زهرا رمضانی، خبرنگار:آذرماه سال گذشته بود که وزارت علوم مکلف شد تا با اعلام زمینهای مازاد، سهم خود را در تحقق نهضت ملی مسکن ایفا کند. اتفاقی که باعث شد تا نگاهها بهسمت زمینهای مازاد دانشگاهی و استفاده از این پتانسیل برای ساخت مسکن مورد نیاز اعضای هیاتعلمی و ایجاد خوابگاههای دانشجویی و متاهلی جلب شود. ظرفیتی که هرچند باز هم مورد بیتوجهی قرار گرفت، اما این روزها با مطرح شدن سیاست مولدسازی دولت، بار دیگر نگاهها به زمینهای بلااستفادهای که در تملک دستگاههای دولتی قرار دارد و بالطبع نظام آموزش عالی هم یکی از همان بخشهایی است که زمینهای قابل توجهی را در اختیار دارد، جلب شده است. اراضی در مساحتهای قابل توجه که از آنها تحت عنوان اراضی مازاد نام برده میشود. در طرف دیگر ماجرا مصوبه مولدسازی که یکی از طرحهای پرحاشیه دولت است و از همان ابتدا با اما و اگرهای زیادی روبهرو شد، بالاخره از 24 بهمنماه با انتشار لیستی از اموال دولتی که بهعنوان مازاد معرفی شدند، به مرحله اجرا نزدیکتر شد. لیستی که در آن، نام مرکز آموزش تفرش بهچشم میخورد و با درنظر گرفتن همین مولفه میتوان نتیجه گرفت که فروش اموال مازاد در همان ابتدای کار به نظام آموزش عالی کشور هم رسیده و این بخش نیز باید سهم خود را از اجرای این سیاست بپردازد. اتفاقی که بهنظر نمیرسد همینجا متوقف بماند؛ چراکه سیدعلیمحمد میرمحمدیمیبدی، رئیس دانشگاه صنعتی اصفهان در گفتوگوی کوتاه با «فرهیختگان» از برگزاری جلسهای با مرتضی فرخی، معاون حقوقی و امور مجلس وزارت علوم در راستای اجرای سیاست مولدسازی در دانشگاهها خبر میدهد. هرچند این مسئول دانشگاهی جزئیاتی از این جلسه ارائه نداده و کسب اطلاع روزنامه «فرهیختگان» از مدیران دیگر وزارت علوم هم نتوانست جزئیات این جلسه را مشخص کند، اما اینطور بهنظر میرسد که باید منتظر باشیم تا در آینده اموال دیگر دانشگاهها هم در لیست مولدسازی قرار بگیرد.
دانشگاهها چقدر اموال مازاد دارند؟
نظام آموزش عالی امروز سرمایه گرانبهایی از زمینهای مازاد را در اختیار دارد که میتواند به بخش قابل توجهی از نیاز دانشگاهها برای تامین فضاهای فیزیکی پاسخ دهد. به عبارت دقیقتر طبق اطلاعات وزارت علوم، مجموع اراضیای که در تملک دانشگاههای کشور قرار دارد، 29 هزار هکتار یا به زبان دیگر 290 میلیون مترمربع است، مساحت قابلتوجهی که تا امروز فقط 17 میلیون مترمربع آن یا در دسترس قرار گرفته یا درحالحاضر فعالیتهای عمرانی در آن دنبال میشود، یعنی در عمل تنها 6 درصد از اراضی دانشگاهها مورد استفاده قرار گرفته و 94 درصد دیگر آن مازاد تلقی میشود. نگاهی جزئیتر به این آمار نشان میدهد 14 میلیون و 300 هزار مترمربع از این زمینها ساخته شده و دانشجویان و اساتید و کارمندان از این فضا درقالب ساختمانهای دانشکدهها، آزمایشگاهها و کارگاهها، خوابگاه، کتابخانه و... استفاده میکنند و در مقابل هم 2 میلیون و 700 مترمربع آن بهعنوان اراضی درحال ساختوساز قلمداد میشود. البته بخش قابلتوجهی از ساختوساز در این زمینها بهعنوان تعهد دولت معرفی شده و باید دستگاههای دولتی به طرق مختلف مانند ارائه تسهیلات، شرایط را برای انجام فعالیتهای عمرانی در فضای تعیین شده، فراهم کنند و 700 هزار مترمربع دیگر نیز جزء تعهدات خود دانشگاهها قرار دارد.
زمینهای مازادی که حکم طلای روز مبادا دارند!
رسیدن سیاست مولدسازی به دانشگاههای کشور اگر بنا باشد صرفا به فروش زمینهای مازاد منجر شود، نمیتواند در ظاهر عوایدی را نصیب دانشجویان و دانشگاهیان کند، اما در این میان نباید از این مساله هم بهراحتی گذشت که بخشی از دانشگاههای کشور که عمدتا نیز شامل حال دانشگاههای مادر میشود امروز زمینهایی را در تملک خود دارند که بهدلیل گسترش بافت شهری، ارزش چندین میلیاردی پیدا کرده است. زمینهایی که مساحت قابلتوجهی دارند و ارزش بالای آنها باعث شده تا مسئولان دانشگاهی حاضر نباشند بهراحتی از آن بگذرند. بهعبارت دقیقتر بخشی از متولیان دانشگاهی برخلاف اینکه چند سالی میشود صحبت از اختصاص زمین برای ایجاد خوابگاه متاهلی یا ساخت مسکن اساتید میشود، اما بهدلیل ارزش بالای این زمینها حاضر نیستند، این ظرفیت دانشگاهیشان را صرف ساختوساز کنند و ترجیح میدهند با حفظ این زمینها، سرمایه دانشگاهشان را بالا ببرند تا درصورت نیاز، بتوانند با فروش آنها، مشکلات مالیشان را برطرف کنند. البته مشخص نیست روز مبادایی که قرار است این زمینها به کمک دانشگاهها بیاید، دقیقا چه زمانی و در چه شرایطی خواهد بود. این زمینها تنها سرمایه مالی دانشگاهها نیستند، بلکه در برخی موارد هم با استفاده از ارزش بالای آنها، دست دانشگاهها برای گرفتن تسهیلات مالی باز میشود، بهخصوص زمینهایی که از لحاظ متراژ، مساحت قابل توجهی دارند. اجاره دادن این زمینها را هم باید یکی دیگر از روشهایی دانست که دانشگاهها میتوانند به وسیله آن، از کنار آن منفعت مالی ببرند.
اراضی مازاد چگونه درخدمت رفع چالشهای دانشگاهها قرار گیرد؟
شاید فروش اموال مازاد دانشگاهها در وهله اول خوشایند باشد، اما با نگاهی به وضعیت دانشگاههای کشور و چالش کهنه کمبود فضای آموزشی و خوابگاهی باید عنوان کرد اگر قرار باشد مولدسازی صرفا به فروش اموال منتهی شود، نهتنها شرایط بهنفع دانشگاه و دانشجویان تمام نمیشود، بلکه بعد از مدتی چالش فضاهای فیزیکی در دانشگاه به یک مشکل لاینحل تبدیل خواهد شد. چالشی که برای درک بهتر آن باید نیمنگاهی به اراضی دانشگاهها و کمبودهای موجود در حوزه خوابگاهی و آموزشی داشته باشیم. اواخر هفته گذشته بود که رئیس سازمان امور دانشجویان از کمبود 35 هزار خوابگاه در دانشگاههای دولتی صحبت کرد، کمبودی که البته اولینبار نیست خبرش به گوشمان میرسد و پیشتر هم روسای دانشگاههای مختلف دربارهاش در بازههای زمانی مختلف صحبت کرده بودند، چالشی که میتوان با زمینهای مازاد دانشگاهها بهراحتی آن را حل کرد.
1. در اصل اگر بخواهیم برای اراضی مازاد دانشگاهها، کارکردهای مختلفی را برشماریم، امروز با یک حساب سرانگشتی باید عنوان کرد با استفاده از 273 میلیون مترمربع مازادی که در تملک دانشگاهها قرار دارد، میتوان 35 هزار خوابگاه با مساحتی بیش از 7 هزار مترمربع ساخت؛ هرچند قطعا نمیتوان روی همه این فضاها بهعنوان اراضی قابل ساختوساز حساب کرد، اما واقعیت این است که امروز نظام آموزش عالی از حیث زمان با کمبودی برای رفع نیازهایش روبهرو نیست.
2. ساخت مسکن اعضای هیاتعلمی در اراضی مازاد هم برنامه دیگری است که درصورت تحقق میتواند نیاز قابل توجهی از اساتید به مسکن را پاسخ دهد. اتفاقی که البته طی یکی و دوسال اخیر بارها مورد توجه مسئولان آموزش عالی قرار گرفته است، اما واقعیت این است که هنوز نهضت مسکنسازی برای این قشر از جامعه آنطورکه انتظار میرود، از سوی دانشگاهها شروع نشده است.
3. امروز بخش قابل توجهی از دانشگاهها با کمبود فضای آموزشی روبهرو هستند، بهطوریکه عملا دانشجویان کلاسهای یک دانشکده بهدلیل نبود فضای کافی، مجبورند از کلاس دیگر دانشکدهها استفاده کنند، در چنین وضعیتی قطعا میتوان با اختصاص بخشی از زمینهای مازاد که برای این مهم مناسب هستند، چالش کمبود فضای آموزشی را در دانشگاهها حل کرد.
4. امروزه که حرکت دانشگاهها بهسمت فعالیتهای فناورانه و نوآورانه شتاب گرفته است، قطعا تامین فضای موردنیاز برای ایجاد پارک علم و فناوری، محیطهای کار اشتراکی دانشجویان و... از اهمیت ویژهای برخوردار است. از این رو باید عنوان کرد میتوان از اراضی مازاد برای ایجاد چنین فضاهایی در دانشگاهها بهویژه در مراکز استانها بهره گرفت.
5. فراهمسازی محیطهای خاص مانند مهدکودکها هم از دیگر مباحثی است که دانشگاههای کشور بهراحتی میتوانند با تخصیص بخش کوچکی از زمینهای مازاد خود به این نیاز دانشجویان متاهل، اساتید و کارمندان خود پاسخ دهند.
هرچند میتوان نمونههای دیگر کاربری زمینهای مازاد را برشمرد، اما در این میان نمیتوان از عدمتخصیص بودجههای مناسب هم گذشت. نبود منابع مالی کافی برای ساختوساز در دانشگاههای جامع و مادر کشور درحالی است که تداوم سیاست توسعه کمی مراکز دانشگاهی از سوی مسئولان آموزش عالی باعث شده تا امروز بخش قابلتوجهی از بودجه عمومی کشور بهدست دانشگاههای کوچک و جدیدالتاسیسی برسند با برخیهایشان حتی از هزار دانشجو هم میزبانی نمیکنند. در اصل بهجای اینکه بودجههای عمرانی قابل توجهی در اختیار دانشگاههای مادر و جامع مراکز استانها برسد، افزایش تعداد مراکز آموزشی باعث شده از یکسو هم بار مالی بیشتری به نظام آموزش عالی تحمیل شود و در طرف دیگر ماجرا هم دانشگاههای مطرح کشور نتوانند آنطورکه باید از بودجه عمرانی کافی بهرهمند شوند.
مولدسازی در دانشگاهها باید افزایش سرمایههای آنها را بههمراه داشته باشد
اگر بنا باشد سیاست مولدسازی تنها به فروش زمینهای مازاد منجر شود، باید عنوان کرد این کار نهتنها کمکی به دانشگاهها نمیکند، بلکه با گذشت چند سال، وضعیت را برای حیات آنها بغرنجتر هم خواهد کرد؛ چراکه با فروش زمینهای مازاد بعد از مدتی نهتنها سرمایه دانشگاهها کاهش پیدا میکند، بلکه دیگر پتانسیل آنها برای رفع چالشهایشان در شرایط حساس هم از بین خواهد رفت. البته درست است که این زمینها مختصات خاص به خودشان را دارند، یعنی یا بهحدی از دسترسیهای شهری دور هستند که امکان استفاده از آنها برای ساختوساز مسکن و خوابگاه کار غیرمنطقی خواهد بود یا برعکس بهدلیل قرارگیری در بافتشهری، هم بهای آنها به شکل چشمگیری بالا رفته و باعث شده تا این زمینها بهعنوان بخشی از داراییهای باارزش دانشگاهها درنظر گرفته شود، اما مولدسازی به معنی فروش اموال نمیتواند کمکی به دانشگاههای کشور کند.
علی نظری، رئیس دانشگاه میگوید: «مولدسازی باید برای سازمانهای دولتی به گفتمان رایج تبدیل شود. درحقیقت باید این مساله را هم مدنظر قرار داد که منظور از مولدسازی صرفا فروش اموال مازاد نیست، بلکه بحث بهبود و استفاده درست از منابع، ایجاد ارزش افزوده برای اموال و... مطرح است که باید آنها را بهعنوان مولدسازی اموال دانشگاهها مدنظر قرار داد.»
او با بیان اینکه دانشگاه لرستان زمین مازادی ندارد که بخواهد در مولدسازی به فروش برسد، ادامه میدهد: «اتفاقا براساس برنامه جامع این دانشگاه ما با کمبود اراضی هم مواجه هستیم. امروز دانشکده شیمی ما با وجود اینکه 12 تا 13 استادتمام، ساختمان مخصوص به خودش را ندارد. دانشکده ادبیاتمان هم با 100 هیاتعلمی هنوز کلاسهایش در دانشکده فنی و مهندسی و اقتصاد برگزار میکند و حتی برای ایجاد دانشکده منابع طبیعیمان که مجوز آن سالهای قبل گرفته شده زمین کافی نداریم، درحالیکه در برخی استانها 500 هکتار زمین به دانشکده منابع طبیعی دانشگاهها اختصاص پیدا میکند.»
نظری میگوید: «اصل مولدسازی قانون بوده و باید اجرایی شود؛ چراکه بهصورت کلی در کشور برخی اموال را داریم که مازاد است، در چنین شرایطی یا باید به فروش برسد یا شرایط برای استفاده بهینه از آنها فراهم شود، اما اینکه در دانشگاهها اموال مازادی وجود دارد، موضوع دیگری است.»
نظری با بیان اینکه ما پارک علم و فناوری و پردیس فناوری نداریم، تصریح میکند: «اینکه ما بودجه کافی برای ایجاد این محیطها را نداشتهایم، یک بحث است اما با توجه به شرایط امروز، قطعا مولدسازی میتواند به کمک دانشگاه بیاید. یعنی درصورت تحقق این مساله ما میتوانیم طرح جامع دانشگاه لرستان را کامل کنیم. موضوع دیگر اینکه ما درحالحاضر حدود هزار و 500 دانشجوی متاهل داریم، اما خوابگاه متاهلی برای آنها نداریم. ایجاد این خوابگاهها طبیعتا به بحث جوانی جمعیت هم کمک زیادی خواهد کرد. همچنین ایجاد مسکن موردنیاز اعضای هیاتعلمی هم از دیگر نیازهایی است که با مولدسازی میتوان بستر را برای تحقق آن فراهم کرد.»