کیانا تصدیق مقدم، خبرنگار:سیونهمین دوره از جشنواره فیلم کوتاه تهران روز چهارشنبه 27 مهرماه با حضور مدیران سینمایی، در پردیس سینمایی ملت، فعالیتش را آغاز کرد. در ادامه گزارشی از روزهای برگزار شده جشنواره فیلم کوتاه را میخوانید.
در سینما با مخاطب باهوشی رو بهرو هستید
بهروز افخمی که از میهمانان ویژه نخستین روز جشنواره بود درباره اهمیت فیلمنامه در فیلم کوتاه گفت: «این مهم است که موضوعی که نزدیک به 150 صفحه کتاب را در برمیگیرد، آیا در دو صفحه هم میتواند اجرا شود یا خیر؟ اگر بشود، باید این کار را کرد چون مخاطب با پرده بزرگ روبهرو است. باید بدانید که در فضای سینما با مخاطب آگاهی روبهرو هستید که هوش بالایی دارد و در تاریکی به پرده سینما نگاه میکند؛ توجه مخاطب به فیلم است و اگر فیلم خستهکننده باشد یا نکته اضافی داشته باشد مخاطب به سرعت متوجه میشود. غفلت از همین نکته باعث شده است کار بسیاری از فیلمسازان ضعیف باشد و دلیل آنکه این روزها سینما به مرگ خود نزدیک میشود همین است.»
اگر ژانر را نشناسیم فیلمساز خوبی نخواهیم شد
رسول صدرعاملی هم در جشنواره فیلم کوتاه حضور داشت و با اشاره به موضوع ژانر در سینما گفت: «اگر ژانر را نشناسیم هیچگاه فیلمساز خوبی نخواهیم شد، مانند استاد ادبیاتی که حافظ و سعدی را نشناسد و بعد بخواهد شعری بسراید. در فیلمسازی نیز باید بدانیم قصهپردازی یعنی چه و تمامی اساس و بنیاد فیلمسازی چه تعریفی دارند. همچنین باید افراد تحسینشده این حوزه را به خوبی بشناسیم و آثار آنها ببینیم تا بتوانیم به جهانبینی فارغ از دنیای هر فیلمساز دیگری برسیم و به نوعی سینمای منحصربهفرد خود را خلق کنیم. ما باید در ابتدا ژانر را بشناسیم و بعد سراغ دگرگونی آن برویم تا بتوانیم اثری هنری خلق کنیم. باید امپرسیونیسم را بشناسیم تا بتوانیم در سینما ساختارشکن باشیم و این دانش و دانایی به ما کمک میکند تا نوآور و به نوع واقعی فیلمساز باشیم.»
ریشه سینما گرهخورده با سینمای کوتاه است
مجتبی امینی، دبیر چهلویکمین جشنواره فیلم فجر با حضور در پردیس سینمایی ملت از سیونهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران بازدید کرد. وی درباره اهمیت فیلم کوتاه و تاثیر آن بر سینمای بلند و حرفهای گفت: «قاعدتا باید بگویم که ریشه سینما و آثار سینمایی گرهخورده با سینمای کوتاه است و به نوعی آینده و سرمایه جامعه سینمایی ما فیلمسازان کوتاه هستند و اگر به پیشینه بیشتر فیلمسازان مهم کشور نگاه کنیم، متوجه میشویم که این افراد فعالیت حرفهای خود را از ساخت فیلم کوتاه آغاز کردهاند. بنابراین بهترین و مهمترین سرمایهگذاری سینمای ایران سرمایهگذاری در حوزه فیلم کوتاه و مستند است و این دو حوزه تاثیر بسیار زیادی در پیشرفت سینمای این کشور دارند.» او افزود: «بسیاری از فیلمسازان فیلم اولی در سینمای بلند داستانی که مورد تحسین واقع شدند از افرادی هستند که پیشتر در سینمای کوتاه کشف شده بودند. این نکته مهم است که فیلمسازان در فضای فیلم کوتاه اعتمادبهنفس پیدا میکنند و به همین دلیل سینمای کوتاه و جشنواره فیلم کوتاه بهترین فضا برای استعدادیابی است.»
امسال رویکرد جشنواره فیلم کوتاه مبتنی بر تنوع گونه است
محمد حمیدیمقدم، مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند در حاشیه حضورش در این جشنواره گفت: «هر رویکردی که برای عبور از یکنواختی در سینمای کوتاه و مستند در نظر گرفته شود، به نفع سینمای ماست. پایه این تغییر نیز از سینمای کوتاه آغاز میشود. اتفاقی که امسال در جشنواره فیلم کوتاه تهران رخ داده مبتنی بر طراحی جدیدی است که در تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران به وجود آمده و این اتفاق مهمی است. چون رویکرد مبتنی بر تنوع گونه (ژانر) معضلات سینمای داستانی ما را نیز پوشش خواهد داد.» وی ادامه داد: «زمانی که فیلمسازان جوان مستعد و آیندهدار سینما در راستای این تنوع گونه عمل میکنند، در واقع از همان مراحل اولیه فعالیت در سینما، تجربههای مهمی را ثبت کرده و با این آزمایشها بهنوعی خود را محک میزنند. در فضای سینمای کوتاه داستانی، تخیل و خلاقیت بار عظیمی را به دوش میکشد که وقتی این خلاقیت به ثمر مینشیند، فیلم برای مخاطب جذاب خواهد بود و در اینجاست که تنوع گونه به یک موضوع محوری و مهم در سینمای ما تبدیل میشود.»
بیش از 80 درصد سینمای حرفهای از دل انجمن سینمای جوان بیرون آمدند
هاشم میرزاخانی، مدیر عامل موسسه سینماشهر هم در حاشیه بازدید از سیونهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، با اشاره به اهمیت فیلم کوتاه و اثرات آن در صنعت سینمایی کشورمان اظهار داشت: «یکی از مهمترین جشنوارههای بینالمللی کشور، جشنواره فیلم کوتاه تهران است که تاکنون توانسته فیلمسازان بزرگی را به سینمای بلند معرفی کند. وقتی به تاریخ برگزیدگان جشنواره فیلم کوتاه تهران مراجعه میکنیم، شاهد این هستیم که بیش از 80 درصد سینمای حرفهای را سینماگرانی تشکیل میدهند که از دل این رویداد معرفی شده بودند. حتی برخی مسئولان و مدیران سازمان سینمایی نیز از برگزیدگان جشنواره تهران بودهاند، در این رویداد درخشیدهاند و حالا نیز در حوزه سینما فعالیت میکنند.» وی همچنین با اشاره به فعالیتهای انجمن سینمای جوانان ایران، ادامه داد: «انجمن جزو پایههای اصلی و ارکان سینمای ایران است. وقتی به عناصر شناختهشده در حوزههای مختلف نظیر فیلمبرداری، صدابرداری، بازیگری و... مراجعه میکنیم، میبینیم آنها در یکی از این دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران به ثمر رسیدهاند و به این مرحله رسیدهاند.»
میرزاخانی خاطرنشان کرد: «نمیتوان نقش انجمن سینمای جوانان ایران را در این حوزه نادیده گرفت؛ گاهی صحبتهایی مبنی بر این می شود که انجمن رسالت خود را انجام داده و به این تعداد روزافزون سینماگر احتیاجی نیست و... در حالی که اگر بخواهیم کاری قدرتمند پیش برود، باید با عناصر تازه نفس و افکار جدید حرکت کند، باید از این مجموعه بیشتر حمایت شود. در این دوره نیز سازمان سینمایی کشور برنامهریزی جدی برای این موضوع دارد و درصدد تجهیز دوباره دفاتر انجمن است. امیدواریم با روحیهای که میان مدیران جوان است، شاهد رشد و موفقیت هنرمندان و فیلمسازان کشورمان باشیم.»
سینمای ایران تکژانری شده است
در بخشی دیگر کاظم دانشی درباره وضعیت سینمای کوتاه ایران گفت: «واقعیت این است که نه فقط در حوزه فیلمهای کوتاه که اساسا در کلیت سینمای ایران، فیلمهای ما یکدست شده است و این اتفاق خوبی نیست. متاسفانه سینمای ایران در طول این سالها به سمت تکژانری شدن رفته است.» وی ادامه داد: «دلیل این اتفاق هم عدمتوجه به مقوله ژانر در حوزه سینمای کوتاه بوده است. فیلمسازانی که دغدغه داشتند در فضاهای متنوعتر فیلمسازی را تجربه کنند، هیچگاه فضای مناسب برایشان مهیا نشده است. ما فیلمسازانی داشتهایم که دغدغه ساخت آثار کمدی داشتهاند اما از آنجایی که این آثار هیچگاه در جشنوارههای ما تحویل گرفته نمیشوند، آنها هم مجبور شدهاند ژانر کاری خود را تغییر داده و به سمت ساخت فیلمهای ملودرام و اجتماعی بروند که بیشتر در جشنوارهها مورد اقبال قرار میگیرند.» دانشی تاکید کرد: «این شرایط در سینمای بلند ما هم وجود دارد و به همین دلیل ما خیلی از فضاهای متنوع و ژانرهای مختلف را در سینمای ایران از دست دادهایم. ژانر وحشت را نه در سینمای کوتاه داریم و نه در سینمای بلند. حتی در ژانر کمدی هم کارهای جدی نداریم و میدان خالی شده است. حتی فیلم جنایی به معنای معماگونگی آن نداریم. این آسیبی است که جشنوارههای فیلم کوتاه، در این سالها به سینمای کوتاه وارد کردهاند. فیلمسازان ما بیشتر داورپسند و مدیرپسند فیلم میسازند و آسیب اصلی این روند هم از دست رفتن مخاطب است. به همین دلیل هم شاهد افت جدی مخاطبان سینمای ایران در این سالها هستیم.
برای ساخت فیلم کوتاه از بازیگران اسم و رسمدار استفاده نکنید
رضا کیانیان در کارگاهی که برای بررسی نمونه فیلمهای ژانر برگزار شده بود گفت: «من به دوستان جشنواره هم گفتم قاعدتا فیلم کوتاه به بازیگردانی احتیاج ندارد چون در آن یا از کسانی استفاده میشود که بازیگر نیستند، یا میخواهید درباره کسی فیلم بسازید که او وجود دارد و همچنان هست. اگر بخواهید بازیگر اسم و رسمداری بیاورید، زیر نام او گم میشوید. من لطفی به سینمای جوانان ایران نمیکنم، چون سینمای جوان پلههای اول سینمای بالغ است. در واقع همه برای یک خانوادهایم.»
وی ادامه داد: «وقتی میخواهید فیلم کوتاه بسازید از بازیگر و تصویربردار اسم و رسمدار استفاده نکنید چون وقتی فیلمتان تمام میشود مثلا میگویند آقای کلاری فیلم را ساخته است، پس سعی کنید در فیلمتان کار خودتان را نشان بدهید.»
فیلمسازان زیادی مسیرشان را از تولید فیلم کوتاه شروع کردند
محمدتقی فهیم، منتقد هم در حاشیه برگزاری جشنواره حضور داشت و در گفتوگویی مطرح کرد: «فیلم کوتاه شالوده سینما است، اگرچه سینمای بلند حاکم بر جریان و شریانهای اصلی سینما است؛ اما واقعیت این است که فیلمسازان مهم و مطرح که حرف جدیدی برای گفتن داشتند از بدنه فیلم کوتاه آمدهاند، اگر بخواهیم از چند فیلمساز برتر سینمای ایران نام ببریم، از این مسیر وارد دنیای سینما شدهاند و این نشاندهنده اهمیت این قالب تولیدی است.»
وی ادامه داد: «فیلم کوتاه به لحاظ کمی دارای انرژی و حجم زیاد و محیط مناسبی برای تجربه است، تجربه نه به معنای سینمای تجربی به این معنا که در فیلم کوتاه فیلمساز در حال تجربه ساخت است.»
در فیلم کوتاه فرصت برای بیان مفهوم و مقصود کم است
مجید شیخ انصاری، عضو هیاتعلمی دانشکده سینما و تئاتر دانشکده هنر در سومین روز از این جشنواره با اشاره به این که زمان تجدیدنظر در برخی مفاهیم فیلمسازی بهخصوص فیلم کوتاه که به طور سنتی وجود رسیده، گفت: «زمانی رجوع به دانش سینمایی لازم نبود و فیلمساز میتوانست موفق شود ولی امروزه فیلمسازی بدون دانش سینمایی امکان ندارد. امروز باید فراموش کرد که فیلمسازی یک سلوک شخصی است، در غیر این صورت در یک دستگاه فرمال، سبکی و ژنریک عمل میکنید که به آن آگاه نیستید و دست و پا شکسته عنوان می شود، در نهایت هدف معین حاصل نمیشود و جملاتی از برخی از فیلمسازان می شنویم مبنی بر اینکه مفهوم فیلم مرا کسی نفهمید یا مافیای پخش نگذاشت فیلمم نمایش داده شود.»
وی ادامه داد: «اگر فیلمسازی را به عنوان یک حرفه انتخاب میکنید مفاهیم باید بهصورت حرفهای دیده شود ولی زمانی فیلم، ابزار بیانی است. در هر دو قالب، دانش سینمایی به شما کمک می کند که در هر دو حوزه موفق شوید. خوب است در آموزش سینما هم تجدیدنظر شود. این نکته مثبتی است که انجمن سینمای جوانان ایران در دانش سینمایی از دید مخاطب نیز توجه میکند. باید به دانش سینمایی برای هدف و مقصود سینمایی بهینه مجهز شویم. استفاده از امکانات ژنریک در فیلم اول قابل توجه است و وقتی انتظارات هدف را میشناسید اگر هم بخواهید خلاف آن عمل کنید نمیتوانید؛ چراکه وارد انتظارات ژنریک میشوید. در فیلم کوتاه فرصت برای بیان مفهوم و مقصود کم است؛ از این رو آشنایی با انتظارات ژنریک مخاطب بسیار به شما کمک میکند و باید به دانش سینمایی رجوع کنید.»
سینمای ایران را بزرگتر از واقعیت نشان میدهند
احمدرضا درویش، کارگردان درباره سینمای ایران گفت: «اینکه گفته میشود سینمای ما صنعتی است، یک فریب ناخواسته است که ما هم دچارش هستیم. خود دستاندرکاران هم باورشان شده که در چنین قوارهای ظاهر میشوند. دولتمردان هم در این موضوع دخیل هستند. آنها خیلی مایل هستند سینمای ایران را بزرگتر از واقعیت خود نشان بدهند و از این واژهها استفاده میکنند گویی با به کارگیری واژه صنعت ملی و بینالمللی به آن جایگاه میدهند. در این سالهایی که سینمای ما رشد و نمو داشته چنین توصیفاتی بیشتر از سوی سیاستمداران بیان شده تا جایگاه خود را بالا ببرند، این اما یک تعریف روشن نیست بلکه اغواگرانه است و ما هم به آن تن دادهایم.»
وی در ادامه گفت: «از یکی از داوران شنیدم که میگفت درصد زیادی از آثار حاضر در جشنواره دو هویت دارد؛ یکی تحتتاثیر فیلمهای بلند هستند، چه از نظر انتخاب موضوع چه از نظر فرم و دیگری این است که توجه به مرکزیت کشور دارند، موضوعاتی که برای فیلمهای آنها انتخاب میشود بیشتر قصههایی است که به مرکز تهران معطوف میشود و از منطقه بومی خود غفلت کردهاند. با آنکه تجربه زندگی طبیعی آنها را در دل خود دارد. همانطور که در فیلمهای بلند متاثر از مسائلی مانند مسایل پولی، دوربینها در جای جای ایران قرار نمیگیرد، اینجا هم دوربین ما در برگیرنده همه مناطق نیست. مثلا دوربین ما در عرشه، لنج و یا میان عشایر نیست. موضوعات بیشتر درباره مسایل شهری، مثلث عشقی و... است ریشه این موضوع به مسایل فرهنگی ما برمیگردد و بخشی معطوف به بودجه است.» وی افزود: «اگر سینمای جوانان بتواند از نظر کمی و پشتیبانی به گونهای عمل کند که جوانان تولید کنند و فیلمی بسازند که عطر و بویی کمتر دیدهشده داشته باشد، بهتر است و این یک انتخاب خلاقانه خواهد بود. پس از دوستان خواهش میکنم از کسانی که شهر، فرهنگ و در کلیت ایرانیت و وطن را در فیلمها مورد توجه قرار دادهاند، حمایت کنند. تا این انحصار شکسته شود. چون ایران فقط تهران نیست، متاسفانه به دلیل بیعدالتی فرهنگی، بخشی از افراد در شهرستانها شهروندان درجه دو و سه محسوب میشوند.»
اسماء
فیلم کوتاه «اسماء» به کارگردانی مصطفی آقامحمدلو و تهیهکنندگی فرهاد عباسی در بخش داستانی مسابقه ملی سیونهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران به نمایش درآمد. داستان فیلم زیر آوارهای جنگ سوریه میگذرد. بیست دقیقه فیلم کوتاه که آرامآرام تماشاگرانش را با قصه و کاراکتر اصلی فیلم همراه میکند تا آن لحظه پایانی قصه که امید و ایثار در هم تنیده میشوند. هنوز رازها و قصههای زیادی زیر آوار سوریه باقی ماندند و میتوان از دل تکتک لحظات آن روایتهای تازهای بیرون کشید. «اسماء» با حمایت موسسه فرهنگی اوج ساخته شده و چه خوب که این اثر در قالب فیلم کوتاه آماده شده است. اول اینکه بهترین زبان و فرم برای قصه کوتاه اسما همین روایت فیلم کوتاه است و اگر کمی کشدار میشد و برای فیلم بلند دورخیز میکردند قطعا، پولپاشی بیفایده برای یک کار سفارشی ویژه جنگ سوریه میشد. دیگر اینکه فیلمسازان به کمک فیلم کوتاه میتوانند روایتهای ویژه از وقایع مهم را بازنمایی کنند. فیلم کوتاه «اسماء» بهصورتی کپسولی تماشاگران را با جهانی از یک واقعه هولناک آشنا میکند که همین چند سال پیش بیخ گوش خاورمیانه اتفاق افتاد.
برنو
فیلم کوتاه برنو ایده جسورانهای دارد؛ لوکیشن حجله عروس است و کاراکترهایی که به رخت عروس و دامادی درآمدند و انتظار تماشاچی برای شلیک تفنگ برنو که اگر به دروغ و تزویر شلیک شود، عروس و داماد رنگ خوشبختی را نخواهند دید. شما تماشای یک سلسله گفتوگو میان حجله عروس و داماد هستید و این دیالوگها هستند که شما را به دل قصه پرت میکند. دیالوگها و بازی دو بازیگر اصلی، بیرونزده از چهارچوب روایت نیستند؛ خیلی روان و حسابشده مخاطب را به نقطه تعلیق قصه میرساند و در انتهای فیلم گویی شما، دوربین و اهالی ایل در بیرون حجله به انتظار شلیک برنو به انتظار مینشینید. محمد ثریا کارگردان «برنو» درباره انتخاب ایده این فیلم کوتاه گفته است: «روزی برای فیلمبرداری مستندی به یکی از روستاها رفته بودم که این ماجرا را به چشم دیدم. در آنجا زوجی را دیدم که عروس همدانی بود و با این رسوم و رسومات آشنایی نداشت بعد از عروسی، دوستم برای من توضیح داد که چون عروس اهل بختیار نبوده این رسم را قبول نمیکرده است.» شاید در سالهای بعد نام محمد ثریا را بیش از پیش بشنویم. کارگردانی که هم در فضای مستند کار کرده است و برای ساخت فیلم بلند جاهطلبی خاصی دارد.
نجاکات
کارگردان فیلمکوتاه «نجاکات» تصمیم گرفته هیچ دیالوگی داخل فیلم نباشد، غیر از صدای جیکجیک یک جوجه قرمز رنگ. این کار را سخت میکند اما از طرف دیگر فیلمساز تمام توجه و حواس خودش را به سمت بازی با نور و سایه برده تا تصاویر بتوانند نجاکات را جذاب و گیرا کنند. پنهانشدن یک سارق در دل تاریکی شب و نورهای قرمز یک شهر، آخرین تلاشهای کارگردان برای رازآلود کردن یک قصه هولناک است. فارغ از نحوه فیلمبرداری، قاببندیها و چینش میزانسن، کارگردان بهنحوی روایت «نجاکات» را پیش میبرد که تماشاگر فیلم با یک اثر فرمال مواجه شود. با اینکه تاکید بیش از حد بر رنگآمیزی فیلم، این کار را به سمت بیقصه بودن پیش میبرد اما باز هم تماشاچی تا انتها مینشیند تا با یک پایانبندی غافلگیرکننده همراه شود.