تاریخ : Sun 23 Oct 2022 - 00:05
کد خبر : 75028
سرویس خبری : نقد روز

آمریکا در پی استمرار سیاست بلاتکلیفی برجام است

امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل بین‌الملل درباره علل تناقض کلام و عمل آمریکا در برجام می‌گوید

آمریکا در پی استمرار سیاست بلاتکلیفی برجام است

چهارشنبه 20 مهر، ند پرایس سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده در کنفرانس خبری خود تاکید کرد که درحال حاضر احیای برجام اولویت ندارد.این تناقض آشکار بین گفته‌ها و اقدامات ایالات متحده علل بسیاری دارد.

نرگس چهرقانی، خبرنگار:اگرچه چهار روز پیش، آمریکا در پیامی که به ایران ارسال کرد، خواستار تعجیل در توافق شده اما این پیام با سیاست 10 روز گذشته‌ آمریکا، تفاوتی 180 درجه‌ای دارد. چهارشنبه 20 مهر، ند پرایس سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده در کنفرانس خبری خود تاکید کرد که درحال حاضر احیای برجام اولویت ندارد. این تناقض آشکار بین گفته‌ها و اقدامات ایالات متحده علل بسیاری دارد. یکی از قابل‌توجه‌ترین آنها، شکست پروژه‌ موج‌سواری روی اعتراضات و اغتشاشات داخلی ایران است. امیرعلی ابوالفتح نیز دراین‌باره معتقد است اولین بار نیست که آمریکایی‌ها در رفتار و کلام‌شان درقبال ایران تناقض دارند؛ چراکه آنها خیلی مایل نیستند به برجام 2015 بازگردند، و برای بازنگشتن به برجام 2015 هربار بهانه‌ای می‌آورند، یک‌بار می‌گویند روسیه مانع احیای برجام می‌شود، یک‌ دفعه می‌گویند سپاه مانع توافق شده، الان می‌گویند اعتراضات داخلی ایران و نقض حقوق بشر مانع توافق شده، هر دفعه یک مورد جدید بیان می‌کنند. برهمین اساس، آمریکایی‌ها در پی استمرار سیاست بلاتکلیفی درقبال برجام هستند. در ادامه این مبحث، مشروح گفت‌وگوی ابوالفتح با «فرهیختگان» را می‌خوانید.

آمریکا این روزها با ایران تبادل پیام داشته و خواستار تعجیل در توافق شده. اما اگر خاطرتان باشد حوالی 20 مهر بسیاری از مقامات آمریکا از جمله ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا تاکید کردند که درحال حاضر احیای برجام اولویت ندارد. یا مثلا سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا ادعا کرد موضع شفاف و شدیدی علیه ایران دارد. این تناقض‌ها در گفتار و عمل آمریکا را ناشی از چه می‌دانید؟
اولین بار نیست که آمریکایی‌ها در رفتار و کلام‌شان درقبال ایران تناقض دارند. سیاست اعلامی آنها یک چیز است و سیاست اعمالی‌شان چیز دیگر. اینکه محتوای پیام چیست را نمی‌دانم اما این را می‌دانم که آمریکایی‌ها خیلی مایل نیستند به برجام 2015 بازگردند، و برای بازنگشتن به برجام 2015 هربار بهانه‌ای می‌آورند، یک ‌بار می‌گویند روسیه مانع احیای برجام می‌شود، یک ‌بار می‌گویند ایران مانع می‌شود، یک‌ دفعه می‌گویند سپاه مانع توافق شده، الان می‌گویند اعتراضات داخلی ایران و نقض حقوق بشر مانع توافق شده، هردفعه یک مورد جدید بیان می‌کنند. برهمین اساس، آمریکایی‌ها در پی استمرار سیاست بلاتکلیفی درقبال برجام هستند. و عرض کردم علت اصلی‌اش این است که آمریکا نمی‌خواهد به برجام 2015 بازگردد. آمریکا برجام‌های دیگری هم می‌خواهد ازجمله برجام پلاس و برجام 2 یا برجام 3 و 4. الآن هم از یک طرف می‌گویند برجام اولویت ما نیست و تمرکزمان روی اعتراضات ایران است و از طرف دیگر تاکید می‌کنند تنها راه‌حل دیپلماسی است. امیرعبداللهیان هم اعلام کرد چند روز پیش آمریکا پیامی برای ایران فرستاده. همه اینها حکایت از این دارد که آمریکایی‌ها محتاطانه می‌خواهند سیاست بلاتکلیفی را ادامه بدهند و امیدشان این است که ایران ذیل این فشارها خسته شود و به خواسته آمریکا تن بدهد. البته تاکنون این اتفاق رخ نداده.

حمایت آشکار آمریکا از اغتشاشات درون ایران را در هفته‌های گذشته شاهد بودیم. به‌طوری که حتی رئیس‌جمهور اسبق آمریکا، اوباما هم برای تهییج مواضع ضدایرانی دولت بایدن اعلام کرد پشیمان است که سال 88 تمام‌قد از جنبش سبز حمایت نکرده. فکر می‌کنید ناامیدی آمریکا از اغتشاشات داخلی و فشار به ایران، می‌تواند یکی از علل اصلی روی آوردن به تبادل پیام با ایران و خواستار تعجیل در توافق باشد؟
اولا باید مشخص شود که آیا واقعا دولت اوباما در سال 88 از معترضین و آشوبگران حمایت تمام و کمال نکرد؟ شواهد و قرائن بسیاری وجود دارد که دولت اوباما تمام‌قد از این اغتشاشات حمایت کرده است. دوم اینکه، اگر بر فرض هم اوباما حمایت تمام و کمال از آن اغتشاشات کرده بود، قرار بود چه اتفاقی برای جمهوری اسلامی رخ دهد که با حمایت نکردن اوباما رخ نداده؟ الان هم که دولت بایدن همان اندک رودربایستی‌های دولت اوباما را ندارد و خیلی آشکارا از اغتشاشات دارد حمایت می‌کند. الان با این حمایت چه اتفاقی افتاده؟ این برای قسمت اول سوال‌تان.
نکته بعدی اینکه در این شرایطی که فضا رادیکال شده و اکثر دولت‌ها، کشورها، جریان‌های سیاسی و هنرمندان حتی فعالان در صنعت مد احساس می‌کنند که باید به‌گونه‌ای واکنشی نسبت به این فضاها داشته باشند، یک‌سری تظاهرات برپا می‌کنند، یک‌سری شعارها و آهنگ‌های داخلی را زمزمه می‌کنند، موهایشان را قیچی می‌کنند، هرکس به طریقی دارد واکنش نشان می‌دهد، در چنین فضایی رئیس‌جمهور اسبق آمریکا هم نمی‌تواند سکوت کند و همراه با موج واکنش نشان می‌دهد، همسرش هم همین‌طور است. به قول معروف فکر می‌کنند باید یک حرفی بزنند و اگر نزنند متهم می‌شوند. بنابراین در این جو روانی که راه افتاده، همه اینها احساس می‌کنند باید حرفی بزنند.
ولی این حرف‌ها خیلی مهم نیست و به‌هرحال، تاثیری روی مخاطبان ایرانی ندارد. اینکه اوباما این حرف را بزند یا نزند، اثرگذاری‌‌اش در ایران حائز اهمیت نیست. جدی‌تر از اوباما، دولت مستقر آمریکا است که واکنش‌ها و حمایت‌هایی که دارد از اغتشاشات انجام می‌دهد، برای آمریکایی‌ها نتیجه‌ای نداشته.

اتحادیه اروپا چطور؟ با توجه به اینکه بورل هم چند روز پیش در مصاحبه با شبکه سعودی العربیه ادعا کرده بود ما به نقطه پایانی پرونده هسته‌ای ایران نزدیک شده‌ایم، و از جهتی هم مدعی شده بود ایران به روسیه پهپاد ارسال می‌کند و به همین خاطر، ایران را تهدید کرده بود که تحریم‌های بیشتری علیه‌‌اش تصویب می‌کند. آیا اروپا الان در شرایطی قرار دارد که ایران را تهدید کند؟
این مواضع از اتحادیه اروپا طبیعی است، بالاخره اینها با آمریکا یک بلوک هستند. به تعبیر بهتر، ایالات متحده آمریکا به‌عنوان برادر بزرگتر اتحادیه اروپا است که سیاست‌های کلان را تدوین می‌کند و انتظار دارد اتحادیه اروپا و متحدانش همان سیاستی را که او دارد، جلو ببرند. این مساله فقط درباره ایران صدق نمی‌کند، بلکه درباره همه‌ موضوعات کلان جهانی، این پیروی اتحادیه اروپا از ایالات متحده وجود دارد. هرچند اروپایی‌ها این روزها از آمریکا عصبانی هستند، چون جنگ اوکراین خیلی به آنها فشار آورده، اما خب جنگ اوکراین برای آمریکا جنگی حیثیتی است و موضوع امنیت جهانی است ولی برای اروپایی‌ها بحث معیشت و زندگی آنها در میان است. برایشان خیلی سخت و ناگوار است وقتی می‌بینند این شایعه مطرح شده که ایران به روسیه پهپاد ارسال می‌کند. در‌صورتی‌که اسناد یا قرائنی برای اثبات این ادعای خود ندارند. ولی این موضوع اروپایی‌ها را عصبانی کرده و اروپا این واکنش را نشان داده. اما مساله این است که تحریم‌های اروپا آیا اصلا بر اقتصاد ایران اثرگذار است؟ اروپا چون تحت فشار آمریکاست، با ایران هیچ تجارتی انجام نمی‌داده و نمی‌دهد، اینکه حالا بیاید تحریم‌ها را علیه ایران تشدید کند یا چهار نفر را هم تحریم بکند، مثلا فرض کنید شورای نگهبان یا مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران را تحریم کنند، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ کلیت اقتصاد ایران از صدر تا ذیل تحریم شده، حالا اضافه شدن چند نفر یا چند نهاد چه تفاوتی می‌کند؟ اروپا وقتی می‌بیند تحریم‌هایش بی‌اثر است، برای اینکه به افکار عمومی خود پاسخ و به ایران پیام سیاسی دهد، از این تحریم‌ها صحبت می‌کند، وگرنه این تحریم‌ها اثرگذاری اقتصادی ندارد. اروپایی‌ها حتی یک یورو هم با ایران مبادله ندارند که حالا بخواهند همان یک یورو را هم قطع کنند.

سخنگوی وزارت خارجه فرانسه هم هفته گذشته ادعا کرده بود ارسال پهپاد از طریق ایران به روسیه، نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل است. مشخصا ایران چنین ادعایی را رد کرده و اینکه اساسا ارسال پهپاد به اوکراین با قطعنامه 2231 ارتباط محتوایی ندارد. از این منظر، فکر می‌کنید اروپا با بیان این ادعاهای بی‌اساس چه هدفی را دنبال می‌کند؟
اروپایی‌ها باید برای ادعایشان ادله بیاورند. آنها ادعا می‌کنند قطعنامه 2231 نقض شده و برای این ادعا به سازمان ملل نامه زدند و شکایت کردند تا این مورد را بررسی کنند. من به‌شخصه، به بخشی از برجام برنخوردم که فروش سلاح از ایران به روسیه را منع کند. ایران سال‌هاست از ذیل تحریم‌های تسلیحاتی سازمان ملل و قطعنامه 2231 بیرون آمده. بنابراین ایران هم می‌تواند سلاح بفروشد هم سلاح بخرد. اینکه سلاح ایران کجا مصرف می‌شود یا کجا نمی‌شود یک بحث دیگر است. اگر هم فرض کنیم ایران سلاح یا پهپاد به روسیه می‌فروشد، این یک تجارت است، ایران یک کالایی دارد و در دنیا برای این کالای او تقاضا وجود دارد، و هر کشوری هم تقاضا داشته باشد، ایران می‌تواند به او سلاح بفرشد و یا حتی می‌تواند از هر کشوری که بخواهد سلاح بخرد، و این اقدامات نقض قطعنامه شورای امنیت نیست. حالا اروپایی‌ها‌ می‌گویند قطعنامه نقض شده، بیایند بگویند با کدام بند و تبصره یا پیوست برجامی این قطعنامه نقض شده است؟ اروپا هدفش این است که به ایران فشار بیاورد چون ورق در جنگ اوکراین برگشته و آن پیشروی که اوکراینی‌ها داشتند، معکوس شده. قطعا اروپا از این قضیه ناراحت است، چون جنگ اوکراین برای اروپا جنگ بقاست و هر کاری می‌کنند تا جبهه روس‌ها قوی نشود. طبیعی است. ولی اینکه ادله‌شان چیست، هنوز نگفته‌اند.