محمدرضا حاجی عبدالرزاق، خبرنگار:تیم والیبال بانوان سریک در فصلی که گذشت موفق شد دست به کار بزرگی بزند و در اولین فصل حضور خود در رقابتهای لیگ برتر به دیدار فینال صعود کند. با این حال برخی مصدومیتها و البته تقابل با تیم قدرتمند پیکان، باعث شد که این تیم به دومی در لیگ بسنده کند. سریک در اولین سال لیگ برتر والیبال بانوان به فینال رسید و توانست عنوان نایب قهرمانی را کسب کند اما برخی ناهماهنگیها و مشکلاتی که در بازی فینال رخ داد باعث شد تا سردار آزمون فعلا تصمیم بگیرد قید تیمداری را بزند.
این در حالی است که در بازی فینال پیکان و سریک، خلیل آزمون پدر سردار و مدیرعامل این تیم با تصمیمی عجیب از سوی مسئولان برگزاری به اجبار از سالن خارج شد تا مجموعه این عوامل خانواده آزمون را از ادامه تیمداری دلزده کند. مدیرعامل سریک در گفتوگو با «فرهیختگان» درباره شرایط تیمداری در والیبال و اتفاقاتی که افتاده میگوید: «حدود سه سال پیش سردار به من پیشنهاد داد تا تیم والیبال بانوان سریک را تاسیس کنیم، درواقع شاید برای اولین سال بود که این تیم سر زبانها افتاد اما از سه سال پیش تصمیم گرفتیم تا تیم سریک کار خود را آغاز کند، چون سردار به من گفت کاری بکنیم تا والیبال گنبد جان تازهای بگیرد و بتوانیم از بانوان والیبالیست هم حمایتی کرده باشیم که من این پیشنهاد را پذیرفتم و به او گفتم مشکلی وجود ندارد. در هر صورت باید از جایی شروع میکردیم و این کار را از لیگ دسته اول آغاز کردیم و تا قهرمانی در این دسته از رقابتها کار را جلو برده و به لیگ برتر آمدیم.»
ملیپوشانمان یکییکی مصدوم شدند
او ادامه داد: «در این بین و با حضور در لیگ برتر بانوان ایران بازیکنان خوب و باشخصیت والیبال ایران را جذب کردیم؛ هرچند با حضور در این رقابتها مشکلاتی هم ایجاد شد که نخستین مشکل این بود که در حساسترین مرحله رقابتها آسیبدیدگی و مصدومیت به اردوی تیم ما آمد و بازیکنان خوب و ملیپوش ما یکییکی مصدوم شدند. در ابتدا الهه پورصالح مصدوم شد و به یکباره رباط صلیبی او در یکی از بازیها پاره شد و در ادامه نیز آیتک سلامت یکی از بهترین بازیکنان تیم والیبال بانوان ایران در حین بازی دچار دررفتگی کتف شده و از آن زمان تا پایان رقابتها با درد، سریک را همراهی کرده و متاسفانه نتوانست کیفیت همیشگی خودش را نشان بدهد. درنهایت هم مهسا صابری، کاپیتان تیم که کاپیتان تیم ملی هم به شمار میرود از ناحیه مینیسک دچار آسیبدیدگی شد و ناگهان سه بازیکن خود را در حساسترین شرایط از دست دادیم. درواقع دو نفر را از دست دادیم و آیتک هم با وجود همراهی شرایط خوبی نداشت و با کتف بسته شده و با درد به میدان میآمد.»
احترام سردار را نگه میداشتند!
آزمون درباره اتفاقات دیدار نهایی نیز گفت: «اما در ادامه و برای برگزاری دیدار فینال اتفاقاتی پیش آمد که تا حدودی ما را ناامید کرد. من معتقدم که برای بازی فینال فدراسیون والیبال میتوانست ما را بیشتر کمک و حمایت کند. من به شخصه در تیم ملی بازی کردم و مربی تیم ملی هم بودم و باید احترام ما را نگه میداشتند. حالا خودم هیچ، اما به خاطر سردار هم که شده باید به ما کمک میکردند. در هر صورت سردار بازیکن ملی این کشور است و زحمات زیادی را برای تیم ملی کشیده است. هیچکس در ورزش کشور این کار را نکرده که سردار میکند. شما کدام بازیکن ملی فوتبال را میشناسید که با هزینه شخصی در والیبال تیمداری کرده باشد؟ باید فدراسیون به خاطر اینکه سردار یک تیم شخصی راهاندازی کرده و دارد از جیبش هزینه میکند به او کمک میکرد، نه اینکه طرفدارش باشد بلکه فقط ما حمایت میخواستیم. کاش حداقل احترام سردار را نگه میداشتند.»
برعکس تصورات همه بر ضد ما بودند
مدیرعامل سریک با اشاره به تغییر زمان دیدار فینال افزود: «بازی رفت فینال به یکباره از روز یکشنبه به دوشنبه موکول شد درحالیکه ما نمیدانستیم برای چه این اتفاق افتاده است. اما بازی برگشت در حالی روز جمعه برگزار شد که به خاطر شرایط تیم ما و تعداد مصدومانی که داشتیم میتوانستند با چند روز تعویق بازی را برگزار کنند. البته از فدراسیون به من گفتند که خودتان با پیکان صحبت کنید و در این خصوص با آنها به توافق برسید. این در حالی است که وقتی شرایط بهگونهای هست که ما تیم خستهای داریم پیکانیها هرگز نمیخواهند به ما فرصت بیشتری برای استراحت بدهند و اتفاقا آنها دوست داشتند که بازی در همان روز جمعه برگزار شود تا کمتر فرصت استراحت داشته باشیم. من معتقدم اینجا فدراسیون والیبال باید وارد عمل شده و به ما کمک میکرد. آنها خیلی جاهای دیگر هم میتوانستند به ما کمک کنند چون کمک کردن هیچ ایرادی ندارد اما مهم این است که شما طرفدار تیمی نباشید. سال گذشته در جریان رقابتهای دسته اول درحالیکه تیم بوشهری پول زیادی برای هزینه کردن داشت ما به آنها خوابگاه دادیم و کمکشان کردیم. درواقع از فدراسیون هم کمک میخواستیم نه اینکه بیایند و بازی را برای ما در بیاورند. همه میگفتند مسئولان طرفدار سریک هستند اما همه اینها در حد حرف بود و اتفاقا برعکس، همه ضد ما بودند.»
چون بار فنی داشتم ترسیدند در سالن بمانم
او با اشاره به رفتاری که با وی در جریان دیدار نهایی شد به «فرهیختگان» گفت: «برای بازی برگشت فینال در حالی آن اتفاق افتاد که به من گفته بودند چون مدیرعامل تیم هستم میتوانم به سالن بروم. حتی تا نیم ساعت قبل از آغاز مسابقه هم در سالن حضور داشتم اما چون بار فنی داشتم و میتوانستم به تیم خودمان کمک کنم از طرف تیم پیکان با برخیها تماس گرفتند و کاری کردند تا من در سالن نباشم. من را به پشت شیشهها انتقال دادند که در اعتراض گفتم این همه راه ما را تا اینجا کشاندهاید و حالا اجازه بدهید یا درست و حسابی در سالن باشم یا میروم. اگر قرار است مرد در سالن نباشد، عوامل حاضر در سالن از جمله روابطعمومی، فیلمبردار و افراد متفرقه که مرد هستند، آنها در سالن چه میکنند این همه مرد در سالن حضور داشتند، حتی داورزنی هم برای اهدای جوایز در سالن حضور داشت. اگر قرار بود مرد در سالن نباشد باید او را هم بیرون میکردند. آنها برای چه در سالن خانمها حضور داشتند؟ مگر قانون نمیگوید که مرد نباید در سالن باشد و بخشنامه نکردند؟ چرا عوامل مرد در سالن حضور داشت؟ چرا فیلمبردار باید مرد باشد و چرا من نباید بهعنوان مدیرعامل در سالن باشم؟ شاید هم فقط من مرد بودم اما چون بار فنی داشتم و میتوانستم به تیمم کمک کنم، کاری کردند تا بروم. به نظر من که ترسیده بودند و مساله دیگری وجود نداشت. اگر قرار بود من را بیرون کنند باید داورزنی هم به سالن نمیآمد. مگر فدراسیون نایبرئیس بانوان ندارد و خودشان باید جایزه را میدادند و چرا از مردان دعوت کردند تا جوایز قهرمان و روز فینال را اهدا کنند. اگر قرار است لیگ بانوان برگزار شود همه کارهای آن حتی فیلمبرداری و اهدای جوایز را باید بانوان انجام بدهند.»
روی تصمیم خود برای انصراف جدی هستیم
آزمون میگوید که در تصمیم خود برای کنارهگیری از تیمداری لیگ جدی هستند: «ما انصراف خود را اعلام کردهایم و روی تصمیم خود جدی هستیم. برای چه باید به تیمداری ادامه بدهیم. مگر من چه توقعی از فدراسیون داشتم، من نمیخواستم کار را برای سریک در بیاورند یا تیم من را با ناداوری برنده کنند بلکه با توجه به مصدومانی که داشتیم و فشردگی رقابتها فقط میخواستیم به ما کمک کنند و زمان بدهند. ما حتی برای سفر به تهران دچار مشکلاتی شدیم. چطور میشود از شهری مثل گرگان طی دو سه روز با هواپیما ۳۰ نفر را به تهران بیاوریم. باز هم خدا را شکر آژانس هواپیمایی داشتم و این کار به هر سختی که بود صورت گرفت اما از فدراسیون میپرسم آیا آنها میتوانند طی دو روز ۲۰ بازیکن تیم ملی را با هواپیما به شهر دیگری بفرستند و یک روزه برای این تعداد بلیت پیدا کنند؟ امکان ندارد چون پروازها جا ندارد. بازیکنان ما همه خسته بودند، این در حالی است که شرایط مردان با زنان یکی نیست و خیلی زود آسیب میبینند.»
فدراسیون برای ملیپوش خودش همارزش قائل نمیشود
پدر سردار در ادامه میافزاید: «ما چون مصدوم داشتیم، توقع حمایت داشتیم اما فدراسیون والیبال که متولی تیم ملی است برای بازیکن ملی خودش هم ارزش قائل نشد تا به آنها زمان بدهد تا ریکاوری کنند. فدراسیون حاضر شد تا تیم دیگری قهرمان بشود اما مصلحت جسمی و جانی بازیکن ملی را اصلا در نظر نگرفت. بازیکنان تیم ما که آسیب دیدند همگی ملیپوش بودند! ما قصدی برای ادامه تیمداری نداریم و اصلا این کار را نمیکنیم و ما را دلزده کردند. فدراسیون والیبال فکر میکند آن بالا همه چیز را بلد است. در این کشور انسانهای نخبه و مغزهای متفکر هم وجود دارد. من برای اولین سال بود که در بخش تیمداری مدیریت میکردم و در یک سال تیم را به فینال آوردم آیا کسی میتواند با وضعیت فعلی در یک سال بهگونهای مدیریت کند که این دستاورد را به همراه داشته باشد؟ من تیمهای خارجی را از نزدیک دیدهام و بیشتر از هزار بار در تمرینات آنها حضور داشتهام و بازیهایشان را از نزدیک تماشا کردهام. من خودم مربی بودم و بلدم چه کار کنم، نباید بیانصاف باشیم. من ادعا میکنم از بسیاری از مربیان تیم ملی هم بالاترم.
گفته بودم آلکنو به درد نمیخورد، اعتنایی نکردند
آزمون در پایان با انتقاد از به خدمت گرفتن آلکنو برای هدایت تیم ملی ایران در المپیک توکیو گفت: «زمانی که در شهر خودم داد میزدم آلکنو به درد نمیخورد، همین آقای داورزنی اعتنایی نمیکرد. حالا چطور میشود که او را برکنار میکنند و میفهمند به درد نمیخورد؟ ما که با داد و فریاد این موضوع را گفتیم اما چرا اهمیت ندادند. در هر صورت پیشکسوتان و آنهایی که خاک والیبال را خوردهاند شاید خیلی از مسائل را بهتر بفهمند. آنها هم میتوانند کمک کنند و مشورت بدهند و اتفاقا مغزهای آنها هم خوب کار میکند و باید شما از آنها کمک بگیرید اما به یک اتاق در بسته میروند و جوری تصمیم میگیرند که انگار خودشان همهچیز را بلدند. اتفاقا هیچچیز هم بلد نیستند. اگر آدمهای کاردانی در فدراسیون والیبال حضور داشتند با این نسل طلایی و شاخصی که داریم راحت میتوانستیم قهرمان دنیا بشویم اما تیم ملی ما چه شد؟ ما بهترین نسل را داشتیم و فقط به خاطر عدم مدیریت، موفقیت حاصل نشد و فقط الکی از مربیانی که آوردند ایراد گرفتند، درحالیکه خودشان ایراد داشتند. والیبال ایران راحت میتواند در عرصه جهانی مقام بیاورد اما شما اینکاره نیستید و بلد نیستید مدیریت کنید.»