علی صولتی، خبرنگار:ترویج سبک زندگی سالم و پیشگیری از بیماری، یک اصل اساسی در سیاستهای کلان ارتقای سلامت عمومی است. حتما عبارت معروف «پیشگیری بهتر از درمان است» بارها به گوشتان خورده است. پیشگیری بهتر از درمان است مگر در مواردی که هزینه آن را پرداخت کنید. این جمله را به فیلسوف هلندی «دسیدریوس اراسموس» که در قرن 15 میلادی میزیسته، نسبت دادهاند. این جمله اکنون یک اصل اساسی در مراقبتهای بهداشتی مدرن و امری ذاتی در استراتژیهای مراقبتهای بهداشتی و اجتماعی در سراسر دنیاست. طرحهایی مانند پزشک خانواده که پیشتر در همین صفحه درباره اهمیتشان نوشتیم نیز درواقع بیش از آنکه بر پوشش خدمات درمانی جامعه متمرکز باشند، حائز یک رویکرد پیشگیرانه بهسلامت افراد هستند، رویکردی که پیش از وخامت هر بیماری و عارضهای آنها را شناسایی و کشف کرده و نسبت بهسلامت خانوار برخوردی فعالانه و مسئولانه داشته باشد. کنترل اپیدمیها نیز نهتنها از این قاعده مستثنی نیست، بلکه اساسا کنترل اپیدمی برخاسته از نگاه و رویکردی پیشگیرانه است. اپیدمیولوژیستها قبل از آنکه ویروسی بهطرز غیرقابلکنترل در جامعه شیوع پیدا کند، ساختار آن را شناسایی میکنند، طریقه و محل انتشار ویروس را معرفی میکنند، لزوم رعایت پروتکلهای بهداشتی و قرنطینهها را تشخیص میدهند و واکسیناسیون عمومی را هم برای جلوگیری از بحران سلامت جامعه توصیه میکنند؛ سناریویی که اهمیتش را جزءبهجزء در پاندمی کرونا شاهد بودیم. سوال این است که آیا این تجربه برای اصلاح رویکرد نظام سلامت در مواجهه با بحرانها و اپیدمیها کافی بوده یا در موج اخیر آنفلوآنزا نیز بناست چرخ مقابله با اپیدمی را از اول اختراع کنیم؟
پیشگیری همچنان بهتر از درمان است
پیشگیری درواقع مقابله با علل بالادستی بیماری است و هیچ نکته جدید دیگری در مورد مفهوم پیشگیری بهتر از درمان وجود ندارد. در یکی از مقالات کالج سلطنتی پرستاری درمورد اهمیت پیشگیری در نظام درمان نوشته شده: «بریتانیا تاریخ غنیای در تمرکز بر پیشگیری دارد، از ساخت واکسن آبله ادوارد جنر در سال 1796 تا استفاده از تجزیهوتحلیل دادهها برای تعیین علت شیوع وبا در سال 1854. درحالیکه در بسیاری از روندهای بهداشت عمومی پیشرفت زیادی صورت گرفته است، امید به زندگی در بریتانیا متوقفشده و در برخی مناطق بریتانیا حتی کاهش یافته است. همچنین روند نگرانکنندهای در نابرابریهای بهداشتی و درمانی در این کشور وجود دارد، کاهش چشمگیر امید به زندگی برای برخی گروهها و نابرابریهای فاحش بین میزان امید به زندگی بین مناطق محرومتر و کمبرخوردار. افزایش نرخ مرگومیر ناشی از الکل، مواد مخدر و بستری شدن در بیمارستان، بیماریهای مقاربتی، چاقی و تغییر الگوی بد سلامتی بهسمت شرایط بهداشتی متعدد نیز نشاندهنده نیاز به اقدامات جدی است. این کالج سالهاست که برای تمرکز بیشتر بر پیشگیری با تخصیص بودجههای قابلتوجه تلاش کرده است. این امر بهویژه در انگلستان، پس از تخصیص بودجه سلامت عمومی به مقامات محلی در سال 2013 و پسازآن کاهش قابلتوجه بودجه کمکهزینه بهداشت عمومی بهوضوح قابلمشاهده است. تعهد این کالج بر محقق ساختن یک استراتژی پیشگیری بین دولتی با بودجه مناسب است. به عبارتی سرمایهگذاری بلندمدت پایدار در بهداشت عمومی و پیشگیری که مبتنی بر ارزیابی نیاز جمعیت و درک نابرابریهای بهداشتی است. اتحادهای کلیدی سازمانها برای حمایت از این استراتژی در بهداشت عمومی نیز از اهداف اصلی این سازمان است. بهعنوانمثال اتحادیه سلامت الکل خواستار صرف یک میلیارد پوند مالیات بر صنعت الکل شده است تا این مبلغ برای تامین مالی 40 هزار شغل خالی پرستاری هزینه شود.»
نظام سلامت ما هنوز درگیر ابتداییات حوزه بهداشت و درمان است
حمید سوری، اپیدمیولوژیست در گفتوگو با «فرهیختگان» عدم توجه به رویکرد پیشگیرانه در نظام سلامت را علت بروز موج اخیر آنفلوآنزا در کشور میداند. وی در این رابطه به «فرهیختگان» میگوید: «در دنیا این وقایع از پیش اطلاعرسانی میشود است اما نظام سلامت ما هنوز آنقدر درگیر ابتداییات بهداشت و درمان است که توجهی به امر پیشگیری ندارد. با چنین شرایطی بدیهی است که آنفلوآنزا ظرفیت تبدیل شدن به یک اپیدمی را پیدا خواهد کرد اما نکته این است که این اپیدمی فصلی است و مثل کرونا دامنهدار نخواهد بود. در کشورهایی که نظام سلامت پیشرفتهتری دارند، آمادگی لازم برای مواجهه با تهدیدات فصلی وجود دارد و مراقبت لازم از گروههای پرخطر انجام میشود. بنابراین در این کشورها چندان گسترش بیماری را نمیبینیم. زمانی که موارد مشاهدهشده ما از بروز یک بیماری بیشتر از موارد مورد انتظار باشد، آن وضعیت را اپیدمی تلقی میکنیم. منظور از اپیدمی ایجاد وحشت عمومی یا هراسافکنی در جامعه نیست، وضعیت اپیدمی به این معناست که باید برای مقابله با آن برنامهریزی کنید. حداقل ۱۰ درصد از جامعه ما بیشتر از 55 سال دارند که گروههای پرخطر به شمار میروند. در این گروهها معمولا بیماری زمینهای شایع است و کمتر اشخاص بیش از ۵۵ سال را میبینیم که به بیماریهای زمینهای مثل دیابت، فشارخون و مشکلات قلبی دچار نباشند. مرگ زودرس در کشور ما درصد زیادی دارد و همه این فاکتورها نشان میدهد جمعیت ما به لحاظ استعداد اپیدمی و پاندمی نسبت به کشورهای اطراف شکنندهتر است. به این معنا که استعداد اپیدمی در جامعه وجود دارد.»
شیوع موج اخیر آنفلوآنزا در کشور غیرمنتظره نبود
این ویروسشناس پدیدار شدن موج شیوع آنفلوآنزا را امری غیرمنتظره نمیداند و علت وقوع اپیدمی را اینگونه توضیح میدهد: «وقتی وقفههایی برای جولان ویروس جامعه ایجاد شود ویروس طبیعتا برای بقای خود تلاش خواهد کرد اما در اکثر موارد بدون میزبان شانسی برای ادامه حیات نخواهد داشت. مثل ویروس آنفلوآنزا که بیرون از بدن موجود زنده قابلیت زنده ماندن ندارد، این ویروس طی این سالهای جولان کرونا در کشور وضعیت مناسب یا میزبانی نداشته که بتواند تکثیر یابد و به حیات خود ادامه دهد چراکه رعایتهای مربوط به کرونا اجازه جولان به ویروس دیگری را نمیداد. تا زمانی که سدهایی که برای شیوع ویروس آنفلوآنزا وجود داشت برداشته شد، به دنبال پرهیز از تمرکز و تجمع و رعایتهایی که مردم برابر کرونا انجام میدادند ویروس هم فرصت بروز پیدا نمیکرد اما با کنار رفتن این رعایتها بازگشت آنفلوآنزا به کشور قابل انتظار بود اما اطلاعرسانی درستی در جامعه برای مقابله با این تهدید صورت نگرفت. تفاوت آنفلوآنزای فصلی با کرونا در این است که کووید خیلی تابع درجه حرارت و فصل و زمان نبود ولی آنفلوآنزا تابع فصل و زمان است. آنفلوآنزا در مکانهایی که محافظتهای اولیه انجام میشود یا کشورهایی که وضعیت آبوهوایی متفاوتی دارند امکان تبدیل به یک پاندمی را ندارد ولی شیوع آنفلوآنزای فصلی معمولا در مناطقی که مثل ما در نیمکره شمالی هستند، طبیعی است.»
لازم است واکسنها بومی و بهروز باشند
سوری همچنین با تاکید بر واکسیناسیون هرچه سریعتر گروههای پرخطر، توصیههایی را برای انتخاب واکسن آنفلوآنزا مطرح میکند. وی در این باره به «فرهیختگان» گفت: «واکسن آنفلوآنزا میبایست هرساله باتوجه به واریانتهای جدید و جهشها بهروز شود. شاید سوال شود که این واکسنهایی که در داروخانهها وجود دارد هر سال بهروزرسانی میشود؟ بله. هنگام خرید به تاریخ درجشده روی آنها نگاه کنید. گفتنی است کیفیت واکسنها براساس واریانتهای قالب درست میشود. لازم است این زمینه در داخل کشور ایجاد شده و متناسب با شرایط بومی ویروس در کشور واکسن تولید شود. ممکن است واریانتهای بومی در کشور داشته باشیم که با وضعیت ویروس در اروپا متفاوت باشد پس نباید انتظار داشت واکسنها اثربخشی که در سایر نقاط دنیا ایجاد کرده را اینجا هم ایجاد کنند، مگر اینکه بومیسازی صورت گرفته باشد و با جمعآوری اطلاعات بهروزشده واریانتها واکسنهای داخلی ساخته شوند.»