تاریخ : Thu 02 Mar 2023 - 00:00
کد خبر : 78479
سرویس خبری : نقد روز

گزارش‌های سیاسی آژانس با هدف وادار کردن تهران به تغییر رفتار تدوین می‌شود

محمدعلی بصیری، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

گزارش‌های سیاسی آژانس با هدف وادار کردن تهران به تغییر رفتار تدوین می‌شود

به بهانه انتشار گزارش جانبدارانه آژانس علیه برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران و همچنین قریب‌الوقوع بودن سفر دبیرکل این سازمان به کشورمان، با محمدعلی بصیری، کارشناس مسائل بین‌الملل گفت‌وگو کرده‌ایم تا پیام‌های گزارش اخیر آژانس در آستانه سفر رافائل گروسی به تهران را مورد توجه قرار دهیم. در ادامه متن این گفت‌وگو را می‌خوانید. 

به بهانه انتشار گزارش جانبدارانه آژانس علیه برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران و همچنین قریب‌الوقوع بودن سفر دبیرکل این سازمان به کشورمان، با محمدعلی بصیری، کارشناس مسائل بین‌الملل گفت‌وگو کرده‌ایم تا پیام‌های گزارش اخیر آژانس در آستانه سفر رافائل گروسی به تهران را مورد توجه قرار دهیم. در ادامه متن این گفت‌وگو را می‌خوانید. 

اصلی‌ترین عواملی را که آژانس تحت‌تاثیر آنها اقدام به انتشار چنین گزارش‌هایی می‌کند چه می‌دانید و انتشار گزارش‌های اینچنینی آن هم در آستانه سفر گروسی به ایران را می‌توان واجد چه پیام‌هایی دانست؟ 
ابتدا باید یک اصل را مورد توجه قرار داد و آن اینکه سازمان‌های بین‌المللی ازجمله آژانس انرژی اتمی، ساخته و پرداخته قدرت‌های فاتح جنگ‌جهانی دوم است و عمده این‌قدرت‌ها ازجمله آمریکا، فرانسه و انگلیس درحال‌حاضر با ایران وارد یک جنگ ترکیبی چندلایه شده‌اند که روابط میان آنها و ایران را با چالشی حداکثری مواجه کرده است. بنابراین استفاده سیاسی‌‌ و ابزاری از این نهادها برای فشار علیه ایران دیگر امری عادی محسوب می‌شود که اینها در به‌کارگیری آن سابقه‌ای طولانی هم دارند. گزارشی هم که اخیرا آژانس به‌صورت سیاسی و منفی پیش از سفر آقای گروسی علیه ایران منتشر کرده‌ در همین راستا است. 
اگرچه هدف آقای گروسی از سفر به تهران، کاهش اختلافات و کم کردن تنش‌ها در روابط میان ایران و آژانس است و درنتیجه این سفر قرار است روابط به‌سمت عادی شدن هرچه بیشتر برود، اما به این دلیل که ایران و اعضای این سازمان‌ درگیر تنش‌های سیاسی هستند، همان‌طور که طی ۲۰ سال اخیر نمونه آن را شاهد بوده‌ایم، سفر آقای گروسی هم تحت‌تاثیر این مسائل سیاسی خواهد بود. 
دولت‌های غربی نشان داده‌اند جاهایی امتیاز می‌دهند، اما درمقابل جاهایی هم انواع فشارها را وارد می‌کنند. یک قدم امتیاز می‌دهند اما سه، چهارقدم فشار وارد می‌کنند. این رویه ازسوی آنها بارها تکرار شده است. عمدتا هم رنگ‌وبوی سیاسی داشته. ایران هم درمقابل ناچار است برای مواجهه با این سیاسی‌بازی‌ها، به‌موازات اقدامات فنی، به اقدامات سیاسی هم فکر کند و راحت امتیاز ندهد. با این هدف که پاسخی به زیاده‌خواهی‌های طرف‌های مقابل داده باشد. گزارش اخیر، سفر آقای گروسی و گزارش بعد از سفر ایشان، از این منظر قابل‌تحلیل است. 

درخصوص پرونده‌های ادعایی چه روندی را پیش‌بینی می‌کنید؟ ایران و آژانس بارها تا مرز توافق بر سر بسته شدن این پرونده‌ها رفته‌اند و کار به‌نتیجه نرسیده؛ دلیل آن را چه می‌دانید؟ 
این‌ مساله هم در راستای همان فشارهای سیاسی و دیپلماتیک موجود علیه ایران قابل‌تفسیر است. شاید بتوان گفت این پرونده‌ها تا مشکلات موجود در روابط میان غرب و ایران حل نشود، بسته نخواهد شد. نکته قابل‌ملاحظه در این‌ باره آنکه بسیاری از کشورها در آژانس پرونده دارند اما معمولا به این دلیل که در روابط‌شان با این سازمان و قدرت‌های بزرگ حاضر در آن تنش‌های سیاسی یا بحرانی به آن صورت وجود ندارد، این پرونده‌هایشان هم یا مسکوت و بایگانی می‌شود یا برای اعضا چندان حساسیت‌برانگیز نیست. 
در نقطه مقابل اما کشورهایی که این وضعیت را ندارند و تنش سیاسی در روابط‌شان با اعضای آژانس وجود دارد، تحت‌فشارهای سیاسی و دیپلماتیک قرار می‌گیرند و این پرونده‌ها به ابزاری برای فشار علیه این کشورها تبدیل می‌شوند و روزبه‌روز خود را در این فضا نشان می‌دهند، مثلا درباره کشورهایی مثل ایران، کره‌شمالی و بعضا کوبا و چین شاهد این نوع رویکرد آژانس و کشورهای عضو آن هستیم. اما درباره کشورهایی مثل عراق و لیبی شاهدیم که مساله‌شان بایگانی شده یا مسکوت مانده است. 
یک زمانی این‌ کشورها به اتهام نقضNPT، تحت شدید‌ترین هجمه‌ها قرار داشتند. گفته می‌شد باید موشک‌ها و سلاح‌های کشتار جمعی‌شان از بین برود اما حالا دیگر پرونده‌هایشان پیگیری نمی‌شود. این یک واقعیت است. الان ایران با آژانس و بانیان آن در شرایط تقابلی‌ است و اوضاع دارد به این صورت پیش‌می‌رود. به همین دلیل هم هست که پرونده‌ها همچنان باز باقی‌مانده است. 

طی چندماه اخیر شاهد فرازونشیب‌های متعددی در روابط موجود میان ایران و دولت‌های غربی بوده‌ایم. به اعتقاد کارشناسان یکی از عوامل آن، ناآرامی‌های شکل‌گرفته طی چندماه اخیر در شهرهای کشور بود. اما بعد از آرام شدن فضای ایران، شاهد تغییر لحن جدی مقامات همان کشورها در مواجهه با ایران بوده‌ایم. با فروکش کردن التهابات دوباره حرف از بازگشت به میز مذاکره زدند و درهای دیپلماسی را باز توصیف کردند! این سلسله اتفاقات را چطور تحلیل می‌کنید؟ 
باید این نکته را به خاطر داشت که قدرت‌های بزرگ خصوصا غربی‌ها که در این رابطه بیش از ۱۰۰، ۱۵۰ سال سابقه دارند، مرکز ثقل دیپلماسی‌شان را روی وزنه قدرت می‌گذارند و متناسب با چرخش‌های شکل‌گرفته در این فضا، رویکردهایشان در حوزه سیاست‌ خارجی را تنظیم می‌کنند. در ارتباط با ایران هم این مساله در جریان است. در مواجهه با دیگر کشورها هم سیاست و رویکردشان همین است. رفتارشان با توجه به این مرکز ثقل تنظیم می‌شود. پیش از آنکه با طرف مقابل‌شان درگیر شوند، در اتاق‌فکرهایشان می‌نشینند رصد می‌کنند، اگر احساس کنند می‌توان روی وزن طرف مخالف حساب باز کرد، به آن سمت می‌روند و با نگاه به آینده روابط شان با طرف مقابل، روی آن سرمایه‌گذاری و به سازماندهی آن کمک می‌کنند. در التهابات اخیر هم همین‌طور فکر می‌کردند. 
محاسبات‌شان بر مبنای آن بود که این التهابات و شورش‌ها ممکن است نظام ایران را به‌طورکلی متزلزل و ضعیف کند. آن هم نظامی که بیش از ۴۳، ۴۴ سال است با آن مشکل دارند. امید داشتند که مثلا اگر کشور به هم بریزد، اپوزیسیون می‌تواند قدرتی پیدا کند و آنها در آینده باید مسائل را با این اپوزیسیون حل‌وفصل کنند. در همان ایام هم بود که بارها گفتند اولویت‌شان دیگر برجام نیست، آن را کنار گذاشته‌اند و درحال رصد آشوب‌ها و شورش‌ها هستند تا به‌زعم خودشان ببینند لیدرها چطور عمل می‌کنند و در آینده قرار است با چه چیزی روبه‌رو شوند. 
اما وقتی التهابات خوابید و به این جمع‌بندی رسیدند که رویکردشان نتیجه نمی‌دهد و مخالفان فعلا وزنه جدی‌ای برای تغییر و تحول اساسی در ایران ندارند و جمهوری اسلامی همچنان پایدار است و برای حل‌وفصل مسائل‌شان همچنان باید با جمهوری اسلامی هماهنگ شوند مجددا به‌سمت برجام و احیای روند آن قدم برداشتند و حرف از مذاکره زدند. 
از مسیر قبل که حمایت از ناآرامی‌ها بود، بازگشتند و به این نتیجه رسیدند که بیایند بنشینند با ایران مذاکره کنند و درباره مسائلی که درخصوص آن احساس خطر و مشکل می‌کنند با گفت‌وگو به راه‌حل برسند. این واقعیتی است که ما در منطقه هم شاهد موارد مشابه آن بودیم. آنها با خیلی از کشورها این‌طور عمل کردند. 

باتوجه به سفر قریب‌الوقوع آقای گروسی به ایران و اصلاح شدن رفتار برخی دولت‌های غربی نسبت به چندماه قبل در مواجهه با ایران، چه چشم‌اندازی را برای مذاکرات هسته‌ای، روابط ایران و دولت‌های اروپایی و البته رویکرد شورای حکام آژانس در نشست پیش‌رو متصور هستید؟
چشم‌انداز اصلی بر این اساس تعریف می‌شود که آیا طرفین که مذاکرات را تا اینجای کار جلو برده‌اند، قصد دارند با چه روشی دومرتبه روند آن را احیا کنند. شاید بتوان گفت اگر در این روند یک نوع معامله‌گری انجام شود و هرطرف، از حداکثر خواسته‌هایش کمی کوتاه بیاید و اصطلاحا طرف‌ها به یک حد مرضی‌الطرفین و بینابین خواسته‌هایشان برسند و تنش حداکثری‌ای که این روزها شاهدش هستیم کم شود، مسلما بر ابعاد سفر آقای گروسی و همچنین محتوا و لحن گزارش آژانس بعد از سفر دبیرکل به تهران تاثیر مستقیم خواهد گذاشت. 
ولی اگر تنش موجود ادامه‌دار باشد و رویکرد طرف‌ها بعد از ترک میز مذاکره، همچنان تهدیدهای مستقیم و غیرمستقیم علیه یکدیگر باشد، احتمال اینکه گزارش هم منطبق با همان تنش‌ها تدوین باشد، بالاست، یعنی انتشار گزارش مشکوک و سیاسی علیه ایران در این شرایط دور از انتظار نخواهد بود. باید منتظر ماند و دید مسیر به کدام سمت می‌رود. گرچه جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده ما به مسیر مذاکرات برمی‌گردیم و آنها هستند که در مسیر مذاکرات کارشکنی کرده‌اند. البته آنها هم می‌گویند ما مقصر نیستیم و ادعا می‌کنند ایران باعث‌شده این وضعیت در روند مذاکرات به‌وجود بیاید. درحال‌حاضر روابط طرف‌ها در بحران است. در اینکه گزارش‌های آژانس و آقای گروسی از سفرش به ایران تحت‌تاثیر این روابط تنظیم می‌شود هم هیچ شک‌وتردیدی وجود ندارد.