تاریخ : Wed 26 Oct 2022 - 00:15
کد خبر : 75126
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

خوش‌تیپ مو بلوند چگونه ستاره شد

بازخوانی ویژگی‌های بازیگری بردپیت به بهانه نمایش فیلم «قطار سریع‌السیر»

خوش‌تیپ مو بلوند چگونه ستاره شد

شرح مختصری از زندگی و کارنامه برد پیت، یکی از مشهورترین هنرپیشه‌های سینمای آمریکا را می‌خوانید.

میلاد جلیل زاده، خبرنگار:فیلم سرگرم‌کننده و جذابی مثل «قطار سریع‌السیر» شاید دستاویز خوبی برای منتقدانی که علاقه‌مند به تفسیر و تأویل‌های چندلایه هستند ایجاد نکند و حتی اگر کسی بخواهد آن را چندبار ببیند، قصد و نیتی غیر از سرگرمی نداشته باشد اما این فیلم توجه ما را به یک نکته مکرر و جاافتاده جمع می‌کند؛ چرا برد پیت در ۶۰ سالگی هنوز اینقدر جذاب و پرطرفدار است؟ او سعی نمی‌کند با حرکت‌های عجیب‌وغریب به چهره‌اش تنوع ببخشد اما همین شمایلی که از خودش ساخته محبوبیت دارد. از دورانی که برد پیت می‌توانست جوان‌اول فیلم‌های آمریکایی باشد، خیلی گذشته است. موهای بلوند و ابریشمین او و چهره معصومش دیگر کارکرد گذشته را ندارند و حالا با یک مرد پابه‌سن، البته با بدنی ورزیده و لحنی بم و برجسته و باجذبه طرف هستیم. در سینمای خیلی از کشورها، بعضی از هنرپیشه‌ها به‌دلیل زیبایی ظاهری معروف شدند اما با پابه‌سن‌گذاشتن‌شان دیگر حلاوت اولیه را ازدست دادند. برد پیت اما همچنان توانست در اوج بماند و این قطعا تصادفی نیست. او قابلیت‌هایی داشته که این جایگاه را برایش فراهم کرده‌اند. در ادامه شرح مختصری از زندگی و کارنامه برد پیت، یکی از مشهورترین هنرپیشه‌های سینمای آمریکا را می‌خوانید و تحلیلی مختصر را ازنظر می‌گذرانید که درباره بازی‌های او نگارش شده است. 

فراری از دانشگاه
ویلیام بردلی پیت، دسامبر سال ۱۹۶۳ در شاونی از ایالت اوکلاهاما به‌دنیا آمد. او پسر اول ویلیام آلوین پیت، مالک یک شرکت حمل‌ونقل و جین اتا مشاور مدرسه بود. برد پیت با چهل‌وچهارمین رئیس‌جمهور ایالات متحده، باراک اوباما، رابطه بسیار دور دارد و این دو جد مشترکی از قرن هجدهم به‌نام ادوین هیکمن دارند. 
خانواده پیت به‌زودی به اسپرینگفیلد در ایالت میسوری نقل مکان کردند و برادر و خواهر کوچک‌تر او هرکدام به‌ترتیب سه سال بعد به‌دنیا آمدند. پیت اسپرینگفیلد را به‌عنوان سرزمین مارک تواین و جسی جیمز توصیف کرده است، که با تپه‌های بسیار و دریاچه‌های بزرگ شده احاطه شده است. 
او در یک خانواده مسیحی محافظه‌کار به‌دنیا آمد و به‌عنوان یک مسیحی باپتیست جنوبی بزرگ شد اما بعدا میان آگنوستیک، یعنی لاادری‌گری و آته‌ایسم، یعنی بی‌خدایی در نوسان بود و با این‌حال بعدا توانست خودش را با اعتقاد به معنویت آشتی دهد. 
پیت به دبیرستان کیکاپو رفت و در آنجا عضو تیم‌های گلف، شنا و تنیس بود و غیر از ورزش، علاقه دیگرش در مدرسه شرکت در نمایش‌های موزیکال بود. پس از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان، پیت در سال ۱۹۸۲ در دانشگاه میسوری ثبت‌نام کرد و در رشته روزنامه‌نگاری با تمرکز بر تبلیغات ثبت‌نام کرد. با نزدیک شدن به فارغ‌التحصیلی، پیت احساس نمی‌کرد آماده ورود به حرفه تبلیغات باشد. او عاشق فیلم‌ها بود، به قول خودش «دریچه‌ای به دنیاهای مختلف» و از آنجایی که فیلم‌ها در میسوری ساخته نمی‌شدند، تصمیم گرفت به جایی برود که فیلم‌ها ساخته می‌شدند. کمتر از دو هفته به تکمیل دوره‌ای که بردلی پیت برای دریافت مدرک باید می‌گذراند مانده بود که او دانشگاه را ترک کرد و به لس‌آنجلس رفت؛ جایی که در آن از صفر شروع کرد و در کلاس‌های بازیگری و کارهای عجیب‌وغریب مشغول به کار شد. او گری اولدمن، شان پن، و میکی رورک را به‌عنوان قهرمانان اولیه بازیگری خود نام برده است.

جرات پرواز
درحالی‌که پیت در تلاش برای تثبیت خود در لس‌آنجلس بود و به کلاس‌های بازیگری هم می‌رفت، حرفه بازیگری‌اش در سال ۱۹۸۷ آغاز شد با نقش‌هایی بدون اعتبار در فیلم‌های «بدون راه»، «سرزمین هیچ‌کس» و «کمتر از صفر» در سال ۱۹۸۷. اینها چند فیلم ویدئویی کم‌اهمیت بودند که برد پیت در آنها نقش‌هایی بسیار کوتاه داشت. مثلا در حد مردی که از کنار ساحل رد می‌شد یا کسی که در میهمانی برای بقیه کراوات می‌زند. در ماه مه ۱۹۸۷، او اولین حضور تلویزیونی خود را در یک نقش دو قسمتی در سریالی برای شبکه NBC به نام «یک دنیای دیگر» تجربه کرد. از آن به‌بعد تا سال ۱۹۸۸ پیت در چند سریال کمدی بازیگر میهمان بود و نقش‌های تک‌قسمتی تا نهایتا چهار قسمتی بازی کرد تا اینکه در سال ۱۹۸۸، فیلم «نیمه تاریک خورشید» محصول مشترک یوگسلاوی و ایالات متحده ساخته شد که اولین نقش اصلی او بود. البته از بخت بد برد پیت، این فیلم با آغاز جنگ استقلال کرواسی کنار گذاشته شد و تا سال ۱۹۹۷ روی پرده نرفت. در سال بعد او دو فیلم دیگر هم بازی کرد و در چند مجموعه تلویزیونی حضور داشت. 
این روند ادامه داشت تا اینکه پس از سال‌ها ایفای نقش‌های مکمل در فیلم‌های متوسط و حضور مکرر به‌عنوان بازیگر میهمان در تلویزیون، پیت با نقش مکمل خود در «تلما و لوئیز»، فیلم جاده‌ای ریدلی اسکات در سال ۱۹۹۱، شهرت بیشتری به‌دست آورد. او نقش J. D، یک جنایتکار کوچک را بازی کرد که با تلما (جینا دیویس) دوست می‌شود. این فیلم اما سکوی پرش برد پیت نشد و او پس از آن هم چند نقش متوسط یا ضعیف داشت که بعدها خودش هم گفت که از آنها راضی نبوده است. برد پیت هم مثل خیلی از فوق‌ستاره‌های آمریکا از نقش‌های جزئی و به‌شدت کم‌رنگ آغاز کرد. همان‌طور که کلینت ایستوود هم در بعضی از فیلم‌های خیلی قدیمی، درحالی دیده می‌شود که فریاد می‌زند فلان‌جا آتش گرفته است یا رهگذری است که یکی از او ساعت می‌پرسد. 

نامی که تهیه‌کننده‌ها با آن آشنا می‌شوند
در سال ۱۹۹۴، پیت در فیلم ترسناک «مصاحبه با خون آشام» در کنار تام کروز، کریستن دانست، کریستین اسلیتر و آنتونیو باندراس بازی کرد. علی‌رغم برنده‌شدن دو جایزه فیلم MTV در مراسم سال ۱۹۹۵، اجرای برد پیت در این فیلم با استقبال ضعیفی مواجه شد. دالاس آبزرور نوشت: «براد پیت بخش بزرگی از مشکل فیلم است. هیچ‌چیزی در مورد او وجود ندارد که حاکی از عذاب درونی یا حتی خودآگاهی باشد و این او را به یک لوئی خسته‌کننده تبدیل می‌کند.» اما بالاخره لحظه طلایی برای این بازیگر جوان موطلایی فرارسید. در سال ۱۹۹۵، پیت در کنار مورگان فریمن، گوئینت پالترو، و کوین اسپیسی در تریلر جنایی «هفت»، به کارگردانی دیوید فینچر، نقش یک کارآگاه را در ردیابی یک قاتل زنجیره‌ای بازی کرد. خود برد پیت هم آن فیلم را یک اثر فیلم عالی خواند که افق بازیگری‌اش را گسترش داد. او بیان کرد که قصد دارد از «این «پسربچه‌ زیبا» که کلیشه نقش‌های او شده فراتر برود و نقش فردی با نقص را بازی کند. بازی او به‌شدت مورد استقبال منتقدان قرار گرفت و فیلم هفت ۳۲۷ میلیون دلار در باکس‌آفیس بین‌المللی فروش داشت. پس از موفقیت هفت، پیت در فیلم علمی تخیلی «۱۲ میمون» تری گیلیام در سال ۱۹۹۵ نقش جفری گوینز، یک آنارشیست روان‌پریش را بازی کرد که جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و اولین نامزدی جایزه اسکار او را به‌همراه داشت. 
در ۱۹۹۷، پیت در فیلم «متعلق به شیطان» به کارگردانی آلن جی پاکولا، با هریسن فورد همبازی شد. او مجبور بود برای این فیلم لهجه ایرلندی را یاد بگیرد و ماه‌ها تلاش کرد. بعد نوبت به فیلم «هفت سال در تبت» رسید. پیت ماه‌ها برای این نقش آموزش کوهنوردی دید و تمرین‌های قابل توجهی کرد؛ از جمله صخره‌نوردی در کالیفرنیا و کوه‌های آلپ. 
برد پیت با اینکه چند فیلم مهم بازی کرده بود، ورود جدی‌اش به دنیای شهرت را با دو فیلم در سال‌های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ تجربه کرد. اولی «باشگاه مشت‌زنی»، همکاری مجدد پیت و فینچر و دومی «یازده یار اوشن» به کارگردانی گای ریچی. 

شهرت جهانی
برد پیت برای ادامه کارش در نقش‌های متنوعی بازی کرد اما غیر از چهره یک نظامی آمریکایی که چندین بار تکرار شد، دو فیلم «باشگاه مشت‌زنی» و «یازده یار اوشن»، حال‌وهوای بسیاری از فیلم‌های بعدی او را مشخص کردند. یازده یار اوشن که فیلم «قطار سریع‌السیر» در  همین دسته‌بندی قرار می‌گیرد، یک اکشن سرخوشانه است که ژست جدی برد پیت در آن خودش نمک خاصی به قضیه می‌دهد. 
اما سال ۲۰۰۴ پیت در دو فیلم بازی کرد که دریچه او برای کسب شهرت جهانی شدند. اول در نقش آشیل در فیلم «تروی». او قبل از فیلمبرداری تروی، شش ماه به آموزش شمشیربازی مشغول شد و آسیبی که در زمان شروع این تمرین‌ها به تاندون او وارد شد، تولید فیلم را برای چند هفته به تاخیر انداخت. فیلم بعدی کمدی اکشن «آقا و خانم اسمیت» بود که در آن یک زوج متاهل بی‌حوصله متوجه می‌شوند که هرکدام یک قاتل هستند و برای کشتن دیگری فرستاده شده‌اند. این فیلم نقدهای معقولی دریافت کرد، اما عموما به‌دلیل شیمی بین پیت و آنجلینا جولی، که نقش همسر شخصیت او جین اسمیت را بازی می‌کرد، تحسین شد. آقا و خانم اسمیت ۴۷۸ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت و یکی از بزرگ‌ترین موفقیت‌های سال ۲۰۰۵ در سینما شد. پیت برای نقش بعدی خود در کنار کیت بلانشت، در درام چندروایتی بابل ۲۰۰۶ اثر آلخاندرو گونزالس ایناریتو، به‌شدت تحسین شد. این یکی از مهم‌ترین فیلم‌های قرن بیست‌ویکم بود که از لحاظ فرم روایی، نوآوری چشمگیری داشت. همکاری سوم برد پیت و دیوید فینچر در فیلم «مورد عجیب بنجامین باتن» رقم خورد؛ این فیلم داستان مردی را دنبال می‌کند که پیر به دنیا می‌آید و روند جوانی را طی می‌کند. چهارمین گلدن‌گلوب و دومین نامزدی جایزه اسکار با این فیلم برای پیت رقم خورد.

حرکت افقی یک ستاره در آسمان هالیوود
تا قبل از این برد پیت توانسته بود به بازیگری جاافتاده در سینمای آمریکا تبدیل شود و چند نقش مهم و تحسین‌شده هم در کارنامه داشت اما از ۲۰۰۴ به‌بعد، به چهره‌ای جهانی تبدیل شد، چهره‌ای که در تمام دنیا علاقه‌مندان سینما او را با نام خودش و یادآوری لااقل چند فیلمی که بازی کرده بود می‌شناختند. او هم در فیلم‌های پرفروشی بازی کرده بود و هم اینکه شأن خودش را خیلی پایین نمی‌آورد و در آثار سبک و سخیف بازی نمی‌کرد.  از نقش‌های اصلی و مهمی که پیت بعد از این بازی کرد، می‌شود فیلم جنگی حرامزاده‌های بی‌آبرو در سال ۲۰۰۹ به کارگردانی کوئنتین تارانتینو را نام برد که برای اولین‌بار در جشنواره فیلم کن به‌نمایش درآمد. پیت نقش ستوان آلدو راین را در این فیلم بازی کرد، یک مبارز جبهه مقاومت آمریکایی که با نازی‌ها در فرانسه تحت اشغال آلمان می‌جنگید. این فیلم با فروش ۳۱۱ میلیون دلاری در گیشه سراسر جهان، موفقیت خوبی برای او محسوب می‌شد و به‌طور کلی نقدهای مطلوبی به‌دست آورد. در سال ۲۰۱۰ هم پیت در درام تجربی ترنس مالیک با نام «درخت زندگی» همبازی شان پن، بازیگر استوره‌ای زندگی‌اش شد. این فیلم برنده نخل طلای جشنواره فیلم کن در سال ۲۰۱۱ شد. از نقش‌های موفق بعدی او می‌توان به «کشتار با لطافت» به کارگردانی اندرو دومینیک، در سال ۲۰۱۲ اشاره کرد. همچنین «جنگ جهانی زد» ۵۴۰ میلیون دلار در باکس‌آفیس سرتاسر جهان فروخت و تبدیل به پردرآمدترین فیلم پیت شد. سپس در سال ۲۰۱۳، او تهیه‌کننده فیلم «۱۲ سال بردگی» شد و نقش کوچکی هم در آن ایفا کرد. این درام تاریخی براساس زندگینامه سولومون نورثاپ ساخته شد و به بهره‌کشی‌های ظالمانه از سیاهان در آمریکا می‌پرداخت. این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و نامزد 9 جایزه اسکار شد که برنده 3 جایزه ازجمله بهترین فیلم بود. برد پیت در این دوره از کارش گرچه جهش ویژه‌ای نکرد، اما جایگاه قابل‌توجهی که از گذشته به ‌دست آورده بود را حفظ کرد.