تاریخ : Tue 10 Jan 2023 - 00:00
کد خبر : 77016
سرویس خبری : اندیشه

ویتگنشتاین در دهه 1930 میلادی

ویتگنشتاین در دهه 1930 میلادی

به عقیده بسیاری از فیلسوفان، ویتگنشتاین در دهه 30 میلادی حال‌و‌هوایی دیگر داشت، روحیه‌ای که پیش‌تر و در رساله نمی‌توان نشانی از یافت.

محمد سعید عبداللهی، دانشجوی دکتری فلسفه اخلاق :به عقیده بسیاری از فیلسوفان، ویتگنشتاین در دهه 30 میلادی حال‌و‌هوایی دیگر داشت، روحیه‌ای که پیش‌تر و در رساله نمی‌توان نشانی از یافت. شاید بتوان سرآغاز این تغییر و چرخش فکری را هفدهم نوامبر سال 1929 و سخنرانی معروف او در کمبریج با عنوان «خطابه‌ای در باب اخلاق » دانست. از این سخنرانی به بعد بود که ویتگنشتاین به آن دسته از هواداران رساله که برداشت‌های سفت و سخت پوزیتیویستی از کتاب داشتند هشدار داد که دچار سوءتفاهمی بزرگ شده‌اند و ماجرا آن‌گونه نیست که فکر می‌کنند. این سخنرانی در حالی انجام شد که ویتگنشتاین سال‌ها از کمبریج دور مانده بود و به‌تازگی با کوله‌باری از تجربه‌های گوناگون به دانشگاه بازگشته بود. این بازگشت سرآغاز شروعی دوباره و دهه‌ای پر‌بار برای ویتگنشتاین بود. دهه‌ای که دانشجویان آن را با درس‌گفتارهای ویتگنشتاین به یاد می‌آوردند. کتاب آبی و قهوه‌ای حاصل تلاش او در همین سال‌ها است که به گفته آنتونی کنی در تفکر ویتگنشتاین جایگاهی مرکزی دارند و به شکل موثقی فلسفه‌ ویتگنشتاین متقدم را به فلسفه دوره متاخر او پیوند می‌دهند. 
سال 2018 انتشارات دانشگاه کمبریج کتابی با عنوان «‌ویتگنشتاین در دهه 1930 میلادی؛ در میانه رساله و تحقیقات فلسفی‌«(1) روانه بازار کرد. کتابی که به همت و ویراستاری دیوید استرن(2) ویتگنشتاین‌پژوه برجسته در چهار بخش و 15 مقاله به زیور طبع آراسته شد. چهار بخش اصلی کتاب عبارتند از: «تغییرات و پیوستگی‌ها در فلسفه ویتگنشتاین» که در بردارنده شش مقاله است، «‌فلسفه ذهن» که در بردارنده سه مقاله است، «دین، اخلاق و زیبایی‌شناسی» که در این فصل چهار مقاله وجود دارد و «فلسفه ریاضیات» که دو مقاله دارد. 
نویسندگان این مجموعه مقالات نیز چهره‌های نام آشنایی‌اند. برای نمونه، هانس اسلوگا فیلسوف نامدار و از محققان توانمند فلسفه ویتگنشتاین، در این مجموعه مقاله‌ای با عنوان «از یادداشت‌های سخنرانی مور تا کتاب آبی ویتگنشتاین» دارد. به باور او، ویتگنشتاین در سراسر زندگی‌اش چند «فلسفه» متفاوت را پذیرفت؟ یک، دو، سه یا حتی بیشتر؟ این پرسشی است که جوابی قطعی ندارد. با نگاهی فراتر از این تقسیم‌بندی‌ها، اسلوگا ویتگنشتاین را به‌عنوان متفکری پویا تصور می‌کند، کسی که پیوسته و همواره افکار قبلی خود و همچنین روش‌های خود را برای فلسفه‌ورزی مرور و بازنگری می‌کند. جیمز کلاگ نیز یکی‌دیگر از ویتگنشتاین‌پژوهانی است که سال‌های بسیاری از زندگی علمی خود را به بررسی اندیشه‌های ویتگنشتاین اختصاص داده و در مقاله‌ای با عنوان «ویتگنشتاین و شاگردانش: 1933-1929» به تبیین نحوه تدریس و ارتباط فیلسوف وینی با شاگردانش پرداخته است. کلاگ از دلیل بازگشت دوباره ویتگنشتاین به کمبریج از گذر سال‌ها دوری از دانشگاه و انجام فعالیت‌های مختلف می‌گوید و به جلسات منظمش با دوستان و ایراد سخنرانی برای انجمن‌های مختلف اشاره می‌کند. وی همچنین به «سخنرانی در باب اخلاق» پرداخته و سعی در تحلیل آن دارد. 
 دانکان ریچتر، استاد دانشگاه ویرجینیا که حوزه تخصصش فلسفه ویتگنشتاین و آنسکوم است نیز در مقاله‌ای جالب به اندیشه‌های اخلاقی ویتگنشتاین از رهگذر درس‌گفتارهای وی در ماه می ‌سال ۱۹۳۳ پرداخته است. درس‌گفتارهایی که ریچتر بدان‌ها استناد می‌کند، نوشته‌هایی هستند که جی. ای. مور، استاد و دوست ویتگنشتاین آنها را تقریر کرده است. ریچتر بر این باور است که اگرچه نکاتی که ویتگنشتاین در این درس‌گفتار‌ها بیان می‌کند، با آنچه در سخنرانی‌اش در ۱۹۲۹ می‌گوید و همچنین با مطالب اخلاقی‌ای که در رساله وجود دارد، در یک راستا است، اما می‌توان تحولات مهمی در این درس‌گفتار‌ها مشاهده کرد. نویسنده مقاله با ترسیم انواع مطالبی که مور و دیگر فیلسوفان معاصر درباره اخلاق می‌گفتند، سعی دارد پاسخ‌های ویتگنشتاین به این مسائل را در آثار او استخراج کرده و به روشنی بیاورد. ریچتر در بخش‌های دیگر مقاله خود به شکلی جداگانه به «سخنرانی در باب اخلاق» و «درس‌گفتارهای ویتگنشتاین در ماه می ‌1933» و نکات اخلاقی‌ای که در « تحقیقات فلسفی» وجود دارد می‌پردازد. دیوید استرن استاد دانشگاه آیوا و ویراستار کتاب، مقاله‌ای با عنوان «ویتگنشتاین و مور در باب گرامر» دارد. استرن به ارتباط خوب مور و ویتگنشتاین با یکدیگر اشاره دارد و همچنین به مقاله‌ای که مور در باب گرامر برای ویتگنشتاین خواند و در پی آن ویتگنشتاین پاره‌ای از واضح‌ترین و شناخته‌شده‌ترین اظهارات خود درباره مفهوم «دستور زبان» را می‌نویسد، اشاره می‌کند. هانا آپلکویست استاد دانشگاه هلسینکی نیز مقاله‌ای با عنوان «ویتگنشتاین در باب هنجاریت زیبایی‌شناختی و دستور زبان» در این مجموعه دارد. وی در بخشی از مقاله خود به بررسی فلسفه و زیبایی‌شناسی در رساله می‌پردازد. نویسندگان دیگری نیز در این مجموعه خواندنی، مقاله نوشته‌اند که در این میان می‌توان به نام‌هایی مانند، متیو ماریون، وارن گلدفارب، آلویس پیچلر و ولفگانگ کایزلر اشاره کرد. 
کتاب «ویتگنشتاین در دهه 1930» دربردارنده مقالاتی است که مخاطب را با برهه مهمی از زندگی علمی ویتگنشتاین آشنا می‌سازد و زمینه‌ای فراهم می‌آورد که علاقه‌مند به فلسفه این فیلسوف شوریده‌سر بتواند دریافت بهتری از مفاهیم کلیدی اندیشه او داشته باشد. در لا‌به‌لای این مقاله‌ها با مهم‌ترین دیدگاه‌های ویتگنشتاین در باب مساله ذهن، اخلاق، زبان، ریاضیات، زیبایی‌شناسی، دین، پیروی از قاعده، معنا، کاربرد، دستور زبان، دیدن، درک کردن و مفاهیمی از این دست آشنا می‌شویم. 

پی‌نوشت‌ها 
1. Wittgenstein in the 1930s, Between the Tractatus and the Investigations, Edited by david g. stern, Cambridge University Press 2018
2.  David g. stern