کیانا تصدیقمقدم، خبرنگار:جشنواره فیلم فجر با چالشها و حواشی پیرامونش، همچنان زنده و پویا است. این رویداد سینمایی در ۱۰ روز فعالیتش همانند یک جامعه عمل میکند؛ جامعه سینمایی. جایی که در آن هنرمندان و فیلمسازان مختلفی مشغول به کارند و مردمی در کنار آنها حضور دارند که به نقد و بررسی آثارشان میپردازند. گاهی برایشان در سالن سینما دست میزنند و در بعضی موارد هم منتظر هستند تا زودتر زمان گفتوگو برسد تا بتوانند فیلمی را که دوست نداشتند نقد کنند. امسال هم این جامعه سینمایی و افراد فعال در حوزه فرهنگ همانند سالهای گذشته کنار هم قرار گرفتند و چهلویکمین جشنواره فیلم فجر را رقم زدند و با اعلام نتایج در روز اختتامیه این رویداد به کار خود پایان داد. در این ۱۰ روز ۲۴ فیلم را تماشا کردیم. نمیتوان گفت فیلم خوب ندیدیم، اما کیفیت آثار آن طور هم نبودند که بگوییم یک فیلم بدون ایراد را دیدیم و برای دوباره دیدن و اکرانش در سینما مشتاق هستیم. جشنواره امسال ویژگیهای منحصربهفرد خود را داشت. حضور فیلماولیها در جشنواره بیشتر از دورههای گذشته به چشم میخورد، فیلمسازان جوان پای کار آمده و تلاش کرده بودند تا اثر قابل قبولی را به نمایش بگذارند و بعضی از آنها موفق هم شدند. دومین نکته تنوع موضوعی در بین فیلمهای تولید شده بود. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم هر ۲۴ فیلم داستانی، موضوعات متنوع و مختلفی داشتند و حتی آنهایی که مربوط به یک دوره تاریخی مشترک بودند زاویه نگاهشان با یکدیگر متفاوت بود. نکته آخر و مهمترین موضوعی که وجود دارد این است که یکی از وظایفی که جشنواره فیلم فجر به کمک اکرانهای مردمی دارد، نجات گیشه سینما است. در این ۱۰ روز با اکران فیلمها در سینماهای مردمی و استقبال خوب مخاطبان، گیشه سینما هم وضعیت بهتری نسبت به چند ماه اخیرش پیدا کرد. این رویداد سینمایی در گام چهلویکم خود خالی از ضعفها و نقصانها نبود. اولین موضوعی که بیشتر از هرچیزی مورد نقد اصحاب رسانه و فعالان حوزه سینما قرار گرفت، همزمانی بخش ملی با بخش بینالملل بود. در سالهای گذشته با تفکیک این دو بخش شاهد هویتی مجزا برای بخش بینالملل جشنواره بودیم، اما ادغام دوباره این دو باعث شد که بخش مهمی از آثار خارجی دیده نشوند. دومین نکتهای که محل انتقاد و اعتراض بود، حذف بخش آرای مردمی جشنواره فیلم فجر بود. یکی از ویژگیهایی که جشنواره فجر باید داشته باشد این است که یک ایران درگیرش شود و برایش دغدغه داشته باشد. فیلمها همزمان در شهرهای مختلف اکران میشوند و جریانسینمایی اگر بخواهد بهدرستی عمل کند باید مردم را درگیر خودش کند. اینکه آرای مردم حذف شد یعنی جشنواره ارتباط و نسبتش را با مردم قطع کرد.
امسال با وجود موضوعات مختلف، تنوع ژانر وجود نداشت و این موضوع میتواند در زمان اکران مشکلساز شود. سلیقه مخاطبی که فیلم کمدی دوست دارد یا مخاطبی که میخواهد در ژانر وحشت فیلم ببیند درنظر گرفته نشده است. نکته بعد مربوط به هنرمندان است. امسال جشنواره هنرمندان زیادی را به چشم ندید. هرکدام از هنرمندان دلایلی برای عدم حضورشان داشتند، عدهای به روش خودشان قهر کرده بودند، تعدادی دیگر مشغول پروژههای دیگر بودند و... در نهایت و به هر دلیلی شاهد جشنوارهای با حضور حداقلی هنرمندان بودیم. مخالفت با سلطه سلبریتیها بر تمام مناسبات سینمای ایران به این معنا نیست که رابطه هنرمندان با جشنواره فیلم فجر به کلی قطع شود. ارتباط و تعامل حداکثری با جامعه هنری نیازمند درک ظرافتهایی است که اگر رعایت میشد میتوانستیم شاهد حضور هنرمندان بیشتری در خانه جشنواره باشیم. اگر قرار باشد مدیران سینمایی نتوانند هنرمندان را پای کار بیاورند و یک زبان مشترکی برای صحبت با یکدیگر پیدا کنند، در سالهای آینده شاهد چه چیزی خواهیم بود؟ فیلمهایی بدون بازیگر؟ یا استفاده از بازیگران تازهکاری که شاید بیشتر به واسطه رابطهشان کار میکنند تا هنرشان.
موضوع آخر اینکه یکی از مهمترین کارکردهای جشنواره فیلم فجر رابطه مستقیم آن با گیشه سینما است. ۱۲ دی ماه بود که روحالله سهرابی، مدیرکل اداره نظارت بر عرضه و نمایش درباره اکرانهای سال ۱۴۰۲ گفته بود: «اولویت اکران فیلم در سال ۱۴۰۲ با فیلمهای حاضر در چهلویکمین جشنواره فجر خواهد بود.» اما موضوع اینجاست که آیا فیلمهایی که امسال در جشنوار به نمایش درآمد قابلیت نجات گیشه و جذب مخاطب را دارد یا فقط قرار است سالن را اشغال کند؟ البته این موضوعی است که مسئولان سینمایی بعد از تماشای فیلمهای جشنواره باید پاسخ دهند و برای اکران آنها تصمیم بگیرند. در ادامه نام ۵ فیلمی که در ۵ دوره پیشین جشنواره فجر در بخش سودای سیمرغ بهترین فیلم انتخاب شدند را به همراه تعداد مخاطب و میزان فروششان بررسی کردیم.