تاریخ : Wed 16 Nov 2022 - 00:15
کد خبر : 75704
سرویس خبری : نقد روز

اینها با رفتارهای دیکتاتورمآبانه سعی می‌کنند بازار را ببندند

سعید آجرلو، تحلیلگر مسائل سیاسی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

اینها با رفتارهای دیکتاتورمآبانه سعی می‌کنند بازار را ببندند

حدودا یک ماه پیش یرواند آبراهامیان با بی‌بی سی مصاحبه‌ای کرد و آنجا گفت که این اعتراضات با این وضعیت تبدیل به انقلاب برای تغییر نظام نمی‌شود چراکه تعدادش محدود است، ضمن اینکه بازار شرایطش با قبل خیلی متفاوت است و عملا با این اعتراضات همراهی نکرده است. ای

با انتشار فراخوان اغتشاش از سوی ایران‌اینترنشنال در روزهای گذشته، ناآرامی‌هایی در بازار تهران به وجود آمد. سعید آجرلو، تحلیلگر مسائل سیاسی در تحلیل این ناآرامی معتقد است: «حدودا یک ماه پیش یرواند آبراهامیان با بی‌بی‌سی مصاحبه‌ای کرد و آنجا گفت که این اعتراضات با این وضعیت تبدیل به انقلاب برای تغییر نظام نمی‌شود چراکه تعدادش محدود است، ضمن اینکه بازار شرایطش با قبل خیلی متفاوت است و عملا با این اعتراضات همراهی نکرده است. این اعتصابات و سه روز درخواست بسته شدن بازار، دقیقا الگوبرداری و شبیه‌سازی با همان شرایط انقلاب 57 است اما به شکست انجامیده.» در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید. 

با توجه به شلوغی‌های دیروز در بازار تهران، فکر می‌کنید در شرایط فعلی خاستگاه خارجی این وقایع بیشتر است یا داخلی؟ چون فراخوان این اغتشاشات متناسب با آبان‌ماه 98 از سوی ایران‌اینترنشنال منتشر شد. 
من فکر می‌کنم در تحلیل سرویس‌‌های امنیتی غرب و کشورهای منطقه ازجمله رژیم‌صهیونیستی و دولت سعودی که به‌شدت فعال هستند و مصادیق آن هم کاملا در حوزه‌های مختلف مشاهده می‌شود. دیده می‌شود که آنها به‌دنبال شبیه‌سازی انقلاب 57 هستند و این اقدامات را که انجام می‌دهند کاریکاتوری از انقلاب است. در این میان چند محور برای تحلیل وقایع اخیر مطرح می‌کنم ازجمله اینکه: یکی از محورها این است که بازار را با خودشان همراه کنند. حدودا یک ماه پیش یرواند آبراهامیان با بی‌بی‌سی مصاحبه‌ای کرد و آنجا گفت که این اعتراضات با این وضعیت تبدیل به انقلاب برای تغییر نظام نمی‌شود چراکه تعدادش محدود است، ضمن اینکه بازار شرایطش با قبل خیلی متفاوت است و بازار عملا با این اعتراضات همراهی نکرده است. این اعتصابات و سه روز درخواست بسته شدن بازار، دقیقا الگوبرداری و شبیه‌سازی با همان شرایط انقلاب 57 است. از طرف دیگر، افرادی مانند آصف بیات که تا قبل از این روزها، نظریاتی درباره انقلاب ایران در سال 57 و انقلاب مصر داشتند، شرایط ایران را پیش‌اانقلابی توصیف کرده و سعی کردند شرایط را به‌گونه‌ای تحلیل کنند که دور از واقعیت باشد. درواقع آنها سعی کرده بودند نظرات خودشان را هم در این ماجراها دخیل کنند. یا مثلا گلدستون فردی است که در زمینه جنبش‌ها و انقلاب‌ها در یک دانشگاه آمریکایی تحقیق می‌کند، او هم گفته بود ما نیازمند اعتصاب سراسری هستیم که بتواند به سیستم اقتصادی ایران ضربه بزند و این را به‌عنوان راهکار پیشنهاد داده بود. به‌همین دلیل فکر می‌کنم یک دلیل عمده الگوبرداری از این تئوری‌ها، شبیه‌سازی از روی شرایط انقلابی است که کاملا دور از واقعیت و کاریکاتوری است؛ چراکه عملا اینها با خشونت‌طلبی و رفتارهای دیکتاتورمآبانه سعی می‌کنند بازار را ببندند، درحالی‌که قاطبه‌ بازار ایران چه سنتی چه مدرن ممکن است از شرایط اقتصادی گلایه‌مند باشند اما با این خواسته‌های خشونت‌طلبانه و رادیکال بیرون کشور همراه نیستند. پس یکی از فاز‌های بعد از چهلم مهسا امینی، همین موضوع سه روز 24 و 25 و 26 در آبان است که اغتشاشات را به بازار بکشانند و دومین موضوع تنفس مصنوعی دادن به این جریانات از خارج کشور است که نمونه‌اش رفتار امانوئل مکرون یا صدراعظم آلمان است. اروپایی‌ها به‌صورت ویژه این اقدامات را در دستورکار خود دارند و دیدار با مسیح علی‌نژاد هم در همین راستا بود. 
بنابراین اغتشاشات اخیر فازی در بیرون کشور و در سطح سیاسی و دیپلماتیک دارد که امثال مکرون و اروپایی‌ها دارند آن را پیش می‌برند. وقایع اخیر یک سطح داخلی هم دارد که می‌خواهند اعتراضات فرهنگی را به اعتراضات اقتصادی تبدیل کنند، این کار را هم می‌خواهند با بازار انجام بدهند تا عملا در سیستم اقتصادی کشور اختلال ایجاد کنند. این اقدامات گرچه می‌تواند در شرایط امنیتی کشور اختلال یا ناامنی‌های روانی ایجاد کند اما نهایتا به‌دنبال این است که فضا را به اواخر شهریور و اوایل مهر برگرداند. یعنی اساسا اینها نمی‌خواهند این داستان تمام شود و هربار به شکل جدیدی آن را بازتولید می‌کنند. وقایع امروز حداقل نشان داد که به‌صورت کلی در این امر موفق نبودند چون کسب‌وکار کشور حالت طبیعی خودش را داشت. هرچند جو روانی‌ای که اینها درست می‌کنند، درسطح رسانه و نمادین بازتاب داده می‌شود. 

اشاره کردید که غرب و آمریکا می‌‌خواهند فضا را به التهاب شهریور و مهر امسال برگردانند. علت این مساله به این برنمی‌گردد که الان انتخابات کنگره آمریکا به ‌اتمام رسیده و ازسرگیری مذاکرات احتمالش بالا است و می‌خواهند ایران را تحت فشار قرار بدهند تا امتیاز بیشتری در مذاکرات بگیرند؟
بله، همین‌طور است. من فکر می‌کنم مذاکرات درسطح پایین‌تر مطرح است و درسطح کلان اینها گمان‌شان این است که می‌توانند درسطح رسانه و نمادسازی با همین شیوه‌ای که جلو رفتند، اعتراضات را بازتولید کنند. این هدف اصلی آنهاست. هدف اصلی آنها ایجاد التهاب در ایران است. مثلا بتوانند جامعه را درحالت جنبشی نگه دارند، التهاب ایجاد کنند و ثبات برقرار نشود. طبیعتا لابی‌هایی علیه ایران شامل سرویس‌ها و سیاسیون مختلف در غرب است که برجام را تارگت می‌کنند و ناکام شدن توافق هسته‌ای را به‌عنوان اهداف خودشان قرار می‌دهند. ولی به‌نظرم یک واقعیت را درنظر نمی‌گیرند و آن واقعیت این است که اروپا گرچه در جنگ اوکراین مقابل روسیه متحد شده اما اروپای امروز نسبت‌ به اروپای ده پانزده سال گذشته ضعیف‌تر است. ایالات متحده آمریکا اساسا راهبردش چرخش به شرق است و در خاورمیانه رویکردش با 10 سال پیش فرق می‌کند. اینها واقعیت جامعه و دولت‌های اروپایی است، طبیعتا آنها مشکلات و محدودیت‌های خود را دارند. از آن سمت اپوزیسیون ایرانی در خارج از کشور به‌دنبال قطع کردن هرگونه توافق و روابط دیپلماتیک ایران با جهان هستند. اگر اروپایی‌ها واقع‌نگر باشند، متوجه می‌شوند آن چیزی که خودشان در شبکه و رسانه درست کردند مطابق با واقعیت نیست. واقعیت و قدرت ایران کاملا برای آنها مشخص است. از یاد نبریم که درحوزه سیاست خارجی اتفاقات خیلی مهمی در منطقه رخ داده هم در حوزه نظامی هم در حوزه امنیت هم در حوزه سیاسی و این شرایط را خیلی متفاوت می‌کند. طبیعتا درچنین شرایطی که دارد نظم نوینی در جهان شکل می‌گیرد، همه تلاش آنها این است که ایران را مشغول کنند تا در این نظم نوین مواضعش ضعیف شود. در این میان شاید بهترین راه برایشان ایجاد شکاف دولت-ملت باشد چون می‌تواند پروژه آنها را جلو بیندازد. 

فکر می‌کنید در شرایط فعلی ایران باید چه رویکردی را در پیش بگیرد؟
من فکر می‌کنم در این مقطع باید مشابه عملکرد آقای علی‌اکبری که صحبت‌ها را شنیدند و جایی که لازم بود با صحبت معترضان همراهی کردند و از سوی دیگر اشتباهات‌شان را هم به آنها گوشزد کردند، رفتار شود. بالاخره به یک تفاهماتی دست پیدا کردند که این تفاهمات حقوق مردم آن منطقه را در بر خواهد گرفت و نشان می‌دهد که نظام معتقد است نباید به مردم آسیب برسد و این به‌نظرم یک مدل خوبی است که حتما دشمنان ایران مخالف آن هستند، ضمن اینکه ما به‌شدت نیازمند اقدام در حوزه اجرا و کارآمدی هستیم. درعین حال نیازمند تعادل بین رویکردهای امنیتی و رضایت‌جامعه یا پیغام به جامعه برای عادی شدن هستیم. حتما امنیت جامعه مهم است، خواسته مردم هم اتفاقا رضایت اجتماعی است که همین رضایت اجتماعی خودش امنیت به ‌وجود می‌آورد. بنابراین ما باید به سمت این برویم که اقدامات تسکین‌بخش و آرامش‌بخش داشته باشیم و حتما باید روندی را برای حل مسائل اقتصادی مردم شروع کنیم، درعین حال به این فکر کنیم بازسازی سرمایه اجتماعی نظام باید مساله اصلی‌مان باشد. فکر می‌کنم با نو کردن رویه‌ها و ساختارها در چهارچوب قوانین موجود و فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی بتوانیم اقدامات جدی انجام بدهیم. یعنی به‌صورت موازی جریان رسانه‌ای غرب جلو می‌رود و به‌صورت موازی در این جنگ شناختی و ادراکی سرمایه اجتماعی نظام را احیا و بازسازی کنیم.