تاریخ : Wed 12 Oct 2022 - 00:15
کد خبر : 74778
سرویس خبری : نقد روز

شبکه ایران‌فروش‌ها

شاخه رسانه‌ای پروژه فشار حداکثری به ایران را بشناسید، آنها «ایرانستان» می‌خواهند

شبکه ایران‌فروش‌ها

دولت آمریکا با دو بازوی مشورتی بیرونی خود یعنی «اتحاد علیه ایران هسته‌ای» و «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» با طراحی‌هایی بسیار جزئی و هوشمندانه می‌کوشند مسائلی مانند رفت‌وآمد مردم به کار، خرید مواد غذایی، خرید دارو و تشخیص‌های درمانی تا مسکن، اجاره و اطمینان شغلی را تحت‌تاثیر قرار دهند.

 «آشوب‌های سیاسی و تحریم»؛ این دو گزینه‌ای بودند که دو دهه قبل مجله علمی نیچر از آنها با عنوان ابزارهایی برای مقابله با سرعت گرفتن رشد علمی ایران مطرح کرد. نیچر این اطلاعات را به نقل از کارشناسان غربی نوشته بود. در آن سال‌ها گروهی از دانشمندان علوم اعصاب ایرانی پیشرفت‌های قابل توجهی را در نهادهای علمی ثبت کرده بودند. کارشناسان غربی برای مهار این روند، پیشنهاد آشوب و تحریم را مطرح کردند. در سال‌های گذشته این دو گزاره به نوعی تکمیل‌کننده یکدیگر بوده‌اند. برخی تحلیلگران معتقدند یکی از زمینه‌های خروج آمریکا از برجام به اعتراضات دی‌ماه سال 96 بازمی‌گردد. به دنبال این اعتراضات، این پیام به کاخ سفید منتقل شد که در صورت خروج از برجام، ایران ناچار به پذیرش مطالبات آمریکا خواهد شد. حوادث آبان‌ماه سال 98 نیز این گزاره را در آمریکا تقویت کرد که ایران دیر یا زود پای میز مذاکره خواهد آمد. اعتراضات اخیر در ایران نیز در همین چهارچوب قابل ارزیابی است. این بار البته برخلاف دولت سابق، کاخ سفید کمی عاقلانه‌تر به اعتراضات نگاه می‌کند. از همین روست که شبکه‌ای از ایرانیان سابق در شبکه‌های فارسی‌زبان دست‌به‌کار شده‌اند تا با ترسیم فضای غیرواقعی و دروغین، غرب را به سمت تحریم شدیدتر علیه ایران ترغیب کنند. در هفته‌های گذشته این شبکه که در اهدافش همپوشانی زیادی با وظایف گروه‌های تحریمی علیه ایران همچون اتحاد علیه ایران هسته‌ای و بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها دارد، تلاش می‌کند با دامن زدن به آشوب‌ها حتی با اخبار جعلی و تحریک مردم، زمینه تحریم‌های بیشتر علیه ایران را فراهم کند. درک اینکه این کاسبان تحریم با دامن زدن به اعتراضات چه چیزی را دنبال می‌کنند، چندان سخت نیست. مارک کرک، سناتور سابق آمریکا که امروزه عضو هیات مشورتی گروه اتحاد علیه ایران هسته‌ای است، پاییز سال 2014 (1393) گفته بود: «برای اینکه مردم ایران دولت‌شان را برای سوءرفتارهایش مورد مجازات قرار دهند، خوب است غذا را از دهان‌شان بیرون بیاوریم.»
کرک پیشنهاد‌دهنده این سیاست نبود بلکه در میانه راه آن را به شکل آشکار و با صدایی بلند اعلام کرد. گرسنگی دادن مردم ایران از طریق اعمال تحریم‌های هوشمندی که به تمام مجراهای اقتصادی ایران رسوخ کنند، از سال 2010 در مقیاسی بالا توسط دولت باراک اوباما پایه‌گذاری شد. تا پیش از او حتی جورج بوش که ظاهرا قصد حمله نظامی به ایران را داشت نیز به سمت این تحریم‌ها حرکت نکرده بود. 
مبدعان «تحریم تا گرسنگی» همواره به یک نمونه موفق در این زمینه اشاره می‌کنند. زمانی که واشنگتن موفق شد تحریم‌های گسترده‌ای را علیه عراق در سال 1990 اجرا کند، این تحریم‌ها یک میلیون کشته برجای گذاشتند، به‌گونه‌ای که در آن برهه از هر هشت نوزاد متولدشده، یک نفر جان می‌باخت. 
مادلین آلبرایت پیش از آنکه در دولت دوم بیل کلینتون به وزارت خارجه برسد در دولت اول او طی سال‌های 1993 تا 1997 نماینده این کشور در سازمان ملل متحد بود و در همان زمان طی مصاحبه‌ای با برنامه «۶۰ دقیقه» شبکه سی.بی.اس به نکته‌ای تاریخی اشاره کرد. وقتی که لزلی شتال از آلبرایت پرسید: «تاکنون ۵۰۰ هزار کودک عراقی مرده‌اند که رقمی بیش از آمار کودکان کشته‌شده در هیروشیماست، آیا (تحریم) ارزش آن را داشت؟» پاسخ داد: «انتخاب دشواری بود اما بله می‌ارزید.»
تاکید آلبرایت بر ارزشمندی «تحریم تا گرسنگی» نشان می‌دهد به‌سختی بتوان چنین سیاستی را از دستورکار آمریکا خارج کرد. سیاستی که کرک، عضو برجسته گروه اتحاد علیه ایران هسته‌ای سه دهه بعد از آلبرایت آن را با صراحت بیشتری به جای عراق علیه کشور دیگری به کار برد. 
«تحریم تا گرسنگی» را در داخل آمریکا دو اندیشکده «اتحاد علیه ایران هسته‌ای» و «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» پیگیری می‌کنند که هر دو خود را فراحزبی معرفی می‌کنند؛ با این حال مورد نخست بیشتر در دولت دموکرات‌ها و مورد دوم بیشتر در دولت جمهوری‌خواه ترامپ موثر بوده‌اند. 
فعالیت‌های این دو نهاد عمدتا بر شناسایی حداکثری مویرگ‌های اقتصادی و تجارتی ایران برای مسدود‌سازی و اخلال در آنهاست. اتحاد علیه ایران هسته‌ای دست به ردیابی شرکت‌هایی می‌زند که با ایران مراوده دارند و سپس با ارائه گزارش‌هایی درباره آنان که سایه اتهام را بالای سر آنها برافراشته می‌سازد، این شرکت‌ها را از ادامه تجارت با ایران منصرف می‌کند. به‌عنوان نمونه این گروه در سال 2010 گزارش کرد یکی از شعبه‌های شرکت هانتسمن ماده‌ای به ایران فروخته است که می‌تواند کاربردی دوگانه داشته و در ساخت موشک‌های جامد به کار رود. هانتسمن به دلیل هراس از این تبلیغات در ژانویه 2010 فروش خود به ایران را متوقف کرد. 
شرکت کانادایی کاترپیلار یکی دیگر از قربانیان شاخص این گروه است. اتحاد علیه ایران هسته‌ای در اقدامی با شناسایی یک شرکت ایرانی که دستگاه‌های کاترپیلار را از طریق یکی از شرکت‌های وابسته آن در اروپا به ایران وارد می‌کرد، این شرکت بزرگ کانادایی را به تحریم کامل و همه‌جانبه ایران مجبور کرد. اتحاد علیه ایران هسته‌ای مدعی بود ایران از دستگاه‌های حفاری‌کننده کاترپیلار برای حفاری تاسیسات زیرزمینی هسته‌ای خود بهره می‌گیرد؛ تبلیغی که در سایه موج هراس راه‌افتاده از برنامه هسته‌ای ایران، فشار زیادی را به کاترپیلار وارد کرد. 
این گروه در سال 2013 نیز که تحریم‌ها باعث سه برابر شدن قیمت ارز، خانه، ماشین و کالاهای اقتصادی شده بودند، شبکه‌ای اطلاعاتی برای رهگیری نفتکش‌های ایران راه انداخت. در این برهه ایران با خاموش کردن ردیاب نفتکش‌ها و همچنین انتقال کشتی به کشتی در دریا می‌کوشید تحریم‌ها را دور زده و کالاهای لازم برای اداره کشور را وارد کند. سیستم ردیابی این گروه ضد ایرانی از طریق داده‌های اطلاعاتی که از طریق ماهواره‌های جاسوسی آمریکا کسب می‌کرد با عکس‌برداری از این اقدامات می‌کوشد همکاران ایران در دور زدن تحریم‌ها را ترسانده و مسیرهای فروش نفت ایران را تنگ‌تر کند. استفاده این کشور از داده‌های اطلاعاتی ماهواره‌های جاسوسی نهادهای امنیتی آمریکا که دارای طبقه‌بندی بالا بودند نشان داد ادعاهای این گروه درباره غیردولتی بودن بی‌اعتبار است. اتحاد علیه ایران هسته‌ای در ادامه گام در مسیرهای خطرناک‌تری گذاشت و آن نیز اقدامات علنی‌تر در حوزه اخلال در واردات مواد غذایی و دارویی ایران بود. 
از آنجا که تحریم مواد غذایی و دارویی اقدامی مخاطره‌آمیز است اتکای صرف بر بهانه هسته‌ای نمی‌توانست برای توجیه آن کافی باشد. از این رو شبکه‌ای از اندیشکده‌ها و رسانه‌ها باید با برنامه‌ریزی تحریم‌ها و اصرار بر اجرای بلندمدت آن کار را به جایی برسانند تا با ایجاد شورش‌های مردمی بتوانند در کنار قضیه هسته‌ای، مساله «حقوق‌بشر» را نیز علیه ایران علم کنند. 
اتکا به بهانه هسته‌ای باعث می‌شد عده‌ای با انتقاد از تحریم‌ها آن را تنبیه مردم و نه دولت معرفی کنند اما پس از مرحله‌ای که پرچم «حقوق بشر» علیه ایران برافراشته شد امکان این توجیه فراهم می‌شد که دولت ایران مردمش را آزار می‌دهد و حتی اگر منابع مالی نیز در اختیارش قرار گیرد، چیزی از آن را صرف مردم نخواهد کرد، اگر آن را برای سرکوب هزینه نکند.  در اینجا نقش «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» برجسته‌تر می‌شد. این نهاد همان‌گونه که از نامش برمی‌آید تمرکز بیشتری بر چنین مسائلی دارد. این بنیاد در تابستان سال جاری میلادی هنگامی که خوش‌بینی‌ها درباره احیای توافق هسته‌ای افزایش یافته بود‌ در گزارشی اعلام کرد این توافق در سال اول 275 میلیارد دلار و تا سال 2030 درمجموع یک تریلیون دلار در اختیار ایران قرار خواهد داد که باعث می‌شود توانایی‌های مالی ایران افزایش یافته و نظام سیاسی آن تقویت شود. 
این نهاد به‌طور ویژه‌ای خواهان تحریم ستون‌های فقرات اقتصادی ایران است و اصرار دارد آمریکا انرژی، بانک مرکزی و سوئیفت را تحریم کند. سعید قاسمی‌نژاد، یکی از اعضای این بنیاد در سال 2020 طی مقاله‌ای پیشنهاد کرد ترامپ باید تحریم‌های سختگیرانه‌تری را علیه صنعت خودرو ایران اعمال کند. پیشنهاد او درحالی بود که واشنگتن در سال 2018 تحریم‌هایی را علیه این صنعت اجرا کرده بود. در بخشی از این مقاله آمده بود: «صنعت خودروسازی ایران بیشتر به رفع نیازهای داخلی می‌پردازد و بازار بزرگ محسوسی در خارج از این کشور ندارد. این بدان معناست که این صنعت ارزآوری کمی دارد اما با کاهش نیاز به واردات خودرو باعث کاهش مصارف ارزی ایران می‌شود. با توجه به وابستگی زیاد این صنعت به تامین قطعات از خارج، تحریم‌ها می‌تواند مانع از چنین کاری شود و ایران را مجبور به استفاده از ذخایر ارزی در واردات خودرو کند.» با این وجود اهداف تحریم صنعت خودرو فراتر از این مسائل بود. تحریم خودرو نزدیک به دو میلیون شغل در این صنعت را تحت‌تاثیر قرار داده و با افزایش قیمت خودرو و قطعات آن به‌طور مستقیم‌تری زندگی تمام مردم ایران را تحت‌الشعاع قرار می‌داد. این موضوع بسیار کلان‌تر از چند برابر شدن قیمت خودرو و آسیب به آرزوی خرید ماشین برای مردم بود، زیرا اختلال در این صنعت موجب می‌شد با افزایش هزینه‌ها بخش‌های حمل‌ونقل مانند اتوبوسرانی و تاکسیرانی نیز با مشکل مواجه شوند. 
دولت آمریکا با دو بازوی مشورتی بیرونی خود یعنی «اتحاد علیه ایران هسته‌ای» و «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» با طراحی‌هایی بسیار جزئی و هوشمندانه می‌کوشند مسائلی مانند رفت‌وآمد مردم به کار، خرید مواد غذایی، خرید دارو و تشخیص‌های درمانی تا مسکن، اجاره و اطمینان شغلی را تحت‌تاثیر قرار دهند. نقص در هرکدام از آنها که وظیفه دولت مستقر است به‌زعم آمریکا و بازوهای تحریمی‌اش می‌تواند منجر به شکاف میان مردم و حاکمیت شود. 
در چنین فضایی که عصبانیت «گل برجسته» آن است هر بحرانی می‌تواند سریع‌تر مشتعل و فراگیر شود. اخبار ناامیدکننده، توئیت‌ها و شعارها در این فضا اثری بیشتر از گذشته خواهند داشت. 

سیما ثابت

سیما شهرکی( ثابت) یکی از خبرنگارانی است که پس از یک دهه فعالیت در رادیو و تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی، به ایران‌اینترنشنال پیوست. او به جز مجری‌گری برنامه‌های ایران‌اینترنشنال، در شبکه‌های اجتماعی و به‌طور ویژه توئیتر، تلاش برای دامن زدن به اعتراضات را داشت. ثابت با توئیت‌هایش از یک سو با اخبار جعلی‌ای همچون تصرف خیابان و شهر توسط مردم، سعی در تهییج آنها داشت و از سوی دیگر با توئیت‌های همچون «تشکیل شبکه گروه‌های هماهنگی محله‌محور» سعی در آموزش ایجاد شبکه‌های اغتشاش در کشور را داشت. پس از ناکامی دوگانه‌سازی ارتش و سپاه و کشاندن کشور به یک ناامنی فراگیر، ثابت با بازنشر یک توئیت فارسی، توئیتی با زبان انگلیسی نوشت و از ناامیدی! مردم از ارتش نوشت و به نقل از همان توئیت، ارتشی‌ها را «سیب‌زمینی» خطاب کرد. او تلاش کرده با کمی خویشتنداری و در لفافه از تحریم ایران حمایت کند. او اقدامات هلند و آلمان و کانادا به‌ویژه تروریست خواندن سپاه پاسداران از سوی‌کانادا را پوشش داده و از روزهای پرخبرتر با افزایش «فشارهای بین‌المللی» سخن گفته است. ثابت از غرب خواسته که اگر به دنبال ثبات و امنیت منطقه‌ای و جهانی‌ است به یک استراتژی جدید در قبال جمهوری اسلامی روی بیاورد. او البته برای کمرنگ‌تر کردن اثر پیام تحریم، خواسته که در این استراتژی «مردم ایران» لحاظ شوند. ثابت از معدود خبرنگارانی است که اطلاعیه دروغین منتسب به دانشجویان آزادی‌خواه دانشگاه شریف که گفته می‌شود توسط منافقین صادر شده بود را در توئیتر بازنشر داد. او به همراه تیمی از ایران‌اینترنشنال به بروکسل سفر کرد تا در پارلمان اروپا و کمیسیون حقوق بشر پارلمان اروپا از ضرورت تحریم بیشتر ایران سخن بگوید

مهدی پرپنچی

مهدی پرپنچی، از دیگر خبرنگاران تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی بود که اواخر فروردین‌ماه 99 با تأسیس ایران‌اینترنشنال، به‌عنوان نخستین مدیر خبر این شبکه در واشنگتن معرفی شد.  در توئیتر پرپنچی غیر از معدود توئیت‌هایی درباره مذاکرات هسته‌ای که در آنها تلویحا به توافق احتمالی حمله کرده، متمرکز بر تهییج مخاطبان با ردیف کردن جملاتی احساسی علیه نظام است. توئیت‌های او علاوه‌بر رنگ‌وبوی ایران‌ستیزی، جنگ‌طلبانه هم هستند. مثلا در 23‌تیرماه با خوشحالی از یک تعهد مشترک میان آمریکا و رژیم‌صهیونیستی خبر داده و آن را خیال‌بافانه، نشانه‌ای از قریب‌الوقوع بودن حمله نظامی به خاک ایران عنوان کرده است. او در این توئیت نوشته است: «آمریکا و اسرائیل امروز با امضای یک تعهد مشترک، هم‌پیمان می‌شوند که هرگز اجازه دستیابی جمهوری اسلامی به تسلیحات هسته‌ای را نخواهند داد. امضای چنین متنی عملا به‌معنای اتحاد اسرائیل و آمریکا برای اقدام نظامی علیه تلاش احتمالی جمهوری اسلامی برای دستیابی به سلاح هسته‌ای است.»

بهمن کلباسی 

خبرنگار شبکه بی‌بی‌سی فارسی است که در سال 2010 با باراک اوباما رئیس‌جمهور وقت آمریکا گفت‌وگو کرده و شهرت خود را نیز تا حد زیادی مدیون همین گفت‌وگو است. یکی از مهم‌ترین محور‌هایی که بهمن کلباسی برای ایفای نقش در اغتشاشات در دستور کار خود قرار داده بازنشر مواضع حمایتی مقامات غربی در حمایت از اغتشاشگران است. انتشار خبر اعطای نشان شهروند افتخاری پاریس به مهسا امینی و نامگذاری یکی از خیابان‌های این شهر به نام وی توسط شورای شهر پاریس نمونه‌ای از همین اقدامات است. کلباسی تحریم‌های آمریکا علیه ایران را نیز نماد حمایت از ایرانیان دانسته و بدون اینکه اشاره کند این تحریم‌ها چه اثری بر معیشت آنها گذاشته بیانیه تحریمی ضدایرانی جو بایدن را با هشتگ مهسا امینی منتشر و از آن حمایت کرده است. کلباسی صحبت‌های نخست‌وزیر کانادا مبنی‌بر گسترده شدن تحریم‌های هدفمند مالی علیه مقامات جمهوری اسلامی و محدودیت برای هرگونه تبادل مالی با ایران را نیز با همین هدف بازنشر می‌دهد.

صادق صبا

صادق صبا هفت‌سال پیش از مدیریت بخش فارسی بی‌بی‌سی کناره‌گیری کرد. او که بیش از 25 سال خبرنگار و تحلیل‌گر بی‌بی‌سی بود، علت کناره‌گیری خود را «دنبال کردن چالش‌های دیگر» عنوان کرد؛ چالشی که او اکنون دنبال می‌کند «کمپین تحریم همه‌جانبه‌ ایران» است. این مدیر سابق بی‌بی‌سی در بیوی توئیتر، خود را «روزنامه‌نگار مستقل» توصیف کرده، درحالی‌که طی یک ماه گذشته در جریان اعتراضات و اغتشاشات داخل ایران، حمایت قابل‌توجهی از تجزیه‌طلبان داشته است. برای نمونه او سه‌هفته پیش یعنی اوایل مهرماه، توئیت‌های بسیاری با جملات «با ادامه اعتراضات و اعتصابات سراسری کار رژیم را یکسره کنیم» منتشر کرده، در این بین حتی آموزش اجرای بهتر اغتشاشات را هم داده است. صفحه توئیتر صادق صبا تنها و تنها محدود به پوشش اعتراضات در ایران شده است. او اگر خودش نیز حرفی برای گفتن نداشته باشد با ریتوئیت دیگران درباره اعتراضات، فعالیت خود را ادامه می‌دهد. صبا از هشتگ «اعتصابات سراسری» هم استفاده کرده است.

مسیح علی‌نژاد

معصومه علی‌نژاد قمیکلایی یا همان مسیح علی‌نژاد مجری شبکه صدای آمریکا، در گفت‌وگو با نیویورکر خود را رهبر جنبش اعتراضی مردم ایران خوانده است. منظور او از جنبش اعتراضی، اعتراضات چند هفته اخیر در ایران است. علی‌نژاد از اصلی‌ترین حامیان تحریم ایران است و هیچ‌گاه نیز نخواسته این موضوع را پنهان کند. او اواخر خرداد ماه در اجلاس کمیته یهودیان آمریکا از آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا «خواهش» کرد که اگر صدای او را می‌شنود «به جمهوری اسلامی رحم» نکند. علی‌نژاد جدا از مصاحبه با رسانه‌های فارسی‌زبان، در توئیتر عمدتا به زبان انگلیسی توئیت‌هایی خطاب به مقامات سیاسی سراسر دنیا می‌زند و از آنها برای فشار بیشتر بر ایران دعوت می‌کند. او به بهانه اعتراضات، خطاب به دنیا نوشته است «اگر این رژیم بماند، بی‌حرکت نخواهد ماند. با تروریسم و سلاح‌های هسته‌ای، صلح جهانی را تهدید خواهد کرد.» او روی فیلم‌هایی که منتشر می‌کند، یک توئیت فارسی و یک توئیت انگلیس می‌زند و همچون کارمندان بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها (FDD) توئیت‌های خودش را ریتوئیت می‌کند. علی‌نژاد در توئیت‌هایش بارها و بارها حکومت ایران را «تروریستی» خوانده و آن را خطری برای صلح منطقه و جهان معرفی کرده است. تلاش‌های او بیش از داخل ایران، متمرکز بر رسانه‌ها و مقامات غربی با هدف تشدید فشار بر ایران است. علی‌نژاد خواهان پایان مذاکرات برجامی و تداوم تحریم‌ها علیه تهران است. او اواخر شهریور در نشست اتحاد علیه ایران هسته‌ای، به بهانه درگذشت مهسا امینی خواستار این شد که مذاکرات با ایران متوقف شود. علی‌نژاد مدعی شد مردم ایران خواهان کاهش روابط با جمهوری اسلامی هستند تا زندانیان سیاسی آزاد شوند. 

سالومه سیدنیا

سیدنیا یکی از تهیه‌کنندگان و مجریان شبکه من‌وتو است. اخیرا یک فایل صوتی از او درباره کاسبی مسیح علینژاد از اعتراضات در ایران، در رسانه‌های داخلی منتشر شد. او همچون بسیاری دیگر از اعضای کمپین تحریم ایران، ذیل هر توئیت نامربوطی نام مهسا امینی را منتشر می‌کند. سیدنیا با هدف باقی ماندن معترضان در خیابان در توئیترش اقدام به آموزش هم کرده است. او نوشته: «برای گاز اشک‌آور دو تا ماسک بزنین، به یکیش سرکه سفید بزنین». سیدنیا همچنین با فحاشی به افرادی همچون بهمن فرمان‌آرا که تنها با ضرغامی دیدار کرده بود، فضا را برای حملات مجازی علیه افراد مهیا می‌کند. سیدنیا بیشتر در صفحه توئیترش به بازنشر ویدئوهای شبکه من‌وتو پرداخته است. یکی از ویدئوهایی که او بازنشر داده فردی است که لباس ارتشی به تن دارد. در این اعتراضات، رسانه‌های فارسی‌زبان و خبرنگاران‌شان درتلاش بودند با ایجاد شکاف در نیروهای مسلح، از ایران لیبی شماره دو بسازند. 

کاملیا انتخابی‌فرد

کاملیا انتخابی‌فرد، از سال 2019 سردبیری روزنامه‌ ایندیپندنت فارسی را برعهده گرفته است. او در جریان اغتشاشات اخیر در ایران، به توئیت اکتفا نکرده و گزارش‌های بسیاری درجهت تجزیه ایران و حمله جهانی به ایران داشته است. حدود 30 روز است که اولین خبر روی سایت ایندیپندنت فارسی این است: «تحریم و توئیت و تقبیح کافی نیست؛ اقدام عملی جهانی علیه نظام لازم است.» او فراتر از این هم می‌‌رود و جهانیان را به حمله نظامی علیه ایران تشویق می‌کند، به‌طوری‌که ایران را با اوکراین مشابهت‌سازی می‌‌کند و حمله نظامی جهانیان برای برچیدن نظام ایران را ضروری می‌داند. انتخابی‌فرد در صفحه شخصی خود در توئیتر سعی در ترند کردن هشتگ خیزش سراسری را داشت. البته مشخصا منظور او از خیزش سراسری، حمله‌ نظامی کشورهای غربی و آمریکا به ایران است؛ چراکه او خود بارها اعلام کرده اغتشاشات یا تحریم علیه مردم ایران، پاسخگو نیست و حمله نظامی جهانیان تنها راه مقابله با ایران است.

مارک دوبوویتز

مارک دوبوویتز عالی‌ترین بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها (FDD) است. FDD یکی از اصلی‌ترین مجموعه‌ها در آمریکا است که پیرامون تحریم همه‌جانبه ایران فعالیت می‌کند. مجله پولیتیکو، مارک را یکی از کسانی دانسته که راه‌های جدیدی برای تحت‌فشار قرار دادن ایران ترویج می‌کند. او ده‌ها مقاله درباره تحریم ایران دارد و بارها و بارها درباره ایران شهادت داده است. مارک پس از اعتراضات ایران در توئیتی خواستار دو برابر کردن حمایت از تغییر رژیم در ایران شده است. مارک «بن رودز» مشاور امنیت ملی آمریکا در دوره اوباما را در توئیتی مخاطب قرار داده و نوشته است:«او با اعتراضات سال 2009 ایران مخالفت کرد و اوباما را متقاعد کرد که از حمایت آمریکا خودداری کند» اکنون‌که بن رودز در اعتراضات ایران اقدام به چند ریتوئیت کرده است، مارک به او حمله کرده و نوشته «ما صدایت را نمی‌شنویم، بن.» به عبارت ساده‌تر او در تلاش برای تحریک دیگران به موضع‌گیری علیه ایران است.

حسین باستانی

کمتر کسی است که حسین باستانی، خبرنگار بی‌بی‌سی را با گزارش‌های جنجالی و رادیکالش علیه ایران نشناسد. تفاوت او با دیگر خبرنگاران بی‌بی‌سی این است که او علاوه‌بر فعالیت‌های تحقیقی در بی‌بی‌سی، کانالی شخصی در تلگرام راه‌اندازی کرده که بعضا پروژه‌های شخصی خود را هم داخل آن قرار می‌دهد. البته بیشتر مطالب این کانال در توئیتر هم بازنشر داده می‌شود. باستانی در اعتراضات اخیر کمتر حالت هیجانی داشته است اما با این‌حال تلاش ‌کرده تا هتک‌حرمت‌های صورت‌گرفته در این فرآیند را توجیه کند.  او ایران را با طالبان قیاس‌ کرده و تمام جنایات گذشته‌ طالبان را به ایران نسبت داده است. 

علی‌حسین قاضی‌زاده

علی‌حسین قاضی‌زاده در سال 2020 از شبکه من‌وتو جدا شد و به ایران‌اینترنشنال پیوست. قاضی‌زاده که در ماجرای اغتشاشات داخلی ایران کمپین‌های ترویج خشونت علیه نیروهای امنیتی، دامن‌زدن به بی‌حجابی و اختلافات قومی را به امید تغییر حکومت ترویج می‌کند، پیش از شروع اعتراضات در راستای تشدید فشارهای اقتصادی علیه مردم ایران با شدت زیادی بر ضد هرگونه توافقی که تحریم‌های ایران را رفع‌ کند توئیت می‌زد. قاضی‌زاده در توئیتی تقاضای ایران برای پیوستن به نظام بانکی بین‌المللی را وقیحانه توصیف ‌کرده و مماشات بایدن را عامل طرح این درخواست عنوان می‌کند.

کیوان عباسی

کیوان عباسی دکترای خود را از موسسه عالی علوم وایزمن در اسرائیل دریافت کرده است. او در سال 2010 شبکه من‌وتو را در انگلستان تاسیس کرد. عباسی از ابتدای اعتراضات در توئیتر خود سناریوی کشته‌سازی را با هدف دامن‌زدن به اغتشاشات ایران درپیش گرفته است.  درحالی‌که عباسی پیش از این در توئیتی درمورد اعتراضات ایران به‌کنایه نوشته بود:  «هفته‌ چهارم؛ این تو بمیری از اون تو بمیری‌ها نیست!» روز گذشته و بعد از کم‌فروغ‌شدن آتش اغتشاشات خطاب به مخاطبانش نوشته است: «از امشب، هر شب ساعت 9 همه چراغ‌ها را برای یک‌دقیقه خاموش کنیم.»

سعید قاسمی‌نژاد

پس از دوبوویتز، سعید قاسمی‌نژاد معروف‌ترین چهره ضدایرانی بنیاد دفاع از دموکراسی است. او تلاش می‌کند در مقالاتش راهکارهایی برای تشدید فشار تحریم‌ها بر ایران به دولت آمریکا پیشنهاد بدهد. قاسمی‌نژاد هرچند که عادت دارد پس از هر سرخوردگی‌ای، توئیت‌های پیشین خود را حذف کند اما فعلا به اعتراضات و اغتشاشات در ایران دلخوش است و توئیت‌های اخیرش را پاک نکرده است. قاسمی‌نژاد از هر فرصتی برای افزایش فشار بر تیم مذاکره‌کننده آمریکایی برای خروج از مذاکرات دریغ نمی‌کند. اعتراضات ایران سبب شده است او در توئیتی از دولت آمریکا خواسته که به‌طور خاص بررسی کند که آیا اعضای تیم ایران - به‌ویژه نماینده ویژه ایالات متحده در امور ایران، راب مالی و جارت بلان معاون او - واقعیت کنونی ایران را درک می‌کنند یا خیر؟ 

هادی نیلی

هادی نیلی از خبرنگاران فعال شبکه بی‌بی‌سی فارسی است که سابقه کار در شبکه صدای آمریکا را نیز دارد. او در حساب توئیتری‌اش به زبان فارسی و انگلیسی توئیت‌هایی را منتشر می‌کند که یک خط اصلی در آن، انتشار اخبار کشته‌شدگان در جریان اغتشاشات است. او اشاره‌های متعددی به حادثه پرواز 752 می‌کند که طی آن 176 تن از مسافران آن به‌دلیل شلیک اشتباه سامانه‌های پدافند هوایی در سال 1398 جان باختند. پیش از این اعتراضات نیز حادثه پرواز 752 یک موضوع اساسی در صفحه توئیتری هادی نیلی بوده است. نیلی به‌نوعی می‌کوشد با ظرافت با معرفی حکومت ایران به‌عنوان نظامی ضدمردمی، تحریم‌ها علیه آن را نیز موجه جلوه دهد. او این هدف خود را در یک توئیت خود علنی‌تر ساخته، جایی که او مدعی شده است: «دوسوم ایرانی‌ها سوءمدیریت و فساد را به‌جای تحریم‌ها عامل مشکلات مالی کشور می‌دانند.»

پرهام قبادی

پرهام قبادی گزارشگر ارشد بی‌بی‌سی فارسی است که پیش‌تر در رویترز فعالیت کرده است. پرهام به نقل از منابع نزدیک به متوفیان که مشخص نیست چه کسانی هستند، مطالبی را منتشر می‌کند و مدعی می‌شود که اظهارات بستگان یکی از کشته‌شدگان در تلویزیون، اعترافات دروغینی بود. در یکی از خبرهای بی‌بی‌سی که پرهام نیز آن را بازنشر داده است باز هم به نقل از منبعی نزدیک به خانواده ادعا شده است که خاله و دایی نیکا شاکرمی تحت بازجویی‌های شدید و تهدید به قتل خانواده مجبور به «اعتراف اجباری» شده‌اند. او منتشر‌کننده یکی از فیک‌نیوزهای بی‌بی‌سی با هشتگ فوری نیز بوده است. قبادی نامه‌ای مجعول منتشر کرده و مدعی شده علت فوت نیکا شاکرمی «صدمات متعدد ناشی از اصابت جسم سخت» بوده است. 

نیکی محجوب 

نیکی محجوب کارمند ایران‌اینترنشنال است که در ماجرای اغتشاشات تمرکز اصلی خود را بر دو موضوع کشته‌سازی و اعتراضات دانشگاه معطوف کرده است. آنچه اما اخیرا به پای ثابت توئیت‌های نیکی محجوب تبدیل ‌شده تحریک برای اعتصابات سراسری است تا جایی‌که در همه پست‌ها و تصاویر در کنار هشتگ مهسا امینی از این هشتگ نیز استفاده می‌کند. این فعال توئیتری فراخوانی منتسب به شورایی با عنوان شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت که در آن آمده است «زمان آن فرارسیده به‌طور گسترده اعتراض‌کرده و خود را آماده اعتصابات سراسری و کمرشکن کنیم» را منتشر کرده است. اعتصابات سراسری کمرشکن همان چیزی است که چندین چهره توئیتری دیگر نیز آن را تبلیغ می‌کنند تا از این طریق بتوانند نارضایتی بیشتری به‌جامعه تزریق ‌کرده و فضای آشوب‌ها را ترویج کنند. 

ژیار گل

ژیار گل خبرنگار شبکه بی‌بی‌سی است و در کانادا زندگی می‌کند. وی که تباری کردی دارد در حساب توئیتری خود درباره اغتشاشات اخیر بیشتر بر مسائل مرتبط با استان کردستان و مرکز آن شهر سنندج تمرکز دارد. هرچند او به دیگر مسائل در جریان اغتشاشات اخیر نیز پرداخته و تلاش کرده تصویری تیره از وضعیت حقوق زنان و همچنین اعتصابات در ایران نشان دهد اما غلبه به‌شکل سنگینی با مطلب مرتبط با التهاباتی است که مدعی است در کردستان به‌شکلی جدی در جریان است. در توئیت‌های ژیار گل این‌گونه وانمود شده که مردم کردستان علیه دولت مرکزی قیام کرده و نیروهای تامین امنیت نیز با گلوله‌های جنگی درحال تیراندازی و زدوخورد با این قیام هستند. برخلاف دیگر خبرنگاران حتی خبرنگاران کرد که با وجود معترض‌بودن نسبتی نیز با ایران برای خود برقرار می‌سازند، ژیار گل کمترین ارتباط را با وطن خود دارد. 

رعنا رحیم‌پور

رعنا رحیم‌پور فارغ‌التحصیل لیسانس مترجمی زبان انگلیسی و کارشناسی‌ارشد حسابداری از دانشگاه الزهرا است. رحیم‌پور در سال 1388 با دعوت صادق صبا وارد بی‌بی‌سی فارسی شده و هم‌اکنون به‌عنوان مجری این شبکه مشغول فعالیت است. او در ماجرای اعتراضات اخیر ضمن درپیش‌گرفتن سناریوی کشته‌سازی برای به‌آشوب کشیدن کشور سعی داشته با آمارسازی در مورد کشته‌های دانش‌آموزی دامنه اعتراضات را به مدارس کشانده و موج ایجادشده را حفظ کند.  رحیم‌پور در همین راستا بیانیه‌ای را منتسب به انجمنی با عنوان انجمن حمایت از حقوق کودکان ایران منتشرکرده که در آن بدون ارائه سندی ادعا شده 28 کودک در اعتراضات اخیر کشته شده‌اند. آخرین تلاش اپوزیسیون خارج‌نشین برای زنده نگه‌داشتن اغتشاشات ضریب‌دادن به اعتصابات پتروشیمی‌ها و دامن‌زدن به آن است. 

کامبیز حسینی

کامبیز حسینی در سال 79 به آمریکا مهاجرت کرده و فعالیت رسانه‌ای خود در این کشور را به‌عنوان خبرنگار رادیو اروپای آزاد آغاز کرد و بعدها به شبکه صدای آمریکا پیوست. حسینی که در اعتراضات اخیر اقتدار نیروی انتظامی را هدف قرار داده و با نوشتن توئیت‌هایی همچون: «اینا هیچ اداره‌ای رو‌ درست نتونستند بچرخونند... نیروی نظامی و یگان ویژه‌شون هم همین‌طوره.» مردم را علیه نیروی انتظامی می‌شوراند. در نگاهی افراطی مقصر تحریم ایران را نیز خود ایران می‌نامد تا مبادا انگشت اتهام به‌سمت صاحبکار آمریکایی‌اش نشانه برود. او در یک برنامه رادیویی در شبکه رادیو فردا سیاست خارجی ایران را مسخره کرده و می‌گوید ایران نباید بابت خروج آمریکا از برجام به دادگاه بین‌المللی شکایت کند، بلکه باید از اقداماتی که باعث ایجاد تحریم ‌شده می‌کاسته است.

پوریا زراعتی

پوریا زراعتی، مجری برنامه حرف آخر شبکه ایران‌اینترنشنال است که پیش از این تهیه‌کننده و سردبیر اتاق خبر تلویزیون من‌وتو بوده است. او بارها اعلام کرده که از طرفداران رژیم شاهنشاهی است و با رضا پهلوی دوستی خانوادگی دارد. زراعتی علاوه بر تبلیغ کمپین‌های خشونت با استفاده از دامن زدن به شایعات و یا ترویج بی‌حجابی، در راستای دامن زدن به اغتشاشات ایده اعتصابات سراسری را نیز با همین هشتگ ترویج می‌دهد. او در توئیتی از کامیون‌داران، راننده‌های تاکسی و بی ‌آرتی، بازاری‌ها و... خواسته که به کمپین اعتصاب سراسری با هدف را فلج کردن حکومت بپیوندند. او البته اشاره‌ای به این نمی‌کند که این اعتصاب معیشت مردم را نیز تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. او با توجه به کارکرد پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌ها در دوران تحریم، همچون سایر عوامل ایران اینترنشنال، در تلاش برای اعتصاب کارکنان پالایشگاه‌ها و پتروشیمی است. زراعتی بر همین اساس  با خبرسازی مدعی اعتصاب کارکنان شده است.

فرداد فرحزاد

فرداد فرحزاد، خبرنگار و مجری فعلی اینترنشنال و اسبق بی‌بی‌سی است. او در توئیتر و اینستاگرام فعالیت‌های قابل‌توجهی پیرامون تحریم‌ها علیه ایران دارد. طی سی روز گذشته او توئیت‌هایی با محوریت هشدار تحریم‌های حقوق بشری منتشر کرده که همین نشان از کاسبی او در تحریم‌‌ها دارد. با توجه به اینکه شبکه متبوع او، بر افزایش تعداد هشتگ‌های مهسا امینی متمرکز شده است، او تقریبا ذیل هر توئیت مربوط و نامربوطی از این هشتگ استفاده می‌کند. او دیروز در توئیتی از«توافق تاریخی اسرائیل و لبنان در زمینه بهره‌برداری مشترک از حوزه گازی» خبر داد و در ذیل آن هشتگ مهسا امینی را زد. یا در توئیتی دیگر درباره درخواست خانواده قربانیان انفجار بندر بیروت نیز از همین هشتگ استفاده کرده است. فرحزاد همچون سیما ثابت فراخوان‌های دروغین برای تجمع منتشر می‌کند. به ‌غیر از توئیتر، فرحزاد در اینستاگرام هم پست‌های بسیاری با مضمون «ایران را تحریم کنید» داشته و هشتگ‌های تحریم و مهسا امینی را ذیل این پست‌ها منتشر کرده است.

سامان رسول‌پور

سامان رسول‌پور از کارمندان ایران‌اینترنشنال است که گویی حضورش در این شبکه، برای پوشش ‌دادن تحرکات شبه‌نظامیان کرد در سراسر جهان با محوریت اقدامات ایران‌ستیزانه برخی گروهک‌های تجزیه‌طلب بوده است. نکته جالب توجه درباره رسول‌پور آنکه از معدود خبرنگاران ایران‌اینترنشنال است که برخی اکانت‌های وابسته به‌جریان سلطنت‌طلب، او را براساس فعالیت‌هایش در فضای توئیتر، مهره تحت حمایت منافقین و اکانت‌های فیک آلبانی‌نشین معرفی کرده‌اند. همچنین تحرکات او را ضدسلطنت ارزیابی کرده‌اند که همین مساله باعث به‌وجود‌آمدن خوددرگیری در بین بخشی از براندازان شده است! صفحات اینستاگرام و توئیتر رسول‌پور طی چندین روز گذشته تقریبا به‌طور کامل به پوشش ویدئوهای دریافتی از آشوب‌های خیابانی این‌روزهای سنندج، سقز، اشنویه و... اختصاص داده شده است. رسول‌پور علاوه‌بر این، در زمان حمله نیروهای مسلح ایران به مقرهای گروهک تروریستی کومله، بدون اشاره به سوابق این گروهک تروریستی به پوشش جزئیات این حملات پرداخته است. او در توئیتی نوشته حذف «نظام» از اوجب واجبات است. سامان رسول‌پور توئیت محمود ابراهیم‌زاده، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال را بازنشر داده که ابراهیم زاده، از فیفا خواست تا جمهوری اسلامی را از شرکت در جام جهانی محروم کند. او یکی از همراهان سیما ثابت در سفر به بروکسل و پارلمان اروپا بوده است. آنها به بروکسل رفته اند تا از راهکار مقابله با ایران سخن بگویند.

شاهد علوی

شاهد علوی دانش‌آموخته رشته علوم سیاسی و مدتی نیز در ایران دبیر انجمن صنفی معلمان استان کردستان بوده است. این تحلیلگر مسائل سیاسی در شبکه ایران اینترنشنال با توجه به اهمیت کردستان در اغتشاشات اخیر به دلیل تبار کردستانی مهسا امینی و سابقه فعالیت‌های صنفی خود در این استان در حساب توئیتری خود بیشتر از هرچیز به مسائل مرتبط با استان کردستان و درگیری‌های شهر سنندج پرداخته است. دیگر مسائلی که او پیگیری می‌کند نیز تلاش برای ترسیم چهره‌ای سرکوب‌گرانه از نظام و ماموران تامین امنیت است. انتشار گسترده تصاویر گزینش‌شده از برخورد نیروهای تامین امنیت با اغتشاشگران در همین راستا صورت گرفته است. او همچنین به مسائل معلمان و دانش‌آموزان اشاره دارد تا بتواند جریان درحال تلاش برای ایجاد اعتصاب و در نظام آموزشی ایران را تقویت کند. یکی از هشتگ‌های که او بسیار مورد استفاده قرار داده است، اعتصابات سراسری است.

مریم معمارصادقی

مریم معمارصادقی مدیر و موسس آموزشکده توانا است. این موسسه منابع مالی خود را از دفتر دموکراسی، حقوق ‌بشر و کار وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا، وزارت امور خارجه هلند و حتی گوگل دریافت می‌کند. توانا با روی کار آمدن دولت ترامپ، «پیمانکار» پروژه موسوم به «ایران دیس‌اینفو» (پروژه مبارزه با تحریف اطلاعات ایران) شد و 1.5 میلیون دلار دریافت کرد تا رویکردهای دولت تهاجمی ترامپ را به کاربران ایرانی فضای مجازی تزریق کند. معمارصادقی، تنها در سال ۲۰۱۵ به خود ۱۳۰هزار دلار و به همسرش اکبر عطری ۱۱۰هزار دلار حقوق داده است. معمارصادقی مدیر این شبکه آموزشی در صفحه توئیتر خود به صراحت نوشته «براندازم». او در توئیتی به‌جای کسانی که زندانیان سیاسی ایرانی خوانده از پارلمان اتحادیه اروپا خواسته است که با ایران روابط دیپلماتیک‌شان را قطع، دیپلمات‌های ایرانی را اخراج و مقامات ایرانی را در خاک‌شان محاکمه کنند.

محمد توحیدی 

محمد توحیدی خود را یک روحانی شیعه معرفی می‌کند. اخیرا نیز شبکه من‌وتو با او گفت‌وگو داشته است. توحیدی در چند روز اخیر فعالیت توئیتری علیه ایران را شدت بخشیده و با انتشار ویدئوی شعار دادن گروهی از بانوان محجبه در حمایت از رهبر انقلاب آنها را حامیان تروریسم خوانده و زنان فاحشه را از آنها بهتر می‌خواند. این فرد درحالی چنین توهینی را به زنان ایرانی نسبت داده و با ادعاهای واهی ایران را تروریست می‌خواند که درمورد اقدامات تروریستی شخصیت‌های سعودی می‌گوید آنها (رسانه‌های غربی) تمایل دارند افراط‌گرایان و تروریست‌ها را صرفا «سعودی» توصیف کنند، گویی از طرف دولت سعودی عمل می‌کنند، درحالی‌که آنها درواقع طرد شده‌اند و از جامعه سعودی طرد شده‌اند. نادیده گرفتن قتل خاشقچی توسط سعودی‌ها و طرح اتهامات تروریستی درمورد ایران نشانه تناقضی است که تنها وابستگی به پادشاهی سعودی می‌تواند چرایی آن را در ذهن مخاطبان حل کند.

فرهمند علی‌پور

در بین تمام افرادی که در این کمپین نقش‌آفرینی می‌کنند، فرهمند علی‌پور تفاوت‌هایی با دیگران دارد. برخلاف دیگران، علی‌پور فعالیتی در رسانه‌های فارسی‌زبان ندارد. تفاوت دیگر او با سایر اعضا، بلاگر بودن علی‌پور است. او فعالیت جدی خود را در اینستاگرام آغاز کرد. علی‌پور از شیوه‌ای مشابه کانال «مملکته» که برای جذب مخاطب مسائل اجتماعی و جذاب را اولویت خود قرار داده بود، استفاده کرد و گاها نیز با درون‌مایه «وطن‌پرستی» رسانه‌های غربی و عمدتا فارسی‌زبان را مورد نقد قرار می‌داد. علی‌پور که بخشی از منابع درآمدی خود را با تبلیغات و بخشی دیگر را از حق عضویت صفحه اینستاگرامی «فرهمند پلاس» جلب می‌کند، در اعتراضات اخیر، رویکردی متضاد با رفتار گذشته خود به نمایش گذاشت. او در گذشته نگران سوریه‌ای شدن ایران بود اما اکنون با بازنشر مطالب تحریک‌کننده افرادی هتاک در گروه‌های تلگرامی یا بازنشر مطالب خلاف عقل و هتاکانه «محمدمهدی فاطمی‌صدر» که واضح است در رده سخنان حسن عباسی باید به آن بها داد، توئیت «دانشگاه شریف را دریابیم» می‌زند. علی‌پور در گذشته هدف رسانه‌های فارسی‌زبان را نشان دادن ایران به‌عنوان کشوری عقب‌مانده و سیاه، آن هم با استفاده از دلارهای دشمن می‌خواند و از دنبال کردن تحلیل‌های سیاه و غمگین توسط مردم ابراز ناراحتی می‌کرد، حالا در نقطه‌ای می‌ایستد که از دسترسی ایران به چند میلیارد دلار اموال ملت، ناراحت می‌شود و می‌نویسد: «چیزی که من همیشه باور دارم اینه که گروه‌های قدرتمندی در غرب هستن که دوست دارند در کشورهای بزرگ خاورمیانه، در مصر، ترکیه، پاکستان و... همواره رژیم‌هایی سر کار باشن که تنها نتیجه‌شون عقب افتادن این کشورهاست.»