رهبر انقلاب در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح در واکنش به اغتشاشات اخیر بیان داشتند: «این اغتشاش برنامهریزی داشت، این اغتشاش برنامهریزیشده بود. اگر قضیه این دختر جوان هم نبود، یک بهانه دیگری درست میکردند برای اینکه امسال در اول مهر به دلیلی که عرض خواهم کرد، در کشور ناامنی درست کنند، اغتشاش درست کنند. چه کسی این را برنامهریزی کرده؟ بنده بهصراحت میگویم این برنامهریزی کار آمریکا، کار رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی و دنبالهروهای آنهاست. نشستهاند برنامهریزی کردهاند. عمله و مزدوران و حقوقبگیران آنها، بعضی از ایرانیهای خائن هم که در بیرون از کشور هستند، به اینها کمک کردند.» حال بعد از دو ماه از آغاز اغتشاشات اسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات ایران در گفتوگو با پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب به تحلیل آشوبهای اخیر از منظر امنیتی پرداخته و اخبار پشت صحنه اتفاقات اخیر را مبتنیبر دادههای وزارت اطلاعات ارائه داده است. مشروح این صحبتها را در ادامه میخوانید.
جنگ ترکیبی علیه ایران
گزارشهای متعددی مبنیبر ارتباطگیری افسران اطلاعاتی با گروههای مختلف ضدانقلاب، برخی خائنان داخلی، کانونهای صنفی غیرقانونی و حتی آموزش در پوشش تورهای گردشگری یا آموزشهای مدنی و حقوقی به ایرانیان در خارج از کشور داشتیم و اطلاع داشتیم که در این جلسات و آموزشها چه مطالبی از عوامل و مزدوران درخواست میشود. میان عوامل میدانی با افسران اطلاعاتی سرویسهای جاسوسی بیگانه معمولا چند لایه واسطه وجود دارد. هرچند به دلیل عجله دشمنان، ما قبل از شروع آشوبها نیز به افسران اطلاعاتی بیگانه بهصورت مستقیم رسیدیم و تعدادی از آنها را دستگیر کردیم. مأموران اطلاعات خارجی فرانسه DGSE اقدام به ارتباطگیری و آموزش کانونهای صنفی غیرقانونی برای ایجاد جریان اعتراضی و آشوب کردند. از تمامی دیدارها، تماسها و ارتباطات آنها مستندات تهیه شده است و این جاسوسان بسزای اقدامات خود خواهند رسید.
برخی دیگر از عناصر مزدور هستند و آگاه یا ناآگاه از پشت ماجرا، به خاطر مقداری پول یا وعده اقامت در خارج، علیه مملکت خودشان اقدام میکنند. آتشزدن، تخریبکردن، چاقوکشی، تیراندازی با اسلحههای شکاری و جنگی و حتی فحاشی و اهانت به اهل بیت علیهمالسلام بخشی از کارهای این مزدوران است.
از آنجا که شیوه و شگرد هر سرویس اطلاعاتی متفاوت است، دشمنان نیز هر کدام بخشی از ظرفیتهای میدانی بحرانها را بهعهده میگیرند. برخی به تقویت نهادهای حقوق بشری و سازماندهی گزارشگران و فعالان مدنی میپردازند. برخی شبکه اراذل و اوباش را سازماندهی میکنند. برخی بهواسطه ارتباطات و حضور گستردهشان در کشورهای منطقه اقدام به قاچاق سلاح و مواد منفجره به داخل میکنند و برخی نیز در حوزه سایبری و عملیات روانی مشغول هستند، اما جملگی آنها در راستای اجرای یک بسته طراحیشده واحد عمل میکنند.
ما در بیانیه مشترک با برادرانمان در سازمان اطلاعات سپاه گفتیم دشمن در اغتشاشات اخیر از «جنگ ترکیبی» استفاده کرد. یکی از مهمترین ارکان و بسترهای مطرح در نبردهای ترکیبی (هیبریدی)، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بیگانه و مشخصا آمریکایی است. این شبکهها نقشی حیاتی در هسته مرکزی نبرد هیبریدی ایفا میکنند. پلتفرمهای ارتباطی مجازی اکنون تبدیل به قسمتی از استراتژی جنگی شدهاند نهتنها بهمنظور هدایت اقدامات و اغتشاشات و جمعآوری اطلاعات، بلکه مهمتر از آن با هدف تاثیرگذاری بر اعتقادات و گرایشات مخاطبانِ هدف در مرحله بعدی بهمنظور حرکت دادن آنان به سوی اقدام موردنظر، بهرهبرداری مینمایند.
بیشک بزرگترین عملیات تاثیر روی کشوری در جهان برای بیثباتسازی و ایجاد اغتشاش، براساس مدل عملیات ترکیبی بهعنوان عامل پیشبرنده جنگ ادراکی، همانی بود که از چند ماه پیش از اغتشاشات اخیر و در حین اغتشاشات و اکنون در دوره پسااغتشاشات از مبدأ ــ به تعبیر حضرت آقا ــ رژیم مافیایی آمریکا و همپیمانانی همچون انگلیس خبیث و رژیم کودککش صهیونیستی و گاو شیرده سعودی ــ اینها همه تعبیرات رهبر انقلاب است ــ صورت گرفت.
البته در سازماندهی و اجرا دست رژیمصهیونیستی آشکارتر بود. در ساماندهی تبلیغات دست روباه انگلیسی واضحتر بود. در هزینهکردن دست رژیم سعودی را به عیان میدیدیم تا آنجا که در نمایش منحط برلین که سلطنتطلبان و منافقین و تجزیهطلبان و گروههای منحرف جنسی جمع شده بودند، کل حمایت مالی این پروژه در حوزه تبلیغات، فضاسازی، پوشش صوتی و تصویری و اجاره تجهیزات پیشرفته برای تصویربرداری هوایی از تجمع و ارائه تسهیلات برای حضور پرتعداد و منسجم خبرنگاران و غذاهای توزیع شده و... جملگی با هزینه رژیم بَدَوی سعودی صورت گرفت. ما برای این داعیه سند داریم.
بهصورت ویژه این شبکهها معمولا یک کارفرما یا سفارشدهنده دارند، یک پشتیبانی مالی و یک عده هم عوامل اجرایی. کارفرمای این شبکهها آمریکا، انگلیس و رژیمصهیونیستی هستند که تلاش دارند بهواسطه عدم دسترسی مستقیم به ملت ایران و عدم امکان اثرگذاری مستقیم، از طریق رسانهها و فضای مجازی، به جنگ شناختی علیه ملت ایران بپردازند. پشتیبانی مالی عمده این شبکهها متاسفانه توسط عربستان سعودی انجام میشود و عوامل اجرایی نیز عمدتا از بین اعضای گروهکهای مختلف، فرقهها و گروههای منحرف عقیدتی و جنسی، برخی ایرانیان ناراضی، بعضی افراد دارای مشکلات و آسیبهای حاد اجتماعی و خانوادگی انتخاب میشوند.
این عوامل پس از اینکه در دام این شبکه میافتند یا تصور میکنند که راه برگشتی ندارند به همکاری خود با دشمنان ادامه میدهند یا گرفتار سراب پناهندگی و زندگی در خارج و آینده روشن میشوند و زمانی به سراب بودن آن پی میبرند که پلهای پشت سر خود را خراب کردهاند.
بهلحاظ عملیاتی نقش دشمن در این اغتشاشات از دو منظر قابل تبیین است:
1) نقشآفرینی صحنهای: در این الگو شبکهای مرکب از عناصر آگاه و ناآگاه در سطوح مختلف نقشآفرینی نمودهاند. به باور ما، براساس اطلاعات موجود از منابع اطلاعاتی، فنی، اقاریر متهمان و واقعیتهای صحنه، اغتشاشات اخیر که برخلاف گذشته بهصورت پراکنده شکل میگرفت، از طراحی پیچیدهای برخوردار بود که با مداخله عناصر وابسته به سرویسهای اطلاعاتی و گروهکهای ضدانقلاب و تجزیهطلب تروریست هدایت میشد. این الگو با محوریت از بین بردن تمرکز نیروهای ضدشورش و تسری ناآرامی به نقاط مختلف شهر طراحی شده و به اجرا درآمده بود. آتش این تجمعات پراکنده توسط عناصر معدود و معین و با اقدامات منظم، حسابشده و جسورانه شعلهور میشد که کاملا تشکیلاتی و هدایتشده بود. این افراد به اشکال مختلف ازجمله انسداد مسیر، آتشزدن سطل زباله، کشف حجاب، شعاردهی و... توجه اطرافیان را به خود جلب نموده و بهتدریج معترضان رادیکال را به یاری میخواندند. آرامآرام بخشهای دیگری از مردم در قالب عناصر هیجانی و تماشاگر به جمعیت اضافه میشدند. جالب آنکه هسته اولیه بلافاصله بعد از شکل گرفتن تجمع، محل را ترک نموده و برای راهاندازی تجمع جدید دستبهکار میشدند.
2) نقشآفرینی زمینهای: فعالیت سازماندهیشده خشونت و شبکهسازی تحت مدیریت سرویسهای اطلاعاتی با همکاری گروهکهای ضدانقلاب از مدتها تلاش نمودهاند تا علاوهبر اقدامات تشکیلاتی و هستهسازی ضدامنیتی، بدنهای مستعد در بستر اجتماعی آسیبدیده فراهم نمایند تا تحت شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور از نارضایتیهای این قشر بهرهبرداری نمایند؛ لذا علاوهبر فعالیتهای تشکیلاتی شاهد حضور عدهای از تجمعکنندگان در چهارچوب «حرکتهای گلهای» هستیم.
درواقع عدهای بدون وابستگی تشکیلاتی در تجمعات شرکت نمودند که ناآگاهانه در نقش سیاهیلشکر و سپر انسانی عناصر تشکیلاتی و ضدانقلاب قرار گرفتند و دشمن از یکسو با ایجاد تکانههای اقتصادی، سیاسی، روانی و مدیریتی از طریق اعمال فشار حداکثری تمام تلاش خود را برای ایجاد اختلال در نظم و فرآیندهای سازندهی کشور و کاهش مقبولیت عملکردی نظام بهکار گرفته و از سوی دیگر با عملیات روانی و رسانهای گسترده تلاش میکند این حس نارضایتی را در مردم صدچندان کند. در این میان، به نقش رسانههای فارسی زبان لندنیسعودی که ما اسم «نارسانه» را بر آنها گذاشتهایم باید توجه خاص کرد. اینها وارد هدایت عملیاتی صحنه شدند. ما اطلاعات داریم که سرویسهاس جاسوسی دشمن بهصورت لحظهای به اینها خبر و تصویر میدادند و این شبکهها اغتشاشگران را در صحنه هدایت میکردند که در لحظه در کجا تجمع کنند و با رسیدن نیروهای حافظ نظم و امنیت، خط میدادند که چگونه با آنها مقابله و چگونه نیروها را درگیر کنند. خط «کشتهسازی» در این هدایت عملیاتی بهشدت دنبال میشد. هم در صحنه اغتشاشات و هم خارج از صحنه، انتساب تعدادی قتل مشکوک یا خودکشی یا حتی فوت عادی به نیروهای حافظ نظم و امنیت بسیار آشکار بود.
در این رویکرد نقش سهگانه لندنی-سعودی-آمریکایی (بیبیسی فارسی، اینترنشنال سعودی و منوتو) بسیار بارزتر از بقیه بود.
این اغتشاشات بیش از آنکه نماد اعتراض مردمی یا وقوع مشکل در کف خیابان باشد، در فضای رسانهای و مجازی جریان دارد و به همین جهت به آن عنوان «بزرگترین عملیات تاثیرگذاری» میدهیم. در این صحنه، همچنانکه در پاسخ به سوال قبلی گفتم نقش رسانههای ماهوارهای و مجازی و شبکههای اجتماعی بیش از هر زمان دیگر و به دور از استانداردهای رایج رسانهای در جریان است.
علاوهبر هدایت شبکههای ماهوارهای توسط سرویسهای اطلاعاتی، گزارشهای زیادی از فعالیتهای گروههای مختلف ضدانقلاب در بستر رسانه وجود دارد که تحت مدیریت سرویسهای اطلاعاتی متخاصم ایفای نقش میکنند که شاخصترین آن، مداخله مستقیم آمریکا برای هماهنگسازی برخی از گروههای تروریستی ضدانقلاب با شبکه اینترنشنال بوده است که عملا سازمان تروریستی اینترنشنال را شکل داده است و در مواردی نیز، رژیمصهیونیستی با برخی از اعضای گروهکهای تروریستی ارتباطات و هدایتگری داشته است.
بهرهگیری از الگوی شورشیسازی در فضای مجازی، نفوذ در کانونهای صنفی و اقشاری و نیز تاثیرگذاری بر سلبریتیها از اضلاع طرح دشمن در هدایت رسانهای است.
میزان مداخله سرویسهای اطلاعاتی بهگونهای است که علاوهبر تغییر الگوی معمول نرمافزارهای شبکههای اجتماعی، نهتنها بر میزان نشر و فعالیت جریان آزاد اطلاعات خدشه وارد کردهاند بلکه با تهدید و فشار از فعالیت عناصر غیرهمسو با خود ممانعت میکنند. امروز اگر کسی همسو با این جریان حرف نزند از بستر فضای مجازی حذف خواهد شد و کسی که موضع مستقلی داشته باشد از سوی شبکه رسانهای ضدانقلاب تحت فشار، توهین و تهدید قرار میگیرد. برخی از فعالان حوزه اقتصادی و فرهنگی در فضای مجازی که از بستر شبکههای اجتماعی درآمدزایی داشتند تحت فشار وارده دچار آسیب هستند یا مجبورند خلاف رویکرد خود وارد بازی از پیش باخته دشمنان نظام شوند یا اینکه اخلال در کسبوکار خود را بپذیرند.
ما با چند دسته از بازیگران مواجه هستیم. رژیمصهیونیستی که حسابش مشخص است و نیازی به بحث ندارد. این رژیم در موضع متخاصم تاکنون غلطهایی کرده است (که در بوق و کرنا کردهاند) و پاسخهای سهمگینی دریافت کرده (که با تمام توان لاپوشانی کرده است). از این پس نیز دریافت خواهد کرد.
درمورد رژیم آمریکا، افزون بر همه دشمنیها و خسارتها و ضرباتی که مستقیم و غیرمستقیم به ملت ایران وارد کرده (که داستان مثنوی هفتاد من است)، این رژیم تروریستی رسما قاتل سردار بزرگ مقاومت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی است. آنهم نه در جبهه رویارویی مستقیم آن سردار با عوامل نیابتی آمریکا همچون داعش، بلکه خارج از میدان جنگ و در شرایطی که میهمان کشور ثالث بوده، به زبونانهترین، ناجوانمردانهترین و تروریستیترین وجه ممکن او را ترور کردند. این موضع آمریکایی رو به افول دربرابر ایران قوی است. من به یقین و با قاطعیت میگویم که آمریکا یارای جنگ رودرروی نظامی با ما را ندارد و لذا یا در هیات یک گروهک تروریستی درمیآید و رسما ترور میکند (و البته پاسخ دندانشکن، آشکار، جوانمردانه و نظامی میگیرد). یا به پشت صحنه میرود و به جنگهای ترکیبی و نرم و تحریک این و آن رو میآورد، که در این صورت نیز همیشه پاسخ گرفته و زین پس نیز خواهد گرفت.
اما درمورد انگلیس خبیث، حساب انگلیس بهعنوان کشوری که براساس خوی روباه پیر هیچگاه دست از شیطنت علیه جمهوری اسلامی ایران برنداشته است متفاوت است. در حال حاضر رسانههایی در خاک انگلیس به دنبال ایجاد و گسترش اغتشاش در ایران بوده و هستند. این رسانهها چه در گذشته و چه در حال حاضر پا را از حوزه راهبری اغتشاش فراتر نهاده و به دنبال سازماندهی حرکتهای ایذایی و تروریستی در کشور هستند. این اقدامی است که کشور انگلیس آن را شروع کرده است. در گذشته بارها و بارها ایران مانعی برای اقدامات تروریستی علیه کشورهای اروپایی بوده است ولی انگلیس و برخی کشورهای اروپایی در مقابل از هیچگونه دشمنی علیه جمهوری اسلامی ایران فروگذار نکردهاند. بیتردید ما هرگز مثل انگلیس، پشتیبان اقدامات تروریستی و ناامنسازی سایر کشورها نخواهیم بود ولی تعهدی برای ممانعت از بروز ناامنی در این کشورها هم نخواهیم داشت، لذا کشور انگلیس هزینه اقدامات خود را برای ناامن ساختن کشور بزرگ ایران خواهد پرداخت.
متاسفانه دولت انگلیس که شبکههای ماهوارهای بیبیسی و اینترنشنال تحت حمایت او و در چهارچوب رسانهای او فعالیت دارد امروز نقش تروریستی گرفته و این موضوع عبور از خطوط قرمز امنیتی جمهوری اسلامی ایران است. در همینجا میگویم که شبکه ماهوارهای اینترنشنال از سوی دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی ایران بهعنوان سازمان تروریستی شناخته شده و عوامل و دستاندرکاران این سازمان تحت تعقیب وزارت اطلاعات قرار خواهند گرفت و منبعد، هر نوع فعالیت و ارتباط با این سازمان تروریستی بهعنوان ورود به حوزه تروریستی و تهدید امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تلقی خواهد شد.
اما درمورد سعودی میگویم که سرنوشت ما و دیگر کشورهای منطقه به دلیل همجواری، به هم گره خورده است. از نظر ایران، هرگونه بیثباتی در کشورهای منطقه تسرییابنده است و هر گونه بیثباتی در ایران، قابل تسری به کشورهای منطقه است. کشورهای دوردست بیثباتکننده منطقه هستند. سنگاندازی به سوی ایران قدرتمند از سوی کشورهایی که در خانههای شیشهای نشستهاند، معنایی جز عبور از مرزهای عقلانیت به تاریکی حماقت ندارد. جمهوری اسلامی ایران تاکنون با عقلانیت استوار، صبر راهبردی در پیش گرفته است ولی هیچ تضمینی برای تداوم این صبر راهبردی در صورت تداوم دشمنی نمیدهد. بیتردید اگر اراده جمهوری اسلامی ایران به مقابلهبهمثل و مجازات این کشورها تعلق بگیرد، کاخهای شیشهای فروخواهند پاشید و این کشورها روی ثبات و پایداری را نخواهند دید.
اگر بخواهیم هدف اصلی دشمنان اصلی را بگوییم صریحا دشمن بهدنبال «پروژه ویرانسازی» ایران است. دقیقا طبق مدلی که در سوریه، عراق، لیبی، افغانستان و یمن اجرا کردند اما در «ایران قوی» و برای «درخت تناور انقلاب اسلامی» نه توانستند و نه هرگز خواهند توانست.
حداقل از ابتدای سال جاری، دشمن در مقاطع مختلف نظیر روز معلم یا همزمان با مردمیسازی یارانهها یا روز حجاب و عفاف، برای ایجاد ناامنی در کشور تلاشهای گستردهای کرده است که ضربات وارده به تیمهای تروریستی متعدد در مناطق مرزی یا آنسوی مرز و نیز خنثیسازی عملیات انفجار در یکی از صنایع هوایی اصفهان از نمونههای بارز آن است. در همین اغتشاشات طبق آخرین آمار قریب به ۱۰۰ تن از عناصر وابسته به منافقین، بیش از ۱۵۰ نفر از عناصر وابسته به گروههای تروریستی کردی و سایر گروههای تروریستی دستگیر شدهاند.
در برخی از کیسها عناصری که علاوهبر هدایت میدانی در اغتشاشات تحت ارتباط با خارج از کشور اقدام به اختفای سلاح جنگی و مهمات (تیانتی) کرده بودند شناسایی و دستگیر شدند و جالبتر اینجاست که پس از دستگیری بعضی از این عناصر، شبکه رسانهای وابسته به رژیمصهیونیستی موضوع دستگیری این افراد را تحت رصد قرار داده است.
اما باید اشاره داشت که بحمدالله امروز جامعه اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران اشراف عظیمی دارد که دشمنانش را در تمام دنیا تحت تعقیب قرار میدهد. امروز که خدمت شما هستیم حداقل شش نفر از عناصر و سرکردگان گروهکهای تروریستی ضدملت با طراحی و هوشمندی دستگاه اطلاعاتی دستگیر و از نقاط مختلف دنیا برای پاسخگویی به جنایاتشان به تهران منتقل شدهاند. از اعضای اصلی گروهکهای تجزیهطلب تا ضددین و وابسته به سرویسهای اطلاعاتی رژیم غاصب و رژیم آمریکا. ضمن اینکه هماکنون یکی از سرکردگان گروههای تروریستی که مجری پروژه تجزیهطلبی بوده در اختیار وزارت اطلاعات است که جزئیات آن اخیرا رسانهای شد. (مستند ژنرال)
در تبیین اثرگذاری دشمن بر سلبریتیها به دو دسته کلی باید اشاره داشت. مواردی که تحت برنامه مشخص و مستمر با هدایت سرویسهای اطلاعاتی یا گروههای ضدانقلاب رخ میدهد و مواردی که بدون آگاهی و تحتتاثیر فضای شناختی و احساسات، بروز پیدا میکند.
متاسفانه در مواردی از قبل شاهد طراحی و برنامهریزی ضدانقلاب برای اثرگذاری بر چهرههای رسانهای هستیم که با ارتباطگیریهای پوششی یا هدایتشده بر نظرات و دیدگاههای این افراد اثر گذاشتهاند و بعضا موجب شده است که افرادی دچار خطا شده و با دشمنان نظام اسلامی همسو شوند که البته تعدادشان بسیار اندک است. ولی بسیاری از چهرهها نیز متاسفانه بهدلیل عدم شناخت نسبت به ابعاد فضاسازیهای رسانهای و نیز بدون برخورداری از مشاوران هوشمند دچار خطا در تشخیص شده و با واکنشهای هیجانی و نسنجیده در زمین دشمن بازی کردهاند (که البته موضوع جدیدی نیست).
نمونه واکنش برخی از هنرمندان در قضیه واکسن کرونا بود که بهرغم پیشرفتها و تلاشهای شبکه بهداشت و درمان کشور تحت تاثیر خطای شناختی فضای کشور را سیاه و شکستخورده القا میکردند. در این قضیه جدید البته موضوع فراتر از گذشته است، ضمن اینکه امروز اعمال فشار حلقه عناصر وابسته به دشمن در وادار کردن برخی از افراد به رفتارهای انحرافی نیز بیتاثیر نبوده است. امید است که چهرهها مرز خود با دشمنان را بهوضوح روشن کرده و ضمن همراهی با مردم مانع سوءاستفاده دشمن شوند.
اخیرا هم مشاهده میشود که برخی از همین دست سلبریتیها که دنبالکنندگان زیاد دارند، در کمال ناباوری اکانت خود را به عوامل سیا یا برخی کشورهای مرتجع منطقه میفروشند یا اجاره میدهند تا خریداران، منویات بیگانگان را با استفاده از اسم و شهرت این افراد به جامعه القا کنند. آیا یک چهره ایرانی وطندوست حاضر است به قیمت دریافت پول بیگانگان، ملت خود را بفروشد؟
زمانی توان اطلاعاتی ایران در داخل کشور و معطوف به حفظ امنیت در شهرها بود اما اکنون به لطف تلاشها و مجاهدتهای جامعه اطلاعاتی کشور، بازوهای اطلاعاتی ایران در بسیاری از مناطق جهان گسترده شده است.
مشاهده میکنید که رژیمصهیونیستی و دولت آمریکا همیشه به این توانمندی و اشراف اشاره میکنند. تردد افسران جاسوسی دشمنان در کشورهای همسایه حتی با هویتهای جعلی و پاسپورتهای دیگر کشورها برای افسران اطلاعات ما غالبا مکشوف است و معمولا بر تحرکات و برنامههای آنها اشراف لازم را داریم.
خوشبختانه حتی با کشورهایی که روابط سیاسی چندان گرمی نداریم، در حوزه اطلاعاتی و تبادلی روابط مناسبی داریم و بر این مبنا که از کشورهای همسایه هیچ تهدیدی علیه دیگری نباید شکل بگیرد روابطی برقرار شده است.
درمجموع بحمدالله با عنایات حق تعالی و دعای امام عصر (روحی و ارواح العالمین لهالفداء) و رهبری مدبرانه حضرتآیتاللهخامنهای و هوشیاری و حضور مقتدرانه مردم عزیز، جمهوریاسلامیایران در منطقهای پرالتهاب، حضوری مقتدرانه دارد و دستگاههای نظامی، امنیتی و اطلاعاتی کشور از موفقترین مجموعهها در سطح دنیا هستند و در تعامل مناسب با کشورهای منطقه و همسایگان، خصوصا خط مقاومت هستیم. امروز کلانپروژههای دشمن در منطقه دچار شکست شده و صدای شکستن استخوانهای فرتوت استکبار آمریکا پس از خروج از منطقه واضحتر شده است.