زهرا رمضانی، فاطمه طاریبخش، خبرنگار:حفظ و نگهداشت نخبگان از آن موضوعاتی است که طی سالهای اخیر با توجه به افزایش مهاجرت این قشر از اهمیت ویژهای برخوردار شده است؛ قشری که فارغ از هزینههایی که برای آموزش آنها صرف شده، حضورشان در کشور میتواند نقش تعیینکنندهای در رفع چالشهای حوزههای مختلف داشته باشد. اما واقعیت این است که مشکلات معیشتی، شرایط سخت تحصیلی برای نخبگان مادر و ... باعث شده تا شرایط برای فعالیت آنها بهرغم همه آییننامههای موجود، از نگاه نخبگان چندان مناسب نباشد. در چنین شرایطی قطعا گفتوگوی بدون واسطه این قشر با مسئولان آموزش عالی برای طرح مشکلاتشان را باید اقدام مهمی درنظر گرفت، اتفاقی که شنبه اول بهمن ماه با حضور حدود 56 نفر از نخبگان و برگزیدگان طرحهای شهید چمران (ویژه دانشجویان پسادکتری)، شهید کاظمیآشتیانی (انتخاب اعضای هیاتعلمی)، شهید وزوایی (حمایت از دانشجویان مقطع دکتری) و شهید احمدیروشن (طرح مسالهمحور) در سالن شهدای جهاد علمی، محقق شد و آنها توانستند بدون واسطه از دغدغههایشان با وزیر علوم حرف بزنند. در این گزارش گزیدهای از صحبتهای آنها آورده شده است.
مصاحبههای غیرعلمی و پذیرش از روی آشنایی چالشهای ورود به دکتری
امیرحسین فروغی، دانشجوی ارشد حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه تهران:دانشگاه بهعنوان رکنی مهم در دوران جوانی ایفای نقش میکند و این استاد دانشگاه است که رفتار دانشجو را شکل میدهد و افراد مورد نیاز جامعه را تربیت میکند. در اکثر کشورهای پیشرفته هنوز جایگاه استاد و معلم محفوظ است. چراکه هیچ ماشینی نمیتواند جای او را بگیرد. از این رو جایگاه استاد اهمیت پیدا میکند. چراکه او است که باید با دانشجو رفتار خوبی داشته باشد تا همواره با اشتیاق در دانشگاه حضور یابد و او را الگو قرار دهد. متاسفانه امروز دانشگاهها در این امر مهم توفیق چندانی نداشتند. علاوهبر انحرافات اجتماعی و اخلاقی که شامل حجاب شرعی، استعمال دخانیات، روابط خارج از عرف که گریبانگیر دانشجویان شده، شاهد مسائلی درخصوص آموزش هم هستیم. جذب رابطهای براساس گرایشهای جناحی و لیبرالی برخی از اعضای هیاتعلمی دانشگاهها، تشکیل باند سیاسی در بین اعضا و منزوی کردن اعضای شایسته و محروم کردن دانشجویان از استفاده از آنها، نمره دادن غیر دقیق برای پوشاندن ضعف علمی و جذب دانشجویان، مصاحبههای غیر علمی و پذیرش دانشجوی دکتری براساس آشنایی قبلی با برخی اساتید را باید جزء مشکلات آموزشی امروز دانشگاههای کشور معرفی کرد. موضوع دیگر نیز نگاه برخی اساتید است، امروز در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با استادی مواجه هستیم که موضع نظام را مسخره میکند و برای در امان ماندن از اخراج پشت عنوان بحث علمی پنهان میشود و افرادی را از طیف مشخص به صدور متنهای حمایتی تشویق میکند درحالیکه یکی از مهمترین پایههای سازه اسلامی در دانشگاه استاد است.
وزیر علوم تدبیری برای تضمین آزادی بیان بیندیشد
زینب زرگری، دانشجوی جزا و حقوق جرمشناسی دانشگاه تربیتمدرس:در چند ماه اخیر با توجه به فضای اجتماعی، دانشگاه نیز تحت شرایطی که اجتماع میگذراند، شرایط متفاوتی را تجربه کرد و دانشجویان در این عرصه حضور و کنشگری خودشان را نشان دادند. این بین علوم انسانی و اجتماعی از جمله رشته حقوق براساس رسالتی که دارد، باید تلاش کنند که دیالوگ و تعامل را بین اندیشمندان، نظریهپردازان و نهادهای رسمی ایجاد کنند. فارغ از اینکه تا چه حد در فضای تنشزای اخیر این علوم و اندیشمندان آنها توانستند به رسالت خود عمل کنند، مهمترین نکته این است که مشارکت اندیشمندان این حوزه نیازمند بهرسمیت شناختن آنها است. اما به رسمیت شناختن به این معنا نیست که به آنها ابلاغ و دیکته شود که چه باید بگویند و چه چیزی نگویند. تاکیدی که مقاممعظمرهبری در بحث کرسیهای نظریهپردازی و آزاداندیشی دارند، بیشتر از هر چیزی نشان میدهد که افراد مختلف با نگاههای مختلف باید نظر خود را بیان کنند.
در حال حاضر بحث اصلی این است زمانی که یک استاد دانشگاه نمیتواند اظهارنظر علمی و فنی و حقوقی داشته باشد، چه تضمینی وجود دارد که دانشجویان بتوانند با امنیت کامل نظرات خود را طرح و انتقادات خودشان را مطرح کنند و از مسئولان بخواهند که با آنها همراه شوند. نگاه جامعه حقوقی و علمی، بعد از اتفاقی که در این حوزه افتاده است، این است که وزیر علوم تدبیری بیندیشند که این آزادی تضمین شود و آزادی بیان به رسمیت شناخته شود تا بتواند مشارکت اقشار مختلف را فراهم کند و نه یک طیف و نظر خاص که نظر خود را به بقیه قالب کند. نگاه جامعه حقوقی به تدبیر و اندیشمندی شماست؛ برای اینکه ببیند با این مساله و با چالشی که ایجاد شده است، چگونه برخورد میکنید و چطور مقابله میکنید. من بهعنوان دانشجوی حقوق باید این امنیت را داشته باشم که بتوانم نظر خودم را فارغ از بحثهای سیاسی و نگاههای امنیتی که از هر انتقادی چالش امنیتی میسازد، بیان کنم. من بهعنوان دانشجوی حقوق باید این امنیت را داشته باشم تا بتوانم مشارکت کنم.
دانشجوی دکتری را به مراکز دانشبنیان دانشگاههای معتبر بفرستید
مجتبی رضاپور، دانشجوی دکتری تخصصی رشته الکترونیک دانشگاه صنعتی شریف:پیشنهادهای من بیشتر در حوزه فناوری و رسوب تکنولوژی در جامعه دانشگاهی است که به نظر من وزارت علوم میتواند نقش پررنگی را در این مورد ایفا کند. پیشنهاد اول این است که ما میتوانیم نخبگان را در کنار فرصتهای مطالعاتی که دانشجوی دکتری در دوره تحصیلی میروند، به مراکز معتبر دانشبنیانی که از دانشگاه هستند و با صنایع بزرگ در ارتباطند بفرستیم. این مورد میتواند یک روی مشوقی باشد که در تکنولوژی کسب میشود. مورد دوم نیز پررنگ کردن رویکرد حل مسالهمحور و پژوهشمحور براساس نیاز در آییننامههای ارتقای اعضای هیاتعلمی و جوایز بنیاد ملی نخبگان است. اگر بخواهم نمونه کوچکی را مثال بزنم باید بگویم براساس آمار سال 2014 در دانشکده مدیریت دانشگاهMIT حدود 30 هزار شرکت دانشبنیان مستخرج از فارغالتحصیلان دانشگاه در اطراف آن شکل گرفته است؛ که بالغ بر 4.6 میلیون نفر با درآمد سالانه 1.9 تریلیون دلار مشغول به کار است که همان سال براساس آمار GDP رتبه دهم را به خودش اختصاص داده است. به عنوان نمونه موفق داخلی ما نیز در حوزه نوآوری شریف را داریم. اساتید و دانشجویان دکتری که مشغول هستند و کارهای ارزشمندی انجام میدهند و آییننامهها و جوایز مشوقهایی را در این حوزه قرار دهید.
دانشگاههای ما دوستدار مادران نیستند
زهرا سهرابی، دانشجوی دکتری مهندسی برق در دانشگاه صنعتیشریف:من بهعنوان نمایندهای از مادران دانشجو آمدم و میخواستم بگویم که متاسفانه دانشگاههای ما دوستدار مادر نیستند. اولا هیچ فضایی وجود ندارد که ما در کنار فرزندانمان بتوانیم به فعالیتهای علمی ادامه دهیم. با اینکه من تلاش بسیاری کردم اما متاسفانه حتی نشد که یک اتاق در اختیار ما قرار دهند. مرکز مانایی در دانشگاه علم و صنعت بود که من به آنجا میرفتم تا بتوانم در کنار بچهها درس بخوانم.
مورد بعدی این است که من 3 فرزند دارم و لطف خدا بوده است؛ اما این مورد امتیاز منفی برای هیاتعلمی شدن است. اول اینکه مراحل تحصیل من به واسطه فرزندان طولانی شده است و بعد از آن من امکان فرصت مطالعاتی با فرزندان نداشتم که در جذب امتیاز منفی محسوب میشود. نکته دیگر اینکه بعد از مسائلی که در کشور پیش آمد، ژورنالهای خارجی بسیار ما را اذیت میکنند. مقاله من بدون هیچ داوری رد شد. دوستان دیگری نیز داشتم که بدون هیچ داوری مقالهشان رد شد. چرا در کشور خودمان با اینکه سطح علمی بالایی داریم، ژورنال معتبر و مورد توافق اساتید وجود ندارد که ما همینجا کار علمیمان را ارائه دهیم؟
امتیاز منفی دیگری که وجود دارد این است که من 3 مقطع متوالی در دانشگاه شریف بودم. متاسفانه در فرهنگ جذب این مورد امتیاز منفی است. به این صورت است که میگویند نمیخواهیم نسخه کپی از استاد دیگر داشته باشیم.
بنیاد نخبگان شبیه بنیاد خیریه شده است
حسام مقدسی، دانشجوی پسادکتری دانشگاه صنعتیشریف:ابتدا انتقادی به وزارت علوم دارم، وزارت علوم آییننامه برای جذب هیاتعلمی گذاشته است و افراد متاهل امتیاز دارند. برای من جای سوال است که کسی که متاهل است چه ارزش افزودهای دارد که باید به او امتیاز دهیم. من زمانی که به خارج از کشور رفتم و این مورد را بیان کردم به این قانون خندیدند. این مورد از عدالت آموزشی به دور است و من خواهش میکنم در این مورد فکری داشته باشید. حتی دوستان من که متاهل هستند، خودشان میگویند که از عدالت آموزشی به دور است. نمیتوان برای طرح جوانی جمعیت تنها امتیازی در حوزه علمی داد. افزایش آمار ازدواج در جای دیگری اتفاق میافتد؛ در زمانی که من کار داشته باشم و درآمدی داشته باشم. من میخواهم از آقای وزیر بپرسم اگر کسی از شما بپرسد که برای Ph.D در داخل درس بخوانیم یا نه شما چه جوابی میدهید؟ ما پنج نفر در مقطع ارشد بودیم که تنها دو نفر در کشور ماندند و سه نفر دیگر رفتند. شما میگویید ما وام 600 میلیونی برای نخبگان میدهیم. 600 میلیون وام 18 درصد یعنی چه؟ از کجا میتوانم قسط آن را پرداخت کنم؟ برای گذاشتن تسهیلات کمی فکر کنید. اگر 20 ساله باشد؛ باید ماهانه 10 میلیون تومان قسط بدهیم. متاسفانه بنیاد نخبگان شبیه بنیاد خیریه شده است. بهعنوان نمونه طرح دکتر شهریاری را قبول شدم اما به من گفتند که به دانشگاه برو و اعلام نیاز بیاور تا استخدام را درست کنیم. اگر بنیاد زوری ندارد این طرح را بردارد؛ چراکه دانشگاهها تمکین نمیکنند. درخصوص پسادکتری طرح شهید چمران را گذاشتید و گفتید که از رشتههای فنیمهندسی 50 درصد حمایت مالی میکنید، برای این طرحها نظر دانشجو را لحاظ کنید! خودتان دور هم مینشینید و میبرید و میدوزید. ما میگویید دانشجویان از صنعت 50 درصد حمایت مالی بیاورند. آیا صنایع این حمایت را در این شرایط میدهند؟ در جوایز نخبگان بهجای اینکه حمایتی صورت بگیرد؛ بدتر سنگاندازی کردهاید.
آییننامههای فعلی باعث تمسخر دانشجویان مادر و اساتید متاهل میشود
زینبسادات روحانی فارغالتحصیل کارشناسیارشد رشته روانشناسی دانشگاه تهران :بهعنوان نماینده مادران آمدهام و دارای سه فرزند هستم و باید بگویم که تنها برای حضور در همین جلسه باید خیلی هماهنگی انجام میدادم و این یک مشکل کوچک است و شما این مهم را به حوزه دانشگاه و فعالیتهای تحصیلی ببرید و ببینید چه مشکلاتی ممکن است ایجاد شود. زمانی که بنده پذیرش جایزه شهید احدی را دریافت کردم آنچه طبق شواهد مشخص بود این بود که یکی از دلایل عدم پذیرش من در این طرح، این بود که مادر دو فرزند بودم، قطعا در شرایط فعلیام که دیگر خیلی امیدی به پذیرش در چنین طرحهایی ندارم. این مشکل در مقطع تحصیلات تکمیلی است اما دانشجویانی که در مقطع کارشناسی هستند، مشکلات شان بغرنجتر هم میشود؛ چراکه آنها با حجم بالای روزها و تعداد کلاسهایشان روبهرو هستند و بخش زیادی از ایام هفتهشان را باید سر کلاسها بروند.
درباره تسهیلاتی که برای مادران باید شکل بگیرد هم معتقدم اگر بنا باشد اسناد بالادستی موضوعی را امر کند و کارگروهی هم برای تحقق آن شکل بگیرد که هیچ کدام از اعضای آن مادران دانشجو نیستند و بخواهند برای تسهیلات این قشر تصمیمگیری کنند، خیلی نتیجه مثبتی نمیدهد. با برخی دانشجویان دکتری که مادر هم بودند، صحبت میکردم، نظراتشان نسبت به تسهیلاتی که میتواند برای آنها اعمال شود با آنچه امروز در آییننامهها وجود دارد، بسیار متفاوت است. آییننامه فعلی باعث میشود صاحبان فرزند و دانشجویان مادر مورد تمسخر دیگران قرار بگیرند یا دیگران بگویند اگر بهعنوان هیاتعلمی جذب شدهاید، بهخاطر این بوده که متاهل یا صاحب فرزند هستید، حتی به دانشجویان مادر هم بگویند که اگر اساتید با شما همراهی میکنند بهخاطر شرایطشان است. من معتقدم تسهیلات باید بهگونهای باشد که مانع پیشرفت علمی نشود، یعنی اینکه استادی به دانشجویی بگوید چون صاحب فرزند است پس فلان مقاله را از او نمیگیرد یا فلان تکلیف دانشجویی را از او نمیخواهد، این هم بهضرر فرزندآوری است و هم بهضرر مسیر علمی کشور است، اما متاسفانه راحتترین راهها انتخاب میشود و اقداماتی که پیچیدگی بیشتری را میطلبد، رها میشود. باید جمعی متشکل از مادرانی که در فضای بنیاد ملی نخبگان بودهاند و در سطوح مختلف تحصیلی، با سنهای و شرایط متفاوت شکل بگیرد و با در نظر گرفتن دغدغه همه این افراد، آییننامه تدوین شود تا براساس آن هم بتوان به فرزندآوری کمک کرد و هم به مسیر علمی کشور.
اولین راهکار این است که فضایی را در نظر بگیریم که دانشجویان مادر بتوانند با حضور فرزندانشان به فعالیتهای علمی بپردازند؛ درحالیکه امروز اگر بخواهیم دوساعت به کلاس برویم، با مشکل مواجه میشویم. البته بنده رشته تحصیلیام روانشناسی بوده و برخی اساتید با بنده همراه بوده و اجازه حضور فرزندانم در سر کلاس را میدادند اما در رشتههایی مانند برق اصلا چنین امکانی فراهم نیست.
باید از ظرفیت تسهیلات نظام وظیفه در دانشگاهها استفاده کنیم
عبدالله امیرخانی شهرکی، عضو هیاتعلمی دانشگاه علموصنعت :با توجه به اینکه ما چند روز پیش کنکور سراسری را داشتیم، باید بگویم برای بنده که دکتری برق الکترونیک است، بسیار غمگینکننده است؛ وقتی میبینیم تعداد شرکتکنندگان رشته ریاضی تا این اندازه کاهش پیدا کرده است. البته اینکه رشته تجربی 400 هزار و علوم انسانی 300 هزار نفر باشد، موضوع خوبی است اما اینکه رشته ریاضی 100 هزار نفر باشد تاسفبار است، از طرفی ورودی کنکور فاجعه است و در مقطع کارشناسی هم بسیاری درحال مهاجرت هستند. افرادی بیرون از این جمع میگوید باید کار صنعتی کرد و دیگر نباید مقاله داد، اما سوال این است که مگر استاد بهتنهایی میتواند کار صنعتی کند؟ او برای این کار نیاز به دانشجوی کارشناسیارشد و دکتری دارد. امروز صندلیهای ما در مقطع دکتری خالی است که یکی از دلایل آن وضعیت معیشتی است. اینکه دانشجویان وزارت بهداشت حقوق میگیرند، حتما تاثیرگذار خواهد بود. مگر نه اینکه دانشجوی دکتری شغل است؟ نمیگویم عدد پرداختی به دانشجویان این مقطع باید چقدر باشد یا اینکه بیاید میزان پرداختی به دانشجویان دکتری خارج از کشور را که به دلار است، در نظر بگیرید و در داخل معادل آن را به ریال پرداخت کنید، اما مساله اینکه قطعا نفس پرداخت حقوق تاثیرگذار خواهد بود و اعتبار این کار را وزارت علوم باید تامین کند.
اتفاقی که برای دانشجوی کارشناسیارشد رخ میدهد این است که چهار ترم درس میخواند اما دقیقا در همان برههای که باید محصول این دانشجو را در دانشگاه برداشت کنیم، استاد باید از او خداحافظی کند و در غیر این صورت استاد با مشکل مواجه میشود؛ حالا برای دانشجویان دختر نمیتوان کاری کرد اما وقتی آییننامه تسهیلات نظام وظیفه را داریم، باید از این ظرفیت در دانشگاهها استفاده کنیم، یعنی باید این آییننامه را بهگونهای تسهیل کنیم که اگر یک هیاتعلمی بخواهد دانشجوی کارشناسیارشدش را ذیل این تسهیلات بگیرد، این امکان وجود داشته باشد، چه اصراری است که اولین انتخاب مشمولان این آییننامه باید وزارت دفاع را انتخاب کنند؟
مسیر تبدیل وضعیت اعضای هیاتعلمی هم بسیار طولانی است و سوال این است که اصلا چند بار باید وضعیت اساتید مورد بررسی قرار بگیرد؟ روند آن هم بسیار طولانی است و این یکی از مشکلات ما در این حوزه بهشمار میرود و از وزارت علوم درخواست میکنم که روند تبدیل وضعیت را تسریع کنید.
فضاهای نوآوری دانشگاهها به چیدن میز و صندلی محدود شده است
امیررضا مهدیزاده، دانشجوی دکتری صنعتیشریف :موضوع اولی که میخواهم به آن اشاره کنم، این است که برای دانشجوی دکتری بحث حقوقشان مورد توجه ویژه قرار بگیرد. مشکل بعدی اینکه برای بنده بهعنوان کسی که میخواهم موضوع پژوهشام را مشخص کنم، اصلا جهت حرکت علمی کشور مشخص نیست. مساله دیگر اینکه در طراحی دانشکدهها و فضاهای نوآوری، شاهد این هستیم که صرفا یک میز و صندلی چیده شود و بهعنوان کسی که مهندسی مکانیک هستم، اگر بخواهم کار طراحی انجام دهم نیازمند یک فضای آزمایشگاهی و کارگاهی هستم و باید به این مساله در دانشگاهها توجه شود. امروز میبینیم که دانشکده مکانیک شریف هرچند اتاق و آزمایشگاههای زیادی دارد، اما وقتی وارد آن میشویم حتی یک شیر آب وجود ندارد و در عمل امکان کارهای تحقیقاتی را به دانشجویان نمیدهد.
بنیاد ملی نخبگان باید به حوزه هوش مصنوعی ورود کند
سارا حقبیان، دانشجوی دکتری دانشگاه اصفهان: باید در هر مقطعی با نیازسنجی به چالشهای دانشجویی برسیم، بهطورمثال در مقطع دکتری هزینه بالایی را برای چاپ مقالات در ژورنالها شاهد هستیم و اصلا بحث حمایتهای مالی در این زمینه وجود ندارد. در این مقطع مباحثی مانند کتاب اصلا مطرح نیست، بلکه ما نیازمند خواندن مقالات هستیم، درحالیکه حمایتهایی از دانشجویان از لحاظ مالی برای دسترسی به این مقالات صورت نمیگیرد. امروز مسیر همه رشتهها بهسمت هوش مصنوعی حرکت میکند که هزینههای بالایی هم میطلبد چرا بنیاد ملی نخبگان اقدام به برگزاری دورههایی در این زمینه نمیکند؟ از این مساله که بگذریم، مشکل دیگر دانشجویان این است که از لحاظ مواد شیمیایی و ملزومات آزمایشگاهی در مضیقهاند و به همین دلیل خواهان این هستند تا سامانهای طراحی شود که بتوانند از این طریق ملزومات خود را تهیه کنند. مساله سوم اینکه بحث آزادسازی مدرک هم هزینههای بالایی دارد که چالشساز شده، یعنی دانشجو تلاش زیادی کرده و حالا که میخواهد مدرکش را بگیرد باید بهطور مثال 100 میلیون تومان هم هزینه کند و اگر بخواهم به دیگران توصیه کنم میگویم بعد از مقطع کارشناسی وارد بازار کار شوند؛ چراکه شاهد سنگاندازیهای زیادی در این مسیر هستیم.
با بالاترین امتیاز فراخوان جذب دعوت به مصاحبه نشدم!
فائزه شهدوستفرد، فارغالتحصیل دانشگاه ایلام: بنده دوره دکتریام را در دانشگاه ایلام گذراندم و در همانجا تمام جوایزی که یک دانشجو میتواند کسب کند را دریافت کردم و از تسهیلات بنیاد ملی نخبگان هم خیلی استفاده کردهام، هنوز هم نخبگان انگیزه دارند تسهیلاتی از بنیاد دریافت کنند. بنده به فرصت مطالعاتی هم رفتهام و حتی برگزیده طرح شهریاری هم شدهام و بعد از اینکه در سال 96 بهعنوان دانشجوی نمونه کشوری انتخاب شدم، قول جذب در دانشگاه را دادهاند اما هیچگاه این اتفاق رخ نداد. بنده 4 دوره در پسادکتری هم شرکت کردهام و بهعنوان سلطان پسادکتری در اینجا حضور دارم. در یک دورهای در طرح چمران شرکت کردم اما در دوره دوم این طرح رد شدم و وقتی با یکی از مسئولان صحبت کردم و گفتم امتیازاتم هنوز بالاست و توانستهام پویایی علمیام را حفظ کنم و به چه دلیل رد شدهام، عنوان کرد اگر میتوانستی بعد از فارغالتحصیلیات از مقطع دکتری بهعنوان هیاتعلمی جذب میشدی. این امتیاز را تنها به یک نفر میدهیم. نکتهای که وجود دارد این است که وقتی برای هیاتعلمی شدن دعوت به مصاحبه میشویم، بنیاد ملی نخبگان یک لیستی را میدهد که در آن اسامی چندین نفر وجود داشته است، درحالیکه اچایندکس بنده 23 است و تصور میکنم بسیاری از استادیاران هم هنوز این اچایندکس را ندارند اما بعضا دعوت به مصاحبه نمیشوم و وقتی پیگیری میکنم، میگویند که دانشگاه مقطع دکتریام، دانشگاه برخوردار نبوده، درحالیکه بنده دانشجوی نمونه کشوری بودهام و در مقطعی از این دانشگاه مدرک دکتری گرفتهام و اگر این دانشگاه خوب نبود نمیتوانستم این امتیازات را کسب کنم. اخیرا به دانشگاه علموصنعت رفتم و دیدم که بالاترین امتیاز را میان دعوتشدگان داشتم اما دعوت به مصاحبه نشدهام و باز هم گفتم که دانشگاه مقطع دکتریام برخوردار نبوده است. سوالم این است چطور این مقوله را میبینند اما امتیاز 23 اچایندکس بنده را نمیبینند. بنده 4 پسادکتری دارم و در تمام سالها هم پویایی علمیام را حفظ کردهام اما میبینیم افرادی که در دانشگاهها برای جذب افراد هیاتعلمی تصمیمگیرنده هستند، منصفانه نگاه نمیکنند و بهانهشان این است که تعداد متقاضی زیاد است و باید یک فیلتر اولیه داشته باشند و آن را هم به نوع دانشگاه ربط میدهند. یعنی دانشگاهی مانند ایلام کمبرخوردار است و امکان جذب از این دانشگاهها وجود ندارد. موضوع دیگر اینکه بسیاری از آییننامههای موجود رده سنی 35 تا 40 سال را مدنظر قرار میدهند درحالیکه نمیبینند یک دانشجوی دکتری 4 سال پشت در دانشگاه میماند و از سن هیاتعلمی شدن او کاسته میشود. درباره جوایز بنیاد ملی نخبگان که پس از استادیاری گرنت میدهند هم باید بگویم که در رشته شیمی بسیار ناچیز است و تصور میکنم این رقم 100 میلیون تومان است و بنده یکبار سال 97 این جایزه را گرفتم اما چون هیاتعلمی نشدم این جایزه به من تعلق نگرفت. متاسفانه گرنتها با توجه به قیمت ارز پاسخگوی نیازهای پژوهشی نیست.
مشکل اصلی دانشجویان دکتری، معیشت است
زهرا شمالی، عضو هیاتعلمی رشته فیزیک دانشگاه تربیت مدرس:در این جلسه درباره مهاجرت نخبگان صحبت شده است. من با دانشجویان دکتری سر و کار دارم. اطلاع دارم که یکی از مشکلات اصلی آنها، بحث معیشت است. به همین خاطر رفتن به خارج برای آنها جذاب میشود چراکه به ازای دکتری خواندن حقوق میگیرند. دانشجویان دکتری اکثرا به صورت فولتایم هستند و نمیتوانیم از آنها بخواهیم که کار نکنند و تنها کار علمی انجام دهند. موردی که برای دانشجویان دکتری وزارت علوم وجود دارد این است که علیرغم اینکه دانشجویان وزارت بهداشت حقوق میگیرند، آنها دریافتی ندارند؛ عدم پرداخت حقوق به آنها درحالی است که آنها فعالیتهایی انجام میدهند که در مرز علم است و سختی یکسانی با دانشجویان وزارت بهداشت دارند.
اساتید باید قبل از علم، اخلاق را به دانشجویان آموزش دهند
پیمان حاتمیان، پژوهشگر پسادکتری دانشگاه تربیتمدرس:من در اینجا میخواهم درباره طرح دکتر شهریاری بگویم. طرحی که مشخص نیست چه چیزی را از پژوهشگر یا فارغالتحصیل دکتری میخواهد. معلوم نیست این طرح توانمندیهای پژوهشی را میخواهد یا آموزشی، فرهنگی و ویژگیهای نخبگانی. در مقابل میبینیم که برخی اشخاص این ویژگیها را دارند و علیرغم اینکه پروسه مربوطه را هم طی میکنند، درنهایت طی پیامکی به او میگویند که در این طرح رد شده است و هیچ توضیحی در این باره نمیدهند. نمیدانم که بنیاد نخبگان در این طرح چه چیز دیگر به جز این موارد را میخواهد. احساس میکنم دقت لازم درپروسهای که برای این طرح طی میشود، صورت نمیگیرد. همچنین درواقع بحث هیاتعلمی شدن ما نیز وجود دارد. ما واقعا دوست داریم که در کشور خودمان خدمت کنیم. ما حتی به برخی دانشگاهها درخواست میدهیم بنا به دلایلی مانند بسیجی بودن و انقلابی بودن طرحهایمان را رد میکنند. در مقابل اما هیاتعلمیهایی را در دانشگاه داریم که هیچ جنبه انقلابی را رعایت نمیکنند؛ یعنی اگر اخلاق را در نظر بگیریم، آن را هم رعایت نمیکنند. ما نیاز به هیاتعلمیهایی داریم که علاوهبر انقلابی بودن، باید اخلاق را به دانشجو آموزش دهند، یعنی قبل از آموزش محتوای علمی اخلاق داشته باشند.