تاریخ : Tue 22 Nov 2022 - 00:15
کد خبر : 75851
سرویس خبری : نقد روز

قوانین داخلی قطر چگونه در جام‌جهانی اعمال شد؟

اهرم‌های قدرت میزبان جام‌جهانی به درستی به کار گرفته شد

قوانین داخلی قطر چگونه در جام‌جهانی اعمال شد؟

 بعد از آنکه قطر در رقابت با آمریکا و چند کشور آسیایی توانست میزبانی جام‌جهانی را برنده شود فشارها علیه این کشور نیز آغاز شد. ابتدا اتهام مالی دستاویز حمله رسانه‌ای به شیخ‌نشینان دوحه زده شد و به‌مرور اتهامات حقوق بشری نیز به آن افزوده شد.

 بعد از آنکه قطر در رقابت با آمریکا و چند کشور آسیایی توانست میزبانی جام‌جهانی را برنده شود فشارها علیه این کشور نیز آغاز شد. ابتدا اتهام مالی دستاویز حمله رسانه‌ای به شیخ‌نشینان دوحه زده شد و به‌مرور اتهامات حقوق بشری نیز به آن افزوده شد. طی چند سال اخیر بارها این گزاره را در رسانه‌های مختلف شنیده‌ایم که قطر حقوق کارگران مهاجری را که برای ساخت پروژه‌های عمرانی مرتبط با جام‌جهانی به این کشور آمده‌اند، رعایت نمی‌کند. فشارهای رسانه‌های بین‌المللی حتی تا روز جام‌جهانی نیز ادامه یافت تا جایی که اینفانتینو در کنفرانس خبری پیش از آغاز مسابقات ناچار به پاسخگویی به این اتهامات می‌شود. رئیس فیفا با بیان اینکه استقبال قطر از کارگران مهاجر باید برای اروپا نمونه باشد، گفت این کارگران به‌طور قابل توجهی توانسته‌اند در ساخت‌وسازهای قطر درآمد بیشتری نسبت به کشورهای مبدا کسب کنند. اینفانتینو همچنین با انتقاد از چگونگی برخورد اروپایی‌ها با قطر به دلیل میزبانی جام‌جهانی، گفت: «ما اروپایی‌ها پیش از آنکه به دیگران درس اخلاقی بدهیم باید بابت کارهایی که در ۳ هزار سال گذشته انجام داده‌ایم در ۳ هزار سال آینده عذرخواهی کنیم.» او در ادامه گفت که این درس‌های اخلاقی، فقط «تظاهر و ریاکاری» است. این تنها دفاع رئیس فدراسیون جهانی فوتبال از قطر نبود. او همچنین انتقادات به قطر بابت ممنون کردن نوشیدن مشروبات الکلی در استادیوم‌ها را این‌گونه پاسخ داد: «من شخصا فکر می‌کنم که با ۳ ساعت آبجو نخوردن هم می‌توانیم زنده بمانیم. چه در فرانسه، چه در اسپانیا و چه در اسکاتلند.» علی‌رغم تمام فشارهای بین‌المللی، قطر به مسیر مورد نظر خود در برگزاری جام‌جهانی ادامه داده و رفتارهای مخرب علیه فرهنگ خود همچون پوشش نامناسب و فروش مشروب را محدود کرده است. این سیاست‌ها اگرچه فشارهای رسانه‌ای علیه دوحه را در پی داشته اما نتوانسته به تعامل این کشور با فیفا آسیب بزند. این امر نشان‌دهنده این است که قطر اهرم قدرتی قوی‌تر از فشارهای رسانه‌ای در دست دارد. 
فشار رسانه‌ای که اکنون قطر تجربه می‌کند را سال‌هاست از سوی جبهه رسانه‌ای ضدایرانی علیه کشورمان شاهد هستیم. این فشار درمورد ایران اما درنهایت کارکردهای امنیتی هم دارد. نمونه آن را در ماجرای فوت مهسا امینی شاهدیم که چگونه ادعاهای حقوق‌بشری علیه کشورمان به کمک میدان اغتشاشات آمده و رسانه‌های معاند با دستاویز قرار دادن آن درپی توجیه جنایت خیابانی علیه مردم هستند. پیوند خوردن فشارهای بین‌المللی به مسائل امنیتی نشان می‌دهد ایران زمانی می‌تواند این هجمه‌های رسانه‌ای را خنثی کند که در بعد امنیتی اهرم‌های قوی در اختیار داشته و طراحی میدانی جبهه معاندین را خنثی کند. اهرم‌های امنیتی علاوه‌بر خنثی‌سازی فشارها به‌لحاظ ایجابی نیز امکانات جدیدی را در اختیار کشور قرار می‌دهد. همکاری اقتصادی قطر با ایران یک نمونه واضح از تاثیر تعاملات امنیتی بر مراودات اقتصادی است. بعد از آنکه عربستان درنتیجه تنش با قطر حریم هوایی خود را روی هواپیماهای این کشور بست، این ایران بود که حریم هوایی خود را روی قطر گشود تا باعث خنثی‌سازی پروژه تحریم‌ها علیه قطر شود. حالا قرار است این تعامل، متقابلا برای کم‌اثر کردن تحریم‌های ضدایرانی هم کارآمد باشد؛ چراکه همکاری اقتصادی بین دو کشور به‌ویژه بعد از تشدید تنش بین دوحه و ریاض رونق بیشتری گرفته است. از سوی دیگر نیاز کشورها به حفظ امنیت ملی خود، آنها را ناگزیر می‌کند که حتی با وجود اختلافات سیاسی با کشورهای همسایه خود تعاملات امنیتی داشته باشند. به همین دلیل نیز تامین امنیت به‌عنوان یک کالای غیرقابل تحریم می‌تواند نقش به‌سزایی در تعاملات کشورها ایفا کند. کالایی که ایران نیز به‌خوبی قدرت بهره‌برداری از آن را پیدا کرده است. تقریبا به‌طور مفصل مقدمات و فرآیندی که قطر برای رسیدن به جایگاه حال حاضر خود در میزبانی جام‌جهانی طی کرده است را تشریح کردیم. نکته قابل توجه آنکه ابزارهای قدرت ایران را در همین قطر هم می‌‌توان دید. ابزار قدرتی که نتیجه تعامل منطقی دولت‌های دو کشور طی سال‌های اخیر، به‌خصوص در آن بازه‌ای است که قطر درگیر محاصره اقتصادی از سوی برخی حکومت‌های عربی قرار داشت. رابطه ایران با قطر و همچنین منافع متقابلی که در این رابطه چندوجهی میان دوحه و تهران تعریف شده است، می‌تواند برای روابط کشورمان با سایر دولت‌های منطقه و جهان هم الگو باشد. به این معنا که سطح تعامل طرفین از میزان استانداردهایی برخوردار باشد که به‌خطر افتادن منافع ایران در آن کشور، امنیت ملی کشور میزبان را هم به‌خطر بیندازد. برای مثال، در چند روز اخیر و در آستانه جام‌جهانی قطر شاهد یک اتفاق ویژه بودیم و آن، ممانعت دولت قطر از ورود خبرنگاران رسانه‌های تروریستی ضدایرانی به خاک این کشور بود. تلویزیون سعودی اینترنشنال، رسانه‌ای بود که قطر مانع از ورود خبرنگاران مروج خشونت و تروریسم آن به دوحه برای پوشش اخبار جام‌جهانی شد. این اتفاق و همچنین هشدارهای مکرر ایران درباره لزوم برخورد جدی با فعالیت‌های خشونت‌طلبانه و تجزیه‌طلبانه رسانه‌های فارسی‌زبان ایران‌ستیز باعث شد شبکه‌ای مثل بی‌بی‌سی فارسی هم در تصمیم خود برای فرستادن خبرنگار به دوحه صرف‌نظر کرده و دلیل مأمور نکردن خبرنگاران خود برای حضور در مسابقات جام‌جهانی را «ملاحظات امنیتی» عنوان کند. مساله‌ای که البته در فضای رسانه‌ها و افکار عمومی داخل کشور بیش از هرچیز تحت‌تاثیر ترس رسانه‌های تجزیه‌طلب از احتمال برخورد از سوی ایران عنوان شد.  اما ریشه این ارتباطات خوب موجود میان ایران و قطر را باید در چند سال قبل جست‌وجو کرد. 
سال 2017 و در بازه‌هایی که دوحه روزهای بحرانی و سختی را پشت‌سر می‌‌‌گذاشت، اما این تنها ایران بود که بین کشورهای منطقه به کمک قطر آمد. در آن سال مصر، امارات و بحرین به تبعیت از عربستان سعودی اعلام کردند روابط دیپلماتیک خود را با قطر قطع خواهند کرد. بعد از آن بود که برخی دیگر از کشورهای عربی این خط تحریم را دنبال کرده و به کارزار شکل گرفته علیه دوحه پیوستند. این کشورها شامل لیبی، یمن، مالدیو، سنگال، موریتانی، چاد، کومور، نیجر و گابن می‌شدند که اعلام کردند ارتباطات خود با قطر را قطع خواهند کرد. در چنین شرایطی بود که ایران به قطر اعلام کرد بعد از تحریم همه‌جانبه‌ای که متوجه دوحه شده است، این آمادگی را دارد تا با راهبردی‌تر کردن سطح ارتباط دو کشور، تا حد ممکن این تحریم‌ها را برای دوحه بی‌اثر کند. یکی از پیشنهادهای ایران، استفاده قطر از فضای هوایی کشورمان به عنوان مسیر جایگزین با هدف رفع محاصره هوایی قطر بود. همچنین با توجه به اینکه میدان گازی مشترک دو کشور به مرحله بهره‌برداری رسیده بود، این مساله هم به خودی خود موجب تعمیق روابط میان تهران و دوحه شد.
ایران همچنین درطول این دوران سخت قطر، با ارسال محموله‌های غذایی به دوحه از به وجود آمدن بحران امنیت غذایی برای این کشور جلوگیری کرد. نکته قابل توجه آنکه یکی از اهداف این تحریم‌های جدی دولت‌های عربی علیه قطر، کاهش ارتباطات تهران-دوحه بود که بعد از اتخاذ این رویکرد دوستانه از سوی ایران، هدف حکومت‌های عربی درتقابل با قطر به طور کلی به حاشیه رفت. به این معنا که حجم صادرات ایران به قطر به قدری افزایش داشت که روابط دو کشور را به طرز چشمگیری در مسیر راهبردی قرار داد. حجم آن، از 60 میلیون دلار بین سال‌های 2016 و 2017 به 250 میلیون دلار بین 2017 و 2018 افزایش پیدا کرد. علاوه بر این، باز شدن حریم هوایی ایران به روی هواپیمایی قطر هم منتج به درآمد بیش از 100 میلیون دلاری برای ایران شد. علاوه بر این موارد، بندری در خاک ایران، ماموریت پیدا کرد تا همه کار بکند تا پروژه محاصره قطر به کلی شکست بخورد. اتفاقی که در واقعیت هم رخ داد و این حکومت‌های معارض قطر بودند که دوباره تصمیم گرفتند دست دوستی به دوحه دراز کنند. ایران این بندر را مامور تسهیل روند انتقال مواد غذایی و کالا به قطر کرده بود و طی آن دوران، هر هفته سه محموله از طریق کشتی و از مبدأ این بندر ایرانی به قطر می‌رسید.
این روابط تا جایی ادامه داشت که با روی کار آمدن دولت جدید در ایران و تداوم ارتباط راهبردی دوحه و تهران شاهد امضای توافقاتی تجاری و اقتصادی گسترده میان دو کشور بودیم. برای مثال می‌توان به ظرفیت دو کشور در توسعه راهگذرهای بین‌المللی اشاره کرد. ظرفیتی که رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی کشورمان در سفر به قطر به اهمیت بالای آن برای دو کشور اشاره کرد. وزیر راه و شهرسازی طی آن سفر استراتژیک به قطر، درخصوص توافقات تهران و دوحه بر سر توسعه برخی مسیرهای ترانزیتی با بیان اینکه مصوبات این طرح صادر شده است، گفت: «اگر مشکل و مانعی در کشور پیش نیاید ده‌ها پیمانکار به صورت همزمان فعالیت خود را در حوزه زیرساخت‌های ترانزیتی آغاز می‌کنند.» او همچنین از توافق با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برای واگذاری پایانه‌های بار خبر داد و گفت: «این کشورها برای این کار ابراز تمایل کرده‌اند و در این راستا اخیرا با وزیر حمل و نقل قطر توافقنامه‌ای امضا کردیم.» علاوه بر این همکاری‌ها باید گفت ایران در جام‌جهانی فعلی که از روز یکشنبه رسما افتتاح شد، بسیاری از فرصت‌های اقتصادی را از دست داد، اما با این حال به جهت کیفیت فعلی روابط میان دو کشور قرار است عواید قابل توجهی را پذیرا باشد. در نمونه‌ای می‌توان به ظرفیتی اشاره کرد که علیرضا پیمان‌پاک، رئیس سازمان توسعه تجارت اخیرا از آن خبر داد. پیمان‌پاک در این خصوص گفت: «طبق برنامه‌ریزی انجام‌شده در ایام برگزاری جام‌جهانی، قطر از ایران به شکل روزانه ۲۵۰ تن مواد غذایی و کالای کشاورزی وارد می‌کند.» او همچنین از تهیه نقشه راه توسعه تجارت ایران و قطر خبر داده بود که هدفش رساندن تراز موجود به عدد ۳ میلیارد دلار معین شده است. خبر دیگری که سازمان توسعه تجارت درباره کیفیت تعاملات تهران و دوحه داد، به این شرح بود که «قطر تعرفه صادرات مجدد را برای تجار ایرانی به شدت کاهش داده و تخفیف قابل توجهی را درنظر گرفته است. ضمن اینکه ایران نیز می‌تواند از این ظرفیت برای واردات کالاهای مورد نیاز هم استفاده کند.» مجموع این تبادلات نشان می‌دهد چرا می‌توان رگه‌هایی از ابزارهای قدرت ایران در منطقه را در دوحه هم ملاحظه کرد. ابزارهای قدرتی که این روزها به‌خصوص از جانب رسانه‌های تجزیه‌طلب که خبرنگاران خود را از «سر احتیاط(!)» در لندن نگه داشته‌اند، قابل لمس است.