تاریخ : Tue 13 Dec 2022 - 00:15
کد خبر : 76323
سرویس خبری : جهان شهر

اروپا بی‌گاز با خشاب خالی در میدان جنگ

مسئول سیاست خارجی اروپا می‌گوید ذخایر تسلیحاتی این قاره رو به اتمام است

اروپا بی‌گاز با خشاب خالی در میدان جنگ

جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، روز یکشنبه در پیامی توییتری نوشت: «این جنگ (جنگ اوکراین) به مثابه زنگ هشداری برای همه ما درباره توانمندی‌های نظامی بود. ما به اوکراین اسلحه دادیم اما متوجه شدیم که ذخایر نظامی ما به اتمام رسیده است.» او چند روز پیش از این توییت نیز هشدار داده بود ذخایر تسلیحات اروپا که به اوکراین ارسال می‌شود به اتمام رسیده است.

سیدمهدی طالبی، خبرنگار:جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، روز یکشنبه در پیامی توییتری نوشت: «این جنگ (جنگ اوکراین) به مثابه زنگ هشداری برای همه ما درباره توانمندی‌های نظامی بود. ما به اوکراین اسلحه دادیم اما متوجه شدیم که ذخایر نظامی ما به اتمام رسیده است.» او چند روز پیش از این توییت نیز هشدار داده بود ذخایر تسلیحات اروپا که به اوکراین ارسال می‌شود به اتمام رسیده است. بورل معتقد است علت وقوع این اتفاق، تامین نشدن سرمایه لازم برای صنایع نظامی اروپا طی سال‌های گذشته است.  بودجه نظامی کشورهای اروپایی پس از حمله روسیه به اوکراین 6 درصد افزایش یافته است اما این میزان برای اداره جنگی وسیع کافی نیست. 

  دلایل و معنای کاهش ذخایر تسلیحاتی اروپا 
آنچه مسئول سیاست خارجی اروپا را در روزهای اخیر نگران ساخته، مدت‌هاست توسط دیگران مورد هشدار قرار گرفته است. با‌این‌حال ماه‌ها و هفته‌های اخیر نیز این موضوع با شدت بیشتری توسط مقامات دفاعی غرب ابراز شده است.  کالین کال، معاون وزیر دفاع آمریکا، ماه گذشته در نشست «گروه نویسندگان دفاعی» مستقر در واشنگتن، در پاسخ به سوالاتی درباره پیامدهای طولانی‌مدت حمایت‌های نظامی آمریکا از اوکراین گفته بود: «شکی نیست که این مساله بر ذخایر تسلیحات و مهمات ما و همچنین پایگاه صنعتی دفاعی ما فشار آورده است. این روند در مورد متحدانمان هم صدق می‌کند.» اوایل ماه جاری میلادی نیز گرگ هایس، رئیس شرکت Raytheon، که شرکتش سازنده موشک‌های ضدتانک جاولین و موشک‌های ضد هوایی دوشپرتاب استینگر است، اعلام کرد: «ما حدودا ۱۳ سال ظرفیت تولید موشک‌های استینگر و ۵ سال ظرفیت تولید موشک جاولین را مصرف کرده‌ایم و اکنون باید ببینیم چگونه می‌خواهیم ذخایر را جایگزین کنیم.» اظهارات مقامات آمریکایی درحالی است که آنها به منابع مالی، کارخانه‌ها و دفاتر طراحی عظیم‌تری نسبت به اروپا دسترسی دارند. این کمبود تسلیحاتی در اروپا و آمریکا دلایلی دارد که در ادامه تلاش شده مورد شناسایی و بررسی قرار گیرد. 

1-ایده اشتباه اتمام دوره جنگ‌های کلاسیک
برای مدت‌ها تبلیغ می‌شد جنگ ایران و عراق (1988-1980) آخرین جنگ کلاسیک میان کشورها بوده است. با‌این‌حال ورود جنگ روسیه و اوکراین به یازدهمین ماه خود و پیش‌بینی درباره طول کشیدن آن تا سه سال آینده، این ذهنیت را باطل کرد. 
غرب بر همین اساس سیستم تسلیحات و ذخایر خود را برای جنگ‌هایی غیرکلاسیک آماده ساخته بود. 

2 -شدت و وسعت جنگ اوکراین
در جنگ کلاسیک شرق اروپا دو کشور پرجمعیت وسیع به جنگ یکدیگر رفته‌اند. روسیه 141 میلیون و اوکراین 43 میلیون نفر جمعیت دارند. روسیه پرجمعیت‌ترین و وسیع‌ترین کشور اروپاست و در سوی دیگر اوکراین دومین کشور از لحاظ وسعت و هفتمین کشور از لحاظ جمعیت در این قاره است. 
اگر میدان جنگ را در نظر بگیریم، تنها وسعت چهار استان جنوبی اوکراین که روسیه آنها را در سال جاری به خاک خود ملحق ساخته، 3 برابر کشورهایی مانند سوئیس و دانمارک است. حتی بلغارستان با وسعت 110 هزار کیلومتر مربعی خود اندکی از آن کوچک‌تر است. این مساله درحالی است که مساحت منطقه درگیری فراتر از وسعت 120 هزار کیلومتر مربعی استان‌های جدیدا ملحق شده است. 
ارتش روسیه در این میان به دلیل برخورداری از نیروی انسانی، تسلیحات پیشرفته و پذیرش مردمی در نواحی جنوب اوکراین، جنگ شدیدی علیه غرب راه‌اندازی کرده که متوقف کردن آن کار چند عملیات شیک نیست. 

3- آفت تسلیحات هوشمند
حرکت به سمت تسلیحات هوشمند و مبتنی‌سازی ارتش‌های غربی بر آنها موجب شده در جنگی فراگیر که نیازمند آتش مداوم است، غربی‌ها قادر به اقدام متناسب نباشند. در جنگ فراگیر به دلیل لزوم ورود نیروی انسانی فراوان که بسیاری از آنها آموزش‌های کمی دیده‌اند، امکانی برای تولید تسلیحات هوشمند و تجهیز آنها به چنین تسلیحاتی وجود ندارد. 

4- تمرکز بر جنگ‌های نیابتی به وسیله گروه‌های تروریستی
در اواخر دوره جنگ‌های کلاسیک، غرب به سمت جنگ‌های نیابتی به وسیله دولت‌ها حرکت کرد که حاصل آن تهاجم عراق به ایران شد. تغییر روند باعث شد عناصر این جنگ نیابتی در دهه اخیر بیشتر روی گروه‌های تروریستی قرار گیرند اما اوکراین یک کشور است و برای جنگ برخلاف گروه‌های تروریستی به تسلیحات سنگین نیازمند است. این درحالی است که سیستم غرب برای حمایت از نیابتی‌های گروهکی و نه دولتی تنظیم شده است. 

۵- هزینه‌های مستقیم جنگ نیابتی در اوکراین
غرب امکان ساخت تسلیحات و مهمات بیشتری دارد اما از این اقدام خود سود چندانی به دست نمی‌آورد. هزینه جنگ اوکراین را برخلاف جنگ‌های نیابتی داعش، نه کشورهای عربی بلکه به‌صورت مستقیم اروپا و آمریکا می‌پردازند. از این رو آنها باید ده‌ها میلیارد دلار مهمات به اوکراین ارسال کنند که نیازمند توسعه کارخانه‌های تسلیحاتی است که آنها نیز به صدها میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد تا قادر به تولید این میزان سلاح شوند. 
۶- اطمینان به چتر هسته‌ای
راهبردهای نظامی آمریکا و کشورهای اروپایی عضو ناتو، به دلیل اطیمنان از مورد حمله واقع نشدن به دلیل وجود چتر هسته‌ای، بیش از اندازه مبتنی‌بر بازدارندگی است. کشورهایی مانند لهستان و آلمان و حتی فرانسه می‌دانند حتی اگر وارد زد‌و‌خوردی شوند، این درگیری منطبق با مرزهای آنان نبوده و به دلیل قدرت هسته‌ای ناتو کوتاه مدت است. در این صورت درگیری‌ها به جایی نمی‌رسد که آنها پس از ناکامی در میدان جنگ از طریق اقدامات و تسلیحات نظامی متعارف سقوط کنند. این دیدگاه موجب کاهش قدرت تاکتیکی آنها و کوچک شدن ارتش هایشان شده است. در اوکراین اما خبری از چتر هسته‌ای نیست و ارتشی بزرگ لازم است. 

۷- اعداد گول زن ناتو
ناتو اعضای بسیاری دارد، اما تمام آنها قادر به تولید مقادیر فراوانی سلاح و مهمات نیستند. این کشورها اغلب کوچک و کم‌جمعیتند و توانایی ساخت و انبار گسترده تسلیحات را ندارند. کشورهای معدودی در ناتو از قابلیت تولید گسترده تسلیحات برخوردارند که آنها نیز محل مصارف گسترده‌ای دارند. دستگاه نظامی آمریکا در سراسر جهان پراکنده شده است و فرانسه نیز در محدوده وسیعی در آفریقا حضور یا نظارت نظامی دارد. 
کشور دیگری مانند ترکیه نیز که دومین ارتش ناتو از نظر تعداد نظامیان به حساب می‌آید ضمن حضور محتاطانه در جنگ اوکراین، خود نیز به دلیل ناآرامی در مرزهای جنوبی‌اش با عراق و سوریه، نیازهای تسلیحاتی بالایی دارد. از سوی دیگر وضعیت اقتصادی ترکیه به این کشور اجازه ارائه کمک‌های تسلیحاتی رایگان را نمی‌دهد. 

8- کاهش تدریجی تسلیحات ارسالی از مبدا تا مقصد
 غرب برای آنکه مهمات کافی به اوکراین برساند، به دلیل کاهش تدریجی محموله‌های تسلیحاتی از مبدا تا مقصد، مجبور است مقادیر عظیمی را ارسال کند تا بخشی مناسب از آنها نهایتا به مقصد برسد. بخش‌هایی از این تسلیحات در مسیر یا در خود اوکراین توسط دولت یا اعضای ارتش در بازار سیاه به فروش می‌رسند. غرب بیش از نیاز اوکراین تسلیحاتی می‌فرستد که در هر صورت بخشی از آن به جبهه برسد. 
در مقابل اما روسیه می‌تواند تسلیحات خود را در داخل خاکش و حتی برخی نواحی اوکراین به صورت امن به سمت مناطق درگیر ارسال کند. این درحالی است که تسلیحات ارائه شده به اوکراین، در سراسر این کشور احتمال مورد حمله قرار گرفتن دارند؛ موضوعی که یکی دیگر از عواملی است که باعث شده غرب مجبور شود بر میزان ارسالی‌های خود به اوکراین بیفزاید. 

9- برداشت نامتقارن اوکراین از ذخایر تسلیحاتی غرب
به دلیل نیازهای نامتقارن تسلیحاتی اوکراین، انبارهای تسلیحاتی غرب به شکل نامتقارن تخلیه شده است. به‌عنوان نمونه اوکراین هرچند به تسلیحات پدافند هوایی نیاز دارد اما تنها سامانه‌های کوتاه‌برد امکان ارسال به این کشور را دارند. 
این مساله باعث شده ذخایر موشک‌های دوش‌پرتاب بیشتر از موشک‌های میان برد و دوربرد تحت فشار قرار گیرد. 

10- استفاده غیر بهینه اوکراین
ارتش اوکراین پیش از جنگ 200 هزار سرباز داشت اما دولت این کشور مدعی است تعداد سربازان خود را به نزدیک یک میلیون تن رسانده است. 
همین امر باعث شده، سیستم‌های تسلیحاتی اهدایی به اوکراین به شکل بهینه قابل استفاده نباشند. نظامیان اوکراینی آموزش‌های کافی برای بهره‌گیری از این سلاح‌ها را فرانگرفته‌اند. 

11 -کاهش ذخایر براساس نیازهای جدید
انبار کشورهای غربی می‌تواند نه براساس موجودی قبلی، بلکه براساس نیاز فعلی کاهش یافته باشد. به‌عنوان مثال تا قبل از وقوع جنگ اوکراین و بازگشت جنگ کلاسیک به عرصه بین‌المللی یک کشور دو میلیون گلوله توپ 155 میلیمتری داشته است و آنها را نیز حتی دو برابر نیاز خود برآورد می‌کرده است اما با وقوع جنگ سطح این نیاز به 4 میلیون رسیده و هم‌اکنون این کشور نیمی از نیازهای خود را در اختیار دارد. این مشکل براساس نیازهای جدید به وجود آمده است.