تاریخ : Wed 28 Dec 2022 - 00:15
کد خبر : 76674
سرویس خبری : نقد روز

دولت باید برای برداشتن گام‌های اصلاحی تغییرات مدیریتی را در دستورکار قرار دهد

ناصر ایمانی، تحلیلگر مسائل سیاسی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

دولت باید برای برداشتن گام‌های اصلاحی تغییرات مدیریتی را در دستورکار قرار دهد

با فرو نشستن التهابات خیابانی این توقع بیش از هر زمان دیگری به وجود آمده است که دولت اقدامات اصلاحی که وعده آن را داده است هرچه سریع‌تر در دستور کار قرار دهد.

با فرو نشستن التهابات خیابانی این توقع بیش از هر زمان دیگری به وجود آمده است که دولت اقدامات اصلاحی که وعده آن را داده است هرچه سریع‌تر در دستور کار قرار دهد. در این میان اظهارات گاه و بی‌گاهی که برخی مسئولان در شرایط موجود مطرح کرده و وضعیتی آرمانی را از وضع موجود تفسیر می‌کنند این ابهام را به وجود آورده است که آیا اساسا درک صحیحی از زمینه حوادث رخ داده و راه‌های مواجهه با آن وجود دارد یا خیر. ناصر ایمانی، تحلیلگر مسائل سیاسی معتقد است برخی از مسئولان کشور به این درک نرسیده‌اند که شرایط کشور چه بوده و راه‌های برون‌رفت از آن چیست. ایمانی همچنین درمورد ریشه نواقص اقتصادی و اجتماعی که گاها منجر به ایجاد بحران نیز شده است بیان می‌کند: «در این زمینه دولت هم یک مقداری در ایده‌پردازی دچار ضعف است و هم در به‌کارگیری مدیرانی که توانایی و قابلیت کافی برای اداره کشور در این شرایط اقتصادی سخت دارند. در هر دو حوزه به نظرم دولت دارد از کمبود رنج می‌برد.» مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید. 

روز دوشنبه رئیس‌جمهور  با تاکید بر ضرورت بیان شفاف دلایل گران شدن یک کالا به مردم گفت: «اینکه به شکل ناگهانی یک کالایی توسط واحدهای صنفی گران می‌شود حتما برای مردم گره ذهنی ایجاد خواهد کرد و ضروری است اگر اتحادیه‌های صنفی دلایل قانع‌کننده‌ای دارند، صریح و شفاف برای مردم بیان شود و اگر دلیل قانع‌کننده ندارد، با آن مقابله شود.» آیا اینکه صرفا از دلایل گرانی با مردم صحبت شود قدرت اثر‌گذاری برای کاستن از میزان ناراحتی و انتقادات معیشتی مردم دارد؟
در طول این مدتی که حوادثی در کشور رخ داد من بارها در مصاحبه‌های مختلف ابراز نگرانی می‌کردم که پس از آرام شدن حوادث مسئولان ذی‌ربط اعم از دولتی یا غیردولتی خیلی درک نکنند که چه اتفاقاتی در جامعه می‌افتد و به دنبال بهبود مسائل اصلی جامعه نروند. الان هم که یک مقداری فضا آرام شده و این آرامی می‌تواند موقت باشد باز هم این نگرانی وجود دارد. 
برخی اظهارنظرها یا عدم اظهارنظرهایی که در این روزها می‌شود این نگرانی را ایجاد می‌کند که واقعا درک نکرده‌اند. مساله اصلی الان صحبت نکردن اصناف و اتحادیه‌ها نیست. مساله اصلی اقتصاد کلان کشور است و دولت باید گام‌های جدی‌ای را به‌ویژه برای اصلاحات اقتصادی و اصلاحات فرهنگی و اجتماعی بردارد. 

به نظر شما اقدامات اولویت‌دار برای برداشتن گام‌های اصلاحی شامل چه مواردی است؟
 این گام‌های بزرگ در دو حوزه باید برداشته شود؛ یکی تغییر برخی از مسئولان دولتی که وظایف اقتصادی دارند. از معاونان رئیس‌جمهور و وزرا گرفته تا برخی از مدیران سازمان‌های دولتی که در عرصه‌های اقتصادی تعیین‌کننده و موثر هستند باید دستخوش تغییراتی قرار گیرند. یک سال‌ونیم از عمر دولت گذشته و برخی از این افراد کارنامه قابل‌قبولی از خود به جای نگذاشته‌اند و باید در این زمینه تغییراتی جدی در سطوح بالای دولت انجام شود. در عرصه فرهنگی نیز همین‌طور است. آقای رئیس‌جمهور در این زمینه خیلی تمایل به تغییرات ندارند و به نظر می‌رسد با احتیاط زیاد از حد رفتار می‌کنند که به نظر من این رویه مناسب شرایط فعلی نیست. حتی اگر این شرایط هم به وجود نمی‌آمد باز هم مناسب نبود. 
عرصه دومی که دولت باید به‌طور جدی به آن ورود کند مساله برنامه‌هاست. واقعا برنامه‌های اقتصادی دولت برای کنترل تورم و از بین بردن رکود چگونه است. ما الان در شرایط شدید رکود تورمی به سر می‌بریم. هم تورم داریم و هم رکود و اینها جز با تغییر سیاست‌ها و تغییر مسئولان ذی‌ربط موضوع امکان‌ناپذیر است. موضوع را نباید خرد کنیم که اصناف بیایند صحبت کنند والا الان هر یک از اصناف می‌توانند یک اطلاعیه بدهند و دلایلی برای گرانی ذکر کنند که اینها عمدتا به مسائل اصلی حاکمیتی ازجمله کاهش ارزش پول ملی برمی‌گردد. این که دیگر دست اصناف نیست. در یک سال‌ونیم اخیر یعنی از زمان آغاز به کار دولت جدید ارزش پول ملی حدود 50درصد کاهش یافته و این امر در اختیار اصناف نیست، این به هر شکلی مرتبط با دولت و سیاست‌های کلی آن است. اینها را آقای رئیس‌جمهور باید حل کند. موضوع را نباید صرفا به اطلاع‌رسانی اصناف تقلیل داد. چرا دولت اطلاع نمی‌دهد؟ دولت الان راجع‌به کاهش ارزش پول ملی کشور اطلاعیه بدهد و بگوید چرا این اتفاق افتاده است؟ وقتی خود دولت سکوت کرده است چگونه می‌توان توقع داشت مثلا صنف مرغ‌فروشان بیاید و درمورد علت گرانی‌ها اطلاعیه بدهد. 

 اینکه در حوزه‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی با بحران مواجه شده‌ایم بیشتر ناشی از نداشتن ایده اصلاحی و گفتمانی بوده یا ناشی از عدم توانایی دولت در اجرای آن است؟
من فکر می‌کنم در این زمینه دولت هم یک مقداری در ایده‌پردازی دچار ضعف است و هم در به‌کارگیری مدیرانی که توانایی و قابلیت کافی برای اداره کشور در این شرایط اقتصادی سخت دارند. در هر دو حوزه به نظرم دولت دارد از کمبود رنج می‌برد. 

آیا اساسا عزمی برای اصلاح در صحبت‌های مسئولان کشور دیده می‌شود؟ اینکه آقای احمد وحیدی، وزیر کشور همه اتفاقات را صرفا به طراحی دشمن مرتبط دانسته و فضای گفت‌وگو را نیز مناسب توصیف می‌کند آیا این تلقی را به وجود نمی‌آورد که برخی از مسئولان اساسا وضع موجود را وضع مطلوب ارزیابی می‌کنند؟
من در قسمت اول صحبت خودم هم اشاره کردم که مجموعه مسئولان که بخشی از آن مسئولان دولتی محسوب می‌شوند هنوز به این درک نرسیده‌اند که شرایط کشور چه بوده و راه‌های برون‌رفت از آن چیست. بهترین کاری هم که معمولا دولت‌ها در این زمینه‌ها انجام می‌دهند فرافکنی است که می‌گویند ما و عملکردمان هیچ ایرادی نداریم و موضوع را صرفا به دشمن و اقدامات آن حواله می‌دهند که آن همیشه هست و کسی هم منکر آن نیست ولی اینکه اتفاقات را صرفا مربوط به اقدامات دشمن ببینیم به نظرم یک مقداری فرافکنی است و باید مسئولان به عملکرد خودشان نگاه کنند. البته من نمی‌خواهم بگویم که این موضوعات همه‌اش مربوط به این دولت است. انباشته شدن نتیجه اقدامات همه دولت‌های پیشین به اضافه عدم مدیریت مطلوب در این دولت باعث به وجود آمدن شرایطی شده است که الان ما شاهدیم. 

بخشی از این اظهارات را شاید نشود ناشی از عدم درک توصیف کرد.  گاهی بین اظهارات و اقدامات برخی مسئولان دوگانگی و عدم صداقت دیده می‌شود نظر شما در این باره چیست؟ 
بارها این را در مورد لزوم صداقت دولت گفته‌ایم که مردم صداقت را بیشتر می‌پسندند. اگرچه از آن ناراحت شوند. چندماه پیش زمانی که این حوادث شروع شد اینترنت ضعیف شد و دولت برخی از شبکه‌های اجتماعی را نیز به‌خاطر شرایط امنیتی فیلتر کرد و دلیل آن را نیز صادقانه گفت و بعدش هم این را ادامه داد تا این شرایط از بین برود. این برای مردم بسیار بیشتر قابل‌قبول است تا اینکه بگوییم اصلا اینترنت ضعیف نیست. این رفتار به نظر من بیشتر مردم را عصبی می‌کند. دولت باید متوجه شود که مردم از اقدامات این دولت و دولت‌های قبلی عصبی هستند و توقع دارند که دولت‌مردان به آنها دهن‌کجی نکنند. باید صادقانه مسائل را به آنها گفت. اگر شرایط کشور مرتفع شده چرا اینترنت را به حالت گذشته بازنمی‌گردانند و می‌گویند اینترنت اصلا مشکلی ندارد درحالی‌که همه کارشناسان و مردم عادی نسبت به سرعت اینترنت گلایه‌مند‌ند. چرا الان که شرایط کشور عادی شده است فیلترینگ برداشته نمی‌شود؟ یک زمانی لازم بود و مردم هم آن را درک می‌کنند، الان که شرایط عادی شده فیلترینگ را باید بردارند یا اگر هم صلاح می‌دانند که فیلتر باشد بازهم باید صادقانه به مردم بگویند که الان تحرکاتی وجود داشته و باید همچنان این وضعیت تداوم داشته باشد نه اینکه بگویند اصلا هیچ خبری نیست و وضعیت اینترنت مطلوب است. این برخورد به نظرم نوعی دهن‌کجی به افکار عمومی است.