میلاد جلیل زاده، خبرنگار:«امیدواریم این فضای کرخت در حوزه فرهنگ و هنر از بین برود.» این جملهای بود از محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد دولت سیزدهم که بعد از شهریور داغ ۱۴۰۱ و پاییز پرآشوبی که در پی آن آمد، هنگام بازدید از جشنواره سینما حقیقت در گفتوگو با خبرنگاران مطرح شد. وی گفت از نظر ما مانعی برای برگزاری کنسرتها وجود ندارد و درخواست کرد که هنرمندان موسیقی دوباره فعالیتهایشان را شروع کنند و کنسرتها را به راه بیندازند. از آنجا که در رویدادهای چند ماه گذشته، نقش چهرههای مشهور و بهخصوص هنرمندان بسیار قابل توجه بود، اینکه فرهنگ چه میگوید و چه میکند هم در این مقطع زمانی اهمیت زیادی پیدا میکرد. اما چیز چندانی از او شنیده نشد جز اینکه «استقبال از جشنواره حقیقت خوب بوده و استقبال از فیلم فجر هم خوب خواهد بود... هفته پیش ارکستر ملی در تالار وحدت اجرا داشت و خیلی از سینماها و تئاترها فعالاند... تلاش میکنیم مشکل هنرمندانمان کم بشود، هرچند از روز اول هشدار دادم که نباید بگذارند جامعه دوقطبی شود... از نظر ما محدودیتی برای انجام فعالیتهای هنری نیست... از عموم هنرمندان خواهش میکنم فعالیتشان را آغاز کنند... .» چه چشماندازی برای اوضاع آینده فرهنگ و هنر در ایران با توجه به این صحبتها میشود تصور کرد؟ وزیر فرهنگ از چیزهایی که سر جایش باقی مانده، مثل جشنواره حقیقت، اجرای ارکستر ملی، اجرای بعضی از تئاترها و اکران فیلمها و در آینده برگزاری جشنواره فجر میگوید. طبیعتا در این مقطع حساس، چیزهایی که طبق روال سابق باقی ماندهاند، موضوع چالش درباره عملکرد وزیر فرهنگ نیستند. آنچه مساله میسازد و نقش یک مدیر دولتی را موضوع بحث قرار میدهد، چیزهایی است که به هم ریخته. فرض کنیم شهروندان یک شهر بزرگ، بابت آلودگی بیش از حد هوا ناراحت باشند و مسئول مربوطه بگوید خوشبختانه هنوز آفتاب طلوع میکند و در آینده نزدیک هم فکر نمیکنم زلزله بیاید. وزیر فرهنگ میگوید از روز اول به هنرمندان هشدار دادم که نگذارند جامعه دوقطبی شود و از عموم هنرمندان بهخصوص اهالی موسیقی میخواهد که فعالیتشان را شروع کنند. سوال اینجاست که آنها چرا باید حرف آقای وزیر را گوش بدهند؟ اینکه از اوضاع خواهش کنیم تا درست بشود، باعث درست شدن آن نخواهد شد. یک وزیر برای اینکه بتواند هنرمندان را در همان مسیری قرار دهد که صحیح میداند، باید ابزار خاصی در دست داشته باشد. ابزار او فقط تهدید یا به قول خودش هشدار نیست. نمیتوان در حالی از ابزار ممنوعیت بهعنوان یک تهدید استفاده کرد که مساله فعلی، کار نکردن بخشی از هنرمندان است. وزیر فرهنگ چه چیزی برای معامله با هنرمندان و مهار بخشهای حاشیهساز این حیطه دارد؟
جایی پاسخ این سوال را میگیریم که محمدمهدی اسماعیلی میگوید امیدواریم این فضای کرخت در حوزه فرهنگ و هنر از بین برود. مثل همان مسئول شهری در حوزه آلودگی هوا که امیدوار است باد بوزد تا اوضاع خودش درست شود. با صحنه پیچیدهای طرف هستیم عدهای از هنرمندان دیگر دوران اوج و رونق کاریشان تمام شده و تاب مهجوری و دیده نشدن را ندارند. در این شرایط تریبونهای دیگری پیدا شدهاند که به آنها امکانهای جدیدی برای دیده شدن میدهند. امکان لیدری اعتراض و چیزهایی از این دست. از طرف دیگر یک جو رادیکال سختگیر به راه افتاده که در پوشش اعتراض، زندگی عادی را در کشور حرام میداند و تکتک افراد را در صورت عبور از این دستورالعمل تحت فشار روانی قدرتمندی قرار میدهد. در این شرایط خیلی از شهروندان عادی هم ممکن است به کافه و میهمانی و سینما بروند اما جرأت ندارند تصویری از آن در فضای مجازی منتشر کنند. انگار نهتنها شادی، بلکه زندگی عادی حرام است. حتی کسبوکار عادی هم حرام است. این وضع، توده انبوهی از مردمی که خودشان هم احتمالا اعتراضاتی داشتند را پس از مدتی کلافه کرده است اما کسی جرات ندارد بازگشت به روال زندگی عادی را اعلام کند و در پی آن انگ خیانت و سفیدشویی اوضاع و مزدوری و امثال آن را بخورد. این موضوع با دعا و خواهش درست نمیشود. وزیر فرهنگ نه از «آنالیز ذینفعان» در حوزه فرهنگ و هنر چیزی میداند، نه ابزاری که برای کنترل گروههای مختلف فعال در این فضا وجود دارد را میشناسد و نه از جامعهشناسی فرهنگی بهره برده تا بداند که یک جو خشن رادیکال که جامعه را در گارد «حفظ آبرو» قرار داده و نمیگذارد زندگی عادی داشته باشند، چطور قابل مهار است.
این در مرحله اول به عدم شناخت او از حوزهای که تحت مدیریتش قرار گرفته بر میگردد و در مرحله بعد به اینکه برای شناختن این حوزه پس از به دست گرفتن سکان مدیریتش تلاش خاصی نکرد. این یک مساله دائمی است که سیاستمداران، ایدهآلهایی در ذهن دارند و نوع خاصی از تفکر بر ذهنشان حاکم است اما وقتی کار را به دست میگیرند، واقعیتهای اجرایی آنها را به سمت و سوی دیگری میبرد. در مورد وزیر ارشاد هم که قبل از این آشنایی کمی با حوزه فرهنگ و هنر داشت، همین مساله وجود دارد؛ با این تفاوت که مورد محمدمهدی اسماعیلی بسیار حاد است و این شکاف و دوگانگی خیلی خودش را نشان میدهد. دیدگاه او درباره فرهنگ و هنر چندان باز نیست اما وقتی وزیر شد و واقعیت اجرایی او را احاطه کرد، مجبور شد از ذهنیت خودش کوتاه بیاید. حالا با یک کاراکتر دوقطبی طرف هستیم که گاهی به محمدمهدی اسماعیلی قبل از وزارت ارشاد بر میگردد و حرفهای تندی میزند و گاهی به آدم بعد از این مسئولیت تبدیل میشود که مجبور شده واقعگرا باشد. این ما را با شخصیتی طرف کرده که حتی در یک نشست نسبتا کوتاه پرسش و پاسخ، هم از هشدار دادن به هنرمندان میگوید و خواهش میکند که کنسرتها را برگزار کنند و هم میگوید همین هفته ارکستر ملی برگزار و فیلم اکران میشود و تئاتر روی صحنه میرود و جشنوارهها پرشور برگزار میشوند و هم از فضای کرخت این روزها میگوید و امیدوار است که خودبهخود رفع شود.
آنالیز ذینفعان یعنی اینکه وزیر فرهنگ بدانند هر کسی را در این گردونه بزرگ با وابستگی به چه منافعی میتوان مهار کرد. نه با تهدید صرف میشود این گردونه را مدیریت کرد نه با پولپاشی و تلاش برای خریدن همه. در جشنواره فجر سی و هشتم که زمزمههای تحریم بیرون آمد، اکثریت مطلق کسانی که چنین صحبتهایی میکردند فیلمی در این رویداد نداشتند. یکی از هنرپیشهها که خواست با موج انصرافها، اگر در عینیت و عمل موجی وجود داشت، همراه شود؛ به داور فستیوال تئاتر فجر نامه نوشت و خواست که کارش را در آنجا داوری نکنند. اما همین هنرپیشه در یک فیلم دفاعمقدسی برای سازمان اوج بازی کرده بود که اهمیت بیشتری داشت و در آنجا حرفی از تحریم نزد. از این موارد مثالهای بسیار فراوانی میتوان آورد و توجه به اینها یعنی آنالیز ذینفعان. در مقطعی از تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران هستیم که این قضیه بسیار پررنگتر و متورمتر هم شده است. در حوزه هنر، نسلی که کنار نمیرفت و گفتمان یکجانبهای هم داشت، ناگهان خودبهخود و نه به دست رقبا، بلکه به دلیل فرسودگی و به پایان رسیدن جذابیتهای گفتمانی، در حال حذف شدن است. بعضی از آنها در چنین شرایطی خطرناک میشوند و برای باقی ماندن در کانون توجهات، از به راه انداختن هر حاشیه ضرررسانی ابا ندارند. از آنسو کسانی هم هستند که بهشان تریبونهای غیرهنری میدهند که از آن طریق میتوانند از فراموش شدن جلوگیری کنند. مدیریت این فضا ابرمردی میخواهد که هوش، تسلط، چشمانداز و مقبولیت کافی داشته باشد و بداند که مهرهها را چطور باید چید و چطور باید استوانههای غولآسا را به هم تکیه داد که وزن همدیگر را مهار کنند و روی سر جامعه فرو نریزند. نه با آرزوی بهبودی اوضاع، نه با هشداری که جنبه توصیه دارد، نه با درخواستی که معلوم نیست اجابت آن چه منفعتی را برای اجابتکنندگان ایجاد میکند و نه با سفید جلوه دادن اوضاعی که اگر قرمز هم باشد لااقل زرد است، نمیتوان چنین وضعی را سامان داد.
4 پیشنهاد به چنداظهارنظر پرتکرار
بیش از دوماه از زمختترین لحظات تاریخ اجتماعی ایران میگذرد. روان مردم در معرض شدیدترین تنشهای اجتماعی قرار گرفته و بهطور طبیعی باید اولین سازههای مستحکم در بازسازی روحیه جمعی، توسط دستگاههای فرهنگی طراحی و ساخته شوند. سوال این است که این روزها وزارت فرهنگ و ارشاد بهعنوان اصیلترین دستگاه فرهنگی ایران و سکاندار آن برای کدام بخش از جامعه ایران برنامهریزی داشته و در موقعیت کنونی جامعه ایران چه طراحیای دارند. آنچه میخوانید تنها چند وجه کوتاه از مجموعه اظهارات رسانهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در روزهای بعد از مهرماه است.
2آذرماه
با دوقطبیسازی مخالفیم
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره بیانیه اخیر خانه سینما اظهار کرد: «این بیانیه تحلیل درستی از اتفاقات نیست. تلاش ما بر این است که وضعیت فرهنگ و هنر به حالت عادی برگردد. ما با هر اقدامی که به دوقطبیسازی یا افزایش تنش منجر شود، مخالفیم.» وزیر ارشاد خاطرنشان کرد: «ما بر این اعتقادیم که جریان اصلی هنر با مردم همراهی کرده است. ما بنا داریم با گفتوگو با کسانی که ابهاماتی دارد، مسائل را حل کنیم. ما علاقه نداریم حتی برای یک نفر از اهالی فرهنگ و هنر مشکل درست شود. بنابراین با این دوستان آمادگی گفتوگو داریم. البته قبول دارم که فضای تروریسم رسانهای سعی در ایجاد ابهام و دروغ کرده و چون اینها را میدانیم همچنان بر گفتوگو و رفع ابهام تاکید داریم و از دوستان هنرمند خود هم میخواهیم اختلافات را دامن نزنند.»
پیشنهاد به وزیر: با دوقطبیسازان مدعی حمایت از دولت هم مرزبندی کنید
پیگیر حل مشکل هنرمندان بازداشتی هستیم
محمدمهدی اسماعیلی در حاشیه جلسه هیاتدولت در جمع خبرنگاران درخصوص نحوه برخورد با اهالی هنر بازداشتی در تجمعات اخیر، اظهار کرد: «ما بیش از دو ماهی که این اتفاقات در کشور درحال رخ دادن است، بنایمان این بوده که با گفتوگو و شفافسازی اجازه ندهیم کار بهجایی بکشد که موجب نگرانی شود. سیاست قطعی ما در وزارت فرهنگ این است آنانی که در حوزه کار حرفهای دچار مشکل میشوند از آنان حمایت و دفاع کنیم. همچنین وظیفه خودمان میدانیم که از اهالی فرهنگ و هنر و رسانه که در این اغتشاشات اخیر برایشان اتفاقاتی افتاده، علیرغم پیگیریهای قبلی بازهم حمایت کنیم.»
27مهرماه
وزارت ارشاد خانه همه اهالی فرهنگ است
وزیر ارشاد در حاشیه جلسه هیاتدولت در جمع خبرنگاران گفت: «همواره اعلام کردهایم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خانه همه اهالی فرهنگ و هنر است و قدم همه کسانی که در ذیل قوانین جمهوری اسلامی فعالیت کنند را بر دیده میگذاریم و در خدمتشان هستیم. اگر فردی از اهالی فرهنگ و هنر درخصوص اتفاقات اخیر دچار خطا شده، راه برای بازگشت باز است و در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خدمتشان هستیم و امیدواریم پس از این اتفاقات به همگان اثبات شده باشد که دشمن بهدنبال انشقاق در وحدت ملی و برهم زدن آرامش کشور است. از سوی دیگر دشمن بهدنبال ایجاد فضای ناامیدی در جامعه است و هیچکسی نباید حس ناامیدی را به مردم تزریق کند و درنهایت امیدوارم با آرامشی که در کشور برقرار میشود و درسآموزی از اتفاقات اخیر، در آینده دچار چنین مسائلی نشویم.»
پیشنهاد به وزیر: غیر از چهرههای مشهور بازداشتی پیگیر وضع همه اهالی فرهنگ باشید
22 آذرماه
از اهالی موسیقی خواهش میکنم فعالیتهایشان را آغاز کنند
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه بازدید از جشنواره سینما حقیقت گفت: «از نظر ما هیچ محدودیتی برای آغاز فعالیتهای هنری نیست. هفته پیش ارکستر ملی ما در تالار وحدت اجرا داشت. من از عموم هنرمندان بهویژه اهالی موسیقی خواهش میکنم فعالیتهایشان را آغاز کنند.»
پیشنهاد به وزیر: اولین کنسرت موسیقی را از شهر مشهد آغاز کنید
23 مهرماه
بخش خصوصی قدرتمند در حوزه نمایش
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در همایش ملی «منطق بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور» گفت: «مدیریت نمایش در صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد و همه مجموعهها در حوزه حاکمیت مجموع اعتباراتشان به ۵۰۰ یا ۶۰۰ میلیارد تومان هم نمیرسد، اما در بخش خصوصی چندهزار میلیارد تومان هزینه میشود و این یعنی اینکه اتفاق مهمی افتاده است. بهعبارتی قواعد در این حوزه بههم خورده است.»
پیشنهاد به وزیر: موضوع شفافیت هزینهکرد تولیدات نمایشی در دولت و بخش خصوصی را پیگیری کنید .