سجاد عطازاده، مترجم:مردخای چزیرا، استاد روابط بینالملل کالج آکادمیک عسقلان رژیمصهیونیستی، در مقالهای تحت عنوان «تاثیر تحریمهای ایالات متحده آمریکا بر تعامل و ادغام ایران در طرح کمربند - جاده» که در ژورنال بینالمللی Digest of Middle East Studies منتشر شده به بررسی تاثیر تحریمهای ایالات متحده بر روابط ایران و چین در قالب ابتکار کمربند-جاده پرداخته است. مداقه در این مقاله میتواند در درک نوع نگاه رژیمصهیونیستی به همکاری جمهوری اسلامی ایران و چین مخصوصا در حوزه ابتکار کمربند-جاده کمک کند. در ادامه ترجمه این مقاله را میخوانید.
در سالهای اخیر جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران تمایل مشترک خود را برای رسمیت بخشیدن به یک مشارکت راهبردی جامع و تکمیل روابط موجود در زمینههایی مانند تجارت ابراز کردهاند. همکاری موفق بین دو ملت از پیوندهای تاریخی که به جاده ابریشم باستانی بازمیگردد و همچنین منافع اقتصادی و سیاسی مکملی که این تعاملات را تسهیل میکند ناشی میشود. همانطور که دکتر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه وقت ایران در فوریه 2019 اظهار داشت: «روابط ما با چین برای ما بسیار ارزشمند است. ما مشارکت راهبردی همهجانبه ایران و چین را یکی از مهمترین روابط خود میدانیم.» به همین دلیل، درک این پویاییهای جدید، مشارکت جامع راهبردی بین دو کشور و همچنین پیامدهای خروج آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریمهای ثانویه بر مشارکت ایران در ابتکار کمربند-راه ضروری است.
ابتکار کمربند-جاده که در اکتبر 2013 توسط رئیسجمهور چین شیجینپینگ مطرحشده است به دنبال اتصال پکن به بازارهای جهانی از طریق پیوند آسیا و اروپا با استفاده از مجموعهای از مسیرهای تجاری زمینی و دریایی است. این مفهوم طی چندین سال شکلگرفته است و اکنون به سنگ بنای سیاست خارجی رئیسجمهور شی تبدیل شده است. مقامات چینی ابعاد امنیتی ابتکار کمربند-جاده را کماهمیت جلوه دادهاند. با این حال استراتژیستهای چینی بهطور گسترده سه موضوع اصلی را در این زمینه مورد تجزیهوتحلیل قرار دادهاند؛ مزایای راهبردی ابتکار کمربند-جاده، خطرات و چالشهای امنیتی کلیدی و راههای کاهش این خطرات. مهمترین مزایای استراتژیک این ابتکار تقویت ثبات منطقهای بهبود امنیت انرژی چین و افزایش نفوذ پکن در اوراسیاست. با این وجود هیچیک از استراتژیستهای چینی نقشه راه روشنی برای چگونگی استفاده چین از پروژههای ابتکار کمربند-جاده و نهادهای مرتبط، برای دستیابی به تسلط راهبردی در اوراسیا ارائه نکردهاند.
ایران کهن دروازه مهمی به جاده ابریشم باستانی بود. اکنون نیز جمهوری اسلامی ایران به لطف موقعیت مرکزی خود بین شبهجزیره عربستان، آسیایمرکزی و آسیایجنوبی، همچنان یک چهارراه مهم در ابتکار کمربند-جاده به شمار میرود. با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران مشارکت آن در چهارچوب ابتکار کمربند-جاده برای تحقق مسیر تجاری این ابتکار ضروری است. موقعیت ژئوپلیتیکی تهران چین را قادر میسازد تا از مسیرهای تجاری موجود که کشورهای آسیای مرکزی را با منطقه خلیجفارس متصل میکند بهرهبرداری کند. همچنین ایجاد کریدور جنوبی این ابتکار که از آسیای مرکزی، ایران، ترکیه و بالکان خواهد گذشت، مستلزم مشارکت ایران است. از این رو، موفقیت نهایی ابتکار کمربند-جاده تا حد زیادی به مشارکت و حمایت ایران بستگی دارد؛ بهویژه در حوزههایی که به مسائل ژئوپلیتیکی و لجستیکی مربوط میشود. به همین دلیل ابتکار کمربند-جاده به پکن و تهران فرصتی برای تقویت و تعمیق مشارکت راهبردی جامع خود میدهد. در مه 2018 ترامپ اعلام کرد که ایالاتمتحده از برجام خارج میشود. این امر موجب شد تا تحریمهای ثانویه علیه ایران مجددا اعمال شوند. تحریمهای ثانویه در برابر تحریمهای اولیه قرار دارند؛ منظور از تحریمهای اولیه اقداماتی مانند مسدود کردن داراییها و تحریمهای تجاری است که شهروندان و شرکتهای کشور تحریمکننده را از مشارکت در فعالیتهای خاص با همتایان خود در کشور تحریمشده منع میکند. اما تحریمهای ثانویه با تهدید به قطع دسترسی طرف ثالث به کشور تحریمکننده بر او فشار میآورد تا فعالیتهای خود را با کشور تحریمشده متوقف کند. تصمیم واشنگتن برای خروج از برجام و اعمال مجدد تحریمها موانعی را در پویایی جدید تجارت ایران با چین و مشارکت آن در ابتکار کمربند-جاده ایجاد کرد.
ایران و ابتکار کمربند-جاده
در سالهای اخیر چین مشارکتهای متعددی را در سرتاسر جهان با موفقیت زیاد ایجاد کرده است. این مشارکتها بهقدری زیاد بودهاند که پکن متعاقبا عناوین مقیاسبندیشدهای را برای توصیف آنها ایجاد کرده است. در این مقیاسبندی که شرکا میتوانند در آن پیشرفت کنند مشارکت راهبردی جامع در رأس قرار دارد. از سال 2012 چین در خاورمیانه سه مشارکت راهبردی با عراق، اردن، قطر و همچنین چهار مشارکت راهبردی جامع با امارات متحده عربی، مصر، ایران و عربستانسعودی ایجاد کرده است. این تمایز از یکسو نمادین است و نشاندهنده اهمیت نسبی است که پکن برای این رابطه قائل است. مشارکتهای راهبردی جامع شامل سطح بالاتری از ارتباطات نهادی ازجمله جلسات منظم در سطح بالا بین رهبران ارشد هر دو کشور شریک است. البته سه شرط قبل از ایجاد مشارکتهای راهبردی جامع باید رعایت شوند؛ اعتماد سیاسی، روابط اقتصادی متراکم و مبادلات فرهنگی و همچنین روابط خوب در سایر بخشها. از اینرو مشارکت راهبردی جامع چین با ایران شامل زمینههای بسیاری برای همکاری در ابتکار کمربند-جاده است؛ هماهنگی سیاستها، اتصال، تجارت و سرمایهگذاری، همکاری انرژی و پیوند مردم با مردم.
هماهنگی سیاستها
تحت مشارکت راهبردی جامع چین با ایران هماهنگی سیاستها یکی از مهمترین عناصر چهارچوب ابتکار کمربند-جاده است. هدف ارتقای همکاری سیاسی بین کشورها ایجاد مکانیسمهایی برای گفتوگو، ایجاد اجماع درباره مسائل جهانی و منطقهای، توسعه منافع مشترک، تعمیق اعتماد سیاسی و رسیدن به اجماع جدید درباره همکاری است. مشارکت راهبردی همهجانبه بین دو ملت شامل پنج حوزه اصلی در هماهنگی سیاستهاست؛ حوزه سیاسی، حوزه همکاری اجرایی، حوزه انسانی و فرهنگی، حوزه قضایی، امنیتی و دفاعی و حوزه منطقهای و بینالمللی. به گفته رئیسجمهور شی دو کشور تا آنجا که به اجرای برجام مربوط میشود شرکای طبیعی بودند. هفده سند همکاری در زمینه علم، فناوری، ارتباطات، حملونقل و انرژی بهعنوان بخشی از ابتکار کمربند-جاده بین دو طرف امضا شد. دو طرف همچنین توافق کردند که یک نقشه راه برای مشارکت راهبردی طی 25 سال آینده تهیه کنند و حجم تجارت دوجانبه را به 600 میلیارد دلار در دهه آینده افزایش دهند. در همین راستا در فوریه 2019 پیش از سفر محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی به پکن شیجینپینگ، رئیسجمهور چین از هیات ایرانی متشکل از وزیر امور خارجه، وزیر نفت و رئیس مجلس ایران استقبال کرد و خواستار همکاری قویتر برای تقویت روابط شد. رئیسجمهور چین عزم چین را برای توسعه مشارکت راهبردی همهجانبه خود با ایران بدون توجه به تغییرات در حوزههای جهانی و منطقهای ابراز کرد. وانگ یی، مشاور دولتی وزیر امور خارجه چین در دیدار با جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در ماه می۲۰۱۹ در پکن گفت که چین «از طرف ایرانی برای حفظ حقوق و منافع مشروع خود حمایت میکند.» با این حال از آن زمان تاکنون با وجود این واقعیت که مشارکت راهبردی همهجانبه این کشور با ایران برای موفقیت ابتکار کمربند-جاده ضروری است حمایت واقعی چین زیاد نبوده است.
اتصال
با توجه به مشارکت راهبردی جامع چین با ایران تسهیل اتصال یکی از عناصر مهم برای ادغام ایران در چهارچوب ابتکار کمربند-جاده است. ایران باید ارتباطات زیرساختی خود را بهینه کند و سیستمهای فنی خود را با سایر کشورها در چهارچوب این ابتکار تطبیق دهد. این امر باعث میشود پکن و تهران بهطور مشترک به توسعه مسیرهای حملونقل بینالمللی و ایجاد یک شبکه زیرساختی کمک کنند که میتواند بهتدریج مناطقی در آسیا، آفریقا و اروپا را به هم متصل کند. ایران از موقعیت جغرافیایی و ارتباطی منحصربهفردی در خاورمیانه برخوردار است. از طریق مسیرهای زمینی و دریایی به آسیای جنوبی و مرکزی، خاورمیانه و اروپا متصل است. علاوهبر این دسترسی به خلیجفارس دریای عمان و دریای خزر ایران را به یکی از قطبهای مهم کمربند - جاده تبدیل کرده است. بنابراین توسعه زیرساختهای حملونقل ایران برای تحقق ارتباطات زیرساختی در بخش مهمی از شبکه ابتکار کمربند-جاده ضروری است. عباس آخوندی وزیر اسبق حملونقل ایران در سپتامبر 2017 اعلام کرد که ایران بر توسعه شبکه ریلی خود تمرکز دارد تا بتواند با راهبرد لجستیکی آسیایمرکزی چین هماهنگی بیشتری داشته باشد. هدف اصلی بهبود اتصالات شبکه ریلی ملی به شبکههای راهآهن همسایه است. توسعه راههای حملونقل بینالمللی ایران برای اولویتهای تجاری چین برای گسترش تجارت با ترکیه و گسترش دسترسی کالاهای این کشور به بنادر ایران در نزدیکی تنگه هرمز حیاتی تلقی میشود. راهآهن چین پیش از این در نوامبر 2015 یک خط ریلی پرسرعت را برای حمل مسافر و بار بین چین و ایران پیشنهاد کرده بود. جدیدترین مسیر پیشنهادی از ارومچی مرکز استان سین کیانگ در غرب چین آغاز میشود و به تهران در فاصله 3200 ختم میشود. این قطار از آنجا نهایتا از ترکیه به اروپا ادامه مسیر خواهد داد و در طول مسیر در قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان توقف خواهد کرد. پکن قصد دارد خط ریلی بسازد که زمان موردنیاز برای حملونقل کالا را کاهش داده و رقابت آن با مسیرها حملونقل دریایی را افزایش دهد. قطارهای مسافربری با سرعت 300 کیلومتر در ساعت و قطارهای باری با سرعت 120 کیلومتر در ساعت حرکت میکنند.
اولین پیشرفت مهم در چهارچوب ابتکار کمربند-جاده زمانی رخ داد که اولین قطار باری مستقیم از چین در ژانویه 2016 وارد ایران شد. این قطار با 32 کانتینر پس از 14 روز و طی 10399 کیلومتر از شهر ایوو واقع در شرق چین وارد تهران شد. این سفر 30 روز کوتاهتر از زمانی بود که معمولا کشتیها از شانگهای به بندرعباس طی میکنند. کمتر از یک سال بعد در سپتامبر 2017 دومین سرویس قطار باری شهر یینچوان چین را با ایران متصل کرد و تقریبا 560 تن محموله شامل تجهیزات مکانیکی، ظروف سرامیکی، ظروف کریستال و لوازم جانبی خودرو به ارزش حدود 1.6 میلیون دلار را وارد ایران کرد.
ظرف دو روز پس از اعلام خروج ایالاتمتحده از توافق هستهای، چین راهآهن جدیدی را افتتاح کرد که در ماه می 2018 بایانور در مغولستان داخلی را به تهران وصل کرد. این قطار که حامل 1150 تن تخمهآفتابگردان بود 8352 کیلومتر را از طریق قزاقستان و ترکمنستان طی کرد و 15 روزه وارد تهران شد. مسیر قطار جدید زمان حملونقل را در مقایسه با کشتیرانی اقیانوسی حداقل 20 روز کوتاهتر کرد. اگرچه ساخت این راهآهن برنامهریزی شده بود و احداث آن سالها قبل از اعلام ایالاتمتحده آغاز شده بود، زمان افتتاح آن ممکن است تصادفی نبوده باشد.
ایران شبکه راهآهن نسبتا مستحکمی دارد و قابلیت آن برای اتصال مسیرهای ترکیه به پاکستان و هند برای ابتکار کمربند-جاده از اهمیت راهبردی بسیار بالایی برخوردار است. دولت ایران ساخت سه خط آهن سریعالسیر تهران به مشهد، تهران به تبریز و تهران به اصفهان را برنامهریزی کرده است. چین سرمایهگذار پیشرو در پروژههای حملونقل ایران بهویژه توسعه راهآهن است. پروژه راهآهن سریعالسیر تهران-قم-اصفهان و برقیسازی راهآهن تهران-مشهد با هزینه تخمینی حدود 4.2 میلیارد دلار، مهمترین پروژههای توسعه ریلی ایران هستند که دولت چین و شرکتهای چینی در هر دو نقش مهمی دارند. مهمترین پروژه مورد توافق دو کشور راهآهن سریعالسیر تهران-قم-اصفهان است. در سال 2015، شرکت مهندسی راهآهن چین، ساخت راهآهن پرسرعت دوخطه قم - اصفهان به طول 410 کیلومتر را آغاز کرد. این خط با قطارهایی که با سرعت 300 کیلومتر در ساعت حرکت میکنند، تهران را به قم و سپس به اصفهان تنها در 1.5 ساعت وصل میکند. اگرچه این قرارداد در سال 2015 با ارزش تخمینی 1.8 میلیارد یورو امضا شد، انتظار میرود دامنه و ارزش آن گسترش یابد. دومین پروژه مهم در ارتباطات ریلی دو کشور برقیسازی راهآهن تهران - مشهد است. این قرارداد در جریان سفر رئیسجمهور چین به ایران در ژانویه 2016 نهایی شد اما امضا نشده بود. در جولای 2017، اگزیمبانک چین قراردادی با بانک صنعت و معدن ایران برای تامین مالی 1.5 میلیارد دلاری برای برقیسازی راهآهن تهران - مشهد منعقد کرد. برقیسازی خط تهران-مشهد که حدود 900 کیلومتر امتداد دارد، امکان تسریع قطار و صرفهجویی در مصرف انرژی را فراهم میکند و میتواند تعداد مسافران قطار را به 32 میلیون نفر در سال برساند. توسعه و تسریع این خطآهن میتواند گام مهمی در اجرای بخش کلیدی مسیر ریلی جاده ابریشم تلقی شود، زیرا این مسیر از شمال شرق کشور وارد ایران میشود و از تهران بهسمت شمال غرب و ترکیه ادامه مییابد.
تجارت و سرمایهگذاری
مشارکت راهبردی جامع چین با ایران با هدف به حداقل رساندن موانع تجارت آزاد، سرمایهگذاری، همکاریهای صنعتی و خدمات فنی و مهندسی است تا درنتیجه، ادغام ایران در ابتکار کمربند-جاده تسهیل شود. این مشارکت مستلزم گسترش مناطق آزاد تجاری، بهبود ساختارهای تجاری، جستوجوی حوزههای جدید برای تجارت و ابداع ابتکارات جدید برای ارتقای تجارت است. تجارت و سرمایهگذاری یکی از عناصر مهم ابتکار کمربند-جاده است. صادرات ایران به چین در سال 2019 با افت بیش از 36 درصدی به 14 میلیارد دلار رسید، درحالیکه صادرات چین به ایران در مدت مشابه به 9.6 میلیارد دلار رسید که افت 31 درصدی را نشان میدهد. البته پکن حتی پس از اعمال مجدد تحریمهای ثانویه ایالاتمتحده، بزرگترین شریک تجاری ایران باقی مانده است، اما سهم ایران در تجارت بینالمللی چین بسیار کمتر است و تنها 0.5 درصد از کل تجارت خارجی این کشور را تشکیل میدهد.
پکن همچنین یکی از سرمایهگذاران خارجی عمده در جمهوری اسلامی در دهه گذشته بوده و سرمایهگذاریهایش در بخشهای مختلف ازجمله انرژی و حملونقل صورت گرفتهاند. سرمایهگذاری و ساختوساز پکن در ایران در بازه زمانی 2005 تا 2019 از 29.9 میلیارد دلار فراتر رفته که از این میان 11.1 میلیارد دلار در انرژی، 6.9 میلیارد دلار در حملونقل، 4.9 میلیارد دلار در فلزات، 2.2 میلیارد دلار در آب و برق، 1.5 میلیارد دلار در مواد شیمیایی و 160 میلیون دلار در املاک و مستغلات سرمایهگذاری شده است.
پس از خروج آمریکا از برجام بسیاری از شرکتهای بزرگ اروپایی فعالیت خود را در ایران متوقف کردند و به همکاری با این کشور پایان دادند. این امر چین را به تنها سرمایهگذار خارجی اصلی در این کشور تبدیل کرد و درنتیجه انتظار میرفت تهران برای جذب سرمایهگذاری خارجی بیشتر روی پکن تمرکز کند. با وجود این سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ بر ایران و اعمال مجدد تحریمهای ثانویه از نوامبر 2018 بر سرمایهگذاری و تجارت پکن با تهران تاثیر منفی گذاشته است. البته چین رسما اعلام کرد علیرغم تصمیم ترامپ مبنیبر خروج از توافق هستهای و اعمال مجدد تحریمها علیه ایران، مبادلات اقتصادی و تجاری خود را با تهران بهصورت عادی حفظ خواهد کرد. شی جین پینگ، رئیسجمهور چین در فوریه 2019 اعلام کرد: «بدون توجه به اینکه اوضاع بینالمللی و منطقهای چگونه تغییر میکند، عزم چین برای توسعه یک مشارکت راهبردی جامع با ایران بدون تغییر باقی خواهد ماند.» بااینحال با توجه به خطر بالقوه تحریمهای آمریکا تنها شرکتهای کوچک و متوسط چینی که حضوری در بازارهای غربی ندارند و ارتباط کمتری با سیستم مالی جهانی دارند در ایران فعال هستند. براساس گزارش صندوق بینالمللی پول (IMF) از نوامبر 2018 تا آوریل 2019، صادرات ایران به چین بهطور میانگین 3.75 میلیارد دلار در ماه بوده است. از ماه می 2019 تا ژانویه 2020، صادرات ایران به چین در آن دوره بهطور متوسط 4.35 میلیارد دلار در ماه بوده، درحالیکه واردات چین از ایران، عمدتا نفت خام، بهطور میانگین 3.3 میلیارد دلار در ماه بوده است. دادههای تجاری 2019-2018 پویایی منفی جدیدی را در تجارت چین و ایران تحت تحریمهای ایالاتمتحده نشان میدهد (از 35.9 میلیارد دلار در سال 2018 به 23 میلیارد دلار در سال 2019).
همکاری در حوزه انرژی
همکاری انرژی یکی از عناصر کلیدی ابتکار کمربند-جاده را تشکیل میدهد و سرمایهگذاری گسترده چینی در صنعت انرژی ایران انجام شده است. پکن بازاری برای صادرات انرژی ایران بهشمار میرود و سرمایهگذاری چین در زیرساختهای انرژی تهران بسیار مهم است. ایران نیز بهنوبه خود چین را قادر میسازد منابع انرژیاش را متنوع کند تا بیشازحد به عربستانسعودی یا روسیه متکی نباشد. ایران دارای برخی از بزرگترین ذخایر اثباتشده نفت و گاز طبیعی در جهان است. ذخایر تهران حدود 157 میلیارد بشکه نفت خام و 1193 تریلیون فوتمکعب گاز است که به ترتیب چهارمین و دومین ذخایر بزرگ جهان هستند. فراوانی ذخایر انرژی، نزدیکی نسبی ایران به چین و موقعیت ژئوپلیتیکی آن در خاورمیانه ایران را به شریک جذابی برای چین، بهعنوان بزرگترین مصرفکننده انرژی جهان تبدیل کرده است. ایران تنها کشور خاورمیانه است که پتانسیل تامین بخشی از نیازهای نفت و گاز چین را از طریق خشکی و دریا دارد. درحالحاضر تمام صادرات نفت ایران به چین از طریق دریا انجام میشود، اما آسیای مرکزی و پاکستان دو مسیر زمینی بالقوه هستند که میتوانند منابع انرژی ایران را به بازار چین متصل کنند. علاوهبر این موقعیت ایران این امکان را فراهم میکند تا زیرساخت انرژی خود را با کشورهای خاورمیانه درگیر در ابتکار کمربند-جاده متصل کند. تهران بخشهایی از زیرساختهای انرژی خود را به برخی دیگر از کشورهای مهم جاده ابریشم مانند ترکمنستان، ترکیه و پاکستان متصل کرده است. توسعه روابط تهران و این کشورها در قالب طرحهای همکاری سهجانبه جداگانه با مشارکت و سرمایهگذاری شرکتهای چینی میتواند بهعنوان یکی دیگر از زمینههای بالقوه برای همکاری تلقی شود. در سال 2013، چین مهمترین خریدار نفت ایران بود و حدود یکسوم صادرات نفت ایران را دریافت کرد. در دوران پس از خروج ترامپ از برجام، تقریبا تمام صادرات نفت ایران به چین و سوریه میرود. بهگفته چانگ هوآ، سفیر چین در ایران چین تنها کشوری است که اکنون نفت ایران را خریداری میکند. ایران، متحد نزدیک دمشق بهشدت درگیر درگیریهای سوریه است و از این کشور برای ادامه صادرات جریان نفت به مشتریان خود و دور زدن تحریمهای ایالاتمتحده استفاده میکند در سهماهه اول سال 2020، براساس آخرین دادههای شرکتهای ردیاب نفتکش، ایران فقط 170 هزار بشکه در روز صادرات داشت که چین 82 هزار بشکه را دریافت میکرد و مابقی به سوریه میرفت.
پیشبینی میشود چین تقریبا تا سال 2030 بزرگترین مصرفکننده انرژی جهان باقی بماند. انتظار میرود تقاضای چین برای واردات نفت از 6 میلیون بشکه در روز به 13 میلیون بشکه در روز تا سال 2035 افزایش یابد و ایران در این میان بهعنوان یک تامینکننده قابلاعتماد در نظر گرفته میشود. ایران نیز نیاز به جذب 105 میلیارد دلار سرمایهگذاری برای جایگزینی فناوری قدیمی و افزایش تولید نفت به 5 میلیون بشکه در روز دارد. شرکت ملی نفت ایران در حال حاضر 515 پروژه و همچنین 88 کلان پروژه و 2000 پروژه فرعی را در دستور کار خود دارد. مهمترین سرمایهگذاری چین در بخش انرژی ایران در دوره برجام انجام شد، زمانی که قراردادی به ارزش 4.879 میلیارد دلار بین شرکت ملی نفت ایران و کنسرسیومی متشکل از توتال (یک شرکت چندملیتی نفت و گاز فرانسوی)، شرکت ملی نفت و گاز چین و پتروپارس ایران برای توسعه فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی، بزرگترین میدان گازی جهان، امضا شد. این پروژه قرار بود ظرفیت تولید 400.000 بشکه در روز را داشته باشد و 50.1 درصد سهم آن متعلق به توتال، 30 درصد سهم شرکت ملی نفت و گاز چین و 19 درصد سهم پتروپارس بود. بااینحال، اندکی پس از خروج ایالاتمتحده از برجام، توتال اعلام کرد که ادامه این پروژه به این بستگی دارد که بتواند معافیت واشنگتن را از تحریمها تضمین کند. در نتیجه، وزارت نفت ایران اعلام کرد که سهم توتال در این قرارداد به شرکت ملی نفت و گاز چین واگذار خواهد شد.
واکنش چین به دور جدید تحریمهای یکجانبه برای هر دو طرف ایالاتمتحده و ایران، ضعیف بوده است. پکن تا حدودی خلا شرکتهای اروپایی را که مجبور به ترک ایران شده بودند، پر کرد، اما عملیات خود را در پروژه میدان گازی پارس جنوبی به حالت تعلیق درآورد و پشتیبانی و ارائه خدمات به میادین آزادگان شمالی و مسجدسلیمان را به حداقل رساند. از ژانویه 2017 تا سپتامبر 2018، پکن حداقل 630.000 بشکه در روز از جمهوری اسلامی وارد کرد اما با پیشبینی تحریمهای ایالاتمتحده بر بخش نفت ایران در نوامبر 2018، خرید نفت از ایران را حدود دوسوم کاهش داد. چین یکی از هشت کشوری بود که معافیتهایی را دریافت کرد که به آنها اجازه خرید نفت ایران به مدت 180 روز را میداد. معافیت پکن به آن اجازه واردات 360.000 بشکه در روز را داد، اما چین واردات حداقل 390.000 بشکه در روز را در نوامبر از سر گرفت.
روابط مردم با مردم
مبادلات مردم با مردم یکی از عناصر کلیدی ابتکار کمربند-جاده چین است. تاسیس موسسات فرهنگی چینی در ایران یکی از عناصر پیوند مردم با مردم است. این موسسات فرهنگی چینی کلاسهایی درباره زبان و فرهنگ ماندارین و همچنین جشنوارههایی برگزار میکنند. بهعنوانمثال، دولت چین موسسه کنفوسیوس را برای ارائه منابع آموزش زبان و فرهنگ چینی در سراسر جهان تاسیس نموده است. در سال 2019، 550 موسسه کنفوسیوس و 1172 کلاس درس کنفوسیوس در مقاطع ابتدایی و متوسطه و 5665 سایت آموزشی در 162 کشور و منطقه وجود داشت که حدود 11 میلیون دانشآموز را پذیرا شده بودند. در 54 کشور درگیر در ابتکار کمربند-جاده، 153 موسسه کنفوسیوس و 149 کلاس درس کنفوسیوس در مقاطع ابتدایی و دبیرستان وجود دارد. در ایران دو موسسه کنفوسیوس یکی در دانشگاه تهران و دیگری در دانشگاه مازندران وجود دارند. هیچ آمار موثقی از تعداد بورسیههای اعطا شده توسط دولت چین به دانشجویان ایرانی یا تعداد دقیق دانشجویان چینی در ایران وجود ندارد. در زمینه علم و فناوری، دو کشور در سفر رئیسجمهور شی جین پینگ به تهران در اوایل سال 2016، به تفاهمنامهای برای ایجاد پارکهای فناوری دست یافتند، اما این طرح هنوز محقق نشده است. در دسامبر 2019، گروهی از چینیها و ایرانیان، شب یلدا، جشنواره سنتی انقلاب زمستانی ایرانیان را در پکن جشن گرفتند. سفارت ایران در چین از مهاجران ایرانی که در چین کار یا تحصیل میکنند، دعوت کرد. فعالیتهای فرهنگی مانند شب یلدا میتواند به ایرانیان و چینیها اجازه دهد تا بیشتر درباره یکدیگر بیاموزند و درعینحال به ایجاد پیوندهای مردمی بین دو ملت کمک کند. در ژانویه 2020 همزمان با آغاز سال نوی چینی، جشنواره گردشگری زمستانی در شهر همدان ایران، یکی از بزرگترین شهرهای جهان باستان، افتتاح شد.
نتیجهگیری
روابط چین و ایران بهطور جداییناپذیری در حوزههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آسیا درهمتنیده شده است. از زمان راهاندازی ابتکار کمربند-جاده در سال 2013، چین علاقه زیادی به ایران، فراتر از منابع انرژی این کشور، نشان داده است. موقعیت راهبردی ایران و مشخصا هممرزی با دریای خزر و خلیجفارس، فرصتی عالی برای تحقق مسیرهای تجاری زمینی و دریایی ابتکار کمربند-جاده فراهم میکند. ازآنجاییکه موقعیت ایران این کشور را برای ابتکار کمربند-جاده ضروری میکند، انتظار میرود جمهوری اسلامی یکی از ذینفعان اصلی این ابتکار باشد. وابستگی پکن به انرژی نیز یکی از عوامل دیگری است که تهران را به یک شریک جذاب تبدیل کرده است. چین همچنان در ایجاد زیرساختهای ایران ازجمله برق، سدها، کارخانههای سیمان، کارخانههای فولاد، کشتیسازی، بزرگراهها و فرودگاهها مشارکت دارد. چانگ هوآ، سفیر چین در ایران، با بیان اینکه پکن مایل است علیرغم اثرات نامطلوب تحریمهای آمریکا بر همکاری ایران و چین، روابط دوستانه خود را با ایران در چارچوب برجام ادامه دهد و گسترش دهد، اظهار داشت: «دو کشور باید شکیبایی راهبردی داشته باشند و با هم دریابند که چگونه همکاری بین خود را حفظ کنند.» یافتهها نشان میدهد که سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ و تحریمهای ثانویه مجدد اعمال شده، مانع از ادغام کامل ایران در چارچوب ابتکار کمربند-جاده میشود. درحالیکه هر دو کشور برای ایجاد یک مشارکت راهبردی جامع توافق کرده بودند، با چالشهای مختلف و فشار شدید ایالاتمتحده مواجه شدند. سیاست فشار حداکثری ایالاتمتحده و اعمال مجدد تحریمهای ثانویه منجر به کاهش چشمگیر تجارت، کاهش سرعت سرمایهگذاری چین در حملونقل و زیرساختهای ایران و کاهش قابلتوجه واردات نفت از ایران شده است. تعامل سیاسی با ایران همچنان وجود دارد، اما تلاشها برای توسعه و تعمیق مشارکت استراتژیک جامع پیچیدهتر شده است. آینده مشارکت راهبردی جامع چین و ایران و چشمانداز ادغام ایران در چهارچوب ابتکار کمربند-جاده احتمالا تحت تاثیر دو عامل کلیدی خواهد بود؛ رابطه تهران با واشنگتن و رقابت عربستانسعودی و ایران. اولین مورد به تنش در روابط ایران و آمریکا در دوران پس از برجام و احتمال رویارویی با واشنگتن مرتبط است. ایالاتمتحده احتمالا تعمیق تعامل جمهوری خلق چین با ایران را بهعنوان یک چالش بزرگ در برابر تحریمهای خود علیه تهران و عاملی که جمهوری اسلامی را قادر میسازد احساس امنیت بیشتری کند و در نتیجه، سیاست توسعهطلبانهتری را در خاورمیانه دنبال کند، درک میکند. در نتیجه، تهران احتمالا دوباره بهعنوان یک موضوع استراتژیک مهم در روابط ایالاتمتحده و پکن ظاهر میشود و آزادی عمل چین در غرب آسیا را محدود میکند و بیاعتمادی راهبردی بین دو قدرت جهانی را بیشتر میکند. در این زمینه، واشنگتن احتمالا بر عربستانسعودی و دیگر متحدان منطقهای آن فشار وارد میکند تا تعامل خود را با چین محدود کنند و موانعی برای توسعه ابتکار کمربند-جاده و روابط چین و عربستان ایجاد کند. عامل دوم، روابط پرتنش تهران با کشورهای حوزه خلیجفارس، بهویژه رقابت ایران و عربستان با مضامین سنی و شیعه است. به دلیل تنش فزاینده بین دو طرف، ممکن است حفظ اقدام متعادلکننده چین بین ایران و عربستانسعودی در آینده دشوارتر باشد. این وضعیت احتمالا پیشرفت ابتکار کمربند-جاده را کند میکند، تنشهایی را با کشورهای خلیجفارس ایجاد میکند و پکن را با انتخابهای دشوار در مورد نحوه هدایت رقابت بین ایران و عربستان مواجه میکند. ایران خود را در یک واقعیت متناقض جدید میبیند که در آن نهتنها با فشار اقتصادی بیشتری نسبت به گذشته مواجه است، بلکه از حمایت سیاسی بیشتری از سوی چین، روسیه و اتحادیه اروپا برخوردار است. بااینحال، این حمایت سیاسی نمیتواند هیچگونه تسهیل اقتصادی معناداری ایجاد کند و بنابراین، ایران برای دور زدن تحریمهای ایالاتمتحده به روسیه و هند روی آورده است. هم روسیه و هم هند مدتهاست که پتانسیل تبدیلشدن به شرکای استراتژیک ایران را داشتهاند، اما تلاشها برای ایجاد چنین مشارکتهایی توسط ایالاتمتحده تضعیف شده است. هند بهعنوان یک قدرت در حال رشد نیاز به رابطه نزدیک با ایالاتمتحده دارد. ازاینرو، مانند چین، ترجیح میدهد به خاطر حفظ دوستی خود با تهران، روابط خود با واشنگتن را تضعیف نکند. در مورد پویایی روسیه و ایران، به نظر میرسد که رویکرد آمریکا در قبال تهران تنها ایران را به مسکو نزدیکتر میکند که بهنوبه خود به دنبال راههایی برای کاهش فشار بر شریک خود است. بااینحال، در حال حاضر، هنوز مشخص نیست که آیا روسیه میتواند کمک زیادی به ایران برای مقابله با تحریمها انجام دهد یا خیر.