مهدی رمضانی:یکی از عادات اخیر ما در مصرفگرایی، مصرف انسانهاست. برای اینکه یک شخصیت، علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی شکل بگیرد کلی اتفاق در عالم رقم خورده، آدمهایی وقت و عمر گذاشتند، تلاشهایی شده، آموزشهایی صورت گرفته، هزینههایی صرف شده و از همه مهمتر اراده و تفضل الهی شامل شده تا یک شخصیت اثرگذار در هر یک از این ابعاد شکل بگیرد، پرورش یابد و در خدمت جامعه دربیاید. اما کافی است نه اینکه خطایی بکند، حتی حرف درست و دقیقی از او در فضا فهم نشود، قلم بطلان بر کل وجود او جاری شود.
حالا به فرض هم خطایی کرده باشد آیا راه و صرفه و عقل در حذف است یا اصلاح و حفظ و بهره بردن؟! در این مفروض من کاری به اسلام و مبانی دینی ندارم که چه توصیههایی میکنند و چه مسیری را مشخص و تبلیغ! که حتما خلاف مسیر حذفی است که ذکر شد.
نکته دیگری که میبایست در ارزیابی یک شخصیت لحاظ کرد درنظر گرفتن مجموعه و منظومه اظهارنظرها، صحبتها و رفتار اوست. نباید با تک رفتاری جذب و دفع شد و نباید با یک بیان، کل وجود یک نفر رد شود و مسیر مسدود. از طرف دیگر نباید نقش مخالفان و دشمن را در از بین بردن ظرفیتهای موثر و متنفذ جامعه که براساس مبانی دینی و عقلی و در نظر گرفتن اجتماعیات و اخلاق دقیق و موثر صحبت میکنند نادیده گرفت و به سادگی و ندانسته در بازی دشمن حاضر شد و نقش برعهده گرفت.
سالهاست ما مخاطب و پا منبری شیخ حسین انصاریان هستیم. روحانی سادهگویی که اصالت تهرانی در بیانش پیداست، یک امام حسینی حقیقی که غم اربابش در روضهها و اشکهایش متبلور است و با افتخار برای سیدالشهدا اشک میریزد و اشک میریزاند با صدای بلند و هایهایکنان. استاد شیخ حسین انصاریان اما مفسر قرآن است و ترجمه و تفسیر او از قرآن در دسترس عموم و مورد استفاده همگان است. ترجمه و تفسیر کتب مهم شیعه و کلاس دروس او در قم موید بعد علمی این شخصیت است، موسسهای که تحت اشراف و نظر او به ترویج و نشر این آثار اهتمام دارد.
من اما تجربه نشر کتاب خاطرات او در دوران مبارزه با رژیم پهلوی را در مرکز اسناد انقلاب اسلامی دارم که فراز و فرود او در مبارزه و تحرکاتش در پیروزی انقلاب را ترسیم میکند. یکی از نکات قابل توجه در خاطرات او شرح او از جمعآوری منطقهای به نام شهر نو در تهران بود که محله مشهور به فساد بود. برخلاف تصویر از اوایل انقلاب، این محله نه با زور سلاح و بگیر و ببند که با یک حرکت هوشمندانه او که نشان از فهم اجتماعیاش داشت صورت گرفت. او با حمایت مرحوم شهید قدوسی و مرحوم آیتالله گیلانی املاک آن منطقه را خرید و افراد را تحت پوشش و حمایت قرار داد و برخی را به خانواده بازگرداند و برای عدهای خانواده تشکیل داد و یک منطقه پرچالش را حذف کرد.
حالا این روحانی قدیمی تهرانی در شبهای قدر طبق سنوات هر سالهاش درحالیکه مخاطبان زیادی در پای منبر یا پای رسانه داشته به درست به برخی موضوعات اجتماعی از نگاه اسلام پرداخته. از محبت گفته، از باز بودن مسیر بازگشت، از اینکه نقصی در ظاهر باعث رد فرد نیست، از آداب برخورد با زندانی در اسلام و با محبت و مهربانی آغوش باز کرده برای جذب حداکثری و البته او همان شخصیتی است که سالها از ضرورت حجاب و احکام شرعی و دینی گفته و وظیفه حکومت اسلامی را اجرای احکام شریعت.
اینها را گفتم که مرور کنم برای خودم صرف بیان دو حرف از دو منظر در دو مقطع با رویکرد متفاوت نه تناقض است نه نفاق، نه عدول از مواضع. این ابتدای فهم برای اداره اجتماع و تاثیر و هدایت جامعه است. ضمنا رسانه ضد دین خارج از کشور نگران بیان احکام اسلام از زبان یک روحانی که تا چند روز پیش تبلیغ انداختن عمامه از سرشان را میکرد، نیست. بلکه از اثر حرف یک روحانی ترسیده. و دیگر اینکه برخی حضرات که من اسمی برایشان ندارم لطفا کمی با تاخیر و تأمل هرکسی را از قطار اسلام و انقلاب پیاده کنید. ما هرچه جلوتر میرویم به اتحاد و انسجام و حفظ ظرفیتها خیلی خیلی بیشتر نیاز داریم.