تاریخ : Mon 07 Nov 2022 - 00:15
کد خبر : 75451
سرویس خبری : نقد روز

ایران من بلات مهل بر سر آورند

محمدرضا باقری

ایران من بلات مهل بر سر آورند

ایران دشمن کم ندارد، از آمریکا و رژیم‌صهیونیستی و انگلیس تا همین عربستان‌سعودی.

محمدرضا باقری، فعال رسانه ای: میرحسین موسوی در سال ۷۷ در جمع اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران یک سخنرانی مهم دارد که متنش را نشریه صبح آن زمان منتشر کرده و آنجا می‌گوید: «اگر تفکر توهم توطئه که وجود توطئه‌های جهانی علیه ملت ایران را غیرمنطقی تلقی می‌کند در جامعه ما گسترش یابد به ضرر ما و به نفع غرب است. اگر در میان دولتمردان، سیاست‌خارجی، اندیشمندان و متفکران ما چنین تفکری بروز کند و احساس شود که جهان برای جمهوری اسلامی جهان امنی است و معرفی کردن دشمن خارجی خیال و اوهام است، به بیراهه رفته‌ایم.»
لب مطلب همین است، باید ابتدا بپذیریم که ایران دشمن کم ندارد، از آمریکا و رژیم‌صهیونیستی و انگلیس تا همین عربستان‌سعودی. هر‌کدام سال‌ها کار کردند، کمین کردند تا ایران را زمین بزنند، یا تجزیه‌اش کنند یا هیبت و هیمنه‌اش را خرد کنند یا لااقل سرگرم مسائل داخلی خودش کنند.

    پس دشمن واقعیت است، تحرکاتش هم واقعی است 
حالا این سوال مطرح می‌شود که پس آیا همه مشکلات گردن دشمن است؟ شرایط خوب است؟ نه! معلوم است که نه! ناکارآمدی و انباشت مساله در کشور آنقدر زیاد است که زخم‌ها التیام نیافته رها می‌شوند. مساله ساده‌ای همچون آن گشت بی‌خاصیت ارشاد که در طول حیاتش حتی یک نفر را باحجاب نکرد، ولی هزاران نفر را از حجاب متنفر کرد، چرا باید اینقدر هزینه برای کشور درست کند؟ ما مسائل را حل نکرده‌ایم، خیلی وقت‌ها صورت‌مساله را پاک کرده‌ایم، حتی درباره‌اش با مردم گفت‌وگو نکرده‌ایم. رفتن زنان به استادیوم، شکل گزینش‌ها و خیلی مسائل دیگر ازجمله همین موارد ناتمام است که به‌راحتی با گفت‌وگو قابل حل هستند‌. سوای این، مشکلات اقتصادی ناشی از سوءتدبیر مسئولان و تحریم‌های ظالمانه، روز‌به‌روز فشار را بر زندگی مردم بیشتر کرده است. غیر از گذران سخت زندگی که شاید قابل تحمل باشد، دو عنصر تبعیض و رانت و  پیش‌بینی‌ناپذیری آینده، تنفس را برای مردم خصوصا جوانان سخت کرده، اینکه می‌بیند برخی در همین شرایط چقدر سریع رشد می‌کنند و برخی چقدر با کار و تلاش هر روزشان دریغ است از دیروزشان.
جوان ایرانی آینده محاسبه‌پذیری پیش‌‌روی خود نمی‌بیند‌، نمی‌تواند حساب کتاب کند پراید را ولو به قیمت ۲۰۰ میلیون با چند سال کار می‌تواند بخرد، آیا دو ماه دیگر نه، هفته بعد هم پراید همین قیمت است؟ پراید نه، شیر یا تخم‌مرغ هم قیمتش پیش‌بینی‌پذیر و دارای ثبات نیست.
مسائل اجتماعی که دیگر جای خود دارد، حس تبعیض در همین گشت ارشاد نیز وجود داشت، صرف داشتن یک خودروی شخصی، یا پرداخت هزینه یک تاکسی اینترنتی، گشت نمی‌توانست متعرض شما بشود، اما بدا به روزی که از مترو با حجاب نامناسب پیاده می‌شدی.
رسانه هم که دو مساله پیش‌روی خود دارد؛ برخی که اعتبار دارند خودشان شریک جرمند و در بزنگاه یادشان می‌افتد که در اصل محتوم‌ تشکیک کنند و مثلا بپرسند مگر ربیع‌الاول ۲۹‌روزه نیست، چطور بیانیه داعش ۳۰ ربیع است؟ یا هر روز با جعل خبر خط فقر دروغین ۲۰ و ۲۵ میلیونی درست کنند یا ملامت کنند که ما هشدار داده بودیم و کار تمام است.
برخی هم که روش درستی دارند اعتماد عمومی نسبت به آنها متاسفانه از دست رفته است. مساله‌ای که پس از واقعه تلخ هواپیمای اوکراینی به‌وجود آمد و بعد از آن نیز رها شد و ترمیم نشد، حتی به‌سمت ترمیم نیز حرکت نشد. وقتی تمام جامعه درگیر مساله سیلی زدن یک نماینده مجلس به سرباز راهور بودند، رسانه محکم نایستاد، در قصه سیسمونی نیز همین‌طور، گرانی و تورم را در یک‌سال اخیر با اغماض پشت‌سر گذاشت، حالا سوال دارد چرا سرمایه اجتماعی از بین رفته و چرا دشمن با چهارتا رسانه توانسته تا این حد افکار عمومی ایرانیان را به بازی بگیرد‌؟ 
حالا‌ وقتی در این شرایط که دشمن خارجی از یک‌ سو و مشکلات داخلی از سوی دیگر ذهن مردم را آزار می‌دهد و صدای معترض هم شنیده نمی‌شود و بستر اعتراض فراهم می‌شود‌، مشخص است که فرصت‌طلب هم سوار این اعتراض می‌شود و آن را تبدیل به اغتشاش می‌کند. اما آیا هر‌کس کف خیابان بود اغتشاشگر و آموزش دیده است؟ قطعا خیر. نهایتا درصدی از این اغتشاشگران آموزش‌دیده و جیره‌بگیر اجنبی و دشمن هستند، اما درصد بزرگی همین جوان‌های هیجان‌زده و ماجراجو و ناامید از آینده‌اند که در مسیر خشونت واقع شده‌اند و ناخواسته همراهی کرده‌اند. خشونت مسری است، اگر یکی در جمع لگد بزند، تبدیل به ده‌ها لگد خواهد شد‌.

    حالا وظیفه حاکمیت چیست؟
به نظرم ابتدا باید دشمن خارجی را ناامید کرد، نقشه‌اش را برملا و او را رسوا کرد. باید راه نفوذ را بر او بست. حساب جوان هیجان‌زده را از اغتشاشگر حرفه‌ای جدا کرد، با گروه اول گفت‌وگو کرد و حرف‌هایش را شنید و به اختلاف‌نظرش احترام گذاشت و با گروه دوم شدید برخورد کرد، برخوردی از جنس برخورد با منافقان.اما فراموش نباید کرد که اگر زخمهای داخلی بهبود پیدا کند، دشمن خارجی و منافق داخلی ناامید می‌شوند و با رها کردن این زخم‌ها و انجام کارهای باسمه‌ای بدون متقاعد کردن گروه معترض واقعی، این فتنه‌ها ادامه خواهد داشت.