محسن دریابیگی، استادیار دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی:به تعبیر الوین تافلر موج اول انقلاب صنعتی (۱۸۵۰-1۷50) با موتورهای بخارش، انسانها را هیپنوتیزم کرد. اما پس از یک قرن عوارضش بهتدریج آشکار شد و به تعبیر ژاک الول چهره هیولایی آن همچون فرانکشتاین۱ آشکار گردید. از دهه 70 میلادی با موج سوم انقلاب صنعتی و دیجیتالی شدن صنعت حتی کلیسای کاتولیک هم قبول کرد که بدون فناوری نمیتوان زیست. متفکران انتقادی همچون مارکوزه و فینبرگ و... به نحوه تعامل و مدیریت فناوری روی آوردند. اما هنوز همهچیز اینترنت نشده بود و مثل امروز علوم و فناوریهای همگرا؛ نانوتکنولوژی، بایوتکنولوژی، آیتی و علوم شناختی که به اختصار بهNBIC مشهورند، تا این میزان سلطه خود را بر اکنون و آینده ظاهر نکرده بود. دیگر سرعت مهمترین مولفه صنعت شده بود. این شرکتهای بزرگ نیستند که شرکتهای کوچک را میبلعند بلکه این شرکتهای سریع هستند که شرکتهای کند را میبلعند. عمق و سطح تاثیرات اخلاقی فناوریهای آینده (هوش مصنوعی، ماشینهای هوشمند، اینترنت اشیاء، واقعیت مجازی، فراجهان و...) سناریوهای مختلفی را در زیست – جهان فاوایی ترسیم میکند. دیوید هنسون
(David Hanson)، طراح ربات معروف «سوفیا» پیشبینی کرده تا سال 2045 رباتها از حقوقی چون ازدواج، داشتن سرزمین مستقل، و رای دادن برخوردار میشوند. فضایی که برخی چون منر معتقد به انقلاب اخلاقی در عصر فناوری اطلاعات هستند. پیشرفتهای علمی، تکنولوژیکی و اقتصادی ممکن است ادامه داشته باشد اما چه اتفاقی برای خود انسان میافتد؟ دیگر روند آتی تکنولوژی سوال نخبگانی نیست بلکه مساله عمومی شده است. اگر در گذشته فرهنگ مأمنی بود برای گریز از تکنولوژی، امروز به تعبیر پستمن فرهنگ اعتبار خود را در تکنولوژی کاوش میکند و دستورالعملهای خود را از تکنولوژی میگیرد. در نظام تکنوپولی۲ به تعبیر وی وسیله و هدف یکی میشود. استفاده از وسایل آنچنان افزایش پیدا میکند که دیگر چرایی این استفاده مطرح نیست. خصلت این نظام، انبوه اطلاعات است. در این فضا دیگر نمیشود مانند کنراد لورنتس سخن از «هشت گناه بزرگ انسان متمدن»به میان آورد.
فرهنگ نسل امروزی با ویژگیهایی همچون کمرنگ شدن تمایز بین فرهنگ والا و پست، گرامی داشت مصرفگرایی، رواج کولاژ (ترکیب عناصر فرهنگی مختلف)، و تلفیق سبکهای مختلف بدون ایجاد انسجام بین آنها عجین شده است. هویتهای سنتی و نقشهای جنسیتی جوانان درحال سیال شدن هستند. این فرهنگ محصول سبکهای زندگی جهانوطن است. غلبه نگاه مادی و نابرابریهای اجتماعی به روانپریشی فرهنگی و فساد میانجامد. سیر تفکر و فرهنگ انسان، بهویژه انسان غربی، از کشف معنا بهسوی جعل معنا و از نظریههای قدسی بهسوی نظریههای زمینی بوده است که خالی از ناسازگاری درونی نیست.
پژوهشگر معاصر، بهخصوص در حوزه فرهنگ، دیگر نمیتواند بدون داشتن تصویری از آینده به نتیجه و دریافتهای درستی از موضوعات برسد. اگر نتوانیم تصویری روشن از وضعیت اخلاق و فرهنگ ارائه دهیم نگاههایی مانند مایکل سندل غالب میشود که مینویسد: «وقتی علم از درک اخلاقی ما سبقت میگیرد دچار سرگیجه میشوی. در این فضا دیگر به فرهنگ نیازی نیست و اگر باشد تکنولوژی از عهده برآوردن آن میآید.»
در یک سخن آینده فرهنگ آینده انسان است. فرهنگی که آیندهاش را رسانهها و متخصصان فرهنگ عامه که همسو با ساختار سیاسی اقتصادی مبتنیبر تکنیک است شکل میدهند و میآفرینند. «مرگ فرهنگ»، «مرگ تفکر» و «مرگ انسان»، «شیءوارگی انسان»، «بیمعنایی و کالایی شدن زندگی» و... مفاهیمی است که هر روز بیشتر خودشان را نشان میدهد.
حال برای منادیان فرهنگ اسلامی دعوت به فرهنگ والا با چه زبانی و در چه شعاعی و با چه تاثیری صورت میگیرد؟ نسلی که بیشتر از پنجره ابزار جدید با تماشا بهره میگیرد تا بشنود.
برای نمونه مثال سادهای میآوریم، مثالی که به متاورس و زیستن در فضای مجازی هم مربوط نمیشود. بحثهای حقوقی پیچیده هم ندارد. موکسی Moxie ربات-بچه هوشمند ساخت شرکت امبادید Embodied که قرار است نهتنها همبازی بچهها، بلکه آموزگار ِ مهارتهای اجتماعی، عاطفی و شناختی به آنها باشد. حضور این ربات با توجه به فرهنگ تکفرزندی که در جامعه ایران شکل گرفته چه آثار تعلیمی و تربیتی ایجاد میکند؟ با توجه به هنجارهای اخلاقیِ سازندگان، چه تبعات فرهنگیای در حوزه تعلیم و تربیت در انتظار نسلهای آتی است؟ دوستی انسان با رباتها چه تاثیری روی روابط اخلاقی او با انسانهای همنوع خود خواهد گذاشت؟
اگر این ربات را با یافتههای مهندسی ژنتیک انسانی یا تراشه مغزی نیورالینک(Neuralink) تلفیق کنیم از ادغام انسان و ماشین انتظار چه محصولاتی در این حوزه باید داشت؟!
متاسفانه فضای رسمی فرهنگی کشور به شیوه تعامل با این دسته از امور نیندیشیده است. هجمهای که میتواند فرهنگ اسلامی را بهسخره گیرد. سیاستگذاری فرهنگی میبایست در کنار سوالات جدی مانند قلمرو سیاستگذاری فرهنگ، نسبت دین و فرهنگ، دولت و فرهنگ، میزان کدپذیری قانونی در مقوله فرهنگ، مرز حوزه خصوصی و عمومی و نحوه مشارکت مردم در فرهنگ، برنامهریزی در حوزه فرهنگ بهویژه در تعارضات فرهنگی و... را نیز مورد توجه داشته باشد تا گرفتار نقش ایوان نشود.
پینوشت
۱- شخصیت تخیلی است که برای اولین بار در سال ۱۸۱۸، در رمان فرانکنشتاین مری شلی ظاهر شد. این موجود همچنین به عنوان مخلوق فرانکنشتاین، آدم، گرگ یا پرومته مدرن نیز نامیده میشود. نام هیولای فرانکنشتاین در فرهنگ عامه وارد شده و در اشکال مختلف رسانهای ازجمله فیلمها، سریالهای تلویزیونی و بازیهای ویدئویی نیز به نمایش درآمد.
۲- ر.ک تکنوپولی: تسلیم فرهنگ به تکنولوژی. نیل پُستمن. ترجمه:صادق طباطبایی. نشر اطلاعات.1390