تاریخ : Wed 01 Feb 2023 - 00:00
کد خبر : 77625
سرویس خبری : دانشگاه

دانشجویان خارجی از بروکراسی ‌ استقبال نمی‌کنند

«فرهیختگان» از دومین نشست انتقال تجربه پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف گزارش می‌دهد

دانشجویان خارجی از بروکراسی ‌ استقبال نمی‌کنند

دانشجویان بین‌المللی امروز شامل بخش قابل‌توجهی از نظام آموزش عالی دنیا می‌شوند، دانشجویانی که هر چند یکی از مولفه‌های کسب درآمد دانشگاه‌ها به شمار می‌روند اما جذب و حفظ آنها در دانشگاه‌ها کار چندان آسانی هم نیست.

مافیا اجازه اجرای درست نظام کنکور را در کشور نمی‌دهد

زهرا رمضانی، خبرنگار:دانشجویان بین‌المللی امروز شامل بخش قابل‌توجهی از نظام آموزش عالی دنیا می‌شوند، دانشجویانی که هر چند یکی از مولفه‌های کسب درآمد دانشگاه‌ها به شمار می‌روند اما جذب و حفظ آنها در دانشگاه‌ها کار چندان آسانی هم نیست. تفاوت‌های فرهنگی و زبانی، عدم آشنایی با پروسه‌های تحصیلی در کشور مقصد و... چالش‌هایی است که باعث شده همه کشورها نتوانند از این ظرفیت به‌درستی استفاده کنند. شناسایی چالش‌های مربوط، لزوم تدوین سیاست‌های تشویقی برای دانشگاه‌ها، ایجاد مشوق‌های مختلف برای جذب دانشجویان و... نکاتی است که باید مدنظر مسئولان آموزش عالی قرار بگیرد. در این میان پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی‌شریف با همکاری معاونت علمی فناوری ریاست‌جمهور و موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی اقدام به برگزاری سلسله نشست‌های کارگاه آشنایی با دانشگاه‌های دنیا با عنوان (انتقال تجربه) کرده و در دومین سری از این نشست‌ها عماد منعمیان، دانش‌آموخته دکتری مهندسی مکانیک دانشگاه ناتینگهام انگلیس و مسعود سینائیان، دانش‌آموخته فلسفه دانشگاه پاریس سوربن – پانتئون به بیان تفاوت شرایط دانشگاه‌های خارجی با ایران و تجربه حضورشان از تحصیل در دانشگاه‌های انگلیس و پاریس گفتند. حمزه حاجی‌عباسی هم عهده‌دار اجرای این برنامه بوده است. در ادامه گزیده‌ای از این نشست آمده است. 

مجری  دغدغه برنامه آفاق بررسی مشکلات دانشجویان بین‌المللی است، مشکلاتی که دانشگاه‌ها چندان توجهی به آن ندارند و همین مساله باعث شد تا پژوهشی را در این زمینه دنبال کرده و در آن مسائل دانشجویان بین‌المللی در ایران را مورد بررسی قرار دهیم. در همین راستا پژوهشکده سیاستگذاری شریف که دغدغه سیاستگذاری علم و فناوری را دارد در این برنامه سرمایه‌گذاری کرد تا بتوانیم افراد تاثیرگذار در این حوزه را شناسایی و از طریق آنها شبکه‌سازی کنیم. همچنین می‌خواهیم با شنیدن دغدغه اساتیدی که زمانی به‌عنوان دانشجو در دیگر کشورها بوده‌اند، بتوانیم تا حدی در این زمینه آگاه‌سازی انجام داده و تغییراتی را در حوزه سیاستگذاری و قانون‌گذاری انجام دهیم. امروز دومین قسمت از برنامه انتقال تجربه را داریم که در آن در خدمت آقای عماد منعمیان و مسعود سینائیان هستیم و هر کدام از آنها در بخش اول برنامه، تجربه‌شان را از حضور در دانشگاه محل تحصیل‌شان می‌گویند. 
منعمیان   در ابتدا باید توضیحی از جایگاه دانشگاه ناتینگهام بدهم که یکی از دانشگاه‌های قدیمی و مطرح انگلیس است و طبق رنکینگ جایگاه این دانشگاه در دنیا 130 و در انگلستان هجدهم است. معروف است که ماهاتما گاندی از آن فارغ‌التحصیل شده و انیشتین هم در آن تدریس می‌کرده و مخترع دستگاه ‌ام‌آر‌ای هم از این دانشگاه بوده است. اکثر شخصیت‌های معروف خود انگلیس نیز در آنجا فارغ‌التحصیل شده‌اند. از این موضوع که بگذرم، باید گفت دانشجویان بین‌الملل برای پذیرش و اسکان با موارد مختلفی روبه‌رو خواهند بود که از جمله آن ارائه درخواست ویزا و در نظر گرفتن محل اسکان پیش از سفر است. بعد از آن نحوه ورودشان به انگلیس و ناتینگهام هم مساله دیگری است و با توجه به اینکه این شهر فرودگاه کوچکی دارد، دسترسی به آنجا باید از دیگر شهرها باشد و دانشجو باید تمهیدات سفرش را در نظر بگیرد. اولین دغدغه دانشجو در آنجا حساب بانکی است و به‌صورت معمول وقتی محل اسکان دانشجو مشخص شد، نامه‌ای را از طرف دانشگاه برای بانک می‌برند و می‌توانند با ویزای دانشجویی افتتاح حساب کنند. در سال 2014 که هنوز برجام به نتیجه نرسیده بود، همه بانک‌ها حاضر به افتتاح حساب دانشجویان نبودند و تصور می‌کنم شرایط امروز دوباره به همان سال‌ها برگشته است. البته باید این مساله را هم بگویم که خدمات سلامت در انگلیس هم از سوی سازمانی به نام NHS ارائه می‌شود که همه دانشجویان به‌صورت خودکار با پرداخت هزینه‌ای مشمول بیمه درمان می‌شوند. نکته دیگر بحث پذیرش است، این مهم در دانشگاه ناتینگهام مانند همه دانشگاه‌های دیگر به 4 فاکتور اصلی نیاز دارد که اولین آن مدرک زبان انگلیسی است که برای این دانشگاه حداقل آیلتس نمره 6 یا معادل آن در نظر گرفته شده و فکر می‌کنم می‌توانند معادل تافل را هم داشته باشند. همچنین دانشجویان باید ریزنمرات تحصیلی‌شان را هم ارائه کنند که معدل کل آن باید 15 باشد. 
اولین دغدغه زندگی دانشجویی هم محل اسکان است و جالب اینکه هزینه خوابگاه بعضا بیشتر از خانه اشتراکی است. منظور از خانه اشتراکی است هم خانه‌ای است که چند دانشجو با همدیگر یک خانه اجاره می‌کنند. دغدغه دیگری که اغلب دانشجویان دارند مربوط به زمان پس از تحصیل‌شان است. آنها به دو شیوه امکان تمدید اقامت‌شان را دارند، یعنی یا باید ویزای پس از تحصیل بگیرند که به دانشجویان لیسانس و کارشناسی‌ارشد 2 سال ادامه اقامت پس از تحصیل‌شان و برای دانشجویان دکتری 3 سال این امکان فراهم می‌شود. ویزای دیگر هم ویزای کاری است که دانش‌آموخته می‌تواند از آن بهره ببرد.  درست است که انگلیس از لحاظ فرهنگی با ما اختلاف‌هایی دارد، اما با توجه به اینکه سالیان سال مهاجران در این کشور زندگی کرده‌اند، شرایطی فراهم شده که آنها بتوانند با فرهنگ‌ها و ملل‌ مختلف با کمترین تنشی زندگی کنند و آنچه ما باید در جامعه‌مان پیاده کنیم این است که ملت‌های دیگر هم بتوانند به ایران آمده و با فرهنگ ما آشنا شوند؛ چراکه بحث تبادل فرهنگی از تحصیل آورده بیشتری دارد و برای خودم آشنایی با فرهنگ‌های مختلف به‌ویژه انگلیسی آورده بیشتری از تحصیل برایم داشته است. 

  نظام آموزش عالی کشور شبیه به کشورهای اتریش و فرانسه پایه‌گذاری شده است
مجری ما نیز به این نتیجه رسیده‌ایم که همه کار یک دانشجوی بین‌المللی درس خواندن نیست. یعنی همین که دانشجو به یک کشور دیگر می‌رود 50 درصدش برای این است که بتواند دنیا را ببیند و با فرهنگ‌های مختلف آشنا شود و چه محیطی امن‌تر و فرهنگی‌تر از دانشگاه داریم که فرد بتواند به‌عنوان دانشجو سال‌هایی را در آن کشور زندگی و به تجربیات خودش اضافه کند. ما نیز به این نتیجه رسیده‌ایم که تنها اطلاعات و فرمول‌های علمی کلاس‌های درس از اهمیت برخوردار نیست، بلکه حضور دانشجو در جمع‌های مختلف و تبادلات فرهنگی اهمیت بسیاری دارد. 
سینائیان زندگی در فرانسه و مشخصا پاریس و انگلستان مشخصا لندن که بنده در آنجا حضور داشتم، تفاوت‌هایی دارند و اول همان بحث استفاده از زبان است و به همین دلیل زندگی در لندن راحت‌تر است. مساله دیگر اینکه لندن اقتصاد بزرگ‌تر و سازوکارهای اقتصادی بهتری دارد، درحالی‌که زندگی در فرانسه اهمیت فرهنگی بیشتری دارد و خانه‌ها در آنجا نسبت به لندن کوچک‌تر هستند. کیفیت تغذیه هم در آنجا از کشورهایی مانند انگلیس و آلمان شرایط بهتری دارد. سرانه مطالعه نیز به‌مراتب بیشتر از انگلیس بوده و آشنایی بهتری هم با ایران دارند. سرانه مطالعه در فرانسه هم آمار عجیبی است و باز هم تاکید می‌کنم به دلیل آشنایی با ایران، فضای فرهنگی در این کشور به نسبت انگلیس مناسب‌تر است. اگر بخواهیم نگاه زندگی دانشجویی‌طور به این دو کشور داشته باشیم، باید بگویم که هزینه زندگی در لندن و مسکن و معاش کمی بالاتر است. برای کمک پژوهشی در رشته‌های علوم انسانی و فنی مبلغ بیشتری پرداخت می‌کنند و شرایط فراهم‌تر است اما در فرانسه هزینه‌های زندگی کمتر است و دولت در تامین هزینه‌های معاش و مسکن کمک‌های مختلفی را انجام می‌دهد. نظام بیمه در برابر نظام NHS انگلیس، سوسیالیستی‌تر و تا حدی هم قوی‌تر عمل می‌کند.  نکته دیگر اینکه نظام آموزشی عالی ما به دلیل سابقه استعمار انگلستان، در هماهنگی زیاد با نظام اتریش و فرانسه نوشته شده و به همین دلیل هم در ساختار علوم انسانی و حقوق و در بسیاری دیگر از رشته‌ها، با ساختار این کشورها به هم نزدیک هستیم. نظام کنکوری که امروز در کشورمان داریم، بسیار به آنچه در فرانسه وجود دارد، شباهت دارد. در فرانسه نهادی به اسم حمایت از پژوهشگران وجود دارد که بودجه بالایی هم دارد و با یک امتحان ورودی می‌تواند از پژوهشگران برای مدت طولانی حمایت کند، اما در انگلیس رویه کلاس‌پژوهش داریم که نکات قابل‌توجهی دارد، البته باید این مساله را هم بگویم همان‌طور که ما در نظام آموزش عالی‌مان از فرانسوی بودن به سمت آمریکایی بودن حرکت می‌کنیم، کلاس‌پژوهش انگلیس هم همین روند را دنبال می‌کند. البته فرانسه در رشته‌های علوم انسانی پژوهش‌محور است و در رشته‌های فنی و مهندسی نیز دانشجو از ابتدا وارد عرصه بازار کار می‌شود. در انگلستان اما شبیه کشورهای آمریکایی‌شمالی گروه‌های پژوهشی قوی‌تری داریم و حمایت گروهی صورت می‌گیرد و چشم‌انداز کار پس از فارغ‌التحصیلی در انگلیس بهتر است اما در فرانسه نگاه تجاری کمتری به آموزش عالی به‌ویژه علوم انسانی وجود دارد که نکته مهمی است.  در انگلیس حجم نگارش رساله مشخص بوده و دانشجو در حد 200 هزار کلمه باید بنویسد. اما در فرانسه می‌گویند نگارش تز خوب 6 سال در دپارتمان‌ها زمان می‌برد؛ البته امروز درحال تشویق کردن به کوتاه شدن این زمان و رسیدن به 4 سال است. در دانشگاه‌های سوربن تاکید دارند که همه مسائل به زبان فرانسه باشد اما برخی از دانگشاه‌های دوزبانه که امکان کار به زبان انگلیسی را دارند، توانستند طی سال‌های اخیر رشد عجیبی داشته باشند. سیستم دموکراتیک انگلستان دانشجومحور بوده و شبیه به کلیساهای پروتستان است، یعنی در آنجا میزگرد داریم که در آن استاد دانشجو را به اسم کوچک صدا می‌کند و رابطه با دانشجو گرم‌تر است. اما در فرانسه به‌رغم جنبش‌های قوی، هنوز استاد در آن نقش پررنگی دارد و چینش کلاسی هم شبیه به کلاس‌های ایران است و استاد از روبه‌رو به دانشجو نگاه می‌کند. 

  نظام کنکوری وام‌گرفته ایران از فرانسه، در خود این کشور به‌خوبی جواب داده است 
نکات مثبتی که باید به آن توجه کرد، نظام کنکوری که از فرانسه وام گرفته‌ایم بد نیست، اما نیاز به اصلاح و قطع کردن دست مافیا دارد، این نظام در فرانسه به‌خوبی کار می‌کند و داوطلب با خواندن برخی منابع این حق را دارد که بتواند یک جهش اجتماعی داشته باشد و وارد یک‌سری از رشته‌ها شود. کنکور نظام دموکراتیک است و کلیت آن مثبت است. سخت‌افزار ما در ایران بدتر نیست. در علوم‌انسانی بناهایی که در ایران وجود دارد بسیار بزرگ‌تر و مجهزتر از بناهای دانشگاه‌های علوم انسانی است. اما از نظر محتوای آموزشی مشکل داریم. درواقع چهارچوب خوبی در حوزه آموزشی داریم و آن را قبلا از دانشگاه‌هایی اتریش، فرانسه و... گرفته‌ایم و بعضا به سازوکارهای بروکراتیک بزرگی تبدیل شده است. آنچه قابل‌بازبینی است، اینکه در شرایط امروز باید اولویت را امید و آرامش و کاستن نقش مخرب و پذیرش این بگذاریم که دانشگاه یک نهاد نیست که همه مسئولیت‌های سیاسی را برعهده داشته باشد؛ چراکه ظرفیت، توان و مسئولیت دانشگاه محدود است، درحالی‌که وقتی خواسته‌های نهادهای سیاسی و دانشجویان بیشتر می‌شود، باعث خواهد شد دانشگاه از مسیر اصلی دور شود و وظیفه‌اش تغییر کند و باعث تشدید رویه مهاجرت و کاهش مهاجرت معکوس می‌شود.

  در علوم انسانی با منابع روز دنیا فاصله زیادی داریم 
هرچند در علوم فنی و مهندسی و تجربی فاصله چندانی با جهان از حیث منابع نداریم اما در علوم انسانی این فاصله زیاد است. اولین مولفه‌ای هم که در این زمینه به‌چشم می‌خورد، نبود نهادی برای نقد جدی است و آشفتگی وحشتناکی در تالیف و ترجمه علوم انسانی داریم، یعنی با توجه به اینکه منابع آنچه امروز در کشور ترجمه می‌شود، از کشورهایی مانند فرانسه، المان و دیگر کشورهاست که زبان‌های دوم و سوم و چهارم جهان است، قطعا اشکالات در ترجمه آنها هم چندبرابر است. در ایران در علوم انسانی تعداد داوطلبانی که در سامانه جذب وزارت علوم ثبت‌نام می‌کنند، 5 تا 6 برابر تعداد کاندیداها برای بهترین دپارتمان‌های فلسفه دنیاست، یعنی در یک دانشگاه تهران 150 تا 160 نفر ثبت‌نام می‌کنند که نشان از خیل بیکاران این حوزه است. قطعا باید از آنها حمایت‌هایی صورت بگیرد و بنیاد ملی نخبگان، معاونت علم و فناوری و صندوق‌های پژوهشی وجود دارد که ظرفیت بی‌نظیری است اما باید حیطه این حمایت‌ها گسترده‌تر شود تا بتوانیم حمایت‌ها را به‌صورت ادامه‌دار داشته باشیم. 

 دانشجویان بین‌المللی برای یادگیری بهتر زبان با خانواده‌های انگلیسی زندگی می‌کنند
مجری در برنامه آفاق دو دیدگاه داریم؛ اول سیاست‌های کلی کشور است که در اختیار دولت و سیاستگذار است و دیگری هم اختیارات و عاملیت خود دانشگاه‌هاست، یعنی با همه تنگناهایی که وجود دارد، دانشگاه چه اقداماتی را می‌تواند انجام دهد. در اینجا باید صحبت‌های هر دو بزرگوار را مرور کنیم. آقای منعمیان به‌صورت واضح درباره شرایط دانشگاه‌شان صحبت کرد و از نمای ساختمان، فضای باز دانشگاه، خدمات سلامت، خانه‌های اشتراکی و... گفت و درمقابل آقای دکتر سینانیان هم مقایسه خوبی از شرایط پاریس و انگلستان داشت. او از برنامه‌ریزی‌های دولت فرانسه برای حمایت از آموزش عالی هم حرف زد. از آقای منعمیان این سوال را دارم که آیا دانشجو می‌تواند در خانه‌های اطراف دانشگاه به‌صورت فردی نه اشتراکی ساکن شود؟ امروز ما در ایران مشکل خوابگاه داریم و می‌توان این مشکل را با چنین سیاستی رفع کرد؟
منعمیان بله، این امکان وجود دارد که به آن هاست پلن گویند، یعنی خانواده‌ای می‌تواند یکی از اتاق‌های منزلش را به دانشجوی خارجی یا دانشجوی انگلیسی که محل زندگی‌اش در شهر دیگری است اجاره دهند و در ازای مبلغ اندکی که تنها شامل اسکان و صبحانه می‌شود، این شرایط وجود دارد. بیشتر کسانی که برای این نوع اسکان اقدام می‌کنند، افرادی هستند که به‌تازگی به انگلیس آمده‌اند و با هدف بهبود زبان‌شان این کار را انجام می‌دهند. با توجه به اینکه در برخی مقاطع تحصیلی نیاز به گذراندن دوره زبان است که پیش‌نیاز تحصیل محسوب می‌شود، معمولا با خانواده‌های انگلیسی زندگی می‌کنند که بتوانند در این زمینه تجربه کسب کنند.
 
 یکی از حضار  دانشگاه‌های ایران چه مشوقی برای جذب دانشجویان خارجی دارند؟ 
مجری هر کشوری با توجه به مزایای فرهنگی و شایستگی‌های علمی که دارد، مقصد دانشجویان بین‌المللی قرار می‌گیرد. علاوه ‌بر اینکه موقعیت جغرافیایی هم باعث می‌شود چه کشوری مقصد دانشجویان بین‌المللی شود. به‌طورمثال ایران با توجه به رتبه‌بندی‌های بین‌المللی، دانشگاه‌های بدی نسبت به نظام آموزشی عالی خود ندارد و رشته‌های خوبی هم داریم تا جایی که امکان رقابت با کشورهای منطقه را داریم. به همین دلیل بسیاری از دانشجویان بالقوه کشورهای منطقه نسبت به تحصیل در ایران نظر مثبتی دارند.
 
 دانشجویان خارجی از بروکراسی موجود در دانشگاه‌های ایران استقبال نمی‌کنند
منعمیان موقعیت فرهنگی و ادبیات مشترک برای قشری از خارجی‌ها می‌تواند جذاب باشد، یعنی غنای فرهنگی به‌خصوص برای ملل غربی تازگی داشته و می‌تواند برای آنها جذاب باشد، نه اینکه تشویق‌کننده باشد؛ چراکه تنها زمانی می‌توانیم بگوییم مشوق داریم که تسهیلاتی برای دانشجویان خارجی در نظر گرفته باشیم. اگر بروکراسی موجود در دانشگاه‌هایمان را بخواهیم برای دانشجوی خارجی هم پیاده کنیم، قطعا استقبال نمی‌کنند. شخصا ثبت‌نامم در دانشگاه ناتینگهام نیم‌ساعت نیز زمان نبرد و هم جایی که باید مراجعه کنم، مشخص بود و هم کارها سر زمان انجام شد. نکته دیگر اینکه اکثر دانشگاه‌های انگلیس، اروپایی و آمریکایی در سایت‌هایشان به‌صورت شفاف روند ثبت‌نام را تشریح می‌کنند و اگر ما می‌خواهیم فردی را به حضور در ایران تشویق کنیم؛ اولا باید روند را به‌صورت شفاف برای آن بیان کنیم؛ چراکه در سایت دانشگاه‌های ما این‌طور نیست. 
سینائیان  باید اولویت را بیشتر از جذب دانشجوی خارجی به تغییر دیدگاهی که امروز نسبت به کشورمان وجود دارد، بگذاریم. متاسفانه تصور این است که در ایران افراد دنبال یکدیگر می‌کنند و به‌اصطلاح همدیگر را می‌خورند، همچنین باید تمرکزمان بر این باشد که حجم عظیمی از متخصصانی را که در خارج از کشور هستند، چگونه می‌توان به کشور بازگرداند، بچه‌های دلسوزی که بسیاری از آنها می‌خواهند برگردند، اما چون در فضای داخلی دافعه‌هایی وجود دارد، می‌طلبد مجموعه‌هایی مانند معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری به آن ورود کنند. در برهه‌ای موسسه‌ای مانند دهخدای دانشگاه تهران، دانشجویان خارجی خوبی را جذب می‌کردند اما وقتی فضا ازلحاظ رسانه‌ای و فکری پیچیده می‌شود، قطعا حضور این دانشجویان هم کاهش پیدا می‌کند؛ چراکه اصلا دانشجو نمی‌تواند خانواده‌اش را برای حضور در ایران مجاب کند.
 
 نمی‌توان با کار کردن شهریه دانشگاه‌های انگلیس را پرداخت کرد
مجری تا جایی که اطلاع دارم باید به ازای هر هیات‌علمی یک کارمند داشته باشیم اما تعداد کارمندان ما بسیار زیاد است و در مقابل دانشجویانی داریم که می‌توانند بخشی از کارهای دانشگاه را برعهده بگیرند و به‌ازای آن درآمد داشته باشند، سوالم این است که وضعیت اشتغال دانشجویی در فرانسه چگونه است؟
سینائیان در انگلستان شرایط کار دانشجویی تا دوره دکتری وحشتناک است و بورسی که به دانشجو تا این مقطع داده می‌شود، بسیار اندک است و احتمال گرفتن آن بسیار پایین است و کاری هم که دانشجو می‌تواند انجام دهد، نمی‌تواند جبران‌کننده باشد. وضعیت خوابگاه هم وحشتناک است و اصلا نمی‌توان آن را الگو قرار داد. البته در فرانسه سیستم دولتی‌تر این حوزه را تاحدی مدیریت می‌کند و دلیلش این است که تعداد اتاق و ساختمان‌های کوچک زیاد است و فشار خیلی روی دانشگاه نیست و خود دانشجویان کم‌وبیش می‌تواند محلی را برای اسکان پیدا کنند. درباره کار هم باز می‌گویم که فکر نمی‌کنم در انگلستان بتوان شهریه را از طریق کار دانشجویی جبران کند و در فرانسه و بسیاری دیگر از شهرها شهریه‌ای وجد ندارد و با کار دانشجویی، می‌توان برخی هزینه‌ها را تامین کرد. 

 یکی از حضار صحبت‌ها بیشتر معطوف به شرایط بالادستی است، نگاه موجود در کشورهای نام‌برده شده نسبت به ایران چگونه است؟
منعمیان قبل از رفتنم به انگلیس، کلیشه‌هایی نسبت به مردم آنجا داشتم و آنچه از آنها می‌شنیدم با تجربه زیسته‌ای که آنجا پیدا کردم، کمی متفاوت بود. من نسبت به انگلیسی‌ها گارد داشتم و تصورم این بود که آنها کیاس بوده و ممکن است نژادپرست هم باشند، اما درطول 5 سالی که در آنجا زندگی کردم، موردی که تبعیض قائل ‌شوند مشاهده نکردم، حتی در مقطع دکتری چون اکثر دانشجویان مسلمانان بودند، دانشگاه خودش نماز جماعت برگزار می‌کرد، یعنی نسبت به ایران بدبینی وجود نداشت، البته قضاوت دولت‌ها با ملت‌ها متفاوت است.