ابوالقاسم رحمانی، دبیر گروه جامعه:سهمیه کم و هزینه بالای خرید سوخت آزاد یا به بیان بهتر، کمبود سوخت، کمیسیون بالای شرکتهای باربری و بیقانونی در دریافت این کمیسیونها، تعطیلی بزنگاههای اقتصادی، کارخانهها، کارگاهها و شرکتها، تعداد زیاد کامیونها و کم بودن بار، هزینه بالای استهلاک، هزینه بالای خرید اقلام مصرفی خودرو، مثل لاستیک، باتری، هزینه بالای تعویض روغن و فیلتر و... چکیدهای از مکالمه من با چند راننده کامیون و شنیدن مطالبات آنهاست؛ مطالباتی که هم در روزهایی که خبری از آنها نمیگیریم، شنیده نمیشود و هم در این روزهایی که مدام اخباری مبنیبر اعتصاباتشان دستبهدست میشود، نمیشنویم.
در سفر زاهدان، مسافت طولانی و حدودا 26 ساعته و مسافران کم اتوبوس باعث شد چندساعتی را که شوفر درحال استراحت در جای خواب بود، روی صندلی کناری راننده بنشینم و با هم گپ بزنیم. آنجا از مشکلات رانندگان ماشینهای سنگین گفت. مشکلاتی که بخش قابلتوجهی از آن را امروز و در گفتوگو با راننده کامیونها هم شنیدم مشترک بود. جز ماجرای کمیسیون باربری که اینجا سهم تعاونی و ترمینال میشد، هزینه استهلاک و خرید اقلام مورداستفاده مثل لاستیک و روغن و فیلتر و باتری و خلاصه اینطور چیزها درد مشترکی بود که هم رانندگان اتوبوس داشتند و هم رانندگان کامیون، مسالهای که بهنظر حلوفصل آن خیلی مشکلدار بهنظر نمیرسد، اما اینکه چرا تابهحال حلوفصل نشده و علیرغم اعتراضات رانندگان، همچنان هم لاینحل باقیمانده سوالی است که باید مسئولان به آن پاسخ دهند، البته انشاءالله قبل از وقوع بحران.
راننده اتوبوس به من میگفت برای تامین لاستیک (که جان مسافران به آن وابسته است و نیاز مهمی است) باید هم به چندین نفر رو بیندازند و هم سر آخر با قیمت بسیار بالاتر از بازار تهیه کنند. آن هم نه لاستیکهای خوبی مثل میشلن و... بلکه بنجلهای چینی که با سلاموصلوات مسافران را به مقصد میرساند و امکان ندارد در یکی از همین سفرها هم دچار ترکیدگی نشود و... . هزینه تعویض روغن طی چندماه، چندبرابر شده، آن هم روغنهایی که بهاصطلاح تولید داخلی هستند و شاید ربطی به بسیاری از متغیرهای بازار و اقتصاد هم نداشته باشند، اما گران شدند و همه اینها در وهله اول فشار را به راننده وارد میکند و بعد از آن کرایه سفرها افزایش پیدا میکند و بعد فشار به جیب مردم.
پس این ماجرای جدیدی نیست. فشار بر رانندگان خودروهای سنگین، کامیونها و اتوبوسها، ماجرایی قدیمی است که سالبهسال و این روزها هم روزبهروز و هفتهبههفته افزایش پیدا میکند. اهمیت این موضوع هم حتما بر کسی پوشیده نیست، بهنوعی نبض بازار وابسته به فعالیت کامیونها، نقلوانتقال بار و مسائلی از این دست است. حالا و ناظر به این اهمیت و زمینه مستعد اعتراضی این رانندگان، برخی رسانهها، غالبا هم رسانههای آنور آبی، خبر از اعتصابات سراسری رانندگان کامیون در سراسر کشور دادهاند. موضوعی که ما هم مثل رسانههای دیگر پیگیر آن شدیم و نتیجه این بود؛ خبری از اعتصاب نیست، اما اعتراضات زیاد است. ابتدا چندخطی در ارتباط با این ماجرای اعتصابات و اعتراض رانندگان بخوانیم. سیدجلال موسوی، نایبرئیس کانون انجمنهای صنفی کامیونداران کشور به ایلنا اعلام کرد: «سهمیه پایه کامیونداران برای گازوئیل حذفشده و بهجای آن ماهانه براساس نوع کامیون و محاسباتی که پایه آن مشخص نیست به هر کارت سوخت بین 100 تا 200 لیتر سهمیه واریز میشود. همین مقدار سهمیه هم در موعد مقرر واریز نمیشود و بهطور مقطعی و خرد در طول ماه به کارت سوخت آن را در دسترس رانندگان قرار میدهند. بنابراین رانندگان خواستار بازگشت به ساختار اختصاص سهمیه پایه تا سقف دوهزار لیتر با نرخ 300 تومان هستند. مشکل دیگر این است که مشخص نشده کدام جایگاه این سوخت را در چه بازه زمانی و ساعتی به رانندگان ارائه میدهد؟»
محمدحسین انصاری، نایبرئیس کانون انجمنهای صنفی شرکتهای حملونقل داخلی کالا، در گفتوگو با تجارتنیوز مشکل پیشآمده درمورد تامین گازوئیل کامیونداران را تایید کرد و گفت: «گازوئیل بهاندازه کافی برای رانندگان شارژ نمیشود. آنان از قبل به موضوعاتی دیگری اعتراض داشتند که حالا این امر نیز مزید بر اعتراضات شده است. افزایش نجومی قیمت لوازمیدکی از دیگر علل اعتراضات است. این لوازم بهاندازهای جهش قیمت داشتهاند که حتی نمیتوان آن را به نوسانات ارزی ارتباط داد؛ چراکه سرعت رشد آن از دلار پیشی گرفته است. در سال 97 کامیونداران اعتصابات گستردهای به علت نرخ پایین کرایهها صورت گرفت، زیرا آن زمان بهدلیل تشدید تحریمها لوازمیدکی بسیار گران شد. درنهایت دولت کرایه این صنف را 25 درصد افزایش داد و اعتصابات شکست. امروز هم مشکلاتی برقرار است، اما نمیتوان نام آن را اعتصاب گذاشت. به نظر میرسد تعدادی از کامیونداران چنین شایعهای را گسترش دادهاند تا کرایه بیشتری از حمل کالا بگیرند.»
با این اوصاف آن چیزی که مشهود است، اولا غیرواقعی بودن خبر اعتصابات و دوم مشکلات جدی پیش پای کامیونداران است. در همین رابطه یکی از کامیونداران به «فرهیختگان» گفت: «بهشخصه اعتصابی نمیبینم. میگویند جادهها خلوت است اما ما مدام در رفتوآمد هستیم و تاکنون چیزی مشاهده نکردهایم. همچنان مشغول به کار هستیم و هنوز بنادر و جادهها در امر باربری فعال هستند. اعتراضی هم اگر باشد در درجه اول متوجه کمیسیونهای باربریهاست، چندبرابر میزان قانونی بهناحق کمیسیون میگیرند و هیچکس هم رسیدگی نمیکند. بهعنوانمثال زمانی که باربری باری برای حمل به راننده میدهد، قانونا باید 8 درصد کمیسیون بگیرد، اما در عمل 25 تا 30 درصد کمیسیون میگیرند. چند روز قبل برای حمل باری از زنجان به تهران به این شهر رفتم که ششمیلیون و 500 هزار تومان کرایهاش بود. نه بارنامهای صادر شده بود که میزان کرایه در آن مشخص شده باشد و نه حواله باربری یا بارنامهای به من داده شد. خودشان نرخ را با صاحب بار طی کرده و بارنامه دولتی هم به من تحویل ندادند که اگر این بارنامه بود سوخت دولتی (300 لیتر گازوئیل) به ما تعلق میگرفت اما بارنامهای در کار نبود و بالطبع سوختی هم تعلق نگرفت. با یک تلفن توافق کردند که پنجمیلیون تومان به من بدهند و یکمیلیون و 500 هزار تومان کمیسیون بردارند.»
این کامیوندار در ادامه به تعداد بالای رانندگان و کمبود بار اشاره کرد و گفت: «درحالحاضر اکثر کامیونداران حرفهای نیستند و تازه وارد این کار شدهاند. شاید دست زیاد شده و کار کم، کامیون زیاد است و بار نیست. به همین جهت کامیوندار مجبور است به هر خفت و خواری تن بدهد. بهشخصه تا چند وقت پیش حاضر بودم بیکار بمانم و تن به این نوع کار کردن ندهم اما الان اینقدر اوضاع بد شده که ناچار به ادامه هستم. چه باید کرد؟ بیکار بشویم؟ اگر یک روز سر کار نرویم صدنفر دیگر هستند که میروند و جایمان را پر میکنند. دست زیاد است و کار کم، اکثر شرکتها هم تعطیل هستند. قبلا 7 صبح در شهرکهای صنعتی ترافیک مینیبوس، اتوبوس و سرویس کارگران بود اما الان نهتنها ترافیکی نیست، بلکه از 20 کارخانهای که در یک خیابان شهرک صنعتی هستند متوسط 15 کارخانه تعطیل است یا ورشکستهاند، یا بستهاند و فروختهاند.»
وضعیت جایگاههای سوخت و گرانی قیمت گازوئیل و کمبود آن هم مساله دیگری بود که این راننده کامیون به آن هم اشاره کرد و گفت: «سهمیه سوختها کم شده. الان مقابل هر پمپبنزینی حداقل چند راننده را میبینید که در طلب سهمیه گازوئیل به رانندگان دیگر رو میاندازند. گازوئیل دیگر تقریبا گیر نمیآید و همه ناچارند با قیمت آزاد بخرند. بارنامهایام اگر صادر شود دیگر مطابق تعرفهها سوخت تعلق نمیگیرد و کمتر میدهند. مشکل بعدی قطعات گرانقیمت است، لاستیک بیکیفیت چینی درجه دو جفتی 15 میلیون تومان شده است. سریع هم میترکند و باعث تصادفات جادهای میشوند. الان اکثرا لاستیکها را استوک میخرند و کارکردهها را از عراق میآورند که ضمانتی هم ندارد. یکبار تعویض روغن و فیلتر خودرو نزدیک به چهارمیلیون تومان هزینه میآفریند و این تنها بخشی از گرانیها و سختیهاست. کرایهها بالاتر رفته اما هزینهها خیلی زیاد و بار هم کم شده است. قبلا روزی نبود که بیکار بمانیم اما الان سهروز در هفته را کاملا بیکاریم.»
این راننده کامیون در ادامه به لزوم راهاندازی سامانهای هوشمند برای باربری اشاره کرد و گفت: «غیر از این است که دولت باید به این موضوعات رسیدگی کند؟ تاکسیهای اینترنتی که آمدند درس خوبی به آژانسهای متخلف که کمیسیونهای خارج از عرف میگرفتند، دادند. چرا مشابه این سیستم در باربری پیاده نمیشود؟ راننده میتواند از طریق اپلیکیشنها مشتریهای خودشان را پیدا کنند و کمیسیونهای منطقی بدهند تا دست واسطهها کوتاه شود. الان شرکتهای باربری جوری کمیسیون میگیرند انگار سهدنگ ماشین را با راننده شریک هستند. نه خطر جاده متوجهشان است، نه استهلاک و نه هزینههای بیمه و سوخت، نیمی از کرایه را هم میگیرند.»
صحبتهای کامیونداران را هم شنیدیم، همهچیز همان چند خط ابتدایی گزارش و در پس اخبار وجود یا عدم وجود اعتصابات همان مطالبات و ایرادات نهفته است. مطالبات و اعتراضاتی که اگر بهوقت پاسخ داده نشود و کمبودها جبران نشود و سناریوی مواجهه، فقط سکوت کردن و انکار و تکذیب باشد، بهسرعت تبدیل به بحران خواهد شد؛ بحرانی که قوارهاش در شرایط فعلی کشور بسیار بزرگ و جمعوجور کردنش، در آینده، سختتر خواهد بود.