بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای ورزشکار و جمعی از مادران شهدای ورزشکار که در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۴۰۱ برگزار شده بود، روز گذشته در محل برگزاری این همایش در تهران منتشر شد.
بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمدلله رب العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فیالارضین.
خیلی خوش آمدید عزیزان ما و در این گزارشهایی(1) که داده شد، خبرهای خوشی هم با خودتان آوردید. خیلی متشکریم از اینکه این کنگره بزرگ و پرمعنی را ایجاد کردید و امیدواریم که این زحمات شما و نیات صادقانهای که انسان میبیند در جمع وجود دارد، مورد توجه پروردگار و تایید حضرت بقیهالله انشاءالله قرار بگیرد. تشکر هم میکنم از این برادران عزیزی که مدالهایشان را به ما لطف کردند. من قصد داشتم از سازندگان فیلم «مستطیل قرمز»(۲) تشکر کنم در این صحبت ــ من البته فیلم را ندیدم، اما شنیدم ــ که خب الحمدلله حالا اینجا تشریف دارند. این کار باید انجام بگیرد؛ یعنی این کار تولید هنری و بیان هنری این حقایقی که گفتید، اینها خیلی مهم است، بایستی انجام بگیرد. این دو نفر آقایان این کار را انجام دادند و شنیدم که در تلویزیون هم نسبت به یک تعدادی از قهرمانان شهید کارهایی ساخته شده. بههرحال، این کار، کار مهمی است و بایستی دنبال بشود.
من امروز دو مطلب را عرض میکنم: یک کلمه در باب شهیدان و شهادت و این کاروان پرشکوه شهیدان عزیز ورزشکار، یک کلمه هم در باب اصل ورزش. مساله ورزش یک مسالهای است که نباید در حاشیه قرار بگیرد؛ بایستی بهعنوان متن روی آن تکیه بشود که من حالا چند جمله را عرض خواهم کرد.
درباره شهیدان، در دو جای قرآن تصریح شده که شهیدان مرده نیستند، زندهاند؛ این دیگر با صراحت است. یکی در سوره بقره است: وَ لا تَقولوا لِمَن یُقتَلُ فی سَبیلِاللَهِ اَمواتٌ بَل اَحیاء؛(۳) به اینهایی که در راه خدا کشته میشوند مرده نگویید، اینها زندهاند. دیگر از این واضحتر، روشنتر؟ یکی هم در سوره آلعمران: وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَهِ اَمواتًا بَل اَحیاء؛(۴) تصریح شده. حالا اینکه حیات شهدا چگونه حیاتی است، یک بحث دیگری است؛ یقینا متفاوت است با حیات زندگی مادی ما و متفاوت است با حیات برزخیای که خیلی از افراد دیگر هم در برزخ روحشان فعال است و زنده است به یک معنا؛ این هم نیست؛ یک چیز سومی است و بههرحال یک حقیقت مهمی است که قرآن به آن تصریح میکند.
خب، این زنده بودن یک لوازمی دارد؛ یکی از لوازم زنده بودن تأثیرگذاری است؛ پس شهدا تأثیرگذارند. چون زنده هستند، تأثیرگذارند در محیط زندگی زندگان؛ روی ما دارند اثر میگذارند، روی ما دارند کار میکنند. این هم در خود آیه شریفه آمده؛ دنباله همین آیه شریفه سوره آلعمران این است که «وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون».(۵) حالا در «اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم»، [اگر] این ضمیر «عَلَیهِم» را برگردانیم به خود آنها یا به ما که در این دنیا هستیم، فرقی نمیکند؛ نتیجهاش این است که دارند به ما میگویند راه مجاهدت در سبیلالله ممکن است دشواریهایی داشته باشد ــ خب دشواریهایی دارد ــ اما عاقبت بسیار خوبی دارد؛ در پایان این راه، در انتهای این راه، نه ترس هست، نه اندوه هست؛ خیلی مهم است. حالا یک مشکلی را انسان تحمل میکند، اما در پایان این راهی که شما میروید «لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون»؛ نه ترس هست، نه اندوه هست؛ این دو عامل، دو عامل ایذاکننده انسانند دیگر؛ این حرف صریح قرآن با ما است. درواقع، این خیل عظیم شهیدان دارند به ما دلگرمی میدهند؛ آن جامعه مؤمنی که میخواهد در راه خدا قدم بردارد و طبق رضای خدا کار کند، با این پیغام شهیدان ــ که پیغامآورش هم خود خدا است ــ دلگرم میشود، میفهمد که میتوان در این راه با امید حرکت کرد و پیش رفت. خب، این دلگرمی هم به ما حرکت میدهد، به ما تلاش میدهد که حالا نمونههایی را شماها گفتید، یک اشارهای هم ممکن است من انشاءالله در وسط صحبت بکنم.
در دوران نظام اسلامی، جهتگیری کشور درمجموع بهطوری بود که جهاد فیسبیلالله و شهادت فیسبیلالله جاذبه پیدا کرد؛ قبلا اینجور نبود. ما دوره قبل از پیروزی انقلاب را کاملا درک کردیم دیگر؛ نصف عمر بنده در آن زمانها گذشته و همان زمان هم خب خدا کمک کرده بود در این راه حرکت میکردیم، اما این جاذبه جهاد فیسبیلالله و جاذبه شهادت فیسبیلالله که در دوره نظام اسلامی وجود دارد، آن وقت وجود نداشت. این جاذبه موجب میشود که همه قشرهای اجتماعی، همه لایههای اجتماعی بهسمت جهاد شوق پیدا کنند و کسانی که دارای استعداد هستند، دارای آمادگی روحی هستند، بروند بهسمت میدانهای جهاد، از جمله شهدای ورزشکار و مجاهدین ورزشکار.
قشر ورزشکار یک قشر اثرگذاری است؛ ورزشکار اثرگذار است؛ شخصیت او، حرکت او، اقدام او در جامعه با یک آدم معمولی تفاوت میکند؛ بهخصوص ورزشکاری که جلوهای پیدا کند، برجستگیای پیدا کند، این روی یک عدهای اثر میگذارد. حالا اگر چنانچه این ورزشکار میل به جهاد پیدا کرد و در راه جهاد حرکت کرد، شما ببینید چه تاثیرات مهمی را میتواند در جامعه بگذارد، چه حرکتی میتواند ایجاد کند! خوشبختانه این حرکت ایجاد شد، به برکت همین پنج هزار و خردهای شهید شما. در بین این پنج هزار و خردهای، ورزشکارهای نخبه و حرفهای و قهرمانها هم کم نبودند؛ شاید بیش از هزار تن از این شهدا جزو ورزشکارهای حرفهای قهرمان و برخوردار از رتبههای بالای ورزشی بودند، در همه رشتهها. حالا من در این نمایشگاهی که اینجا بود دیدم نوشتهاند «در ۳۳ رشته»؛ بههرحال ، تا آنجایی که حالا ما اطلاع داریم و بنده آشنا هستم، از رشتههای مختلف ورزشی کسانی رفتند. اینها حالا خودشان رفتند روی سکوی قهرمانی در عالم ملکوت ــ که از سکوی قهرمانی دنیا خیلی بالاتر است ــ خودشان این ترقی بزرگ را کردند، اما دیگران را هم دنبال خودشان کشاندند.
امروز محیط ورزشی ما خوشبختانه متأثر از همین معنویتی است که شهدای عزیز ورزشکار ما در جامعه ایجاد کردهاند؛ این معنویت، امروز در محیط ورزشی ما هست. البته در همه محیطها همه جور آدم هست؛ در محیط روحانیت هم همه جور آدمی هست، در محیط ورزش هم هست، اما فضای ورزشی کشور، درمجموع، امروز با گذشته خیلی فرق دارد؛ جلوههای تدین، جلوههای پایبندی، جلوههای معنویت، اینهایی که بنده مکرر در صحبتها به مناسبتی گفتهام و حالا هم بعضیهایش را آقایان گفتند، [فراوان است]: آن بانوی شجاع و باایمانی که روی سکوی قهرمانی [وقتی] مرد بیگانه دست دراز میکند، دست نمیدهد یا در مقابل چشم میلیونها انسانی که خیلی از اینها تربیت شدهاند برای اینکه ضد حجاب و ضد عفت زن حرکت بکنند و حرف بزنند، آنجا با چادر و با حجاب اسلامی میایستد؛ یا آن جوان قهرمانی که مدال قهرمانیاش را به خانواده شهدا اهدا میکند؛ یا آن ورزشکار باایمانی که بعد از اینکه در ورزش خودش ــ حالا یا کشتی یا وزنهبرداری یا هر ورزش دیگری ــ پیروزی بهدست آورد، بهجای تبختر(۶) به خاک میافتد و خدا را سجده میکند یا اسم ائمه هدی را میآورد. اینها چیزهای مهمی است؛ ماها گاهی یک مقداری عادت میکنیم به یک چیزی، اهمیت و عظمت کار از چشممان میرود. این پدیدهها در این دنیای امروز، دنیای مادیگری، دنیای فساد، پدیدههای عجیبی است.
بنده عرض میکنم آن کسانی که میخواهند ملت ایران را درست بشناسند، روی این پدیده توجه کنند؛ معنا دارد اینکه جوان ورزشکار ما که جلوی چشم میلیونها و گاهی صدها میلیون [نفر] روی سکو میرود، این جور به معنویت و به خدا و به اولیای خدا اظهار ارادت میکند. اینها را ببینند؛ اینها خیلی معنادار است برای شناخت ملت ایران و اعماق معنوی و روحی و اخلاقی ملت ایران. خب، این یک شاخص است و بالاخره یک شاخص مهمی است. حالا در همین راهپیمایی اربعین هم که امسال هیاتهای ورزشی رفتند، خبرهای خوبی از آنها برای بنده نقل کردند، از [جمله] اظهار ارادتشان به امیرالمومنین در نجف؛ خب اینها خیلی باارزش است، این محیط معنوی خیلی مهم است. بالاخره یکی از برکات مجاهدت فیسبیلالله همین است که معنویت را به لایههای گوناگون اجتماعی تزریق میکند؛ یعنی شما ورزشکار یا مدیر ورزشی وقتی مقید باشید به پارهای از التزامات معنوی و دینی، فقط خودتان بهره نمیبرید، کسان زیادی از شما بهره میبرند ــ در درجه اول، در خود محیط ورزش و بعد هم در محیط عمومی مردم ــ و این کارها کسان مستعد را وارد میدان معنویت میکند و جاده را باز میکند. بههرحال ، میدان جهادی که مقابل ملت ایران است هر روز یک جوری است: یک روز بهصورت دفاع مقدس بود، یک روز بهصورت دفاع از حرم بود، امروز هم میدانهای جهاد بهصورتهای مختلف جلوی ما باز است؛ بهنظر من در همه اینها حضور جهادی افراد شاخص و چهرهها در میان جامعه، تأثیرات زیادی دارد و خیلی باارزش است. این راجعبه مساله شهدا و شهادت.
اما درمورد ورزش، علت اینکه من بهخصوص راجعبه ورزش صحبت میکنم اهمیت ورزش است؛ هم ورزش همگانی و عمومی ــ که ما همه را توصیه میکنیم ــ هم ورزش حرفهای و قهرمانی؛ اینها مهم است، اینها جزء حواشی و نوافل زندگی اجتماعی نیست، جزء بخشها و خطوط اصلی زندگی اجتماعی است.
من درمورد ورزش همگانی همیشه تاکید کردهام، باز هم تکرار میکنم؛ همه ورزش کنند. در این زندگی ماشینی و کمتحرک امروز، حالا ما پیرمردها به کنار، واقعا جوانها هم تحرکی ندارند! سوار ماشین میشوند از اینجا میروند آنجا پیاده میشوند، سوار آسانسور میشوند میروند بالا؛ هیچ تحرکی وجود ندارد. در یک چنین محیطی، ورزش دیگر یک امر مستحبی نیست، یک امر لازم و یک امر واجب است برای همه. البته نوع ورزش برای امثال بنده و افرادی که سنینی مثل سنین ما دارند یک جور است و برای جوانها، برای میانسالها، یک جور دیگر است، اما همه باید ورزش کنند؛ ورزش همگانی را نباید ترک کرد. این، هم برای سلامت جسمی خوب است ــ ورزش موجب سلامت جسم است؛ این عوارضی که برای جوانها گاهی پیش میآید و انسان حیرت میکند که یک جوانی سکته میکند، خیلی از این عوارض ناشی از همین عدم تحرک است ــ هم برای نشاط ذهنی و روحی خوب است. ورزش نشاطآور است؛ هر کاری که شما مشغول هستید، کار دستی، کار فکری، کار اداری، کار علمی، اگر ورزش کنید، آن کار را بهتر انجام میدهید؛ یعنی نشاط ذهنیتان بیشتر میشود و بهتر میتوانید آن را انجام بدهید. البته فواید دیگری هم دارد که حالا در مقام [بیان] آن نیستیم.
اما ورزش حرفهای و مسابقات ورزشی و قهرمانی؛ این هم خیلی مهم است. یکی از موجبات اهمیت ورزش قهرمانی این است که ورزش قهرمانی وقتی که به وجود آمد، ورزش همگانی را ترویج میکند؛ یکی از عللش این است. قهرمان ورزشی وقتی که شناخته میشود و ظاهر میشود در مقابل چشم مردم، آن جوان را تشویق میکند به ورزش کردن؛ این یکی از فواید ورزش حرفهای و قهرمانی است؛ البته فقط این نیست، فواید زیاد دیگری هم دارد. یکی از فواید دیگرش این است که ورزشهای قهرمانی مایه افتخار ملیاند. در ورزش قهرمانی، وقتی که شما در یک رقابت ورزشی جهانی شرکت میکنید و در آنجا پیروزی به دست میآورید و شاخص میشوید، این ملت احساس خرسندی میکند، احساس سرافرازی میکند؛ این خیلی چیز مهمی است. به این کسانی که مایه خرسندی مردم میشوند در ورزشهای گوناگون ــ حالا چه ورزشهای شخصی و فردی، چه ورزشهای دستهجمعی که در دنیا معمول است ــ واقعا باید تبریک گفت، باید تشکر کرد؛ بنده از همه آنها تشکر میکنم؛ مردم را خوشحال میکنند، مردم را خرسند میکنند، مایه سرافرازی میدهند.
این پیروزی در میدانهای ورزشی یک تفاوتی با پیروزیهای دیگر دارد. خب ملت ما و هر ملتی بالاخره در میدانهای گوناگون زندگی هم پیروزیهایی دارد؛ در میدان امنیتی پیروزیهایی داریم، در میدان علمی پیروزیهایی داریم، در میدان سیاسی پیروزیهایی داریم، در میدانهای تحقیقاتی پیروزیهایی داریم، در انواع و اقسام میدانها پیروزیهایی داریم، اما این پیروزیها جلوی چشم مردم دنیا نیست. بعضیها را عمدا پنهان میکنیم؛ کسی پیروزی امنیتی داشته باشد در کشوری، آشکار نمیکنند اینها را، پنهان میکنند پیروزی امنیتی را. بعضی از پیروزیها را پنهان نمیکنیم، اما دشمن در آن خدشه میکند، مثل پیروزیهای علمی. این کارهای علمی مهمی که انجام دادند، مدتها عوامل دستآموز دشمنان ما در حرفهایشان و نوشتههایشان انکار میکردند که نخیر، چنین اتفاقی نیفتاده؛ یعنی قابل خدشه است، میشود خدشه کرد. یا دیر فهمیده میشود یا خیلی جاذبهای برای مردم ندارد. پیروزی در میدان ورزش این جوری نیست؛ پیروزی آنی است با اطلاع آنی؛ همان لحظه پیروزی شما، میلیونها نفر، گاهی صدها میلیون نفر، پیروزی را به چشم خودشان میبینند؛ این خیلی پیروزی مهمی است دیگر؛ این خیلی مهم است و بر خلاف پیروزیهای دیگر، قابل کتمان نیست. حالا گاهی ناداوریهایی انجام میگیرد، غرضورزیهایی انجام میگیرد، در همین میدان هم گاهی اوقات دشمنها یک کارهایی میکنند، اما غالبا نمیتوانند؛ غالبا پیروزی، پیروزی واضح و آشکاری است که خب شما میبینید تاثیراتش هم خیلی زیاد است و دوستان شما را هم در دنیا خوشحال میکند.
در یکی از این مسابقات ورزشی ما، من اطلاع پیدا کردم ــ یعنی به من خبرهای دقیق دادند ــ در چند کشور اسلامی از کشورهای عربی که نمیخواهم اسم بیاورم، مردم جمع میشدند پای تلویزیون تماشا میکردند این مسابقه را و بمجرد اینکه دیدند ایران پیروز شد، شروع کردند جشن و پایکوبی در خیابان در منظر عام که ایران مثلا بر فلان کشور قدرتمند سیاسی موذی خبیث پیروز شد! این جوری است دیگر؛ این پیروزی جلوی چشم همه است. پس اینجا ورزشکار ایرانی با رفتار خودش میتواند این پیروزی فنی را با پیروزی ارزشی همراه کند. نکته اساسی این است؛ یعنی شما وقتی که مثلا در فلان مسابقه پیروز شدید، پیروزی فنی به دست آوردهاید، اما همین پیروزی فنی را میتوانید توأم کنید با یک پیروزی ارزشی و اخلاقی، مثل ورزش جوانمردانه، مثل همین کارهایی که این خانمهای ورزشکار ما انجام میدهند؛ یعنی حفظ حجاب اسلامی و رعایت حدود اسلامی و اعتمادبهنفسی که نشان میدهند. این یک پیروزی خیلی بزرگی است؛ این از آن پیروزی فنی اگر مهمتر نباشد، کمتر نیست.
لذا من توصیه موکد میکنم به ورزشکاران عزیزمان سفارش بشود که در میدانهای ورزشی، این جنبه از پیروزی را از یاد نبرند، مواظب باشند ارزشها برای خاطر مدال زیر پا نرود. گاهی اوقات انسان از مدال هم محروم میماند، ورزشکار ما با طرف فرستادهشده از طرف رژیم غاصب مسابقه نمیدهد و از مدال محروم میشود، ولیکن پیروز است. اگر کسی این اصل را زیر پا بگذارد، معنایش این است که برای خاطر به دست آوردن پیروزی فنی و ظاهری، آن پیروزی اخلاقی را زیر پا له کرده. شما اگر چنانچه با او مسابقه بدهید، با او روبهرو بشوید، در واقع آن رژیم غاصب را، [آن] رژیم کودککُش و جلاد را به رسمیت شناختهاید. بنابراین، هر چه منافع هم داشته باشد نمیارزد که انسان [با او مسابقه بدهد]. سردمداران استکبار و دنبالهروان و در واقع نوکران قدرتهای بزرگ جهانی، اینجا فورا صدایشان بلند میشود که «آقا، ورزش را سیاسی نکنید»؛ بسمالله، دیدید خودشان بعد از جنگ اوکراین(۷) چه کار کردند با ورزش! ورزش بعضی از کشورها را تحریم کردند برای مساله سیاسی؛(۸) یعنی خودشان آنجایی که منافعشان اقتضا میکند، راحت از خطوط قرمز خودشان عبور میکنند، آن وقت آنجایی که ورزشکار ما با طرف صهیونیست مسابقه نمیدهد ایراد میگیرند.
خب، یک نکته دیگر هم من عرض بکنم و عرایضم را خاتمه بدهم. قهرمانهای ما و ورزشکارهای عزیز ما که در میدانها شرکت میکنند ــ چه میدانهای داخلی، چه میدانهای بینالمللی ــ توجه داشته باشند که فقط داخل میدان نیست که آنها زیر دید دوربینند، [بلکه] در بیرون میدان هم زیر دید دوربینند؛ افکار عمومی، چشمهای مختلف، گاهی دلهای بدخواه، اینها را زیر نظر میگیرند برای اینکه بتوانند یک نقطهضعف اخلاقی، یک نقطهضعف عملی از اینها پیدا کنند تا آن پیروزیای را که در میدان به دست آورده با آن از بین ببرند. در میدان پیروز میشود، در بیرون میدان دچار آفت میشود. [لذا] مراقب رفتارشان در خارج از میدان مسابقه هم باشند و بدانند که بایستی حیثیت خودشان و شرف خودشان و آبروی خودشان را حفظ کنند؛ هم آبروی خودشان را، هم آبروی ملت و کشورشان را. دام و دانههای زیادی پیش پای قهرمانهای ما گسترده میشود.
البته محیط ورزش در گذشته ما، آن قدیم، قبل از اینکه این ورزشهای غربی وارد کشور بشود، همیشه محیطهای دینی بود؛ ورزشهای باستانی و این زورخانهها و این باشگاههای قدیمی باستانی که ما دیده بودیم، همه آراسته به نام خدا و نام ائمه و جنبههای دینی و اخلاقی بود. غربیها سعی کردند با این ورزشهای جدید و پیشرفتهای که وارد کشور کردند، فرهنگشان را هم وارد کنند. خب وظیفه ما چیست؟ وظیفه ما این است که آن ورزش ابتکاریای را که آن طرف به وجود آورده ــ مثل فوتبال، والیبال و بقیه ورزشهایی که هست؛ ورزشهای جمعی ــ یاد بگیریم، در اینها پیش برویم، حرفهای بشویم اما فرهنگ او را نپذیریم، نگذاریم این پلی بشود برای فرهنگ غربی؛ فرهنگ خودمان را بر آن حاکم کنیم. این، آن جمله اساسی است که ما در باب ورزش بایستی مورد توجه قرار بدهیم.
بههرحال، من برای همه شماها دعا میکنم. این جوان عزیزمان گفت دعا کنید ما را؛ بله، من حتما دعایتان میکنم و موفقیتهای شما را، سعادت شما را، عاقبتبهخیری شما را از خدای متعال مسئلت میکنم. از آن کسانی هم که در این زمینهها تلاش کردند ــ از بانوان ورزشکار، از جوانان ورزشکار ــ و در میدانهای ورزشی معنویت را نشان دادند، هویت ایرانی و اسلامی را نشان دادند، صمیمانه تشکر میکنم و توفیقات همه آنها را از خداوند میخواهم. انشاءالله ارواح مطهر شهدای ورزشکار و همه شهدا از ما راضی باشند و خداوند ما را هم به آنها ملحق بکند.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
پینوشت
۱) در ابتدای این دیدار، سیدحمید سجادی (وزیر ورزش و جوانان)، مهدی میرجلیلی (رئیس سازمان بسیج ورزشکاران) و علی داودی (قهرمان وزنهبرداری) گزارشهایی ارائه کردند.
۲) فیلم «مستطیل قرمز» به کارگردانی برادران حسن صیدخانی و حسین صیدخانی و تهیهکنندگی سیدعلیرضا سجادپور و براساس داستانی واقعی از رشادتهای اهالی منطقهی چوار ایلام در دوران دفاع مقدس و فاجعه بمباران زمین فوتبال چوار ساخته شده است.
۳) سوره بقره، بخشی از آیه ۱۵۴
۴) سوره آلعمران، بخشی از آیه ۱۶۹
۵) سوره آلعمران، بخشی از آیه ۱۷۰؛ «... و براى کسانى که از پى ایشان هستند و هنوز به آنان نپیوستهاند شادى میکنند که نه بیمى بر ایشان است و نه اندوهگین میشوند.»
۶) ناز و غرور بیش از اندازه داشتن
۷ ) درگیری نظامی دو کشور روسیه و اوکراین که از ۱۴۰۰/۱۱/۲۵ تاکنون در جریان است.
۸) نفوذ و قدرت غربیها در مجامع بینالمللی باعث شد که تمام ورزشکاران روسیه و بلاروس که همکاریهایی با روسیه علیه اوکراین داشته، از کلیه رقابتهای ورزشی بینالمللی محروم شوند.