عاطفه جعفری، خبرنگار:در آخرین روزهای سال 1384 و واپسین روزهای خدمت دولت هشتم، حاصل جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی، مصوبهای بود که پایهگذار جایزه ادبی جلال آلاحمد شد و قرار شد این جایزه، بزرگترین جایزه ادبی ایران با ارزشی حتی بیش از جایزه کتاب سال و با قدمتی حدود 20 سال باشد. «نظر به اینکه برگزاری جشنوارهها و اهدای جوایز، عامل موثری در مراسم ارتقای کمی و کیفی فعالیتهای ادبی و هنری به شمار میآیند و با توجه به فقدان یک جشنواره ادبی متمرکز و ملی در کشور، طرح اهدای جایزه ملی جلال آلاحمد، در عرصه ادبیات فارسی» تصویب شد. شورای عالی انقلاب فرهنگی درنظر داشت «جایزه ملی جلال آلاحمد با هدف ارتقای زبان و ادبیات ملی- دینی از رهگذر بزرگداشت پدیدآورندگان آثار ادبی برجسته، بدیع و پیشرو» برگزار شود. حالا بعد از گذشت 15 دوره از جایزه ادبی جلال اهمیت راهبردی آن در حوزه ادبیات بر کسی پوشیده نیست.
اهدافی که برای جایزه جلال در نظر گرفته شده، ترسیمکننده فضایی برای هدایت و جریانسازی در حوزه ادبیات است و نمیتوان منکر این شد که جایزه جلال آلاحمد میتواند بازوی قدرتمندی برای هدایت در بازار نشر و ادبیات داستانی باشد. اما شرط اول اثرگذاری جایزه جلال این است که ناشران و نویسندگان این جایزه را با تمام مختصاتش بپذیرند و از آن خودشان بدانند. اگر این جایزه در فرآیندهای اجرا، برگزاری و انتخاب برگزیدگان گرفتار نگاههای محدود و تقلیلیافته صنفی شوند، نهتنها با بحران مشروعیت بین فعالان حوزه کتاب مواجه میشود بلکه بعد از مدتی تبدیل به دورهمی برای یک طیف فکری خاص در حوزه نشر خواهد شد. بهطور طبیعی جایزه جلال و هر جایزه ادبی دیگری نمیتواند عاری از نگاه، سلایق فنی و محتوایی باشد، اما مهمتر این است که برگزارکنندگانشان، چه تدابیر و ظرافتهایی را لحاظ میکنند که اعتبار هنری این جایزه در پیشگاه عمومی زیر سوال نرود.
در این گزارش سعی کردیم با توجه به اختتامیه 15 دوره جایزه جلال به وجوه مختلف این جایزه بپردازیم و چرایی اهمیت آن را بررسی کنیم.
چرا جایزه جلال اهمیت دارد؟
جایزه جلال بهعنوان معدود جوایز دولتی در حوزه ادبیات است. این جایزه در طول دورههای برگزاری خود اهمیت ویژهای بین ناشران و نویسندگان به دست آورده است. شاید اولین اهمیت به خود جلال آلاحمد برمیگردد که برای همه قابل احترام است. وجوه شخصیتی جلال اینکه او یک روحیه انقلابی داشت، قبل از انقلاب در زمان اختناق زندگی میکرد و جایگاه والایی در ادبیات داشت و از طرفی، طیفهای مختلف فکری، ادبیات و قدرت فنی او را قبول داشتند و حرفش را میشنیدند. لذا با توجه به همه وجوه شخصیتی او، که هم بعد سیاسی داشت و هم بینش اجتماعی و جهانبینی و این جهانبینی برگرفته از رویکرد مذهبی بود، باعث شد که این جایزه برای همه ارزشمند باشد.
دومین اهمیت این جایزه را باید در بعد ادبی و ملی آن دانست، اینکه به غیر از جایزه کتاب سال، این جایزه تنها جایزه ادبی و ملی کشور محسوب میشود. بنابراین باید فضایی برای جایزه ادبی جلال طراحی شود که عمده ناشران و نویسندگان ایرانی، خودشان را در معرض قضاوت داوران این جایزه قرار دهند. بهطور واضح هرگونه نگاه محدود و خارج از حدود فرهنگی، مانع از حضور حداکثری ناشران خواهد شد.
سومین اهمیت جایزه جلال به این است که ما کمتر جایزه ادبی در کشورمان داریم که عمر آن به بیش از 10 سال برسد، وقتی از سد دوره پانزدهم عبور میکند، یعنی به آن درجه از بلوغ رسیده است که در حوزه ادبیات موثر باشد. جایزه جلال قرار است به حوزه تمدن فرهنگی ایران توجه بیشتری داشته باشد. ممکن است در دورههای اولیه برگزاری برای نویسندگان خیلی این موضوع مهم نبوده و به آن توجهی نداشتند اما توجه به این موضوع با توجه به آثار رسیده در دورههای اخیر نشان از توجه به تمدن فرهنگی دارد و میتواند در مسیر داستاننویسی معاصر تاثیرگذار باشد.
خیلیها معتقدند جایزههای ادبی خارجی برای مخاطبان آنها اهمیت زیادی دارد و در فروش کتاب هم تاثیر میگذارد، اما در عمده جوایز ادبی ایران این مساله جدی گرفته نمیشد. طی شش سال گذشته روی جلد آثار برگزیده، درج میشود که برگزیده کدام جایزه ادبی است و ناشران و حتی نویسندگان معتقدند این کار باعث فروش کتاب و اقبال مخاطبان میشود. جایزه جلال بهعنوان یکی از مهمترین جوایز ادبی ایران میتواند نقش مهم و اثرگذاری در هدایت و جذب مخاطبان کتاب داشته باشد.
نکاتی برای برگزاری جایزهای مهم
توجه به نویسندگان جوان را ازجمله موضوعاتی است که در برگزاری این جایزه باید به آن توجه کرد؛ به گفته محمد کشاورز، نویسنده که در نهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد شایسته تقدیر شد، گرفتن این جایزه در سن جوانی میتواند بسیار تاثیرگذارتر باشد تا در میانسالی و پیری. چون اندیشه در میانسالی شکل گرفته است و فرم نوشتنش را پیدا کرده است.
جریانساز بودن جایزه جلال یکی دیگر از مواردی است که باید به آن توجه شود، وقتی نگاه در این جایزه ملی باشد، به ناگاه در جریانسازی آن هم تاثیر میگذارد.
کمک به نویسندگان بعد از دریافت جایزه، هم از اهمیت ویژهای برخوردار است. مطمئنا بخشی از این مورد در خود برگزیده شدن کتاب وجود دارد، اما برگزارکنندگان با تمهیداتی که دارند، میتوانند کمک کنند تا کتاب این نویسندگان بیشتر دیده شود.
«ارتقای زبان و ادبیات ملی- دینی» یکی از اهداف برگزاری جایزه جلال است که همیشه باید مورد توجه داوران برای ملاک و ارزیابی قرار بگیرد، اینکه کتابی فاقد این ملاکها باشد و جزء برگزیدهها انتخاب شود، هدف جشنواره را زیر سوال میبرد.
نگاهی به برگزیدگان 15 دوره جایزه جلال
در این بخش گزارش نگاهی داشتیم به برگزیدگان 15 دوره برگزاری جایزه جلال، که اسامی مختلف با نگاههای مختلف را در خود جای داده است. با نگاهی به این دورهها متوجه میشویم که نگاه ملی داشتن تقریبا در همه دورهها رعایت شده است و سعی شده تا در انتخاب برگزیدهها به این موارد توجه شود. اما در برخی دورهها هم اصلا این موضوع مورد توجه قرار نگرفته است.
دوره نخست
در این دوره اسامی داوران اعلام نشد. هیچ اثری برگزیده نشد و فقط داستان کوتاه: «اژدهاکشان» نوشته یوسف علیخانی، داستان بلند: «قاعده بازی» نوشته فیروز زنوزیجلالی، نقد ادبی: «آیین آینه: سیر تحول نمادپردازی در فرهنگ ایرانی- اسلامی و ادبیات فارسی» نوشته حسینعلی قبادی، «از اسطوره تا حماسه: هفت گفتار در شاهنامهپژوهی» نوشته سجاد آیدینلو و تاریخ و مستندنگاری: «سازمان مجاهدینخلق؛ از پیدایش تا فرجام» شایسته تقدیر شدند.
دوره دوم
دوره دوم که مجددا توسط خانه کتاب و در سال ۱۳۸۸ برگزار شد، اسامی داوران اعلام شد. اما در بخش داستان اثر برگزیده نداشت و هیچ اثری هم شایسته تقدیر نشد و تنها آثار برگزیده مربوط به بخش مستندنگاری و تاریخنگاری بودند که «نقد ادبی: زبان عرفان» اثر علیرضا فولادی و «تماشاخانه اساطیر» اثر نغمه ثمینی (بهصورت مشترک) و تاریخ و مستندنگاری: «دا» نوشته سیداعظم حسینی از آن جمله هستند.
دوره سوم
سال ۱۳۸۹ یعنی سومین دوره برگزاری این رویداد، جایزه جلال تقریبا همان شیوه نخستیندوره خود را تکرار کرد. اسامی داوران اعلام نشد و ۱۱۰ سکه جایزه هم به نویسندهای نرسید. در این سال نقد ادبی: «از معنا تا صورت» نوشته مهدی محبتی، «تاریخ ادبی ایران» و «قلمرو زبان فارسی» اثر سیدمهدی زرقانی (بهصورت مشترک)، داستان: «تالار پذیرایی پایتخت» نوشته محمدعلی گودینی و «نامیرا» نوشته صادق کرمیار (بهصورت مشترک) شایسته تقدیر اعلام شدند.
دوره چهارم
سرانجام در پاییز سال ۱۳۹۰ که دوره چهارم به پایان رسید، پنج کتاب در سه بخش داستان، نقد ادبی و تاریخنگاری (سه اثر بهطور مشترک)، موفق شدند عنوان برگزیده، ۱۱۰ سکه طلا و تندیس جایزه را از آن خود کنند. اما اینبار هم اسامی آنان که آثار را به قضاوت نشسته بودند، اعلام نشد. مستندنگاری: «تا خمینی شهر»، داستان بلند: «جاده جنگ» نوشته منصور انوری، نقد ادبی: «از اشارتهای دریا» نوشته حمیدرضا توکلی، تاریخنگاری: «نبرد سمیرم» اثر کاوه بیات، کتاب «فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی؛ دکن در دوره بهمنیان» نوشته محسن معصومی و کتاب «علل و عوامل جابهجایی کانونهای تجاری در خلیج فارس» نوشته محمدباقر وثوقی (بهطور مشترک) شایسته تقدیر شدند.
دور پنجم
جایزه جلال سال ۹۱ داوران مشخص داشت، اما باز هم برگزیدهای نداشت. پنجمین دوره را میتوان پرحاشیهترین دوره این جایزه دانست، دورهای مملو از اعتراض و نامهنگاری. حتی چند روز پس از اتمام جشنواره برخی از داوران به نادیده انگاشتهشدن تصمیم خود انتقاد کردند و نامهای سرگشاده به دبیر علمی این جشنواره نوشتند. داستان: «حافظ هفت» نوشته اکبر صحرایی، نقد ادبی: «عقل سرخ» نوشته تقی پورنامداریان و «مولوی و اسرار خاموشی» نوشته علی محمدیآسیاآبادی (بهصورت مشترک)، مستند نگاری: «نورالدین پسر ایران» اثر معصومه سپهری و «شرح اسم» نوشته هدایتالله بهبودی (بهصورت مشترک) شایسته تقدیر شدند.
دوره ششم
در آذرماه سال ۹۲ یعنی زمان برگزاری جایزه ششم نیز آنچه در دوره اول و سوم رخ داده بود، تکرار شد؛ داورانی که معرفی نشدند و برگزیدهای که انتخاب نشد. ۶ دوره از شروع جایزه جلال گذشته بود و حواشی آن از تاثیرگذاریاش بیشتر بود. اختلافنظر درمورد حضور دولت در یک جایزه ادبی، برچسب دولتیزدن به برگزیدهها، مناقشه بر سر عظمت نویسندهای که این جایزه اعتبارش را مرهون نام او بود، گمنامی داوران در بیشتر دورهها، میزان سکهها و تاثیر آن در لرزش دست و دل داوران در انتخاب برگزیده، نامهنگاریها و اعتراضات مختلف، میراث اصلی این ۶ دوره و شاید دلیل اصلی تغییر مجریان جایزه از خانه کتاب به بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان بود. نقد ادبی: «سبکشناسی: نظریهها، رویکردها و روشها» تالیف محمود فتوحی و مستندنگاری: «اجتماعیون عامیون» اثر سهراب یزدانی و «انتفاضه شعبانیه» نوشته صفاالدین تبرائیان (بهصورت مشترک) و تاریخنگاری: «نبرد طریقالقدس» تالیف امیر رزاقزاده در این دوره شایسته تقدیر شدند.
دوره هفتم
پاییز ۱۳۹۳ جایزه ادبی جلال آلاحمد درحالی به کار خود پایان داد که مسئولیت برگزاریاش برعهده بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان بود، در این دوره فقط در بخش داستان کوتاه: «رازهای سانتیمتری» اثر مردعلی مرادی شایسته تقدیر شد، اما داستان: «آه با شین» تالیف محمدکاظم مزینانی و «ملکان عذاب» تالیف ابوتراب خسروی (بهصورت مشترک)، نقد ادبی: «گشودن رمان» نوشته حسین پاینده، مستندنگاری: «زندان الرشید» نوشته محمدمهدی بهداروند و «سفر برگذشتنی» محمدرضا توکلیصابری بهعنوان آثار برگزیده انتخاب و معرفی شدند.
دوره هشتم
هشتمین دوره جایزه «جلال آلاحمد» ۳۰ آبان در تالار وحدت برگزار شد. در بخش رمان(داستان): «پاییز فصل آخر سال است» نوشته نسیم مرعشی و «دختر لوتی» اثر شهریار عباسی به صورت مشترک برگزیده شدند. در بخش مجموعه داستان برگزیده نداشت، ولی در این بخش «آیا بچههای خزانه رستگار میشوند» نوشته مهدی اسدزاده و «نگهبان تاریکی» نوشته مجید قیصری تقدیر شدند. همچنین در بخش نقد ادبی، دو کتاب «روایتشناسی کاربردی» تالیف علی عباسی و «کلک خیالانگیز» اثر ابوالفضل حری مورد تقدیر قرار گرفتند. در بخش مستندنگاری «آب هرگز نمیمیرد» نوشته حمید حسام اثر برگزیده و «تو در قاهره خواهی مرد» نوشته حمیدرضا صدر شایسته تقدیر شد.
دوره نهم
در دوره نهم اسامی داواران اعلام و بخشی هم بهعنوان داوران بخش افغانستان به این مجموعه اضافه شد. در این دوره در بخش رمان: لمیزرع (محمدرضا بایرامی)، داستان کوتاه: روباه شنی (محمد کشاورز) و بازار خوبان (آرش صادقبیگی) برگزیده و در بخش مستندنگاری: پیغام ماهیها (گلعلی بابایی) و «ر» (مریم برادران) شایسته تقدیر شدند.
دور دهم
در بخش رمان: «این خیابان سرعتگیر ندارد» نوشته مریم جهانی و «بیکتابی» نوشته محمدرضا شرفیخبوشان به صورت مشترک بهعنوان برگزیده معرفی شدند.
در بخش داستان کوتاه: «اسم شوهر من تهران است» نوشته زهره شعبانی، در بخش مستندنگاری «آنک پاریس» نوشته میرجلالالدین کزازی و «سفر دیدار» نوشته محمدرضا توکلیصابری به صورت مشترک، در بخش نقد ادبی: «بلاقطع از آتن تا مدینه» نوشته داود عمارتیمقدم و «درآمدی بر تحلیل انتقادی گفتمان روایی» نوشته حسین صافی شایسته تقدیر شدند.
دوره یازدهم
بخش نقد ادبی: کتاب «بلاغت ساختارهای نحوی در تاریخ بیهقی» به قلم «لیلا سیدقاسم»، بخش داستان کوتاه: کتاب «زخم شیر» به قلم صمد طاهری شایسته تقدیر شناخته شدند. دربخش مستندنگاری: «الف لام خمینی» به قلم هدایتالله و «رکابزنان در پی شمس» به قلم حسن کرمی قراملکی بهعنوان آثار برگزیده معرفی شدند و۳۰ سکه بهار آزادی جایزه گرفتند. در این دوره بخش جنبی آتیه داستان ایرانی هم به این جایزه اضافه شد و محمدعلی رکنی، محمدرضا شرفیخبوشان، الهام فلاح و سیدمیثم موسویان که با رأی مردم بهعنوان «آتیهداران داستان ایرانی» انتخاب شده بودند، جایزه دریافت کردند. دربخش رمان و داستان بلند، جایزه اثر برگزیده به «رهش» نوشته رضا امیرخانی رسید.
دوره دوازدهم
در دوره دوازدهم جایزه ادبی جلال، مستندنگاری: «قطارباز» اثر احسان نوروزی، رمان و داستان بلند: «تاب دور زدن در خیابان یکطرفه» اثر محمدرضا مرزوقی و «وضعیت بیعاری» اثر حامد جلالی، در بخش داستان کوتاه: «افتاده بودیم در گردنه حیران» اثر حسین لعلبذری، در بخش نقد ادبی: «نظریه و نقد ادبی» اثر حسین پاینده و «بومیسازی رئالیسم جادویی» اثر محمد و محسن حنیف بهطور مشترک بهعنوان اثر برگزیده و همچنین کتاب «درباره مانایی و مینایی» از احمد شاکری در بخش نقد بهعنوان اثر شایسته تقدیر شناخته شدند.
دوره سیزدهم
سیزدهمین دوره جایزه جلال در دیماه ۱۳۹۹ برگزار شد. این کتاب ترجمه مجموعهای از داستانهای جلال آلاحمد به زبان اردو است که با حمایت خانه کتاب و ادبیات ایران در کشور پاکستان منتشر شده بود. در این دوره و در بخش رمان و داستان بلند: کتاب «اوراد نیمروز» به قلم منصور علیمرادی، در بخش نقد ادبی: کتاب «تاریخ بدن در ادبیات» به قلم سیدمهدی زرقانی، در بخش مستندنگاری: دو کتاب «فرکانس ۱۱۶۰ (اینجا آبادان؛ صدای مقاومت و ایستادگی)» به قلم فضلالله صابری و «گوهر صبر (خاطرات گوهرالشریعه دستغیب)» به قلم طیبه پازوکی بهعنوان آثار برگزیده انتخاب شدند.
دوره چهاردهم
بخش رمان: رضا جولایی برای نگارش «ماه غمگین، ماه سرخ» و سیدمیثم موسویان برای نگارش «بینام پدر»، در بخش داستان کوتاه: محمداسماعیل حاجیعلیان برای نگارش «ساعت دَنگی» و «احمدرضا امیری سامانی» برای نگارش «قدیس دیوانه» و در بخش نقد ادبی: محمدرضا فارسیان و فاطمه قادری نیز برای نگارش «آلبر کامو در ایران» بهعنوان شایستگان تقدیر معرفی شدند و در بخش مستندنگاری: میثم امیری برای نگارش «داغ دلربا» و هدایتالله بهبودی برای نگارش «رضانام تا رضاخان به صورت مشترک برگزیده شدند. در این دوره از مرحوم اصغر عبداللهی برای نگارش مجموعه داستان کوتاه «هاملت در نم نم باران» که از جمله نامزدهای نهایی بخش داستان کوتاه این جایزه بود تجلیلی ویژه به عمل آمد.
پانزدهمین دوره
در بخش ویژه مدافعان سلامت و کرونا کتاب «جهاد در قرنطینه- روایت فعالیتهای کارگاه جهادی شهید ابراهیمزاده در جهاد مقابله با ویروس کرونا» نوشته فروغ زال را از انتشارات راه یار بهعنوان اثر برگزیده معرفی کرد. در بخش ویرایش لوح تقدیر و تندیس و 15 میلیون تومان وجه نقد را به ویراستاران برگزیده زیر تقدیم کرد. حسین جلالپور ویراستار کتاب «صور سکوت» نوشته محمد قائمخانی از انتشارات شهرستان ادب. نرگس توکلیلشکاجانی ویراستار کتاب «اینجا سوریه است، صدای زنان راوی جنگ» نوشته زهره یزدانی از انتشارات راه یار. در بخش ویژه شهید سلیمانی کتاب «حاجقاسمی که من میشناسم» نوشته سعید علامیان از انتشارات خط مقدم، «شاید پیش از اذان صبح» نوشته احمد یوسفزاده از انتشارات سوره مهر.
در بخش نقد ادبی «تماشای روایت (بررسی تحلیلی روش انتقال عناصر داستان از روایت به درام)»، نوشته مجید آقایی از انتشارات علمی و فرهنگی. «خودانتقادی ادبی: رسالهای در نقد هنر خویشتن در عرصه ادبیات»، به قلم مهرداد نصرتی انتشارات فرهنگ عامه. در بخش داستانکوتاه هیاتداوران متشکل از هادی خورشاهیان، یوسف قوجق و محمدعلی رکنی هیچ اثری را برگزیده ندانست و کتاب «ویروس عاشق» نوشته مجید رحمانی از انتشارات صاد را بهعنوان شایسته تقدیر معرفی کرد. در بخش مستندنگاری کتاب «سازمان سیاسی بهائیت» نوشته حمیدرضا اسماعیلی از نشر موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی بهعنوان اثر برگزیده معرفی شد. در بخش رمان و داستان بلند، اثری برگزیده نشد و دو اثر شایسته تقدیر معرفی شد. «صور» نوشته حسینعلی جعفری از انتشارات سروش و «عزرائیل» نوشته نیما اکبرخانی از کتابستان معرفت.