تاریخ : Tue 14 Mar 2023 - 00:00
کد خبر : 78741
سرویس خبری : نقد روز

توافق ایران و عربستان در پکن؛ دروازه ورود به نظم نوین جهانی

میراحمدرضا مشرف

توافق ایران و عربستان در پکن؛ دروازه ورود به نظم نوین جهانی

اعلام از‌سرگیری روابط سیاسی میان ایران و عربستان در پکن بدون شک بزرگ‌ترین بمب خبری محافل سیاسی و خبرگزاری‌های جهان را طی هفته جاری رقم زد.

میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر حوزه بین الملل:اعلام از‌سرگیری روابط سیاسی میان ایران و عربستان در پکن بدون شک بزرگ‌ترین بمب خبری محافل سیاسی و خبرگزاری‌های جهان را طی هفته جاری رقم زد. بر همین اساس اکثر رسانه‌های معتبر دنیا این موضوع را سرتیتر گزارش‌ها و تحلیل‌های سیاسی خود قرار داده و هر یک به فراخور زاویه نگاه خود، به واکاوی ابعاد مختلف این توافق و پیامدهای منطقه‌ای و جهانی آن پرداختند. خبرگزاری آسوشیتدپرس یکی از همین رسانه‌ها بود که ارزیابی‌اش از تاثیر این توافق بر موقعیت منطقه‌ای رژیم‌صهیونیستی و شخص نتانیاهو، به‌شدت مورد توجه قرار گرفته و جنجال و سروصدای زیادی به پا کرد. در تحلیل آسوشیتدپرس بر این نکته تاکید شد که توافق میان ایران و عربستان، می‌تواند تمام رویکردهای سیاست خارجی تل‌آویو در نزدیکی با اعراب و منزوی ساختن هرچه بیشتر تهران را بر باد دهد و در عین حال موقعیت داخلی به‌شدت شکننده نتانیاهو را نیز بیش از پیش تضعیف کند؛ به‌ویژه با در نظر گرفتن این مساله که نتانیاهو از سیاست خارجی به‌عنوان ابزاری برای سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی‌ها و ناتوانی‌های داخلی دولتش بهره‌گیری می‌کند. اما روزنامه نیوریوک‌تایمز هم ضمن توجه به جنبه‌های مختلف توافق تهران و ریاض، موضوع نیاز شدید عربستان به عادی‌سازی روابط با ایران را در کانون اصلی توجه خود قرار می‌دهد. «ویویان نریم» تحلیلگر نیویورک‌تایمز زمان این توافق و همچنین نقش چینی‌ها در آن را برای بسیاری از تحلیلگران غافلگیرکننده و شگفت‌انگیز توصیف می‌کند. در ادامه وی با برجسته ساختن این توئیت وزیر خارجه عربستان که از «سرنوشت مشترک» پیش روی دو کشور سخن می‌گوید، به چند عامل برای نیاز عربستان در برقراری روابط عادی با تهران اشاره می‌کند. ناامیدی از واشنگتن و سپری شدن دوران اتکای یکجانبه عربستان به ایالات‌متحده، تهدیدات منابع نفتی این کشور به‌ویژه پس از حملات حوثی‌ها به منابع انرژی در عمق خاک عربستان، خروج آمریکا از پیمان هسته‌ای با ایران و قریب‌الوقوع بودن دستیابی تهران به تسلیحات هسته‌ای، جنگ اوکراین و کاهش توجه جهانی به منطقه خاورمیانه و درنهایت برنامه‌های داخلی بن‌سلمان و تلاش وی برای رفع موانع و چالش‌های بیرونی بر سر راه اجرای این برنامه‌ها؛ همگی بخشی از دلایلی بودند که ریاض را شدیدا به عادی‌سازی روابط با تهران نیازمند ساخته و آنها را به سوی اجرای هرچه سریع‌تر آن سوق دادند.اما در میان تمامی تحلیل‌های متنوع در رابطه با عادی‌سازی روابط ایران و عربستان، تحلیل ارائه‌شده از جانب خبرگزاری الجزیره را شاید بتوان در نوع خود بیش از همه درخور توجه دانست؛ چراکه این خبرگزاری تحلیل خود از این رخداد را به سطوحی فراتر از منطقه خاورمیانه گسترش داده و آن را با نظم بین‌المللی آینده جهان پیوند زده است.       

 توافق ایران و عربستان و نظم نوین جهانی در حال تغییر
در تحلیل ارائه‌شده از سوی خبرگزاری الجزیره موضوع میانجیگری چین برای توافق میان ایران و عربستان در کانون توجه قرار گرفته و بر این نکته تاکید می‌شود که بسیاری از تحلیلگران این رخداد مهم را به‌عنوان یکی از نشانه‌های در حال گسترش «تغییر نظم جهانی» تلقی می‌کنند. در این راستا انتشار تصاویر مقامات عالی امنیتی ایران و عربستان در‌حالی‌که «وانگ یی» عالی‌ترین مقام دیپلماتیک چین در میان آنها ایستاده است، چشم‌های زیادی را به سوی خود خیره کرد. نکته جالب این بود که نقش چین به‌عنوان میانجی در حل‌و‌فصل مسائل دیرینه این دو قدرت منطقه‌ای، تا قبل از این رخداد به‌هیچ‌وجه علنی نشده بود. اما پس از اعلان این توافق، «وانگ یی» می‌گوید چین به ایفای نقش سازنده‌اش در رسیدگی به مسائل منطقه و نشان دادن مسئولیتش به‌عنوان یک کشور بزرگ ادامه خواهد داد. در عین حال وی تاکید می‌کند چین در جایگاه میزبان گفت‌وگوها، در نقش یک میانجی با «خلوص نیت» و «قابل اعتماد» عمل کرده است.                 

 توافقی با کمترین خطر و بیشترین منافع برای چین
خبرگزاری الجزیره در ادامه تحلیل خود با ارائه پیشینه کوتاهی از وقایع و مخاصماتی که منجر به قطع روابط تهران و ریاض طی سال‌های اخیر شده بود، به روند دو  سال گفت‌وگوهای ناکام میان دو کشور در عراق و عمان اشاره کرده و در رابطه با میانجیگری موفق چینی‌ها با کارشناسان به گفت‌وگو می‌پردازد. «رابرت موگیلینکی» محقق ارشد موسسه دولت‌های حوزه خلیج فارس در واشنگتن دی سی، در این زمینه به الجزیره می‌گوید واسطه شدن در این توافق، نشان‌دهنده حضور رو به رشد چین و علاقه فزاینده این کشور به ایفای نقش در منطقه است. این یک فعالیت نسبتا کم‌خطر، اما با منافع و پاداش فراوان برای چین است؛ چراکه چینی‌ها به هیچ نتیجه خاصی متعهد نیستند. پیوندها و روابط بهتر میان ایران و عربستان سعودی احتمال منازعات منطقه‌ای و همچنین تنش‌های منطقه‌ای را در آینده کاهش خواهد داد و این موردی است که هم برای چین و هم برای آمریکا و دیگر بازیگران منطقه خوب است. سینا طوسی، یکی دیگر از تحلیلگرانی است که از مرکز سیاست بین‌الملل در واشنگتن، به گفت‌وگو با الجزیره پرداخته و معتقد است «چین علاقه آشکاری به بهبود روابط و ثبات در منطقه دارد، زیرا خلیج فارس منبع حیاتی انرژی برای پکن است و ایران و عربستان هر دو منابع تامین‌کننده انرژی این کشور هستند.» در این شرایط وقتی در سال 2019 تاسیسات نفتی عربستان توسط حوثی‌ها هدف قرار گرفت، به‌طور موقت بر تولید نفت این کشور اثر گذاشت و منجر به افزایش بیش از 14 درصدی قیمت جهانی نفت طی یک هفته شد، رقمی که بزرگ‌ترین افزایش در بیش از یک دهه اخیر بود. سینا طوسی در این رابطه می‌گوید: «این بدترین سناریوی ممکن برای چین بود؛ یک منازعه در خلیج‌فارس می‌توانست بر تامین انرژی و منافع اقتصادی پکن کاملا تاثیر‌گذار باشد.»

 موقعیت متفاوت چین و آمریکا برای میانجیگری در منازعات بین‌المللی
تریتا پارسی، نایب‌رئیس اجرایی موسسه کوئینسی، در گفت‌وگو با الجزیره به بُعد دیگری از ضعف آمریکا در رهبری جهان اشاره می‌کند. وی می‌گوید: «ایالات متحده به‌طور فزاینده‌ای از سیاست‌های مرتبط با میانجیگری منحرف شده و رویکردهایی را دنبال می‌کند که به سادگی این کشور را از جایگاه یک میانجی معتبر دور می‌کند.» وی می‌افزاید: «ایالات متحده به‌طور مستمر در مناقشات منطقه‌ای جانبدارانه عمل کرده و در منازعات منطقه‌ای شریک جنگ می‌شود. این موضوع ایفای نقش صلح‌آمیز را برای ایالات‌متحده بسیار دشوار می‌کند. این در حالی است که چین در منازعه بین عربستان و ایران روند جانبدارانه‌ا‌ی در پیش نگرفت و بسیار سخت کار کرد تا وارد درگیری آنها نشود و در نتیجه بتواند نقش یک سازنده صلح را ایفا کند.» اما این پیشرفت قابل توجه چین در شرایطی انجام گرفت که رسانه‌های مختلف آمریکا در همین ایام گزارش‌های متعددی را درمورد قرار گرفتن ایران و اسرائیل در آستانه یک جنگ تمام‌عیار منتشر کردند. در این رابطه سینا طوسی به نکته ظریفی اشاره می‌کند؛ در‌حالی‌که چین روابط سیاسی و اقتصادی قابل ملاحظه‌ای‌ با اسرائیل دارد، ایالات متحده به‌طور تاریخی با حمایت از اسرائیل و عربستان سعودی علیه ایران، هیچ‌گاه نتوانسته نقش میانجی را ایفا کند: «من فکر می‌کنم این نشانه‌ای وسیع‌تر برای تغییر نظم جهانی است و اینکه چگونه دوره آمریکا به‌عنوان یک ابرقدرت جهانی بلامنازع، به‌خصوص در دوران پس از جنگ سرد، در حال پایان است.» 

 ایالات متحده دیگر شریک قابل اعتمادی نیست
الجزیره در ادامه تحلیل خود از توافق ایران و عربستان به این نکته مهم می‌پردازد که طی دهه‌های گذشته برای کشورهایی مانند عربستان سعودی، ایالات متحده تنها شریک قابل اتکا به شمار می‌آمد. اما اکنون به نظر می‌رسد که این کشورها گزینه‌های دیگری هم برای انتخاب دارند. چین می‌تواند از آنها حمایت‌های زیادی کند (در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی) و البته روسیه نیز قادر به انجام چنین کاری هست. در همین راستا سینا طوسی معتقد است که به نفع کشورهای حاشیه خلیج فارس است که در کنار ایران زندگی کنند؛ چراکه ایران همین‌جا مستقر است و جای دیگری نمی‌رود. در شرایطی که ایالات متحده قصد ندارد از آنها حمایت بی‌قید و شرط کند، با توجه به اینکه من فکر می‌کنم آنچه بن‌سلمان در ابتدا برابر ایران می‌خواست شامل یک رویکرد بسیار تقابلی بود، به نظر می‌رسد آنها نیز تمایل دارند تا با ایران کنار آمده و همزیستی کنند، یعنی همان مسیری که ظاهرا اکنون در پیش گرفته‌اند. در امتداد همین بحث، تریتا پارسی نیز می‌گوید پس از حمله به میدان نفتی عربستان سعودی در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ رئیس‌جمهور سابق آمریکا، وی به صراحت اعلام کرد که درگیر هیچ جنگی با خاورمیانه یا برای خاورمیانه نخواهیم شد. بعد از آن دولت بایدن با اعلام این موضوع که در کنار شرکای منطقه‌ای خود باقی خواهد ماند، سعی در اصلاح این رویکرد داشت؛ چراکه تصور می‌کرد این اتحاد در رقابت آمریکا با چین نقش موثری خواهد داشت. اما بنابر تحلیل پارسی آمریکا با نزدیک شدن به اسرائیل و عربستان سعودی، بیشتر خود را درگیر منازعه این کشورها کرده و میانجیگری را برای خود دشوارتر ساخت و این همان فرصتی بود که چینی‌ها از آن حداکثر بهره را بردند.