تاریخ : Sat 14 Jan 2023 - 00:00
کد خبر : 77104
سرویس خبری : سیاست

تحریک احساسات گروهی علیه دیگری کار دشمن است

رهبر انقلاب با جدا کردن اختلاف‌نظر درباره موضوعات گوناگون از ایجاد اختلاف بر سر انقلاب و کشور فرمودند

تحریک احساسات گروهی علیه دیگری کار دشمن است

ما امروز یا مواجه با یک پیچ تاریخی مهم هستیم یا در دل یک پیچ تاریخی مهم داریم حرکت می‌کنیم؛ این دومی شاید درست‌تر باشد.

بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّه‌‌‌‌‌الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید. شروع این‌جور مجالس با خودمان است، ختمش با خدا است. امروز خیلی جلسه‌ خوبی بود؛ جدا، حقا، بهره‌مند شدیم. انوار و فیوضات وجود مبارک فاطمه‌ زهرا، سیده‌‌‌‌‌النساء، صدیقه‌ کبری (سلام‌الله علیها)، فضا را انباشته؛ خدا را شکر! محبت و ارادت و شوق دل‌های پاک شما به اُم الائمّه‌‌‌‌‌ النجباء قطعا تاثیرات بنیانی خواهد داشت در همه‌ اموری که در پیش داریم در زندگی‌مان؛ در امور شخصی، در امور عمومی، در آینده‌ این کشور. من در جمع شما مداحان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) که حقیقتا مفتخرید به اینکه مداح این بزرگواران هستید ــ که «مادح خورشید مداح خود است» ــ مایلم اولا یادآوری کنم افتخار بزرگ شما را؛ افتخار کنید به این خصوصیت و سعی کنید همه‌ شما شرایط مداحی این انوار مقدسه را هرچه بیشتر تامین کنید، هم در خودتان، هم در مستمعین‌تان.
امروز، من فقط چند جمله در مورد مساله‌ مداحی می‌خواهم عرض بکنم. مداحی میراث ما است، میراث شیعه است. بله، معلوم نیست که کُمیت و دعبل و سید حمیری مثلا با آهنگ می‌خواندند [یا نه]، اما شعر می‌گفتند، شعر می‌خواندند، معارف اهل‌بیت را منتشر می‌کردند. شما آمده‌اید این را تبدیل کرده‌اید به یک هنر مرکب. مداحی، امروز، یک هنر ترکیبی است. «هنر است» یعنی زیبایی است؛ هنر، زیبایی است دیگر؛ هم زیبایی است، هم زیباسازی است. شما چند هنر را با هم جمع کرده‌اید که مجموع اینها می‌شود مداحی. صدای خوش؛ این اول. بعد، شعر خوب، از لحاظ شعری؛ این دو. بعد، آهنگ خوب؛ این سه. البته هرکدام از اینها یک خصوصیاتی، شرایطی، حدودی دارد که بعضی از آنها را عرض می‌کنم. بعد، مضمون خوب، محتوای خوب؛ چون شعر خوب یک مساله است، محتوای خوب یک مساله‌ دیگر است. ممکن است یک شعری خیلی خوب باشد، اما محتوای آنچنان برجسته‌ای نداشته باشد یا محتوای درستی نداشته باشد؛ یعنی در محتوا اشکال باشد. ما در شعرهای بسیار خوبمان از این‌جور شعرها داریم که شعر خوب است، اما محتوا بی‌اشکال نیست. من یک شعری را از صائب یادداشت کرده بودم که بخوانم؛ می‌گوید:
نسازد لن‌ترانی چون کلیم از طور مایوسم
نمک‌پرورده‌ عشقم زبان ناز می‌دانم
وقتی که به حضرت موسی فرمودند: «لَن تَرانی»، خب دیگر رها کرد؛ این می‌گوید من مایوس نمی‌شوم. قشنگ بود، ولی غلط بود؛ یعنی خدای متعال، ذات اقدس الهی (جلّ‌جلاله)، ناز کرده گفته «لَن تَرانی»! نه، «لَن تَرانی»، «لَن تَرانی» است دیگر؛ در کلام خدا مبالغه وجود ندارد. خب شعر به این قشنگی است، اما مضمون، مضمون نادرست. پس ما اینجا دو چیز داریم: یک شعر خوب، یک مضمون خوب و محتوای خوب که همه‌ اینها را شما باید در نظر بگیرید.
البته به نظرم الان 40 سال است که این جلسه تشکیل می‌شود؛ امروز که من نگاه می‌کنم، نسبت به سال‌های قبل، از لحاظ نوع مداحی و شعری که خوانده می‌شود، کاری که انجام می‌گیرد خیلی پیشرفته‌تر و بهتر است؛ در این شکی نیست، اما می‌خواهم عرض بکنم که به اینها باید توجه کنید. خب این شد یک هنر مرکب؛ کار شما یک هنر مرکب است، هنر هم که زیبایی است. این را ما از متون دینی‌مان داریم؛ متون دینی ما یعنی قرآن، نهج‌البلاغه، صحیفه‌ سجادیه و بسیاری از دعاها. درباره‌ قرآن فرمود: «ظاهِرُهُ اَنیق»؛ «اَنیق» به معنای زیبا نیست، به معنای زیبای شگفت‌آور است. ظاهِرُهُ اَنیق؛ قرآن این‌جوری است، از لحاظ زیبایی و هنر نظیر ندارد. تقریبا بهترین اشعار عرب، شیرین‌ترین، زیباترین و فصیح‌ترین شعر عرب مال دوره‌ جاهلی و مخضرمین است؛ اینها در زمان نزول قرآن بودند، زنده بودند، [اما] هیچ‌کدام نتوانستند یک‌ذره‌ ایراد بگیرند یا بگویند ما هم می‌توانیم مثل این را بگوییم. قرآن چندبار گفته «فَأتوا بِسورَه‌‌‌‌‌ مِن مِثلِه»؛ یک آیه‌اش را هم نتوانستند بیاورند. نهج‌البلاغه درنهایت فخامت و استحکام و زیبایی است؛ صحیفه‌ سجادیه همین‌طور؛ دعای ابوحمزه‌ ثمالی، دعای روز عرفه‌ امام‌حسین و دعاهای گوناگون، درنهایت زیبایی است؛ این هنر شما دنباله‌ آن هنر است. جامع بودن این هنر به این است که همه‌ بخش‌هایش زیبا باشد؛ فقط زیبایی ظاهری کافی نیست، محتوا هم بایستی زیبا باشد، همچنان که فرمود: «ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیق»؛ باطن قرآن عمیق و پُر از محتوا است. حالا ما از خودمان، از شماها، توقع نداریم که یک چنین جراتی به خودمان بدهیم، مثلا فرض کنید بگوییم ما هم می‌توانیم؛ نه، این شیوه‌ کار است؛ یعنی ظاهر، زیبا و باطن، پرمحتوا و محکم.
آهنگ هم همین‌جور است؛ من مخصوصا بنا داشتم، یعنی در یادم نگه داشتم که این را به شما مداح‌های عزیز بگویم. آهنگ مفهوم دارد، معنا منتقل می‌کند؛ یعنی شما اگر چنانچه یک آهنگی را اجرا کنید که لفظ هم نداشته باشد ــ‌ مثلا بعضی‌ها با حنجره‌شان آهنگ تولید می‌کنند یا بعضی با این وسایل و سازها آهنگ ایجاد می‌کنند ــ‌ زبان ندارد، اما معنا دارد، معنایی را منتقل می‌کند؛ آهنگ این‌جوری است. یک آهنگ هست که شجاعت را القا می‌کند؛ این آهنگی که ایشان می‌خواند: «ای لشکر صاحب‌زمان آماده‌‌باش، آماده‌‌باش»، اگر این کلمه را هم نخوانند، این لحن، لحن آماده‌سازی است. یک آهنگ هست که افسردگی می‌آورد، افسرده می‌کند انسان را، مایوس می‌کند انسان را؛ اینها فرق می‌کند. یک آهنگ هست که انسان را به گناه می‌کشاند؛ خیلی از آهنگ‌ها که قبلا اینها را در ترانه‌های مربوط به دستگاه‌های موسیقی تنظیم کرده بودند، از این قبیل است. این دستگاه‌های موسیقی معروف، هرکدام یک ترانه‌ای قبلش دارد که این آهنگ، ترانه‌ را القا می‌کند به آن خواننده؛ این ترانه‌ها اغلب، ترانه‌های نامناسب است. مواظب باشیم شعری که می‌خوانیم، آهنگی که می‌خوانیم،‌ مداحی‌ای که می‌کنیم ــ چه آنجایی که مصیبت می‌خوانیم، چه آنجایی که سینه می‌زنیم، چه آنجایی که مدح می‌خوانیم ــ با اینها مخلوط نشود؛ این نکته‌ مهمی است؛ من اصرار دارم به این توجه کنید.
پس بنابراین محتوا باید خوب باشد، کالبد شعر هم باید خوب باشد. قواره‌ شعر، کالبد شعر، ظاهر شعر باید خوب باشد؛ این، سطح فکر مخاطب را بالا می‌برد. اگر بهترین مضامین را شما در یک شعرِ سست بریزید و ارائه کنید، تاثیرش خیلی کاهش پیدا می‌کند. ذهن مخاطب را عادت بدهید به اینکه با ادبیات فاخر انس پیدا کند؛ این به رشد فکری جامعه کمک می‌کند. من چند سال قبل از این، در همین جلسه اشاره کردم به بعضی از غزل‌های صائب که غزل‌های عشقی نیست، غزل‌های حکمتی است، پر از حکمت است، شعر هم در نهایت استحکام و زیبایی است؛ [خوب است] اینها را آدم پیدا کند بخواند. الحمدلله حالا بعضی از شعرا شعرهای خیلی‌خوبی می‌گویند در این زمینه.
در مداحی، علاوه‌بر معرفت‌آموزی، احساس‌برانگیزی هم هست؛ این هم نکته‌ مهمی است. [مداحی] معرفت‌آموزی دارد؛ یعنی شما با شعری که می‌خوانید درس می‌دهید. خیلی از چیزها را ما پای مدیحه‌خوانی مداحان یاد می‌گیریم که خودمان آنها را قبلا به زبان عادی بارها گفته‌ایم به دیگران، حالا که مداح با صدای خوش و با آهنگ خوب همان مضمون را می‌خواند، ما یک‌چیز تازه‌ای کأنه می‌شنویم و می‌فهمیم و یاد می‌گیریم. معرفت‌آموزی دارد، البته در امتداد منبر؛ مداحی منبر نیست؛ یک طبیعت دیگر است، یک حقیقت دیگر است. هم این است، هم احساس‌برانگیزی است. این مساله‌ احساس را نباید دست‌کم گرفت. خصوصیت ما شیعیان این است که در تعالیم ما و معرفت‌آموزی ما، از اول تا آخر، احساس وجود دارد، انباشته‌ از احساس است؛ دیگران کمتر دارند. ذکر مصیبت‌مان احساس است، مدح‌خوانی‌مان احساس است، دعایمان احساس است، زیارت‌مان احساس است؛ احساسات را برانگیخته می‌کنند. البته احساس اگر بدون تعقل باشد، فایده ندارد. حسن کار معرفت‌آموزی متون شیعی این است که درکنار برانگیختن احساس، عمق معرفتی را هم به انسان اهدا می‌کند؛ این خصوصیتی است که در غیرشیعه من ندیده‌ام؛ یعنی تا آنجا که من اطلاع دارم، ندیده‌ام. البته هرکدام از این ادیان مختلف و مذاهب مختلف ــ اسلامی و غیراسلامی ــ
 یک‌چیزهایی دارند، اما آن اوج متعلق به شیعه است. من یک وقتی دعاهای رایج بین غیرشیعه را از مسلمین نگاه می‌کردم ــ که در یکی از کتاب‌های زمخشری مفصل ذکر کرده دعاها را ــ دیدم اگر ما مثلا فرض کنید ده سطر از دعای عرفه‌ امام حسین را یا دعای چهل‌وهفتم صحیفه‌ سجادیه را بغل اینها بگذاریم، 10 سطر آنها از همه‌ اینها بیشتر مطلب دارد، بیشتر روح دارد.
خب، همین حالت احساس در معرکه‌های حساس کشور به داد کشور رسید؛ یکی‌اش دفاع ‌مقدس. در دفاع مقدس، این مداح‌ها بودند، این شعرگوها بودند، این شاعرهای خوب بودند که واقعا توانستند فضا را آماده کنند برای آن حماسه‌ بزرگ. من این بیت شعر را بارها در مورد همین مساله تکرار کرده‌ام:
عشاق را به تیغ زبان گرم می‌کنیم
چون شمع، تازیانه‌ پروانه‌ایم ما
وصف حال شما است: «چون شمع، تازیانه‌ پروانه‌ایم.» در مراسم اعزام بسیجی‌ها و دیگران به جبهه، در شب‌های عملیات، در صبحگاه‌های نظامی، در تشییع پیکر شهدا، در مراسم ختم شهدا، در مسجد، در حسینیه، در میدان جنگ، همه‌جا مداحی نقش بزرگ خودش را ایفا می‌کرد، دل‌ها را آماده می‌کرد، فضا را معنوی می‌کرد. آن نورانیتی که در منطقه‌ دفاع مقدس ما حضور داشت ــ که در هیچ جای دنیا و در هیچ ‌وقت تاریخ، جز در صدر اسلام، سابقه ندارد ــ بخش عمده‌ای‌ از آن مربوط به همین مداحی‌ها بود، بخشی هم مربوط به بعضی از عوامل دیگر. در سال‌های بعد از جنگ هم تا امروز همین‌جور؛ مداحی نقش‌آفرینی کرده؛ در قضایای گوناگون، در فتنه‌ ۸۸، در نهم دی، در موارد گوناگون مداحی نقش ایفا کرده.
اینکه من تکرار می‌کنم، برای شما تکرار می‌کنم؛ برای اینکه شما به‌عنوان مداح بدانید کجا ایستاده‌اید، بدانید چه کار می‌کنید و چه کار می‌توانید بکنید؛ مقصودم این است. الحمدلله عده‌ هم زیاد است. اوایل که ما این جلسه را تشکیل می‌دادیم، با صد نفر یا 200 نفر این جلسه تشکیل می‌شد؛ امروز هزاران نفر در سراسر کشور، با تسلط بر شگردهای گوناگون جذب مخاطب، مشغول کار مداحی‌اند. خب این یک پدیده‌ای است در کشور، این چیز کوچکی نیست؛ از این باید استفاده کرد. چه کسی استفاده کند؟ مقصود استفاده‌ مسئولین دولتی و زید و عمرو و بنده‌ حقیر و دیگری نیست؛ مقصود استفاده‌ کشور، استفاده‌ نظام، استفاده‌ انقلاب است. انقلاب باید استفاده کند؛ انقلاب محتاج پیشرفت است، محتاج تحول روزبه‌روز است. شما می‌توانید در این زمینه نقش ایفا کنید؛ حرف من این است. شما باید مبارزه‌ با طاغوت را، مبارزه‌ با ظالم را، مبارزه‌ با استکبار را، مبارزه‌ با فساد را در فضای کشور منتشر کنید. اشکال کار ما در بسیاری از جاها این است که دستور می‌دهیم، نصیحت می‌کنیم، استدلال می‌کنیم، منطق می‌آوریم، اثر نمی‌کند؛ چرا؟ برای اینکه فضای عمومی فضای متناسب با آنچه ما خواسته‌ایم نیست. من بارها تکرار کرده‌ام «فرهنگ‌سازی»؛ فرهنگ‌سازی یعنی همین کاری که شما می‌توانید بکنید. یک جا لازم است فضای کشور فضای استقامت درمقابل دشمن باشد، یک جا لازم است فضای هجوم به دشمن باشد، یک جا لازم است فضای پیروی از دانش و علم باشد، یک روز لازم است فضای تعقل و تدبر باشد؛ فضاسازی باید بشود. من راجع به «خانواده» به شما گفتم، راجع به «فرزندآوری» به شما گفتم؛ نقشی که شما در این زمینه می‌توانید ایفا کنید از نقش وزارت بهداشت و سازمان بهداشت و مانند اینها خیلی بیشتر است. می‌توانید فضا به‌وجود بیاورید، می‌توانید بصیرت‌دهی کنید، می‌توانید امیددهی کنید. امروز می‌بینید که یکی از مهم‌ترین شگردهای دشمن تزریق ناامیدی است. کجا؟ در مهم‌ترین نقطه‌ وجودی کشور، یعنی جوانان که آنها را با انواع شیوه‌ها و طرق و شگردها مایوس کنند. شما می‌توانید درست ضدش عمل کنید، امیددهی کنید؛ شما می‌توانید در فکر و عمل هدایت کنید، منتها خب شرط دارد.
اگر بخواهید این توفیقات نصیب شما بشود، شرط لازم و اولش این است که دغدغه‌ هدایت مردم را داشته باشید. دغدغه‌‌ مداح این باشد که مخاطب خودش را می‌خواهد هدایت کند، [نه] پول و شهرت و جایگاه اجتماعی و مانند اینها؛ حالا نمی‌گویم به‌کلی -ماها آن‌جوری نیستیم، آدم‌های ضعیفی هستیم، به‌کلی نمی‌توانیم خودمان را برکنار کنیم- اما [آنها] تحت‌الشعاع باشد؛ دغدغه‌ اصلی، هدایت مردم باشد. شما وقتی که شعر را حفظ می‌کنید یا روی کاغذ می‌نویسید که بخوانید، وقتی دعوت مجلس را قبول می‌کنید، وقتی می‌روید روی منبر می‌نشینید، همه‌ فکرتان این باشد که می‌خواهید مخاطب را هدایت کنید؛ این شرط اول است.
شرط دوم معرفت‌اندوزی است.
ذات نایافته از هستی‌‌بخش
کِی تواند که شود هستی‌بخش
اگر خود انسان مبانی معرفتی مستحکمی در درون نداشته باشد، بعید است که بتواند در دیگران معرفت ایجاد کند. خودمان را [تقویت کنیم]. شماها جوانید، شماها باحوصله‌اید، شماها وقت دارید؛ مطالعه کنید، کتاب بخوانید؛ هم کتاب شعر، هم کتاب نثر؛ کتاب‌های شهید مطهری را بخوانید، کتاب‌های اخلاق را بخوانید، کتاب‌های حدیث را بخوانید، تفسیر بخوانید. ما تفسیرهای خوبی داریم؛ اگر به عربی هم مسلط نیستید، تفسیرهای فارسی خیلی خوبی امروز در دسترس همه هست.
یک شرط دیگر این است که به‌روز باشید. شرایط جهانی روزبه‌روز دارد تغییر پیدا می‌کند. به‌روز باشید، [تحلیل] حوادث را در حیطه‌ ذهن خودتان و در حیطه‌ فکر خودتان حاضر و موجود داشته باشید. عزیزان من! ما امروز یا مواجه با یک پیچ تاریخی مهم هستیم یا در دل یک پیچ تاریخی مهم داریم حرکت می‌کنیم؛ این دومی شاید درست‌تر باشد. دنیا دارد تغییر می‌کند، [آن هم] تغییرات اساسی؛ تغییرات اساسی و بزرگ را نمی‌شود در ظرف یک هفته و یک ماه و یک سال فهمید؛ اینها به‌تدریج ا‌نجام می‌گیرد. باید مسلط باشید ببینید در دنیا چه دارد اتفاق می‌افتد، در کشور چه اتفاقی دارد می‌افتد‌.
الان [مثلا] همین قضایای اخیر؛ من یک جمله درباره‌ این قضایای اخیر بگویم. در این قضایای اخیر، نقشه‌ دشمن نقشه‌ جامعی بود، [اما] محاسبه‌ دشمن محاسبه‌ غلطی بود؛ این مهم است. نقشه‌ دشمن نقص نداشت، منتها محاسبه‌ دشمن برای پیاده کردن این نقشه محاسبه‌ غلطی بود. اینکه می‌گوییم «نقشه‌ دشمن نقشه‌ جامعی بود»، یعنی همه‌ عوامل مسلطی را که یک قدرت می‌تواند برای اخلال و تخریب در یک کشوری به کار ببرد به کار انداخت، همه‌ این عوامل را ردیف کرد. عامل اقتصادی وجود داشت که البته وضعیت اقتصادی کشور هم خوب نبود، خوب نیست و مشکل معیشت مردم زمینه‌ای بود که آنها بتوانند از این عامل استفاده کنند. عامل امنیتی، نفوذ، تیم‌های جاسوسی از همه طرف. غوغای ایران‌هراسی در دنیا؛ از چند ماه قبل، تبلیغات ایران‌هراسی به شکل‌های مختلف به‌وسیله‌ دستگاه‌های تبلیغاتی دشمن، آمریکا و صهیونیسم و کلا استکبار جهانی شروع شد؛ این هم یک عامل تخریب است. همراه کردن بعضی عناصر داخلی با خودشان؛ این هم از مدتی پیش شروع شد که این هم یک عامل مهمی است. یک کسی را در کشور با انگیزه‌های مختلف، انگیزه‌ قومی، انگیزه‌ مذهبی، انگیزه‌ سیاسی، انگیزه‌های شخصی [که مثلا] چرا به سلام من درست جواب ندادید، چرا من را فلان‌جا نگذاشتید [فریب بدهند]، از اینها استفاده کنند، اینها را آماده کنند برای همراهی. عامل تبلیغات فراگیر؛ تلویزیون‌ها، ماهواره‌ها، فضای مجازی، اینترنت. اینها عواملی است که دشمن همه‌ اینها را ردیف کرد. بنده به‌عنوان یک آدمی که این مسائل را نگاه می‌کنم و زیرنظر دارم و می‌فهمم، در دلم به مهندسی خوب دشمن‌آفرین گفتم! خوب مهندسی کرده بود؛ همه‌چیز را در جای خود، به اندازه‌ خود، آماده کرده بود. چرا موفق نشد؟ چون یک پایه‌ دیگر، یعنی محاسبه‌اش، غلط بود. بله، این کارها همه کارهای مهمی است،‌ کارهای موثری است، در یک کشورهایی هم اثر می‌گذارد، [اما] اینجا نتوانست؛ چون محاسبه‌ای که روی ایران اسلامی کرده بود محاسبه‌ درستی نبود. من دو سه مورد از غلط بودن محاسبه‌ دشمن را می‌گویم، قبلا هم در صحبت‌ها اجمالا به بعضی از آنها اشاره کرده‌ام.
خیال می‌کرد ملت ایران به ‌خاطر مشکلات اقتصادی -که وجود دارد- با نقشه‌ براندازی و تجزیه‌طلبی دشمن همراهی خواهد کرد؛ این یک محاسبه است که غلط بود. خیال می‌کرد با فحش و بددهنی و اهانت‌های گوناگون می‌تواند مسئولان کشور را از میدان خارج کند، منفعل کند. وقتی یک خرده بدگویی شد، هتاکی شد، بعضی‌ها منفعل می‌شوند دیگر. محاسبه‌ غلطی بود. خیال کردند با وسوسه‌ها و هیاهوها می‌توانند مسئولان سطح بالای کشور را دچار اختلاف‌نظر کنند؛ یکی بگوید این کار را بکنیم، یکی بگوید نکنیم، بین‌شان اختلاف بیفتد؛ این مشکلی که الان در خود آمریکا هست، در رژیم‌صهیونیستی هست، در بعضی از کشورهای دیگر هست که این اختلافات نمی‌گذارد کارهای بزرگ را انجام بدهند؛ خیال می‌کردند می‌توانند این اختلاف را ایجاد کنند. محاسبه کرده بودند‌، [اما] محاسبه‌ غلطی بود. خیال می‌کرد‌ند می‌توانند با دلارهای نفتی فلان کشور مزدور آمریکا اراده‌ جمهوری اسلامی را تحت‌تاثیر قرار بدهند. اشتباه کردند؛ اراده‌ قوی جمهوری اسلامی از همه‌ این عوامل قدرت آنها قوی‌تر بود، عزم‌شان راسخ‌تر بود؛ محاسبه‌ آنها محاسبه‌ غلطی بود. خیال می‌کردند با اینکه چند عنصر خودفروخته را تشویق کنند که بروند پناهنده بشوند به این کشور یا به آن کشور و علیه کشور خودشان لجن‌پراکنی کنند، این موجب می‌شود جوان‌های ما ناامید بشوند؛ اشتباه کردند؛ رفتند پناهنده شدند،‌ لجن‌پراکنی هم کردند، کسی به آنها اعتنایی نکرد. این محاسبات دشمن بود، محاسبات غلطی بود. چهل‌سال است که دشمن، با انواع طرق، علیه نظام جمهوری اسلامی تلاش می‌کند و چون محاسبا‌تش غلط بوده و غلط است، تا حالا شکست خورده، در این قضیه هم شکست خورد، در آینده هم هر وقت اقدام کند شکست خواهد خورد.
خب، این درباره دشمن؛ اما ما هم خودمان حواس‌مان باشد! ما هم مغرور نشویم، ما هم غفلت نکنیم، غافل نشویم بگوییم خب قضایا تمام شد، از میدان عقب نرویم، در میدان باشیم. ما هم بدانیم آن چیزی که ملت را نگه می‌دارد امید است و وحدت؛ اتحاد میان آحاد مردم. بله،‌ سلایق مختلفی وجود دارد، اختلافات‌نظر در مسائل گوناگون وجود دارد، اما درباره‌ اسلام، درباره‌ نظام، درباره‌ انقلاب، وحدت نظر بین مردم هست؛ نگذاریم این وحدت نظر از بین برود. به اختلافات کمک نکنیم؛ اختلافات قومی، اختلافات مذهبی، تحریک احساسات یک گروهی علیه یک گروه دیگر. هرکس در زمینه‌ خدشه‌ به اتحاد ملت حرکتی انجام بدهد برای دشمن کار کرده، در نقشه‌ دشمن کار کرده، در زمین دشمن بازی کرده؛ این را همه توجه داشته باشند! منبری باشد، مداح باشد، روحانی باشد، دانشگاهی باشد، نویسنده باشد، شاعر باشد؛ هرکسی باشد. دشمن را دست‌کم نگیریم؛ دشمن هست. آن روزی که شما آن قدر قوی بشوید که دشمن مایوس بشود، آن روز می‌توانید یک آسودگی و آسایش خاطری پیدا کنید. باید سعی کنیم قوی بشویم؛ این تاکید و تکرار و اصرار این حقیر برای اینکه کشور باید قوی بشود به‌‌خاطر این است. باید دشمن را مایوس کرد. بحمدالله ملت با معنویت، با کمک الهی، با هدایت الهی، در خدمت انقلابند، پشت‌سر انقلابند، پشت‌سر نظامند، کمک می‌کنند. عوامل خوبی داریم، نهادهای موثر و بسیار مفیدی داریم، روزبه‌روز رشحات انقلاب در خارج از مرزهای کشور بیشتر بروز می‌کند.
یک نکته‌ای که می‌خواستم بگویم و حالا یادم آمد، مساله‌ آمیختن مداحی با سرود است که اخیرا این کار باب شده و کار خیلی خوبی است. سرودهای خوبی گفته می‌شود. همین سرود «[سلام] فرمانده» سرود خوبی بود. دیدید جاهای دیگر این سرود را ترجمه کردند، بازخوانی کردند؛ در بعضی از کشورها -که البته خبرهایش منعکس نشد، اما ما اطلاع پیدا کردیم- همان [چیزی را] که بچه‌ها اینجا خوانده بودند، با همان زبان فارسی در کشورشان تکرار می‌کردند، در‌حالی‌‌که زبان فارسی را هم بلد نبودند اما همان را تکرار می‌کردند. اینها عواملی است که می‌تواند به اقتدار این کشور کمک کند‌.
البته شما وقتی وارد این میدان شدید -که همه هم بحمدالله وارد این میدان هستید- یک عده‌ای به شما ارادت پیدا می‌کنند، اما یک عده‌ای هم با شما دشمن می‌شوند. استکبار با شما دشمن می‌شود، عوامل استکبار با شما دشمن می‌شوند، علیه شما کارشکنی می‌کنند، علیه شما اقدام می‌کنند؛ خب بکنند؛ این دشمنی یک چیزی است که وجود دارد. آن چیزی که جوهر شما را نشان می‌دهد و می‌تواند تکلیف نهایی را فراهم کند ایستادگی شما است، استقامت شما است، توکل شما است. 
گفت گرم است به هم پشت رقیبان پِی قتلم
ای عشق دل‌افروز دل من به تو گرم است
خب، ظهر شد دیگر؛ ان‌شاء‌الله که خداوند همه‌ شماها را موفق بدارد. حتما دعایتان می‌کنم؛ شما هم ما را دعا کنید.
پروردگارا! به محمد و آل‌ محمد، برکات خودت را به برکت نام مبارک زهرای مرضیه بر این جمع و بر این ملت نازل بفرما.
والسّلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته