تاریخ : Thu 09 Feb 2023 - 00:00
کد خبر : 77846
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

دست نامرئی مدیریت سینما

دست نامرئی مدیریت سینما

در جشنواره امسال ۱۰ فیلم متعلق به کارگردانان فیلم‌اولی است که این آمار برای جشنواره سال گذشته، ۷فیلم بود. 

مجتبی اردشیری، خبرنگار:در جشنواره امسال ۱۰ فیلم متعلق به کارگردانان فیلم‌اولی است که این آمار برای جشنواره سال گذشته، ۷فیلم بود. 
امسال فیلم‌های اول «آه سرد» به کارگردانی ناهید عزیزی‌صدیق، «جنگل پرتقال» ساخته آرمان خوانساریان، «کت‌چرمی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی، «استاد» ساخته سیدعماد حسینی، «سرهنگ ثریا» ساخته لیلی عاج، «هفت بهارنارنج» به کارگردانی فرشاد گل‌سفیدی، «اتاقک گلی» ساخته محمد عسگری، «در آغوش درخت» به کارگردانی بابک خواجه‌پاشا، «های‌پاور» ساخته هادی محمدپور و «بعد از رفتن» به کارگردانی رضا نجفی در بخش رقابتی حضور دارند. 
سیاست تشویق و ترغیب مستعدان رشته فیلمسازی برای ورود به سینمای حرفه‌ای، یکی از رویکردهای مهم سازمان سینمایی در مدیریت جدید بوده است؛ رویکردی که با حمایت‌های گسترده مالی، لجستیکی، آیین‌نامه‌ای و... صورت گرفته و نخستین رهاورد آن در جشنواره امسال رونمایی شده است. 
این ۱۰ فیلم از چند منظر، قابلیت بررسی دارند: نخست آنکه داستان‌گو هستند و طراحی و مهندسی درستی برای یک پرداخت اصولی در آنها صورت گرفته است. دوم آنکه مقید به خانواده هستند و دغدغه‌های مطرح‌شده در این آثار، عمومیت داشته و قابلیت این‌همانی این چالش‌ها و دغدغه‌ها برای مخاطب ساده است‌. 
تنوع سلیقه‌ای بسیارخوبی به‌لحاظ نگاه اجرایی و اقلیم جغرافیایی در آنها نهفته است که این مهم، فارغ از جذابیت‌های بصری بالایی که به هارمونی تولیدات ملی سینما می‌بخشد، نوعی عدالت‌ورزی در عرصه تقسیم درست امکانات و سرمایه تلقی می‌شود و اینکه نگاه حمایتی جدید سازمان سینمایی، تنها در انحصار سبک و جریان فکری خاصی نیست. 
مشکلی که در برخی از این آثار اول ازجمله آه سرد، جنگل پرتقال، بعد از رفتن، هفت بهارنارنج و سرهنگ ثریا دیده می‌شود، شاید در اشکال اجرایی کار خلاصه شود که بیشتر شامل تدوین است. ریتم برخی از این آثار، در میانه روایت، کند شده و نیاز به تدوین مجدد احساس می‌شود. البته این موارد شاید به‌دلیل تعجیل برای رساندن فیلم به جشنواره صورت ‌گرفته و بعدا در زمان‌ مقتضی مرتفع می‌شود. 
اما فارغ از تمام ویژگی‌هایی که این آثار از آن برخوردار هستند، باید به آن دست نامرئی اشاره کرد که به‌عنوان نخ تسبیح، این قابلیت را برای فیلمسازان اول فراهم کرد و سبب شد چنین نگاه‌هایی به جریان تولید حرفه‌ای سینمای ایران وارد شوند. 
یکی از کلیدواژه‌هایی که در روزهای آغازین مدیریت محمد خزاعی بر سر زبان‌ها افتاد، تغییر ریل هوشمندانه به‌نفع سینمای ایران و مردم بود. این تغییر ریل که البته چندان در آن زمان مورد موشکافی قرار نگرفت، قرار بود در یک بازی برد- برد، معادلات جاری سینما را به‌نفع فیلمساز، مردم و البته سینمای ایران تغییر دهد. 
فعالیت آغاز شد و سلسله ‌جلساتی در این حوزه شکل گرفت، کارشناسانی با سلایق مختلف به این هم‌اندیشی دعوت شدند، بندهای راکد اساسنامه‌ها به جریان افتاد، مسئولیت‌هایی به نهادهای ذی‌ربط سپرده شد و سفرهای استانی به‌منظور کشف استعدادهای جدید و مرتفع کردن مشکلاتی در مسیر رونق تولید آسیب‌شناسی شد تا درنهایت شاکله این ریل‌بندی شکل گرفت و حالا نخستین نتیجه این ریل‌گذاری به محک منتقدان، اهالی رسانه، بدنه سینما و مردم گذاشته شده که واکنش‌ها تا اینجا، فراتر از آنچه انتطار می‌رفت، بوده است. 
این راندمان نشان می‌دهد این استعدادها و ظرفیتی که برای ورود به سینمای حرفه‌ای وجود دارد، درصورت یک هدایت صحیح و دلسوزانه، تا چه اندازه می‌توانند به شکوفایی رسیده و آرایش تولیدات سینمایی کشور را به‌نفع سینمای ملی، فیلمساز و مردم تغییر دهند. 
این جریان برای اکران سال آینده و جشنواره چهل‌ودوم، نمودهای قدرتمندتری خواهد داشت که سبب تحکیم پایه‌های این ریل گذاری، افزایش اعتماد سینماگران و رونق گیشه خواهد شد.