تاریخ : Thu 01 Dec 2022 - 00:15
کد خبر : 76057
سرویس خبری : نقد روز

حمله غرب به دیوار چین

چرا خبر‌های مشکوک علیه پکن زیاد شد؟

حمله غرب به دیوار چین

وزارت دفاع آمریکا روز 29 نوامبر گزارشی تحت عنوان «گزارش 2022 درمورد تحولات نظامی و امنیتی مربوط به جمهوری خلق چین» منتشر ساخت. این گزارش ادامه گزارش‌های سالانه معروف به «گزارش تحولات نظامی و امنیتی مربوط به جمهوری خلق چین» است که در اختیار کنگره قرار می‌گیرد. 

سیدمهدی طالبی، خبرنگار:وزارت دفاع آمریکا روز 29 نوامبر گزارشی تحت عنوان «گزارش 2022 درمورد تحولات نظامی و امنیتی مربوط به جمهوری خلق چین» منتشر ساخت. این گزارش ادامه گزارش‌های سالانه معروف به «گزارش تحولات نظامی و امنیتی مربوط به جمهوری خلق چین» است که در اختیار کنگره قرار می‌گیرد. 
در توضیح وزارت دفاع آمریکا پیرامون این گزارش آمده است گزارش مزبور مسیر فعلی استراتژی نظامی و امنیتی جمهوری خلق چین را نشان داده و به‌عنوان یک ارزیابی معتبر از چالش پیش روی وزارتخانه عمل می‌کند. 
در بخشی از این گزارش تاکید شده چین تا سال 2035 به دنبال رساندن افزایش تسلیحات هسته‌ای‌اش به 1500 سلاح است. 
این گزارش پس از انتشار، در رسانه‌های مشهور آمریکایی مانند سی‌ان‌ان و نیوزویک به‌صورت پررنگی بازتاب یافت. 
براساس گزارش سی‌ان‌ان، آمریکا در سال 2020، تعداد تسلیحات هسته‌ای چین را 200 سلاح تخمین زد و پیش‌بینی می‌کرد در طول یک دهه آتی تعدادشان دو برابر خواهد شد؛ با این‌حال گزارش جدید وزارت دفاع آمریکا نشان می‌دهد چین تنها دو سال بعد، تعداد تسلیحات هسته‌ای‌اش را دوبرابر کرده است. 
طبق این گزارش اگر چین با چنین سرعتی که در طول دو سال گذشته آن را تجربه کرده به گسترش ذخایر خود بپردازد تا سال 2035 می‌تواند حدود 1500 کلاهک هسته‌ای داشته باشد. 
شمار تسلیحات هسته‌ای چین محرمانه است اما آمریکا معتقد است این کشور هم‌اکنون 400 سلاح دارد. واشنگتن در سال 2015 این تعداد را 260 سلاح تخمین زده بود. 
براساس گزارش جدید آمریکا چین دارای 300 موشک بالستیک قاره‌پیما و 300 پرتابگر است. در گزارش قبلی که متعلق به یک‌سال قبل است، چین دارای 150 موشک بالستیک قاره‌پیما و 100 پرتابگر بود. 
باید توجه داشت این اعداد صرفا برای یکی از شاخه‌های موسوم به «سه‌گانه هسته‌ای» است. چین به‌طور کامل از این سه‌گانه برخوردار است. چین از ده‌ها بمب‌افکن و صدها جنگنده برای پرتاب تسلیحات هسته‌ای بهره می‌گیرد. پکن همچنین دارای زیردریایی‌های حامل موشک‌های بالستیک قاره‌پیما است. 
هرچند مقامات آمریکایی گزارش‌های خود را با اهدافی مشکوک منتشر می‌سازند اما تخمین‌های این کشور با توانایی‌های چین منطبق است. 
چین یکی از پیشگامان تسلیحات هسته‌ای در جهان است. چین در سال 1964 نخستین سلاح هسته‌ای و در سال 1967 نخستین سلاح هیدروژنی خود را آزمایش کرد. از آن دوره بیش از 50 سال گذشته است. 
چین در حوزه فناوری‌های هسته‌ای و زیرساخت‌ها پیشرفت‌های بسیاری داشته است به گونه‌ای که هم ‌اکنون دارای ظرفیت 52 هزار مگاوات تولید برق است. پکن از مسیر بازفرآوری سوخت این رآکتورها قادر به تولید صدها سلاح هسته‌ای در سال است. 
این درحالی است که  هنگامی که در سال 2011 یک تحقیق دانشگاهی مدعی ساخت 3000 سلاح هسته‌ای توسط چین بود، مورد تایید واقع نشد زیرا پکن در آن برهه به مقدار قابل توجهی از مواد شکاف‌پذیر دسترسی نداشت. 
علی‌رغم انطباق گزارش آمریکا با توانایی‌های هسته‌ای چین اما به نظر می‌رسد واشنگتن به دنبال جنگ روانی علیه پکن است تا این کشور را با تهدیداتی روبه‌رو سازد. 
باید پذیرفت چین به سمت افزایش تسلیحات هسته‌ای گام برداشته و این موضوع تاثیرات زیادی روی پکن نسبت به واشنگتن دارد اما آمریکایی‌ها نیز همزمان می‌کوشند همانند یک بازی کشتی، از وزن و فن حریف علیه او استفاده کنند. 
این مساله نشان می‌دهد در برخورد با گزارش جدید وزارت دفاع آمریکا باید دو مسیر را درپیش گرفت. در مسیر نخست باید به بررسی اهداف چین از افزایش زرادخانه هسته‌ای خود پرداخت و در مسیر دوم نیز باید مقاصد آمریکا از بزرگنمایی این اقدام چینی‌ها را آشکار ساخت. 
آمریکا هم‌اکنون در جنگ دامنه‌داری با قدرت‌های شرقی است به‌گونه‌ای که از اوایل سال جاری میلادی روسیه را مجبور به جنگ در اوکراین کرده و از اواخر تابستان نیز به صورت همه‌جانبه به ایجاد یک اغتشاش در ایران کمک کرده است. همانند ایران، به بهانه‌ای دیگر چین نیز چند روزی است که شاهد بروز اغتشاشات است؛ هرچند این اغتشاشات با اقبال مواجه نشده اما همانند ایران، این موضوع در رسانه‌های غربی بازتاب زیادی یافته است. 
براساس ادعای رسانه‌های غربی آتش‌سوزی یک ساختمان در استان سین‌کیانگ چین که منجر به مرگ 10 تن شد عامل آغاز اعتراضات علیه دولت است. این رسانه‌ها می‌گویند مردم چین معتقدند محدودیت‌های شدید کرونایی در این کشور عامل مرگ این افراد در روز شنبه هفته جاری بوده است. براساس این ادعا ورودی‌های این ساختمان برای رعایت محدودیت‌های کرونایی مسدود بوده و به همین دلیل ساکنان موفق به فرار از آن نشده‌اند. در ادامه این ادعا آمده است که محدودیت‌ها همچنین مانع از رسیدن به‌موقع تیم‌های امدادی به محل آتش‌سوزی شده است. وقوع این اتفاقات از سوی منابع رسمی مورد تایید قرار نگرفته‌اند اما به‌طور گسترده‌ای در حال تبلیغ توسط غرب هستند. 

  گسترش زرادخانه هسته‌ای چین به چه معناست؟ 
حرکت پکن به‌سمت افزایش تسلیحات هسته‌ای معانی مهمی در خود دارد. چین در سال‌های گذشته توانایی افزایش تسلیحات هسته‌ای را داشت اما بنابر دلایلی از این کار خودداری کرده بود. چینی‌ها با محدود نگه‌داشتن تعداد تسلیحات هسته‌ای‌شان اعلام می‌کردند خواهان حملات پیش‌دستانه نیستند و نگاهی دفاعی به زرادخانه خود دارند. 

1- تولید تسلیحات هسته‌ای تاکتیکی و تاکید بر نقش منطقه‌ای چین
در حوزه تسلیحات هسته‌ای، با توجه به‌شدت قدرت آنها با دو گونه از این تسلیحات روبه‌رو هستیم. یک‌گونه تسلیحات راهبردی که دارای قدرت انفجار بالاست و می‌تواند محدوده‌های وسیعی را به‌طور شدید تخریب کند. از این تسلیحات برای نبردهایی استفاده می‌شود که در آن باید شهرهای بزرگ دشمن و میلیون‌ها نفر از ساکنان آن کشته شوند. سلاح‌های هسته‌ای راهبردی به‌دلیل میزان قدرت‌شان نهایی‌ترین سلاحی هستند که مورد استفاده قرار می‌گیرند، زیرا تاثیرات به‌شدت قاطعی دارند. 
درمقابل گونه دیگری از تسلیحات هسته‌ای دارای قابلیت‌های تاکتیکی هستند که استفاده از تسلیحات هسته‌ای را منعطف‌تر ساخته‌اند. سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی قدرت بسیار کمتری نسبت به تسلیحات هسته‌ای راهبردی دارند. 
تسلیحات هسته‌ای تاکتیکی بیشتر برای استفاده در صحنه‌های جنگ و نه زدن عقبه دشمن کاربرد دارند، به‌عنوان مثال روسیه درصورتی‌که بخواهد از سلاح هسته‌ای در جنگ با اوکراین- کشوری که همسایه‌اش است- استفاده کند، به‌دلیل نزدیکی بسیار زیاد و احتمال کشیده شدن آلودگی هسته‌ای به داخل خاک خود نمی‌تواند از تسلیحات هسته‌ای قدرتمند بهره گیرد. ساخت سلاحی قدرتمند ولی تاکتیکی برای هدف قرار دادن و نابودی سریع و کامل اهداف متوسط مانند پادگان‌ها و فرودگاه‌ها و همچنین جلوگیری از ایجاد آسیب‌های زیست‌محیطی سنگین دو دلیل حرکت کشورهای دارنده تسلیحات هسته‌ای به‌سمت طراحی گونه‌های تاکتیکی به‌حساب می‌آید. 
استفاده از تسلیحات هسته‌ای در میدان جنگ، زدن پادگان‌ها و فرودگاه‌ها لازم است که آن نیز از طریق سلاح هسته‌ای تاکتیکی امکان‌پذیر است و تسلیحات هسته‌ای استراتژیک و قدرتمند برای آن، زیاده‌روی بزرگی به‌حساب می‌آید. زدن فرودگاه‌ها و پاگان‌های نظامی به تسلیحات هسته‌ای کوچک به شعاع انفجار و تخریب چندصد متری نیاز دارند، حتی تسلیحات هسته‌ای غیرتاکتیکی‌ای مانند آنچه در هیروشیما و ناکازاکی مورد استفاده قرار گرفتند شدت انفجار گسترده‌ای در شعاع 1. 4 تا 4 کیلومتری دارند. 
چین دارای تسلیحات هسته‌ای راهبردی است و به‌نظر نمی‌رسد تاکنون از گونه‌های تاکتیکی بهره برده باشد. کشوری در سطح چین با نقش جهانی اگر به‌سمت توسعه زرادخانه هسته‌ای خود گام بردارند، به ساخت گونه‌های تاکتیکی نیز می‌پردازد. چین تاکنون صرفا تسلیحات هسته‌ای راهبردی را تولید کرده تا بر بازدارندگی هسته‌ای تاکید کند، نه بر چیز دیگری. این تسلیحات تنها به‌عنوان مترسک‌هایی بزرگ عمل می‌کنند اما وضعیت زمانی تغییر می‌کند که کشوری به‌سمت تولید تسلیحات هسته‌ای تاکتیکی برود؛ موضوعی که نشان می‌دهد قدرت مزبور شدت انفجار تسلیحات غیرقابل‌استفاده هسته‌ای را کاهش داده تا قابل‌استفاده شوند. 
درحال‌حاضر دو کشور آمریکا و روسیه تسلیحات هسته‌ای تاکتیکی را درخدمت دارند. روسیه دارای بالاترین تعداد تسلیحات هسته‌ای تاکتیکی در جهان است، حتی اگر به‌صورت نسبی بررسی شود، مسکو بیشترین تسلیحات هسته‌ای تاکتیکی را به نسبت کل ذخایرش داراست. تقریبا 40 درصد از تسلیحات هسته‌ای روس‌ها، تاکتیکی هستند. 
آمریکا نیز 200 سلاح هسته‌ای تاکتیکی دارد که این کشور را از نظر تعداد سلاح هسته‌ای تاکتیکی در مقام دوم قرار می‌دهد. با این‌ حال تسلیحات هسته‌ای تاکتیکی آمریکا 4 درصد از زرادخانه هسته‌ای این کشور را تشکیل می‌دهد. 

2- افزایش تسلیحات راهبردی برای تقویت توانایی حمله پیش‌دستانه
تعداد پایین تسلیحات هسته‌ای به‌معنای اتکای دفاعی به آنهاست تا کشوری جرات حمله و به‌ویژه حمله هسته‌ای را نداشته باشند.  افزایش تعداد تسلیحات هسته‌ای اما نشان می‌دهد یک کشور درحال تقویت توانایی حملات پیش‌دستانه خود است. اگر چین به‌سمت کسب توانایی حملات پیش‌دستانه علیه آمریکا حرکت کند به این معناست که می‌تواند در احساس تهدیدی متناسب، حملاتی به خاک این کشور ترتیب دهد تا به‌طور کامل این تهدید را خنثی کند. 
برای آمریکا معنی گسترش زرادخانه هسته‌ای چین جدی‌تر است. واشنگتن هدف اصلی پکن است، زیرا کشور دیگری وجود ندارد که چینی‌ها برای مقابله با آن به‌دنبال توانایی حملات پیش‌دستانه هسته‌ای آن هم در سطح زرادخانه‌هایی با چندهزار سلاح هسته‌ای باشند. 

  آمریکا از خبرسازی درباره افزایش قدرت نظامی چین به دنبال چیست؟
آمریکا به‌طور مداوم در حال صدور هشدار پیرامون افزایش قدرت نظامی چین است. هرچند منشأ بسیاری از این خبرها تحقیقات نهادهای نظامی-امنیتی آمریکاست اما این تحقیقات توسط رسانه‌های غربی به‌شدت مورد توجه قرار گرفته و تبلیغ می‌شوند. این تحقیقات و گزارش‌های رسانه‌ای در برخی موارد ریشه در واقعیت دارند اما نمی‌توان تمام آنها را این‌گونه دانست. بسیاری از مطالب منتشر شده در این چهارچوب بدون آنکه واقعیتی داشته باشند، پروپاگاندا به شمار می‌روند.
واشنگتن و شبکه رسانه‌ای آن در ارائه گزارش درباره توان نظامی چین درحال تصویرسازی از آن به‌عنوان یک کشور باشکوه نیستند بلکه اهداف متعددی در این رابطه دارند. در ادامه تلاش شده این اهداف مورد بررسی قرار گیرند.

1- جداسازی اقتصادی 
آمریکا برای جلوگیری از خیزش چین چاره‌ای جز جدا ساختن این کشور از بازار کشورهای غربی ندارد. این جداسازی البته باید با توجه به نوع تهدید و بهره‌گیری چین از این بازار تنظیم شود و فراتر از موضوعی مانند کاهش درآمدهای پکن از طریق خرید کمتر کشورهای غربی از آن باشد. 
این جداسازی الزاما به معنای گذشتن از جنبه‌های مونتاژی اقتصاد چین که منجر به تولید کالاهایی ارزان قیمت می‌شود نیست بلکه به معنای مسدود ساختن مسیر دسترسی پکن به بازارهای فناوری آمریکاست. این مساله خود دارای دو شاخه است.
آمریکا در شاخه اول خواهان جلوگیری از دسترسی آسان شرکت‌های چینی به فناوری‌های آمریکایی از طریق ارتباطات گسترده با شرکت‌ها، مراکز علمی و دانشگاه‌های این کشور است.
پکن طی چند سال گذشته راهبرد پیشین خود مبتنی بر «تلفیق و شبیه‌‌سازی» نوآوری‌‌های خارجی را تغییر داده و به دنبال تمرکز و سرمایه‌گذاری در نوآوری‌های داخلی است.
چین درحال حرکت به سمت توسعه بومی فناوری‌هاست تا بتواند از موضوع «مهندسی معکوس» مداوم تولیدات خارجی خلاص شود. اتکای صرف به سیاست مهندسی معکوس و شبیه‌سازی فناوری‌های خارجی، روحیه نوآوری را می‌کشد و چین را منتظر پیشرفت‌های خارجی می‌سازد تا پس از دستیابی به نمونه‌های ساخته شده مبتنی بر این فناوری‌ها، آن را کپی‌برداری کند. در این صورت چین همواره چندین سال از کشورهای پیشرو فناوری در جهان عقب‌تر خواهد بود و باید همواره در کمین تولیدات تکنولوژیک جدید باشد تا پس از دسترسی به آنها چندین سال را به کپی و بومی‌سازی‌شان اختصاص دهد.
این مساله تهدیدات عمده‌ای برای پکن می‌آفریند. سیاست مهندسی معکوس ضمن تاخیر زمانی قابل توجهی که ایجاد می‌کند، در صورت تولید نمونه‌های مشابه این نمونه‌ها قادر به رقابت موثر با تولیدات خارجی نخواهند بود زیرا تولیدات خارجی به دلیل به‌روزرسانی‌های مداوم کیفیت بهتری دارند و شرکت‌های تولید‌کننده‌شان نیز با ورود زودهنگام به بازار آن را تصاحب کرده‌اند. از این‌رو چین پس از دستیابی به نمونه‌های کپی‌سازی شده، از ضعف کیفیت و بازارهای اشباع رنج خواهد برد. 
بر همین اساس چشم‌بادامی‌ها قصد دارند با سرمایه‌گذاری بر نوآوری‌ها زودتر از دیگران به تولیدات جدید رسیده و حتی بتوانند رقبای خود را نیز پشت سربگذارند. این نوآوری‌ها اساسا مشکل زنجیره تامین آنها را نیز حل می‌کند.
در سیاست متکی بر مهندسی معکوس و کپی، رقبا در هرحال نقشی در زنجیره تامین فناوری‌ها و تولیدات چین ایفا می‌کنند و قادرند با محروم ساختن پکن، تولیدات آن را با دشواری روبه‌رو کنند؛ موضوعی که تقریبا در سال‌های اخیر به‌ویژه از دوره ترامپ توسط آمریکا پیگیری شده و ممانعت از دسترسی چین به برخی از قطعات و فناوری‌ها، مقامات پکن را مضطرب کرده است. چین اگر با نوآوری‌ها به سمت تولید گام بردارد با مشکل اختلال یا قطع زنجیره تامین نیز مواجه نخواهد شد.
تضمین امنیت زنجیره تامین چین، این کشور را از سایه تهدیدات آمریکا که ابزار واشنگتن برای کنترل پکن به‌شمار می‌رود خارج می‌سازد، موضوعی که باعث شده واشنگتن سراسیمه بر شدت تقابل‌جویی‌اش با پکن بدمد.
آمریکایی‌ها از جداسازی اقتصادی در شاخه دوم قصد دارند تا مانع از تسلط چین بر اقتصاد داخلی‌شان از طریق سرمایه‌گذاری و توسعه زیرساخت‌ها شوند. واشنگتن معتقد است چینی‌ها در این صورت از زیرساخت‌های تحت کنترل‌شان سوءاستفاده خواهند کرد. به همین دلیل است که توسعه زیرساخت‌های ارتباطی و مخابراتی توسط شرکت‌های چینی در آمریکا با محدودیت روبه‌روست زیرا واشنگتن درحال تاکید بر این موضوع است که پکن از آن برای جاسوسی استفاده می‌کند.
در همین راستا روز جمعه گذشته کمیسیون فدرال ارتباطات آمریکا با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد براساس مقررات جدید، فروش و واردات تجهیزات ارتباطاتی پنج شرکت چینی به دلیل خطر غیرقابل قبول برای امنیت ملی آمریکا ممنوع است. براین اساس، فروش تجهیزات شرکت‌های عمده فناور چینی مانند هوآوی، ZTE، ارتباطات هیترا، هیک‌ویژن و داهوآ در آمریکا ممنوع شده است.

2- آماده‌سازی افکار عمومی برای تحمل تبعات مبارزه با چین 
درگیری با قدرت‌های همتا لاجرم تبعات سنگینی دارد. تحمل این تبعات نیز ناگزیر سهم مردم است. از این‌رو افکار عمومی برای آنکه پایداری‌شان برای نبرد و رقابت با قدرت‌های بزرگ افزایش یابد، باید به خطرات آن پی ببرند. آمریکا این مساله را درباره روسیه طی سال‌های گذشته انجام داد. درحال حاضر توطئه آمریکا در اوکراین باعث حمله روسیه به ساختارهای ناتو در این کشور شده و به دلیل شدت رقابت‌ها زیان‌هایی را در حوزه تامین مواد غذایی و انرژی برجای گذاشته است.
علی‌رغم سخت‌تر شدن زندگی مردم در غرب و به‌ویژه آمریکا، افکار عمومی غرب برای پذیرش این آسیب آماده بود. آنها به دلایل تاریخی و همچنین تبلیغات صورت گرفته برمبنای روس‌هراسی، آماده مواجهه با کرملین هستند.
این موضوع درباره چین نیز قابل تکرار است. آمریکا به دلیل واردات کالاهای ارزان از این کشور نمی‌تواند واردات از چین را کاهش دهد مگر آنکه مردمش بپذیرند این کار لازم است. اگر افکار عمومی آمریکا متوجه شود مهار چین لازم است و دنیا با چین مهارنشده برایشان بدتر از زمانی است که کالاها گران شوند، آنگاه آنها نه‌تنها فشارهای اقتصادی ناشی از آن را تحمل می‌کنند بلکه بر شدت و سرعت تنبیه چین نیز می‌افزایند.

3- جلوگیری از خزیدن چین به حاشیه توجهات در سایه جنگ اوکراین
از نگاه آمریکا روسیه دارای ظرفیت لازم برای ایجاد چالش برای این کشور آن‌گونه که چین می‌تواند، نیست. بر همین اساس واشنگتن تاکید دارد حتی با وجود خطر نظامی بالفعل روسیه در شرق اروپا، اولویت بودن چین نباید فراموش شود.
واشنگتن با مقطعی نشان داد بحران در اوکراین، در حال اصرار بر توانایی چین برای ایجاد چالش‌های طولانی‌مدت است.
بر همین مبناست که چین در طول جنگ اوکراین با جنگ روانی شدیدی از سوی غرب مواجه شده و مقامات دولت‌های مختلف غربی از نخست‌وزیر انگلیس تا مقامات آلمانی در روزهای اخیر بر لزوم جداسازی اقتصاد کشورهایشان از چین و مقابله با پکن سخن گفته‌اند.

4- تعریف رقابت آمریکا-چین در حوزه نظامی 
این سیاست رویه دیرینه آمریکایی‌ها در مواجهه با رقباست. با وجود برملاشدن این سیاست اما واشنگتن همچنان به پیروزی آن امیدوار است. این امیدواری نیز دلیل بسیار ساده‌ای دارد. هرچند امروزه همگان می‌دانند یکی از دلایل ضعف و فروپاشی شوروی افتادن آن در رقابت تسلیحاتی با بلوک ثروتمندتر غرب بوده است، اما دانستن این نکته باعث نمی‌شود تا دیگر رقبای غرب از ترس تکرار این سیاست و سناریو علیه خود، بتوانند به سادگی از تله آن بگریزند.
وقتی کشوری با تهدیدات نظامی و امنیتی شدیدی از سوی غرب روبه‌رو می‌شود چاره‌ای جز دفاع از خود و تقویت بازدارندگی‌اش از طریق تقویت تسلیحات و قوای نظامی خود ندارد.
واشنگتن قصد دارد حوزه نظامی را نیز به یکی از میادین اصلی نبرد خود با چین تبدیل کند تا ضمن انداختن پکن در تله رقابت تسلیحاتی ناهمتراز، به اهداف دیگری نیز دست یابد.
اگر کشورهای جهان رقابت آمریکا و چین را در حوزه اقتصادی و فناوری و یا حتی سیاسی بدانند، با سهولت بیشتری با آنها مراوده خواهند داشت اما هرچه این رقابت سویه‌های خطرناک نظامی و امنیتی بیابد، با پررنگ شدن بحث بلوک‌بندی‌ها ایجاد روابط با این دو کشور برای کشورهای جهان با تبعاتی روبه‌رو خواهد شد.
به‌عنوان نمونه پاکستان اگر به گسترش روابطش با چین در هنگامی بپردازد که تقابل‌جویی این کشور با آمریکا در حوزه نظامی شدت یافته است، آنگاه تحت فشار سنگین واشنگتن قرار خواهد گرفت.
آمریکا این موضوع را درک کرده است که صرف تقابل و جنگ تجاری با چین، کشورهای جهان را درباره رابطه‌شان با پکن به محافظه‌کاری وا نمی‌دارد و تنها راه‌حل آن پررنگ‌سازی سویه رقابت‌های نظامی و امنیتی میان دو کشور است.