تاریخ : Mon 12 Dec 2022 - 00:16
کد خبر : 76303
سرویس خبری : نقد روز

اشتباه طرف چینی باید اصلاح شود اما اصل نگاه به شرق هم نباید از سوی نخبگان زیر سوال برود

علیرضا کوهکن، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

اشتباه طرف چینی باید اصلاح شود اما اصل نگاه به شرق هم نباید از سوی نخبگان زیر سوال برود

بیانیه شورای خلیج‌فارس اشتباه است و ما هم دیدیم که جمهوری اسلامی در عالی‌ترین سطح به آن واکنش نشان داد.

سید شایان احمدی ابهری، خبرنگار:به‌بهانه بیانیه مشترک دولت‌ چین و کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج‌فارس در سفر اخیر شی‌جین‌پینگ رئیس‌جمهور چین به ریاض و برخی بخش‌های مداخله‌جویانه آن درخصوص حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه و آثار این بیانیه مشترک، با علیرضا کوهکن، کارشناس مسائل بین‌الملل گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه، متن آن را می‌خوانید.

چه مواردی باعث شد این مفاد مداخله‌جویانه در بیانیه گنجانده شود؟ آیا می‌‌توان آن را ناشی از تغییر رویکرد چین نسبت به ایران تلقی کرد یا خیر؟
به نظرم ابتدا لازم است درباره اتفاقی که افتاده، دو مسأله را از هم جدا کنیم. این‌طور که من در فضای نخبگانی داخل کشور مشاهده کردم، ۲ مورد با هم خلط شده است.
اولا نکته‌ای در بیانیه مشترک چین و شورای همکاری خلیج‌فارس بود که نه‌تنها موضع جامعه نخبگانی که موضع هر فرد ایرانی نسبت به آن مشخص است و آن نیز اظهارنظری بود که راجع‌به جزایر و تمامیت ارضی ما مطرح شده بود. کاملا واضح است که ما چه نظری نسبت به این امر داریم و اصلا برایمان قابل‌قبول نیست. چه از طرف چین و چه از طرف هیچ کشور دیگری. به نظر من سیاست جمهوری اسلامی طی این مدت این را نشان داده است که اصلا به هیچ‌کس اجازه ورود به این مسائل داده نمی‌شود اما این اتفاق فرصتی در اختیار یک عده قرار داده است، آنهایی که به‌خصوص مواضع‌شان همیشه مخالف سیاست متوازن در سیاست خارجی و نگاه به شرق بوده است جهت‌گیری‌های خیلی تندی اتخاذ کرده و فضا را ضدچینی کرده‌اند. به نظرم این هم درست نیست. ما نباید درگیر افرادی شویم که همیشه از یک طرف بام می‌افتند. خیلی از افرادی که مواضع تند می‌گیرند همان‌هایی هستند که زمانی که این اتفاق درمورد برخی کشور‌های اروپایی در دولت غرب رخ داد هیچ واکنشی نشان ندادند. این موضوع در شرایطی که روابط دو کشور رو به گسترش است این سوال را به وجود آورده است که چرا اینقدر تلاش می‌شود به آن پرداخته شود.
بیانیه شورای خلیج‌فارس اشتباه است و ما هم دیدیم که جمهوری اسلامی در عالی‌ترین سطح به آن واکنش نشان داد. سفیر آنها احضار شد و وزیرخارجه نیز واکنش نشان داد. اینها اقداماتی است که باید رخ دهد اما اینکه چنین واکنشی در سطح اجتماع شکل می‌گیرد درحالی‌که نسبت به بعضی‌های دیگر اتفاق نمی‌افتد خیلی محل سوال است.
اینکه چینی‌ها در این موضوع اشتباه کردند هیچ شکی نیست. اشتباه آنها را دستگاه سیاست خارجی ما پیگیری کرده و آنها نیز باید اصلاح کنند. این قطعا اتفاق خواهد افتاد. ما نسبت به تمامیت ارضی‌مان هیچ تعارفی نداریم ولی اینکه عده‌ای خیلی تلاش می‌کنند آن را پررنگ کنند و از فضا استفاده و بهره‌گیری کنند برای مواجه ساختن سیاست خارجی متوازن با چالش، اقدام جالبی نیست. عده‌ای از این افراد سابقه و مواضع‌شان موجود و قابل ارزیابی است. باید به این توجه کرد که هر موضوعی در قالب خودش باید پیگیری شود.

اساسا اصل این بیانیه را تا چه میزان واجد اهمیت می‌‌دانید؟
به ‌نظر می‌رسد درحال حاضر برخی دارند از فضای به‌وجود آمده استفاده می‌کنند تا درنتیجه آن، اصل روابط ایران با چین را مورد هدف قرار دهند. چینی‌ها اقدام درستی انجام ندادند و دولت هم دارد در عالی‌ترین سطح آن را پیگیری می‌کند تا این مسأله اصلاح شود.
اما اینکه افکار عمومی را با مواضع تند و ضدچینی تهییج کنند به نظرم در آن عقلانیت سیاسی دیده نمی‌شود. آدم نباید از یک طرف بام بیفتد. بالاخره اشتباهی در موضع‌گیری بوده و باید اصلاح شود. ما هم کاری که باید را انجام داده‌ایم و باز هم پیگیری‌هایی درحال انجام است. بالاخره این مهم است که موضوع روابط متوازن باشد و این اشتباه نباید سیاست نگاه به شرق را زیر سوال ببرد.
محتوای بیانیه غالبا با اصول سیاست خارجی چین همسویی داشته و ما هم با آن مساله‌ای نداریم. اینکه مسائل صلح‌آمیز حل شود قبلا هم گفته شده اما اگر کلمات جزایر سه‌گانه و ایران در دو بند مختلف اضافه نمی‌شد اصلا مساله خاصی رخ نمی‌داد؛ چراکه بقیه محتوا جهت‌گیری همیشگی طرف چینی بوده و به‌قدری کلی است که اقدام خاصی هم از آن بیرون نمی‌آید ولی اینکه الان تا این حد ضریب می‌خورد معنای خاصی دارد چون شرایط حال حاضر دنیا خیلی مهم است.

نزدیکی عربستان به چین، باعث افزایش شکاف بین ریاض و واشنگتن نخواهد شد؟
درخصوص این موضوع بین اندیشمندان روابط بین‌الملل یک اختلاف است که آیا این جهت‌گیری عربستان محدود است یا راهبردی؟ برخی نگاه‌شان این است که عربستان هم این نکته را درک کرده که مناسبات روابط بین‌الملل درحال چرخش از غرب به شرق است. در چنین شرایطی همه کشورها سعی می‌کنند روابط‌شان با شرق را بهبود بخشیده یا اصلاح کنند. تلاش‌های عربستان هم در همین راستا است. اما بین دو نظر که چین قصد دارد از کارت عربستان مقابل آمریکا استفاده کند یا مناسباتش را تغییر دهد، میان اندیشمندان اختلاف است. البته برخی‌ معتقدند که جهت‌گیری عربستان همچنان به‌ سمت آمریکاست و تلاش می‌کند همزمان از ظرفیت چین هم استفاده کند. و با این توجیه که با چین هم می‌توانم کار کنم، از آمریکا امتیاز بگیرد. 

رسانه‌های غربی می‌گویند عربستان و رژیم‌صهیونیستی به دنبال تک‌دوره‌ای شدن ریاست‌جمهوری بایدن در آمریکا هستند. تا چه اندازه تعامل با چین در این راستا قابل ارزیابی است؟
حداقل در موضوع همکاری با چین شاید این مطرح نباشد، اما در سیاست داخلی آمریکا شاید بتوان روی آن فکر کرد. عربستان که نه، ولی ترجیح بن‌سلمان و تیمش از یک‌طرف و نتانیاهو و تیمش از طرفی دیگر، هر فردی غیر از بایدن است. اما باید توجه داشت مناسبات سیاسی شخصی نیست. باید توجه داشت عربستان در انتخابات سال 2016 از کلینتون حمایت کرد و دلیل موضع‌گیری سخت ترامپ درمقابلش آن بود که اینها به کمپین کلینتون پول داده بودند و از آن حمایت کرده بودند. اصلا ترامپ در آن سخنرانی مشهورش که عربستان را گاو شیرده عنوان کرد همین را گفت. گفت شما از او حمایت کردید، من رئیس بشوم چنین و چنان می‌کنم. بعد که ترامپ رئیس‌جمهور شد، سعودی‌ها گفتند ما که قرار است باج دهیم، حالا به یکی هزار تا و به دیگری دو هزارتا می‌دهیم. الان هم بعضی از شعارهای بایدن را اینها نمی‌پسندند اما دیدیم که در سفر بایدن به عربستان او همه این شعارها را کنار گذاشت. بنابراین ملاحظه‌ای نداشت. نتانیاهو هم همین‌طور. باید توجه کرد که جنبه شخصی در روابط سیاسی، به معنای به‌هم خوردن روابط نیست. 

گسترش حضور و نفوذ چین در غرب آسیا ممکن است آمریکا را عصبانی کند؟ آیا این موجب افزایش تنش میان این‌دو طرف می‌شود؟ پیامدهای این نفوذ برای چین چه خواهد بود؟
 سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا گفت که ما گسترش حضور چین در منطقه را با دقت پیگیری و رصد می‌کنیم و برایمان مهم است. قطعا آمریکا نسبت به این روابط حساس است و اگر کشورهایی که در منطقه متحد آمریکا محسوب می‌شوند بخواهند پایشان را فراتر از آنچه آمریکا برایشان تعریف کرده، بگذارند بدون شک واشنگتن با آنها برخورد خواهد کرد. آمریکا تلاش می‌کند حضور چین در منطقه را محدود کند و روابط آن با کشورهای منطقه راهبردی نشود. این که متحدان آمریکا از این دستور کار پیروی می‌کنند یا خیر، محل بحث است اما بدون شک آمریکا نمی‌خواهد این روابط راهبردی شود. 

بیانیه چین و شورای همکاری خلیج فارس، تا چه اندازه می‌تواند ثبات امنیتی منطقه را دستخوش تغییر کند؟ 
به‌طور قطع می‌توان گفت مواضع چینی‌ها آن چیزی که در بیانیه گفتند، نیست تا از این طریق مناسبات امنیتی دستخوش تغییر شود. همه می‌دانند در منطقه اگر یک کشور باشد که سکان‌‌دار و حافظ امنیت منطقه است، آن، ایران است. چین و کسانی که مثل چین می‌خواهند در منطقه کار کنند متوجه هستند که نباید وارد چالش با ایران شوند. ایالات متحده هم که با ایران چالش دارد، تا به امروز نتوانسته بحران‌های منطقه‌ای را بدون مشارکت ایران حل‌وفصل کند. برخی بحران‌ها مثل بحران یمن که بر سر آن اختلاف نظر وجود دارد، همچنان ادامه دارد. به‌‌هرحال آنها حقوق ملت یمن را نمی‌پذیرند و آن جنایت‌ها همچنان در آنجا اتفاق می‌افتد. هرکسی که حداقل فهمی نسبت به مناسبات غرب آسیا دارد، متوجه این موضوعات می‌شود. من بعید می‌دانم چینی‌ها بخواهند به این سمت بروند که با ایران وارد چالش شوند. برخی این سوال را مطرح می‌کنند که چرا چین با عربستان و امارات و قطر کار می‌کند؟ اقتصاد چین آنقدر بزرگ است که هم ظرفیت کار با ما را دارد و هم ظرفیت کار با آنها. این تضادی در منافع ما ایجاد نمی‌کند. اتفاقا همکاری مشترک ما و چین، و اعراب و چین می‌تواند باعث ‌شود برخی مسائل منطقه‌ای هم زودتر حل‌وفصل شود.