تاریخ : Sat 15 Oct 2022 - 00:47
کد خبر : 74850
سرویس خبری : نقد روز

ایران نباید هزینه جلوگیری از مهاجرت اتباع به اروپا را بپردازد

علیرضا تقوی‌نیا، تحلیلگر مسائل منطقه در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

ایران نباید هزینه جلوگیری از مهاجرت اتباع به اروپا را بپردازد

روز پنجشنبه 21 مهر ماه عبداللطیف رشید به ریاست‌جمهوری عراق رسید و محمدشیاع السودانی را مامور تشکیل دولت کرد. با توجه به رقابت‌های بین‌المللی در عراق که باعث شد غرب دست به اقداماتی مانند ساقط کردن دولت عادل عبدالمهدی در سال 2019 و ترور فرماندهان مقاومت در نخستین روزهای سال 2020 بزند، روز سه‌شنبه نیز لبنان و رژیم‌صهیونیستی بر سر مرزهای دریایی و بهره‌برداری از منابع گازی به توافق تاریخی دست یافتند.

علی مزروعی، خبرنگار گروه سیاسی:روز پنجشنبه 21 مهر ماه عبداللطیف رشید به ریاست‌جمهوری عراق رسید و محمدشیاع السودانی را مامور تشکیل دولت کرد. با توجه به رقابت‌های بین‌المللی در عراق که باعث شد غرب دست به اقداماتی مانند ساقط کردن دولت عادل عبدالمهدی در سال 2019 و ترور فرماندهان مقاومت در نخستین روزهای سال 2020 بزند، روز سه‌شنبه نیز لبنان و رژیم‌صهیونیستی بر سر مرزهای دریایی و بهره‌برداری از منابع گازی به توافق تاریخی دست یافتند. در نتیجه این توافق رژیم‌صهیونیستی از موضع زیاده‌خواهانه خود برای شریک شدن در میدان گازی قانا که در مرز لبنان قرار دارد عقب نشست. این عقب‌نشینی بعد از آن صورت گرفت که سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان در نتیجه زیاده‌خواهی رژیم‌صهیونیستی به تهدید نظامی تاسیسات گازی این رژیم روی آورد. درحالی‌که جبهه عبری، عربی، غربی سعی در به آشوب کشاندن ایران به‌عنوان رأس هرم مقاومت داشت دستاوردهای سیاسی جبهه مقاومت و فروکش کردن اعتراضات ایران نمایشی از یک شکست تمام‌عیار در سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا و حامیان منطقه‌ای این کشور بود. در ماجرای اعتراضات ایران دولت‌های اروپایی نیز در چهره حامیان اغتشاشات درآمده و وضع تحریم‌های ظالمانه درمقابل ایران صف‌آرایی کردند.
در گفت‌وگویی که با علیرضا تقوی‌نیا، تحلیلگر مسائل منطقه داشته‌ایم ضمن بررسی ابعاد و پیامدهای دستاوردهای سیاسی اخیر جبهه مقاومت به ارزیابی ابزارهای ایران برای مواجهه با اقدامات خصمانه جبهه عبری، عربی، غربی پرداخته‌ایم. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

ارزیابی‌تان از انتخاب عبداللطیف رشید و محمد شیاع السودانی به‌عنوان رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر عراق چیست؟
این انتخاب‌ها واقعا مهم محسوب می‌شود؛ چراکه برخلاف آنچه آمریکایی‌ها به دنبال آن بودند رخ داد و معنی آن شکست سیاست‌های آمریکا در منطقه است. آنها به دنبال این بودند که دوره برهم صالح ادامه پیدا کند اما صالح‌الفیاض و نوری‌‌المالکی ایستادگی کردند تا عبداللطیف رشید انتخاب شود. رایزنی‌های بسیاری با جریانات کردی صورت گرفت تا عبداللطیف رشید انتخاب شود و الا برخی از اعضای اتحادیه میهنی همچنان گزینه‌شان برهم صالح بود. درحالی‌که همه گروه‌ها ناراحت بودند از اینکه ترامپ دستور داده تا فرمانده نیروی قدس سپاه و میهمان دیپلماتیک عراقی‌ها و فرمانده حشد و شعبی ترور شوند. تنها دو هفته بعد از شهادت حاج قاسم برهم صالح در دیدار با ترامپ حضور یافته و اعلام می‌کند که ما از همکاری با آمریکا در مبارزه با تروریسم استقبال می‌کنیم. همان‌جا بود که تکلیف نیروهای مقاومت با برهم صالح روشن شد و این تعیین‌تکلیف دیروز نتیجه خود را نشان داد و وی به ریاست‌جمهوری انتخاب نشد. السودانی حزب الدعوه‌ای بوده و در انتفاضه شعبانیه در سال ۱۹۹۱ دستگیر شد و سابقه مبارزاتی با رژیم صدام دارد. او برخلاف خیلی‌ها از عراق خارج نشده و در این کشور باقی مانده بود. گذشته شیاع السودانی نشان می‌دهد که وی یک شخصیت فسادستیز و منضبط بوده که در ماموریت‌های خود موفق شده است و این امیدواری برای موفقیت وی در جایگاه نخست‌وزیری نیز وجود دارد. السودانی به نورالمالکی وابستگی داشته و جزء وزرا و استانداران وی بوده و نقش نوری المالکی و صالح فیاض در انتخاب وی موثر بوده است‌. مقتدی صدر که در سال۲۰۲۰ بعد از استعفای عادل عبدالمهدی توییت می‌کرد ‌و می‌گفت شیاع السودانی جزء افراد فاسد است و ما مخالف او هستیم، الان هم مخالف بود و تا لحظه آخر تلاشش را کرد اما دیگر زورش به جلوگیری از این انتخاب نرسید. ایستادگی دوستان ایران در چهارچوب هماهنگی گروه‌های شیعه باعث شد این موفقیت حاصل شود. با این شرایط باید گفت کار شیاع السودانی در تشکیل دولت بسیار سخت است؛ چراکه باید با فساد و سهم‌خواهی گروه‌ها مبارزه کند و بعد از آن به رفع مشکلات عراق بپردازد. اگر السودانی نتواند موفق باشد ما باز هم شاهد آشوب در عراق خواهیم بود و این مشکلات همچنان ادامه خواهد داشت مشابه اتفاقاتی که در دولت عبدالمهدی نیز شاهد آن بودیم و آمریکا با سوار شدن بر اعتراضات عراق سعی کرد دولت را سرنگون بکند که موفق هم بود. کار شیاع السودانی سخت است اما اگر اتحاد و انسجام در چهارچوب هماهنگی وجود داشته باشد و احزاب سهم‌خواهی‌های خود را کاهش بدهند موفقیت این دولت قابل دسترس است.
دولت لبنان موفق شد با استفاده از قدرت نظامی گروه‌های مقاومت این کشور درنهایت حق خود را از میادین گازی دریای مدیترانه که آمریکا و رژیم‌صهیونیستی مانع آن بودند بگیرد. توسل گروه‌های مقاومت به تهدید نظامی علیه دکل‌های استخراج گاز رژیم‌صهیونیستی در عقب‌نشینی تل‌آویو در مساله خطوط مرزی دریایی که موضوعی حاکمیتی است را چگونه می‌بینید؟
اختلاف بین لبنان و رژیم‌صهیونیستی از ادعاهای مرزی این رژیم ناشی می‌شد. به منطقه صفر مرزی لبنان و فلسطین اشغالی راس‌الناقوره می‌گویند. اسرائیل با استناد به نقشه مناطقی که اشغال کرده بود خط ۲۳ را نمی‌پذیرفت و به جای اینکه مرز خود را در امتداد مستقیم راس الناقوره قلمداد کند با یک زاویه ۴۵ درجه‌ای به سمت بالا این مرز را تعیین کرده و وارد برخی دیگر از میادین گازی لبنان می‌شد. یعنی علاوه‌بر اینکه میدان گازی «کاریش» را برای خودش استخراج می‌کرد می‌توانست از مزایای یک میدان گازی مشترک با لبنان یعنی میدان گازی «قانا» نیز استفاده کند. اما دبیرکل حزب‌الله با هوشمندی دست پیش را گرفت و درنهایت تهدید نظامی حزب‌الله بود که باعث شد رژیم‌صهیونیستی با خطوط مرزی که براساس خط ۲۳ ترسیم می‌شد موافقت کند. با این توافق میدان گازی «قانا» به‌طور کامل در اختیار لبنان و میدان گازی «کاریش» نیز در اختیار رژیم‌صهیونیستی قرار می‌گیرد. یعنی دیگر این رژیم‌ نمی‌تواند از مزایای میدان گازی «قانا» استفاده کند. آمریکا و متحدانش در منطقه به‌ویژه عربستان سعودی و امارات خیلی روی انتخابات لبنان و عراق حساب باز کرده بودند. اما هم انتخابات پارلمان لبنان و هم انتخاب نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور عراق شکست بزرگی برای آنها بود. از دیروز که عبداللطیف رشید و محمدشیاع‌ السودانی به‌عنوان رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر عراق انتخاب شده‌اند رسانه‌های غربی سعی می‌کنند خیلی جزئی به این خبر بپردازند، در‌صورتی‌که اگر یک فرد نزدیک به ایران در عراق و لبنان روی کار آمده بود این رسانه‌ها مدام تکرار می‌کردند که ایران در سیاست‌های منطقه‌ای خود شکست خورده است.

در کنار حرکت عراق در مسیر صحیح سیاسی و دستیابی لبنان به حقوق دریایی‌اش، در یمن نیز به نظر می‌رسد دولت نجات ملی این کشور موفق شد میزان تسلط خود را افزایش دهد. برگزاری رژه‌های متعدد یگان‌های نظامی ویژه و استفاده از تسلیحات نظامی خاص توسط دولت صنعا بخشی از این تسلط را به نمایش گذاشت. با این وجود در چنین شرایطی آمریکا و متحدانش به‌‌دنبال سناریوی ایجاد آشوب داخلی در ایران حرکت کردند. آیا می‌توان پیروزی‌های شگرف اخیر را که تحت فشار همه‌جانبه غرب به دست آمد، یکی از دلایل خشم و تلاش این محور برای ایجاد آشوب‌های تلافی‌جویانه در داخل ایران دانست؟
شبکه ایران‌اینترنشنال وابسته به عربستان سعودی و پول‌های این کشور نقش بسیار چشمگیری در اعتراضات اخیر داشت. این شبکه تمام ظرفیت‌های خودش را دارد به کار می‌گیرد تا بتواند اعتراضات در ایران را شعله‌ور نگه دارد. اما ناموفق بوده است. نمی‌شود دامن زدن به اغتشاشات را به حملات یمنی‌ها ارتباط داد اما مطمئنا ایران از تنبیه عربستان خوشحال خواهد شد. این تنبیه نیز موعدش خیلی دیر نخواهد بود. سعودی‌ها الان دارند مانع از ورود نفت‌کش‌ها به بندر الحدیده می‌شوند و به‌زودی با واکنش‌ها جدی نیروهای یمنی و حملات موشکی آنها مواجه خواهند شد که این امر حتما منجر به ایجاد اختلال در صادرات نفت و میعانات نفتی این کشور می‌شود.

رویکرد فعلی عربستان متناقض با مواضع رسمی این کشور است که خود را مشتاق مذاکره نشان داده و در بغداد با واسطه‌گری دولت عراق 5 دور مذاکره با ایران داشته است. به نظر شما پس از مواجهه مثبت ایران با عربستان و تلاش‌های مخرب دولت سعودی تهران نباید رویکرد خود را در ارتباط با سعودی‌ها تغییر داده و حتی مذاکرات را تعلیق کند؟
مذاکرات با عربستان به‌طور کامل تمام شده و ایران نیز اعلام کرده است که دور ششمی در کار نخواهد بود. عربستان همزمان با مذاکره، توطئه‌چینی علیه ایران را نیز ادامه می‌داد. به همین دلیل فعلا مذاکرات دیپلماتیک متوقف شده است. سعودی‌ها نشان داده‌اند در ادعاهای خود خیلی صادق نیستند و باید با زبان دیگری با آنها صحبت کرد. اقدامات اخیر ضد ایرانی دولت عربستان در راستای همان اظهاراتی است که پیش از این بن سلمان درمورد کشاندن جنگ به داخل ایران مطرح کرده بود.

علاوه‌بر عربستان دولت‌های غربی نیز در فضای اغتشاشات علیه ایران فعال بودند. اروپا نیز کوشید در مذاکرات هسته‌ای خود را میانجی‌گری معتدل نشان دهد با مهیا دیدن شرایط تلاش کرده با حمایت از آشوب‌طلبان تحریم‌های ضدایرانی را تشدید بخشد. ایران در مواجهه با کشورهای اروپایی که فرصت‌طلبانه علیه ایران اتخاذ موضع کردند چگونه می‌تواند برخورد کند؟ 
اروپا خود به خود بازی را باخته است. بازنده اصلی اتفاقات اوکراین اروپاست. آمریکایی‌ها از انفجار خطوط لوله نورداستریم بهره می‌برند؛ چراکه در نتیجه این امر اروپا ضعیف و وابسته با آمریکا باقی می‌ماند. اروپا در زمینه انرژی مشکل دارد و رفتارهای اشتباه آنها دستاوردی برایشان ندارد. ایران با اهرم‌هایی که در دست دارد می‌تواند در مواجهه با اروپا فعال‌تر باشد. این اهرم‌ها می‌تواند شامل تاثیرگزاری بر بازار انرژی یا تقویت روسیه در جبهه ضدغربی در اوکراین باشد. به‌طور کلی روابط اقتصادی بین ایران و اروپا که تحت تحریم‌های شدید قرار دارد روابط خیلی چشمگیری نیست که نگران از دست رفتن آن باشیم.

ایران نقش بزرگی در تامین امنیت اروپا دارد. تهران با ایجاد آرامش و مبارزه با تروریسم از هجوم مهاجران جلوگیری کرده و با صرف هزینه‌های سنگین مانعی بزرگ در برابر سیل ارسال مواد مخدر به این قاره است. این امر آیا اهرم دیگری برای تعدیل مواضع اروپا محسوب می‌شود؟
هزینه جلوگیری از مهاجرت عده‌ای به اروپا را که ما نباید پرداخت کنیم. نباید فقط جوانان ما شهید شوند تا مردم اروپا به مواد مخدر آلوده نشوند. ما باید در تامین امنیت اروپا تجدیدنظر کنیم. وقتی می‌بینیم اروپایی‌ها به‌راحتی امنیت ملی ما را نادیده گرفته طبعا ما نیز نباید خودمان را در تامین امنیت اروپا سهیم بدانیم‌. اروپایی‌ها هنوز در حال و هوای قرن ۱۸ و ۱۹ به‌سر می‌برند. هنوز فکر می‌کنند دوران استعمار پابرجاست. امروز ایران به‌عنوان یک قدرت توانسته منافع ملی خودش را تثبیت بکند و آنها هنوز نفهمیده‌اند که باید با ایران از سر احترام صحبت کنند. هنوز هم با ادبیات استعماری به‌گونه‌ای صحبت می‌کنند که انگار مهد آزادی و حقوق‌بشر هستند، درصورتی‌که موارد نقض حقوق‌بشر در کشورهای اروپایی بسیار بالا و غیرقابل کتمان است.