فاطمه طاریبخش، خبرنگار:گروه جهادی منتظران ظهور در سال 1386 و در دانشگاه علوم پزشکی آزاد تهران تشکیل شد. هسته اولیه این گروه توسط 5 نفر از اعضای بسیج دانشجویی آن دوره دانشگاه ایجاد شد؛ هستهای که تمرکز اصلیاش را بر فعالیتهای حوزه دندانپزشکی گذاشت. در سالهایی که این گروه تصمیم به آغاز فعالیت در حوزه دندان گرفت، اکثر گروههای جهادی به انجام فعالیتهای عمرانی میپرداختند و این را باید وجه تمایز آنها با دیگر گروهها دانست. با این حال جهادیهای علوم پزشکی آزاد تهران به روستاهای محروم میرفتند و مسجد یا مدرسه میساختند، هنگام سیل و زلزله به کمک مردم میرفتند و کارهای پزشکی انجام میدادند. در ادامه گزارشی از 15 سال خدمت جهادی این گروه را میخوانید.
جلال عادلی، مسئول این گروه جهادی درباره سالهای اول فعالیت این گروه میگوید: «گروه ما تشکیل شد و دانشجویان تصمیم گرفتند که اگر میتوانند کار درمانی انجام دهند. در روستاها کار غربالگری انجام دادیم و اعضای گروه در برخی روستاها آموزش مسواک زدن و معاینه دندان انجام میدادند. ما در سالهای اول، بهدلیل کم بودن اعضا نمیتوانستیم بهتنهایی برویم و با 3 یا 4 نفر دیگر همراه گروههای جهادی میشدیم و آموزش بهداشت میدادیم. اما رفتهرفته این کار گسترش پیدا کرد و تیم 10 نفره به 40 نفر رسید. ما بهصورت مشترک با گروههای مختلف اردو میرفتیم و کمکم توانستیم خودمان را پیدا کنیم.» گروه منتظران ظهور، اولین برنامه جهادی دندانپزشکی کشور را تشکیل دادند. اولین اردوی مستقل تیم دندانپزشکی که بهشکل دانشجویی و خودجوش باشد توسط این گروه آن هم در سال 89 در منطقه درود لرستان برگزار شد؛ اردویی که در آن 40 نفر شرکت کرده بودند. در این اردو خدماتی مانند پرکردن، ترمیم، کشیدن دندان و عصبکشیهای محدود انجام شد. اردوها در اوایل تشکیل گروه سالی یکبار و فقط در تابستانها برپا میشد که بهتدریج بازه زمانی عید هم به آن اضافه شد.
به تمامی استانهای محروم سر زدهایم
عادلی در ادامه درباره اردوهایی که در این سالها انجام شده، بیان میکند: «سال 1386 در سمنان و دامغان، بشاگرد، الشتر لرستان و لاری خوزستان اردو انجام دادیم. در سال 1390 اردوهایی را در کردستان و کامیاران داشتیم. عید 1391، در سیستانوبلوچستان و سال بعد از آن در خراسان جنوبی اردو برگزار کردیم. طبق آمار کمیته امداد و وزارت بهداشت، استان محرومی وجود ندارد که در آن اردویی برگزار نکرده باشیم. ما به تمام استانهای مرزی رفتهایم و بهصورت کلی در 22 یا 23 استان اردو برگزار کردهایم.»
برنامههای این گروه جهادی، از سال 93 یا 94 که گروه بهصورت رسمی شکل گرفت به ماهی دوبار رسید. در همان سال، گروه تصمیم گرفت که درطول ماه اردوهایی را برای آخرهفتهها در تهران برنامهریزی کند. در این اردوها برای زنان بیسرپرست، کودکان کار، کمپهای معتادان و مردم جنوبشهر و حاشیهشهر، خدمات دندانپزشکی میدادند. علاوهبرکار درمانی، جهادگران مبالغی را جمعآوری میکنند و در مناسبتهای مختلف بستههای ارزاق، پوشاک و... را در بین حاشیهنشینان پخش میکنند. در ماههایی که مناسبت خاصی وجود ندارد، برای مناطق محروم لوازمالتحریر خریداری میکنند. جهادیهای این گروه پس از مدتی، از برگزاری اردوی سالی یکبار به ماهی دو برنامه رسیدند. درواقع از سال 94 بهصورت سازمانی به فعالیت پرداختند تا جایی که جمعیتشان به 300 نفر رسید. گروه منتظران ظهور، تمامی خدمات دندانپزشکی را انجام میدهند. از خدمات کاشت ایمپلنت تا ترمیم، عصبکشی، خدمات تخصصی اطفال، جراحی و ساخت پروتز دندانی را در مناطق محروم ارائه میدهند. البته در مواردی که امکان آن وجود داشته باشد، بیماران را به مراکز درمانی و مطبها ارجاع میدهند. عادلی در این باره توضیح میدهد: «بعد از گذشت یکدهه از تشکیل گروه، جهادگران متخصص شدهاند و اکثرا استاد دانشگاه هستند و کلینیک دارند. ما در گروهمان متخصص فک و صورت، استاد دانشگاه و متخصص بیماریهای دهان و لثه داریم. جمعی که در تهران متمرکز بودهاند بهواسطه فضای مجازی؛ حالا در کل ایران پخش شدهاند. ما سامانهای راهاندازی کردهایم و در حوزه جذب جهادگر فعالیت میکنیم. این سامانه درحالحاضر هزار عضو دارد و از همه اقشار در آن ثبتنام کردند و به این واسطه تقریبا در سال 20 برنامه برگزار میکنیم. در همدان، اصفهان، مشهد، مازندران، هرمزگان و سیستانوبلوچستان عضو داریم و افراد به ما کمک میکنند.»
برای اولینبار؛ جهاد در 25 زندان کشور
گروه پزشکی منتظران ظهور، بهعنوان اولین گروه جهادی توانست در سال 1398، وارد زندانهای کشور شود. اکثر زندانیانی که در بند هستند، مشکل دهان و دندان و مشکلات مالی دارند. مسئول گروه جهادی منتظران ظهور درباره خدماتی که در زندان انجام گرفته، میگوید: «تقریبا به 25 زندان کشور، خدمات دندانپزشکی دادیم. همزمان با حضورمان، نزدیک به 20 زندانی را نیز گلریزان کردیم. ما در آذربایجان و تبریز 5 زندانی بهصورت همزمان آزاد کردیم. در مشهد خانمی محکوم به اعدام بود و پول گذاشتیم و دیه را دادیم و این فرد را از اعدام نجات دادیم.»
او در ادامه بیان میکند: «در سال 98 تمامی کارهای جهادی تا مدت طولانی تعطیل شد. ما دیدیم که فضای زندان، فضای بسته و ایزوله است. کسی که از بیرون میآید 14 روز قرنطینه میشود. کار جهادی برای زندانها را در فضای کرونا استارت زدیم و با تمام سختیها و رعایت پروتکلها که نمیتوانستیم در فضای روستاها ظاهر شویم و چند نفر جمع شوند و احتمال شیوع کرونا وجود داشت؛ از فعالیت دست نکشیدیم. به زندانها رفتیم و برنامهها را در فضای کرونا آغاز کردیم. در آن مقطع بیمارها بهصورت تکبهتک میآمدند.»
عادلی درباره نحوه حضور این گروه در زندانهای کشور میگوید: «ما تفاهمنامهای با سازمان زندانها امضا کردیم. درواقع بهعنوان گروه جهادی شناختهشده هماهنگیها را انجام میدادیم، برای مثال کارت نظام پزشکی ارائه میدادیم و در آن زمان نیز آقای حاجیمحمدی، رئیس زندانها بود و فضای جهادی و انقلابی داشتند و این باب باز شد. برای اولینبار یک گروه جهادی توانست در زندان اوین کار جهادی انجام دهد. ما به زندان رجاییشهر رفتیم و برای داعشیها و عناصر القاعده نیز کار انجام دادیم. خاصیت گروه ما این است که بهجایی بروند که کسی نمیرود و از ذهنها خارج است. زندان خدمات دندان ارائه میدهد اما بسیار محدود است. برخی کارهای تخصصی پولی است. بهیاد دارم یکی از زندانیها میگفت که 5سال با درد دندان میخوابیده است.»
جهادیهای منتظران ظهور پای درمان مردم سوریه
گروه جهادی منتظران ظهور، کار خود را تنها به داخل ایران معطوف نکرده و به خارج از ایران نیز رفته است. البته این فعالیت خارج از ایران تنها به عراق در زمان اربعین محدود نمیشود و گروه جهادی به سوریه جنگزده نیز سفر کرده است. این سفر در سال 1399 و دوبار صورت گرفت. مسئول گروه جهادی منتظران درباره فعالیت در سوریه توضیح میدهد: «جنگ سوریه در آن زمان بهصورت کلی بهپایان رسیده بود اما همچنان در مناطقی ادامه داشت. ما بهتمامی مراجعان خدمات میدادیم اما تمرکز روی روستاهای جنگزده و خانواده شهدا بود. البته افراد عادی هم میآمدند اما تمام مناطق جنگزده بودند و از نظر معیشتی و درمانی مشکل داشتند.» عادلی درباره حضور در کربلا میگوید: «در بازه اربعین در شهر کربلا درمانگاه دندانپزشکی میزنیم. ممکن است موکبهای بسیاری دیده باشید که غذا میدهند یا در حوزه درمانی کارهای سرپایی مانند وصل کردن سرم انجام میدهند. اما دندانپزشکی سخت است و گیر نمیآید و حرکت نویی است. ما 5سال است که در شهر کربلا درمانگاه میزنیم که امسال خدا توفیق داد و با حضور 100 دندانپزشک در نقاط مختلف شهر درمانگاه زدیم. مانند مرکز درمانی امالبنین(س) و یک مرکز نیز در نزدیکی ورودی شهر کربلاست. مراجعهکنندگان بسیاری داشتیم و برخی از آنها از ایران راه افتاده بودند و در بین راه دندانشان درد گرفته بود و نمیدانستند چه کار کنند.»
کمک 120 میلیون تومانی برای آبرسانی به روستاهای خوزستان
همانطور که پیش از این گفته شد، گروه جهادی منتظران ظهور در حوزهای دیگر نیز فعالیت میکنند، برای مثال زمانی که برای ارائه خدمات بهداشتی به خوزستان رفته بودند، به 3 روستا نیز آبرسانی کردند. عادلی در این باره توضیح میدهد: «ما بر انجام کار نظارت داشتیم و با همکاری گروههای جهادی ساکن و اداره آبوفاضلاب آبرسانی کردیم. تقریبا بین 100 تا 120 میلیون تومان پارسال تابستان هزینه کردیم. حاشیههای بسیاری نیز ایجاد کرد. مبنیبر اینکه مردم خوزستان اعتراض کردند. خاصیت گروه ما این است با اینکه دندانپزشک هستند، نسبت به بحرانها جامعه و اتفاقات جامعه بیتفاوت نیستند، یعنی سعیشان این است که در هر اتفاقی نقشی برای خودشان تعریف کنند. گروه جهادی ما منتظران ظهور است و براساس اسمی که دارد عقیده داریم که بتوانیم یک منتظر واقعی برای امام زمان(عج) باشیم و بعد از آن بتوانند در بحرانها مختلف نقش داشته باشند. زمانی که سیل آمد، جهادگران ما به لرستان و سیستان رفتند و در حوزه امداد و دارو و کمکهای معیشتی همراهی کردند.»
تولید روزانه 10 هزار ماسک برای خط مقدم مبارزه با کرونا
او در ادامه درباره خدمات دوران کرونا توضیح میدهد: «در دوران کرونا، تمام مطبهای دندانپزشکی تعطیل شد، در سال 1398 تقریبا تمام اردوهای جهادی تا مدتی تعطیل بود و کار دندان جزء مشاغل پرخطر بود. جهادگران این گروه، مبلغی را جمع کردند و با همکاری افرادی در دهیاری صالحآباد نزدیک به روستاهای نزدیک تهران، کارگاه تولید ماسک راهاندازی کردیم، و ماسک N95 را تولید کردیم. ما روزانه 3هزار ماسک و سپس روزانه 10هزار ماسک به خط اول مبارزه با بیماری دادیم. برای اینکه ماسکها وارد بازار سیاه نشود، بیمارستانها نامه میدادند و میگفتند که ما بیمارستان هستیم و سهمیهای به آنها ماسک اختصاص میدادیم. پس از آن کارگاه ماندگار شد و ماسک سهلایه، تجهیزات بیمارستانی مانند گان و شیلد را خودمان تولید میکردیم. بعد از عبور از کرونا کارگاه نیز حفظ شد و بهعنوان اشتغالزایی برای زنان بیسرپرست و بدسرپرست در جنوب تهران، فعالیت میکرد. تقریبا 20 نفر فعال هستند و در شرایط بحرانی مانند کرونا ایجاد و پس از آن نیز ماندگار شدند. ما نیز کارگاه راه انداختیم و مواد ضدعفونی پخش کردیم و بعد از آن نیز وقتی فروکش کرد، بحث حضور ما در زندانها پیش آمد.»
به بیماران ذهنی نیز خدمت میکنیم
گروه جهادی منتظران ظهور نهتنها به حاشیه شهر، بلکه به کمپ معتادان هم میرود تا بتواند به بیماران معلول ذهنی نیز خدمات بدهد. عادلی درباره تفکر غالب در جامعه درخصوص جامعه پزشکی میگوید: «شاید همه فکر کنند که دندانپزشکان در شمال تهران نشستهاند و تنها به فکر پول هستند. اما دندانپزشکان ما میآیند و میروند و در دورترین نقاط سیستانوبلوچستان فعالیت میکنند. ما در دلگان برنامه اجرا کردیم که حمام نبود. یعنی دندانپزشکی که کلینیک دارد، آن را رها کرده و به اینجا آمده که حمام ندارد و در موتورآبهای باغهای سیستانوبلوچستان حمام میکند. شاید این موارد دور از ذهن باشد و قبول نکنند که چنین انسانهایی هنوز هستند. از این دست خاطرات زیاد است. ما جدیدا نیز با بهزیستی شروع به کار و تفاهم کردهایم که به افراد تحتپوشش بهزیستی خدمات بدهیم. نوعی که خاص گروه ماست سعی میکنیم جایی که کسی نمیرود و کار روی زمین مانده است، انجام دهیم. شاید چندین گروه دندانپزشکی نیز انجام دهند، از ما الگو و از ما مشورت گرفتهاند.» مسئول گروه جهادی منتظران ظهور در ادامه با اشاره به اینکه کار برای بیماران معلول ذهنی بسیار سخت است، میگوید: «شرایط بسیار سختی دارند؛ یا باید بیهوش شوند یا بهصورتی خاص کار دندان روی این افراد انجام گیرد. ما شروع کردیم و برای آنها کار کردیم و دو برنامه نیز برای آنها گذاشتیم. این برنامه نیز ادامه دارد و ما روی آن کار میکنیم و سعی داریم که برای شهرهای دیگر مانند مشهد انجام دهیم.»
15 سال و 250 هزار خدمت دندانپزشکی
گروه جهادی منتظران ظهور، بیشتر از 15 سال است که در حوزه درمانی دندان فعالیت میکنند. مسئول این گروه مروری بر این سالها میکند و توضیح میدهد: «ما طی 15 سال جهادی که ادامهدار بوده، بیش از 250 هزار مورد خدمت درمانی دندانپزشکی داریم. یعنی اگر با تعرفه وزارت بهداشت حساب کنیم، شاید به صورت میانگین هر خدمت یکمیلیون تومان، حدودا 250 میلیارد تومان میشود. ما به 25 زندان کشور رفتیم، در هر زندان نیز به صورت میانگین، 2 هزار خدمت ارائه دادهایم. تقریبا 50 هزار مورد خدمت درمانی در زندانهای کشور دادهایم. در بهزیستی نیز 10 مرکز رفتیم که بین هزار تا 2 هزار خدمت در مرکز بوده است که به صورت مستمر ادامه دارد. در کمیته امداد نیز تحت پوششهای این کمیته را درمان کردهایم.» او در ادامه میگوید: «ما در عید امسال چابهار منطقه پیر سهراب، در جنوب سیستان بودیم و با همکاری کمیته امداد و بنیاد علوی، تقریبا 3 هزار و 500 مورد خدمت درمانی در بازه عید ارائه دادیم. کارهای بزرگی توسط گروه ما و بچههای جهادی انجام شده است. اما بچهها ما سعی میکنند که در خفا کار کنند، اما به نظر من اتفاقا باید رسانهای شود، خیلی از پزشکان و دندانپزشکانی که علاقه دارند این کار را انجام دهند، سالها به دنبال این بودند که کار جهادی انجام دهند و گروه ما را پیدا کردند. بسیاری به زدن گروه جهادی دندانپزشکی شروع کردند. خدمات دندانپزشکی بسیار گران است و مشکلات بسیاری از افراد جامعه دندان است. حداقل در این فضا کمکی به مردم شود.» یکی از مهمترین مواردی که گروههای جهادی با آن مواجه میشوند، تامین هزینه برگزاری اردوها است. عادلی در ادامه درباره تامین هزینههای برگزاری اردوهای جهادی بیان میکند: «ما کاملا گروه مردمی و خودجوش هستیم. هزینهها از جاهای مختلفی تامین میشود. اوایل ما از خود دانشگاه کمک میگرفتیم. اما به این دلیل که گروه کوچکی بودیم از آستان قدس، کمیته امداد، وزارت بهداشت هم کمک میگرفتیم. از زمانی که اکثر اعضای گروه فارغالتحصیل شدند بیشتر هزینهها را برعهده گرفتند و خودشان پول میگذارند و هزینه میدهند. اما در حال حاضر نیز که گروه به ثبات خوبی رسیده است و اثرگذار است، ارگانهای مختلف با ما تماس میگیرند و میگویند که ما هزینه مواد شما را میدهیم و شما با ما برنامه اجرا کنید. مثلا ستاد فرمان اجرایی امام، بنیاد مستضعفان، سپاه، کمیته امداد و وزارت بهداشت در این زمینه کمک میکند.»
متولی در حوزه گروههای جهادیدرمانی وجود ندارد
عادلی درباره معضلاتی که گروههای جهادیدرمانی در این حوزه دارند، توضیح میدهد: «معضلات بسیاری وجود دارد اما جدیدا با تاکیدان مقاممعظمرهبری، شرایط بهتر شده است. گروه ما نیز جا افتاده و شناخته شده است و اجرای برنامه راحتتر شده است. من در سالهای 1392 یا 1393 عکس میگرفتم و در بین دفتر مدیران و نمایندگان در حال رفت و آمد بودم بلکه کمکی به ما کنند. البته درحالحاضر نیز وجود دارد و بسیاری از گروههای جهادی با توجه به اینکه به تازگی پا گرفتهاند در تامین مواد اولیه خودشان میمانند، مثلا برخی از آنها در هزینه جابهجایی خودشان میمانند. این مسائل برای ما مرتفع شده است اما قبلا به این صورت بودیم. همراه کردن مسئولان سخت بود. اما در حوزه درمان بزرگترین معضل گروههای جهادی ما این است که متولی خاصی برای کار جهادی و درمانی وجود ندارد. بسیاری دوست دارند کار کنند اما متولی خاصی برای نظارت و هدایت وجود ندارد. صلاحیت گروهها از نظر کار درمانی تایید نمیشود و نظارتی وجود ندارد. بزرگترین معضل عدم وجود متولی است. من شاید بارها به وزارت بهداشت رفتهام و گفتهام که وزارت بهداشت همانطور که متولی دانشگاهها است باید متولی گروههای جهادی نیز باشد اما هیچوقت یا نخواستند یا نتوانستند متولی شوند.»
او در پایان با اشاره به برنامههای آینده گروه، میگوید: «بهمنماه در هرمزگان و بندرعباس برنامه داریم. در اسفندماه نیز برنامههای زیادی داریم. احتمالا زندانهای یزد و کهگیلویهوبویراحمد و لرستان در برنامههای ماست. اینها برنامههای خارج استانی در بازههای تعطیلات است. ما تقویم سالانه داریم و به مدت یکسال برنامه خود را برای اعضای گروه مشخص میکنیم. پنجشنبه و جمعهها نیز در بهزیستی، کودکان کار و کمپ معتادان اردو میرویم و بیشتر برنامهها تهران با محوریت کودکان کار، زنان بیسرپرست و معتادان در حاشیه تهران اجرایی میشود.»