عاطفه جعفری، خبرنگار:یک بار بنشینید و لیست برنامههای قرآنی تلویزیون را مرور کنید و این گزاره را هم در نظر بگیرید که از بین این برنامهها کدامیک در فضای اجتماعی ایران شناخته شده و عمومیت یافتند. نتیجه این لیست شگفتانگیز و البته تعجبآور است و تعداد این جنس برنامهها به اندازه تعداد انگشتان یکدست هم نیست. البته مهمترینشان که عنوان پیشکسوت این جنس برنامههای قرآنی، به آن تعلق میگیرد، برنامه «درسهایی از قرآن» است که به دو دلیل مهم توانسته جایگاه خودش را در تلویزیون حفظ کند. یکی اینکه توانسته به صورت مستمر از تلویزیون پخش شود و دلیل دیگری که اسباب همان دلیل اول است اینکه تولیت و اجرای این برنامه را حاج آقای محسن قرائتی برعهده دارد که هم بین مردم، چهرهای توانمند و شناخته شده است و دیگر اینکه بین دستگاهها و نهادهای فرهنگی صاحب نفوذ و اعتبار است. اگر به همان لیست برنامههای قرآنی رجوع کنید، یک برنامه پربازدید دیگر را هم خواهید یافت: پوشش برنامه جزءخوانی قرآن کریم در اماکن مقدسه که مختص ایام ماه مبارک رمضان است و از شبکه های مختلف و در ساعات مختلف پخش میشوند و اتفاقا روزهداران قابل توجهی هم پای ثابت این برنامه هستند. با این حال این برنامه هم کار ویژهای نیست که بگوییم از درون تلویزیون جوشیده باشد و در قالب یک برنامه نظاممند رسانهای طراحی شده باشد و بیشتر پوشش مناسکی از ایام روزهداری است. در تمام این سالها، بخش مهمی از برنامههای قرآنی به قاب شبکه قرآن محدود شده است و به جرات میتوان گفت که قرآن در تلویزیون هم مهجور مانده است. شاید یکی از دلایلش تخصصی بودن پرداخت به موضوعات قرآنی باشد، اما مهمترینش این است که مدیران رسانه، نمیخواستند یا نمیتوانستند در قالب تصویر و قاب جادو برنامهای بسازند که علاوه بر حفظ ساحت قرآنی، ظرافتهای طراحی و رنگآمیزی تولید یک برنامه عمومی را داشته باشد.
برنامه تلویزیونی «محفل» که دم دمای افطار از تلویزیون پخش میشود را شاید بتوان اولین ویژهبرنامه قرآنی دانست که تلاش دارد، ابزارهای هنری و نمایشی را به استخدام بگیرد و آموزههای قرآنی را در معرض مخاطبان وسیعتری قرار دهد. «محفل» علیرغم نقدهایی که در اجرای برخی از اجزا به آن وارد است، حداقل توانست کورسوی امیدی را نسبت به آینده تلویزیون ایجاد کند. در روزگار کسالتبار شدن برنامههای تلویزیونی، برنامه محفل به فرمولی دست یافته که بتواند هم دل مدیران بالادستی را به دست بیاورد و هم اینکه مخاطبانش را راضی نگه دارد. نکته جالب و قابل تامل این است که برنامه تلویزیونی مثل «محفل» که به دلیل مضمونی از آن انتظار نمیرفت، مخاطبان فراگیری را به دست آورد، موفقتر از برنامههایی شده که کارویژهشان جذب مخاطب حداکثری است. کافیست برنامه «محفل» را با برنامهای همچون «سیدخندان» یا «خودمونی» مقایسه کنید؛ مخاطب با معنایی که از دل نمایشی مثل «محفل» بیرون میآید ارتباط بهتری برقرار میکند تا برنامههایی مثل «سیدخندان»!
عدم تسلط بر نمایشی کردن پیام و البته عدم رعایت ظرافتهای تکنیکی در تعامل با گستره وسیعی از مخاطب، از جمله مواردی است که باعث میشود یک برنامه تلویزیونی ضعیف و کسالتبار شود. توانمندی در رعایت قواعد تولید برنامههای تلویزیونی وابسته به این است که برنامهساز تلویزیونی چقدر نسبت به ادراک تصویری مخاطبان شناخت بهتری دارند و اتفاقا عمده ایراداتی که متوجه برنامههای فعلی تلویزیون است از همین ناحیه است. مثلا یکی از ایرادتی که به برنامه قرآنی «محفل» میگرفتند و در فضای مجازی با انتقاد همراه شد هم مربوط به طراحی برنامهای بود که فرزند یکی از شهدای مدافع حرم در آن حضور داشت. این فرزند شهید در عمده برنامههای مذهبی حضور داشته است و مخاطب هم شناخت نسبی از او داشت، اما حضور او در فرم نمایشی برنامه آنقدر مبتدی و ناشیانه طراحی شد که برخی منتقد بودند که چرا برنامه محفل برای جذب مخاطب از احساسات این فرزند شهید سوءاستفاده میکند. البته اگر بخواهیم نقاط ضعف و قوت این برنامه را بررسی کنیم، نقاط قوت برنامه در کفه سنگینتر ترازو است. این برنامه ضمن اینکه توانسته قرآن را از مهجوریت رسانهای خارج کند، به خوبی توانسته شکل عمومیتری به آموزههای قرآنی بدهد. ضمن اینکه برنامه محفل از ظرفیت جهان اسلامی قرآن به خوبی بهره گرفته است و مهمانهایی از کشورهای اسلامی به برنامه دعوت میکند که به رنگارنگ شدن مضمونی این برنامه کمک خواهد کرد.