین و نگاه علتکاو به مسائل باشد.
۴) در حوزه فکر بر استقلالاندیشی و مقلد نبودن تاکید داشت.
۵) مساله جامعیت چه در غایات مثل جمع آزادی و عدالت و معنویت و چه در مبانی مثل جمع حق فردی و حق جمعی و یا جمع حق با تکلیف، ویژگی دیگر او به عنوان یک عالم علوم انسانی و اجتماعی بود.
علاوه بر اینها چه در حوزه فردی و چه در حوزه علمی و چه در حوزه کنش سیاسی، انسانی اخلاقمدار بود. در اواخر سال گذشته برای جلسه نقد کتاب ایشان(انقلاب اسلامی و مبانی بازتولید آن) گفتوگوی تلفنی داشتیم که پیشرفت بیماری کاملا در صدا و لحن ضعیفشده ایشان نمایان بود اما آنچنان بزرگوار و متخلق به اخلاق بودند که در این وضعیت نیز میخواستند به سبب تعویق جلسه نقد و عدم امکان حضور به سبب شدت کسالت، عذرخواهی کنند. در روز نقد کتاب نیز علیرغم ارتباط مجازی نتوانستند به غیر از چند کلمه صحبت کنند اما به احترام دعوتکننده و میزبان با همان حال بیماری لحظاتی به شکل غیرحضوری در جلسه حاضر بودند.
خدایش رحمت کند.