سجاد مشهدی:حکومتی که رشد و تعالی در جامعه خویش را در نظام اولویتهایش قرار میدهد، ناگزیر است توجه ویژهای به مساله تربیت نسل داشته و برای آن برنامهریزی مشخصی داشته باشد. شاید تا اواخر قرن نوزدهم میلادی و قبل از به وجود آمدن هنر تصویر، اصلیترین بار تربیتی در بستر محل تحصیل کانون خانواده یا بسترهای مذهبی بود؛ اما بهتدریج که نطفه سینما شکل گرفت و با پیشرفت تکنولوژی به یک انسان بالغ و عاقل تبدیل شد، بر محیط آموزشوپرورش هم اثر گذاشت. امروزه بخش مهمی از دنیای کودکان توسط انیمیشنها، فیلم و سریالهای مختلف احاطه شده است. محدودیتهای تماشا هم نسبت به قبل خیلی کمتر شده است. کودکی که تا چند سال پیش برای تماشای انیمیشن باید منتظر میشد تا در ساعت خاصی انیمیشن مورد علاقهاش را صرفا از قاب تلویزیون تماشا کند حالا بدون هیچ محدودیت زمانی و مکانی در یک قاب چند سانتیمتری مثل گوشی همراه میتواند وارد دنیای سینما شده و به تماشای دوستداشتنیهایش بنشیند. علاوهبر اینکه دسترسی به سینما برای کودک راحتتر از قبل شده توجه به این نکته نیز ضروری است که وجود یک کودک همچون زمین آماده کاشت است که در این سالها هرچه در آن کاشته شد چند سال بعد محصول خواهد داد؛ بنابراین توجه و برنامهریزی برای محتوای تصویری ژانر کودک شاید بهمراتب مهمتر از محصولات تصویری باشد که مخصوص سنین دیگر است. کشورهای جهان برای اینکه این رده مهم مخاطب را از دست نداده و برای آن برنامهریزی داشته باشند اقدامات موثری را در پیش گرفتند.
اعتراضات کار را به ردهبندی سنی کشاند
در تمام دنیا ایدههای تربیتی برای کودکانونوجوانان فقط در حوزه تولیدات فرهنگی و هنری نیست بلکه تدابیر و برنامهریزیها بهگونهای است که مانع از نمایش و پخش آثاری شوند که با برنامههای تربیتی و آموزشی کودکان منافات دارد. در اوایل قرن بیستم در روزهایی که هالیوود بهتازگی پا به عرصه وجود گذاشته بود عدهای از گروهها و سازمانها گلایه داشتند که محصولات تولیدی هالیوود مناسب کودکانونوجوانان نیستند و آسیبهایی را به وجود آوردهاند. در آن زمان بود که برای اولین بار حرف از ردهبندی سنی آثار سینمایی مطرح شد و پس از وقوع اتفاقاتی، مجلس آمریکا قانونی را برای نمایش فیلمها براساس محدودیتهای سنی تصویب کرد که شامل محدودیتهای سنی فیلمهای بالای 19 سال میشد. بهتدریج نظام ردهبندی سنی محصولات سینمایی سر و شکل بیشتری به خود گرفت تا جایی که در سال 1968 موسسهای با همین وظیفه به نام «انجمن سینمایی آمریکا» تشکیل شد. این موسسه متشکل از چندین استودیوی بزرگ فیلمسازی جهان همچون والت دیزنی است که آثار بهیادماندنی در حوزه انیمیشن دارند. پس از تشکیل این موسسه نیز تغییراتی در نحوه ردهبندی آثار سینمایی با توجه ویژه به حوزه کودکان و نوجوانان انجام شد. جدیدترین استانداردی که برای ردهبندی سنی فیلمها تعریف کردند، شامل 5 رده سنی است:
رده G که مخفف عبارت General Audience به معنی مخاطبان عمومی است و همه ردههای سنی را شامل میشود و هیچ محدودیت سنی ایجاد نمیکند. رده دیگر، رده PG است که مخفف Parental Guidance Suggested به معنی تصمیمگیری با والدین است. این رده شامل فیلمهایی است که ممکن است دارای مواردی باشد که یک خانواده تشخیص بدهد که برای کودکانش مناسب نیست. رده بعدی، رده PG-13 است که مخفف عبارت Parents Strongly Cautioned به معنای تذکر قاطع به والدین است. یعنی در این اثر، مضامینی وجود دارد که برای بچههای زیر 13 سال نامناسب است و والدین باید حواسشان به این آثار باشد. دو رده دیگر نیز برای حوزه فیلمها وجود دارد؛ یکی فیلمهایی است که افراد زیر 17 سال باید با والدینشان این آثار را ببینند و در واقع این فیلمها مربوط به حوزه بزرگسالان است و مسائلی همچون خشونت، کلمات رکیک، مواد مخدر یا مسائل جنسی در آن وجود دارد. رده دیگر هم فیلمهایی است که بهطور کامل برای افراد زیر 17 سال ممنوع است و تحت هیچ شرایطی نباید آنها را مشاهده کنند. احتمالا این دسته از فیلمها مضامین غیراخلاقی بیشتر و واضحتری را شامل میشوند.
در حوزه سریالها ردهبندی کمی تخصصیتر است و مخاطبان را بهصورت دقیقتر به 6 دسته تقسیمبندی میکند. اولین رده در بین ردههای سنی سریالها، رده TV-Y است که مخصوص کودکان است و کودکان با هر سنی میتوانند این آثار را ببینند و شامل هیچ محدودیتی نمیشود. ردههای دیگر شامل آثار مناسب برای افراد بالای 7 سال، تمامی سنین، نامناسب برای کودکان با سنین پایین، نامناسب برای کودکان زیر 14 سال و نامناسب برای افراد زیر 17سال است. همچنین برای دقیقتر شدن مسائل نامناسب درون هر اثر سینمایی، دستهبندیهایی با حروف انگلیسی نیز وجود دارد. بهطور مثال اثری که دارای ناسزا و توهین باشد با حرف L نمایش میدهند.
کمپانیهای بزرگ دست به کار شدهاند
کودکی بسیاری از آدمهای چند دهه اخیر با آثاری به یادماندنی گره خورد که اثر خود را خواسته یا ناخواسته روی تربیت این نسل گذاشت. کمپانیهای فیلمسازی بزرگی همچون والت دیزنی، پیکسار، دریم وُرکس و امثالهم انیمیشنهای سینمایی مهمی را در حوزه کودک تولید کردند که بهتدریج تبدیل به شخصیتهای محبوب دوران کودکی آدمها شدند و روی همهچیز زندگی آنها اثر گذاشتند. آثار موفقی همچون شرک، در جستوجوی نمو، داستان اسباببازیها، شگفتانگیزان، پینوکیو، شیرشاه و... از این دسته آثار موفق بودند. این تنها بخشی از ماجرا بود. بخش مهمی از کار نیز برعهده انیمیشنهای سریالی به یادماندنی از قبیل پلنگ صورتی و تاموجری بود که فراتر از یک نسخه سینمایی عمل کردند و روزهای زیادی از سال، تلویزیون و خانهها را تسخیر کردند. تمامی این آثار پس از دیده شدن و چرخیدن، بهتدریج تبدیل به برندی برای تولید محصولاتی دیگر در حوزه کودکونوجوان شدند. عکسهایشان روی مداد رنگیها و دفترهای بچهها چسبید. روی لباسهایشان هم نقش بست و حتی روی در و دیوار خانهها هم جای خود را پیدا کرد! با پیشرفت تکنولوژی و از بین رفتن محدودیتهای قبلی تماشای انیمیشن، انیمیشنهای طولانی تکقسمتی نیز بهشکل سریال درآمدند و مجددا تولید شدند. این ایده فرصت جدیدی برای بازتعریف شخصیتهای قدیمی در قالبی جدیدتر بود تا باز هم ایدههای تربیتی و فرهنگسازی بر کودکان در جهان، وارد صحنه شوند. این ایدهها تنها مختص انیمیشنهای کمپانیهای غربی نبود و شرقیها نیز ورود جدی به این حوزه داشتند. شرقیها از طریق ساخت شخصیتهای کارتونی دوبعدی سبکی از انیمیشنسازی بهوجود آوردند که همه آن را با نام «انیمه» میشناسند. در قرن بیستم میلادی کمپانیهای انیمهسازی مطرحی همچون Ghibili یا کمپانی Toei به این حوزه ورود کردند. انیمههای داستانی تلویزیونی با تعداد قسمتهای خیلی بالا تولید شد که یکی از بهیادماندنیترین آنها انیمه فوتبالیستها بود. درحالحاضر هم کمپانی Toei انیمه One Piece را با تعداد قسمتهای بالا روانه شبکههای نمایش تلویزیونی یا اینترنتی کرده و مخاطبان زیادی از قشر کودکونوجوان را بهخود اختصاص داده است. جدیدترین انیمیشن سینمایی که بر پردههای سینمای جهان نقش بسته و در بخش بالایی جدول پرفروشهای سال 2022 قرار دارد، قسمت دوم انیمیشن گربه چکمهپوش است که اسپینآفی از انیمیشن به یادماندنی شرک است و توانست در مدت یکماه حدود 300 میلیون دلار فروش داشته باشد.
طرحریزی جدید سینمای جهان برای کودکان
کمپانی بزرگ والت دیزنی که متخصص ساخت انیمیشنهای به یادماندنی در سینمای جهان است، چندسالی است که مضامین غیراخلاقی را بهصورت هدفمند وارد آثار خود کرده است. بهصورت ویژهتر، دیزنی مدتها پیش قول داد که در تمامی آثاری که در سال 2022 منتشر خواهد کرد، مضامینی از انحرافات جنسی موسوم به LGBT را قرار خواهد داد. مسالهای که با واکنش تعدادی از کشورها مواجه شد و اعلام کردند اجازه اکران این فیلمها در کشورشان را نخواهند داد. یکی از معروفترین این نمونهها، اسپینآف انیمیشن نام آشنای Toy Story بود که درباره شخصیت فضایی باز لایتر ساخته شد و بهدلیل وجود صحنهای با مفاهیم همجنسبازی مورد انتقاد قرار گرفت. البته این یک نمونه از این ماجراهاست و فقط مختص به کمپانی دیزنی و مفاهیمی در حوزه انحرافات جنسی نیست. موضوع این است که سینمای جهان، فرهنگسازی از طریق انیمیشن را سالهای سال است که جدی گرفته و مفاهیم مدنظر خود را هدفمند وارد محصولات خود میکند تا فرهنگ مدنظر خود را در بین اذهان کودکان جهان ترویج بدهد. درواقع مساله اصلی این نیست که چه فرهنگی توسط سینمای جهان برای کودکان ساخته میشود، مساله این است که آنها فارغ از درست و غلط بودن فرهنگ مدنظر خود، دارای ایدهای مشخص در حوزه سینمای کودک هستند. این زنگ هشدار برای همه جوامع اصیل به صدا درآمده. دنیای پر از سوژههای واقعی برای تربیت نسلی متعهد و معتقد به اصول انسانی پیش روی آنهاست باید انتخاب کنند که میخواهند نسل کودکانشان را خودشان با مختصات جامعه خودشان تربیت کنند یا اجازه بدهند که بقیه برایشان تصمیم بگیرند و کار را جلو ببرند. اختیار با آنهاست و فرصت اقدام هم کم.