هومن جعفری، خبرنگار:تماشا کردن سریال یا خواندن کتاب یا دیدن یک فیلم یا حتی گوش کردن به یک قطعه موسیقی یا هر فعالیت مشابه دیگری، حکم یک قرارداد اجتماعی را دارد. تو میدانی کجا میروی، چه میبینی یا میشنوی و قرار است چه اتفاقی برایت رخ دهد. ریسکی وجود ندارد. وقتی قرار است یک فیلم پلیسی ببینی، قرارداد اجتماعیات را حتی قبل از شروع نمایش، امضا کردهای. آدمخوبها، پلیس هستند و آدمبدها گانگستر. دسته دوم قرار است کارهای بدی انجام بدهند و دسته اول قرار است با دسته اول مقابله کنند.
این قرارداد اجتماعی یا ذهنی، همیشه و همهجا شما را دنبال میکند. وقتی با یک سریال ابرقهرمانی طرفی، میدانی قاعده چیست. میدانی ابرقهرمان کیست و قهرمان شرور یا سرکش کدام است. میدانی مغز متفکر جنایتکار که پشت لبخندهای خبیثانه خود پلیدانهترین نقشهها را کشیده چطور باید تشخیص بدهی. میدانی با چه چیزهایی قرار است طرف حساب باشی.
میدانی آدمبدها بدند و تلاش میکنند شرارت کنند و ابرقهرمانها چطور تا مرز شکست خوردن پیش میروند اما درنهایت پیروز میشوند و مردم تشویقشان میکنند. تو همه اینها را میدانی و بعد مینشینی پای یک سریال مشابه. مینشینی تا خودت را مقابل تلویزیونی قرار بدهی که قرار است تو را با یک سریال ابرقهرمانی مشابه ارضا کند. با ظرف پاپکورن یا یک بشقاب آلبالو یا خوشهای انگور یا کمی تخمه یا هرچیز دیگری که میچسبد وقت تماشای چنین سریالی!
خب دوستان باید به شما هشدار بدهم که سریال «پسران» قرار نیست شما را اینگونه راضی نگه دارد. شما با یک سریال ضدجریان یا ضدژانر طرفید و این موضوع، معنای مشخصی دارد.
اینجا آدم خوبها و آدمبدها، با مشخصات قرارداد ذهنی شما تفاوت دارند. اینجا آدم خوبها بر مسند قدرت نشستهاند و آدم خوبها ناچارند بیرون گود بنشینند و حتی زندگی مخفیانهای را در پیش بگیرند. سریال ابرقهرمانی پسران، دقیقا همین است. یک سریال ضدژانر که تمام مشخصات خاستگاه خود یعنی ژانر ابرقهرمانی را نقض میکند. برای اینکه ببینیم دقیقا کدام قواعد است که نقض میشود، بیایید
یکی یکی آنها را بررسی کنیم.
ابرقهرمانها ناشناختهاند
سریال The Boys قواعد زیادی را میشکند که این یکی از مهمترین آنهاست. در سریال پسران، ابرقهرمانها حکم سلبریتیها را دارند. درحالیکه بسیاری از ابرقهرمانها میکوشند تا هویتشان مخفی بماند و کارهایی که انجام میدهند از سرنیکنامی و حتی جوانمردی است و در خفا میماند، اینجا ابرقهرمانها سلبریتیهایی هستند که تمام برنامههایشان، تمام حرکاتی که انجام میدهند و هر آنچه از آنها سرمی زند توسط یک گروه مشاور برنامهریزی شده. همیشه یک تیم تبلیغاتی آنها را دنبال میکند تا درگیریهایشان با اشرار و گنگسترها را به صورت آنلاین به نمایش بگذارد.
هویت بتمن یا سوپرمن یا اسپایدرمن را بهعنوان مهمترین ابرقهرمانها در نظر بگیرید. آنها هویت اصلی خود را پنهان میکنند. در سریال پسران، از این خبرها نیست! شما هر روز مشغول دیدن آنها، تماشا کردن لایوهای آنها در اینستاگرام و حتی سلفی گرفتن با آنها در جشنوارههای مختلفید.
ابرقهرمانها از قدرت خود نفعی نمیبرند
ابرقهرمانها در دنیای عادی پولی به جیب نمیزنند. آنها دنبال کارهای خیرند اما برای خود سودی برنمیدارند. حتی شاهدیم که اسپایدرمن برای تامین هزینههای خود پیک پیتزا شده یا سوپرمن در روزنامه دیلیپلانت کار میکند. اینجا و در این سریال اما ابرقهرمانها از برند خود، نفع میبرند و مبلغ کلانی را به جیب میزنند. شما برای حمایت کردن از آنها حق اشتراک ماهانه میپردازید. آنها برای اماکن مختلف و اسپانسرهای خود یا کالاهای خاصی تبلیغ تجاری میکنند. پول میگیرند تا با هوادارانی که بلیت خریدهاند، عکس یادگاری بگیرند. آنها حتی محصولاتی را میفروشند که برایشان سود و پورسانت دارد.
ابرقهرمانها اخلاقمحورند
اگر در دنیای خیالی سریالهای ابرقهرمانی، قواعد اخلاقی مشخصی وجود دارد که عبور از آنها، شهرت و اعتبار شما را خراب میکند، ابرقهرمانهای پسران عمدتا فاقد چنین قواعدی هستند. برای آنها اصلا مهم نیست از چه مرزی رد شوند. آنها از این منظر، ضدقهرمانند. به مرور مشخص میشود که آنها بهشدت فاسدند. از یک ماده انرژیزا یا دوپینگ استفاده میکنند تا قویتر و سریعتر شوند اما برایشان مهم نیست که میتوانند به آدمهای بیگناه آسیب برسانند.
غرور، حسادت و بیاخلاقی آنها بیپایان است. اگر پایش برسد نهفقط از هواداران که از ابرقهرمانهای تازهوارد و بیاطلاع هم سوءاستفاده جنسی میکنند. غیر از ژستهای توخالی چیز دیگری برای عرضه ندارند. تمام شعارهای قشنگی که مقابل دوربین سر میدهند متنهایی است که نویسندگان حرفهای برای آنها نوشتهاند تا حفظ کنند و جلوی دوربینها بیان کنند. اخلاق آنها وقتی فرق میکند که دوربینها خاموش باشند. وقتی کسی مشغول تماشا نیست، آنها بیرحم میشوند، شکنجه میکنند، آسیب میرسانند و واقعیت خود را به نمایش میگذارند.
ابرقهرمانها برای نجات دیگران به آب و آتش میزنند
یکی از تلخترین بخشهای سریال در فصل اول، سر باز زدن دو ابرقهرمان از نجات مسافران یک هواپیمای در حال سقوط است. سکانس پشت کردن او به مردمی که برای نجات جانشان التماس میکنند یکی از تاثیرگذارترین سکانسهای تاریخ سریالهای ابرقهرمانی خواهد ماند. صحنهای که در فصل سوم هم حکم بیمه را پیدا کرد تا یک ابرقهرمان مقابل ابرقهرمان دیگر، اهرم فشاری در دست داشته باشد. ابرقهرمانهای سریال پسران، به مردم کمک میکنند اما وقتی که پای دوربینها و شهرتشان در میان باشد. در غیر این صورت خبری نیست!
ابرقهرمانها نژادپرست نیستند
خب این یکی که نوبر است! هوم لندر، قهرمان و ضدقهرمان اصلی سریال، بارها و بارها نشان میدهد که چیزی بیش از یک دست راستی تندرو نیست. می شود اینگونه نتیجه گرفت که او تصویری از یک طرفدار ترامپ است. یکجا مانع از پیوستن یک معلول به گروه ابرقهرمانیاش میشود و بعد از صدمه زدن به او، بر سر مسئول انتخاب فریاد میکشد که گروه من جای بیدست و پاها نیست. جای دیگر، وقتی یک ابرقهرمان زن مسلمان با حجاب اسلامی خود امتیازات لازم برای پیوستن به گروه را به دست آورده و منتظر انتخاب نهایی است، او دوباره از راه میرسد و تاکید میکند که اجازه نمیدهد که یک مسلمان به گروهش اضافه شود چون او «کاپیتان القاعده» نمیخواهد!
او و گروهش دقیقا دستراستیهای افراطی طرفدار ترامپ را به نمایش میکشند. خواهان درگیری نظامی در تمام دنیا هستند و مدام بر طبل جنگطلبی میکوبند.
ابرقهرمانها برای نیکی و خوبی میجنگند
خب در پسران از این خبرها نیست. دستکم جریان اصلی ابرقهرمانی، برای چیزی میجنگند که آنها را محبوبتر و درنتیجه ثروتمندتر میکند. آنها ابرقهرمان نیستند. اینفلوئنسرهای اینستاگرامی هستند که با بیشتر شدن تعداد فالوورهایشان به ثروت بیشتری میرسند. البته که مردم کمک میکنند اما نه برای رسیدن به پاداش الهی. آنها دنبال قراردادهای چربتر هستند.
سخن آخر
سریال پسران، فرصت بسیار خوبی برای آشنایی با آمریکا معاصر خاصه آمریکای ترامپ است. این سریال در سال 2019 ساخته شد و هجویه تمامعیاری بود بر یک آمریکای قلدر و نژادپرست و میلیتاریستی که قصد دارد با کمک رسانه و تبلیغات دنیا را اداره کند. سریال البته درست است که خارج از ژانر میزند اما میکوشد از خط خارج نشود و به سریالی «ضد آمریکایی» بدل نگردد. این سریال «ضدآمریکایی» نیست. ضد «آمریکای ترامپ» است! ضد یک «آمریکای تندروی دستراستی» که بخواهد با زور و رسانه، واقعیت را تحریف و دیکته کند. از تماشای آن، شوکه خواهید شد.