تاریخ : Sat 01 Oct 2022 - 02:30
کد خبر : 74592
سرویس خبری : نقد روز

منافع مردم کردستان هیچ‌وقت برای کومله و دموکرات‌ها در اولویت نبوده است

مسعود رضایی، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

منافع مردم کردستان هیچ‌وقت برای کومله و دموکرات‌ها در اولویت نبوده است

به‌بهانه حملات اخیر نیروی زمینی سپاه به مواضع گروهک‌های تجزیه‌طلب و شبه‌نظامیان وابسته به حزب تروریستی کومله کردستان به گفت‌وگو با مسعود رضایی، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران پرداخته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

به‌بهانه حملات اخیر نیروی زمینی سپاه به مواضع گروهک‌های تجزیه‌طلب و شبه‌نظامیان وابسته به حزب تروریستی کومله کردستان به گفت‌وگو با مسعود رضایی، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران پرداخته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

فلسفه شکل‌‌گیری هسته‌ مرکزی چنین گروهک‌های تجزیه‌طلبی را مبتنی‌بر چه محورهایی می‌دانید؟
گروه‌های ضدانقلاب در منطقه کردستان، بعد از انقلاب به‌طور ویژه‌تری تحرکات خودشان را به‌صورت مسلحانه شروع کردند. این گروه‌ها قبل از انقلاب هم اگرچه به‌لحاظ صوری و شکلی وجود داشتند اما فعالیت چندانی نداشتند و حتی ساواک هم درمیان آنها نفوذ کرده بود و آنها را تحت کنترل داشت. اما به‌محض اینکه انقلاب اسلامی رخ‌می‌دهد تحرکات این گروهک‌ها نیز افزایش پیدا می‌کند. علی‌رغم اینکه توجه نظام بعد از انقلاب به‌سمت نقاط محروم جلب می‌شود و مناطقی مثل سیستان و بلوچستان، کردستان و جاهای دیگری که در رژیم پهلوی رسیدگی چندانی به آنها نشده بود مورد توجه قرار می‌گیرند، ما شاهد این هستیم که این گروه‌های ضدانقلاب کردستان به‌نام حزب دموکرات کردستان یا حزب کومله تحرکاتی را شروع می‌کنند که اگرچه ظاهرا با نام خودمختاری است، اما آنچه که بیان می‌کنند نوعی تجزیه‌طلبی است و معلوم هم هست که نفوذهایی در آنجا صورت گرفته است. به‌عنوان نمونه، در همان ابتدای انقلاب گروه‌های چپ مارکسیستی مثل چریک‌های فدایی خلق، در منطقه کردستان نفوذ می‌کنند و آنها هم به‌نوعی این گروه‌ها را تحریک می‌کنند و بلافاصله هم شاید به‌فاصله حدود یکی ‌دو هفته بعد از پیروزی انقلاب، این گروه‌های مسلح ضدانقلاب حملات خودشان را به مراکز نظامی در مهاباد، مریوان و سنندج آغاز می‌کنند. اینها همه نشان‌دهنده سوءنیت‌ آنها بود و معلوم بود که در بیان مسائلی مثل خودمختاری، واقعا حسن نیت نداشتند که اگر داشتند به این مراکز نظامی حمله نمی‌کردند. پادگان مهاباد به‌تصرف آنها درمی‌آید اما آنها هدف‌شان اشغال پادگان لشکر 27 کردستان بود. این یک‌کار کاملا برخلاف منافع ملی است. از همان زمان این گروه‌های دموکرات و کومله، ماهیت خود را نشان دادند. یعنی این ماهیت حس یا اقدام تجزیه‌طلبانه‌ای بود که آنها به‌دنبال آن بودند و من سوالم این است که آیا واقعا در آن زمان و بعد از آن، جداشدن کردستان از ایران موجب بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی و سیاسی مردم کردستان می‌شد یا موجب وابستگی آنها به اجانب؟ این معلوم است که اگر آنان از یک پیکره بزرگ جدا شوند، چاره‌ای ندارند جز اینکه این مسیر وابستگی را طی کنند. 

چه عواملی باعث شد تفکرات تجزیه‌طلبانه به محور تحرکات این گروهک‌ها تبدیل شود؟ 
من اعتقادم آن است که از همان ابتدا، نفوذ ساواک در حزب کومله و به‌خصوص در حزب دموکرات که سررشته‌اش به آمریکا می‌رسید، موجب می‌شد که این‌گونه تحرکات تجزیه‌طلبانه از سوی آنها صورت بگیرد. مرام و ایدئولوژی چپ تنها ظاهر این احزاب بود. این همان چیزی بود که حضرت امام هم به آن اشاره کرد و این مجموعه چپ‌هایی که علی‌الظاهر نقاب چپ را به‌صورت داشتند، ولی در مسیر منافع آمریکا در کشور ما حرکت می‌کردند را تحت عنوان چپ‌های آمریکایی خواندند. حزب دموکرات و کومله با آن تنش‌آفرینی‌های خونینی که در کردستان به انجام رساندند، اساسا مانع از این بودند که نظام علی‌رغم داشتن اراده قوی برای رسیدگی‌ جدی به منطقه کردستان بتواند این کارها را انجام دهد. وقتی که گروه‌های جهاد سازندگی برای کشیدن جاده، ساختن اماکن عمومی مثل حمام و چیزهایی که به‌نفع مردم کردستان است و موجب ارتقای وضع معیشتی آنان می‌شود به آن مناطق می‌رفت آنها حتی به این گروه‌های جهاد سازندگی هم حمله می‌کردند و اجازه کار به آنها نمی‌دادند و تعدادی از نیروهای جهاد سازندگی را نیز به شهادت رساندند. همه اینها نشان می‌دهد که آنها دردشان و حرف‌شان رفع مشکلات مردم کردستان نبود بلکه در جهت تامین منافع آمریکا قدم برمی‌داشتند و این مسیر را در طول 40 سال گذشته همین‌طور ادامه داده‌‌اند. بالطبع در طول 43 سال گذشته نظام نیز برای کنترل این گروه‌ها و جلوگیری از خرابکاری‌ و جنایتکاری آنها اقداماتی را انجام داده است. آنها در زمان جنگ، همکار رژیم صدام بودند و به‌نفع دشمن کار می‌کردند. قبل از جنگ هم سلاح‌ها و امکانات خودشان را از رژیم بعث عراق دریافت می‌کردند اما با همه پشتیبانی‌های سیاسی، نظامی و مالی و تبلیغاتی که از اینها توسط دستگاه‌های تبلیغاتی غرب صورت گرفت، نیروهای پاسدار و ارتشی توانستند با اتحاد با همدیگر اینها را سرکوب کرده و آرامش را به کردستان برگردانند. یکی از قله‌های این ماجرا به ماجرای پاوه برمی‌گردد. آنها درصدد اشغال پاوه و شهرهای دیگر بودند که با فداکاری دکتر چمران و تیم همراه او و رزمندگان کرد و غیر کرد بعد از آنکه پیام حضرت امام منتشر شد، شهر نجات یافت. پیام امام بود که موجب ترس و وحشت فراوان این گروه‌‌های ضدانقلاب شد.  ما تا دوران دفاع مقدس شاهد آن بودیم که آرامش کمابیش-البته در ابتدا خیلی بیشتر و در ادامه کمتر- به کردستان برگشته بود و البته در این زمینه باید حتما و حتما از پیشمرگان مسلمان کرد که از دل ملت کرد برخاستند و خودشان هم در جهت سرکوب ضدانقلابیون و سرکوب عوامل بیگانه واقعا تلاش کردند، شهید دادند و به‌‌هرحال کردستان را با خون خودشان از چنگ این نیروها نجات دادند یاد کنیم. بعد از عزیمت این گروه‌ها به مناطق اشغال‌شده، نیروهای تجزیه‌طلب فرار کردند.  یعنی زمانیکه نیروهای باقی‌مانده‌ دموکرات و کومله به خارج از ایران فرار کردند، ارتباط آمریکا و علی‌الخصوص رژیم‌صهیونیستی با اینها بیشتر شد. همچنین بعد از سقوط رژیم بعث صدام در عراق و تشکیل اقلیم کردستان عراق، تحولاتی رخ‌داد که ارتباط صهیونیست‌ها با این گروه‌ها گسترش پیدا کرد و رژیم‌صهیونیستی همواره تلاش کرده تا در مقاطع مختلف از این گروه‌های کرد برای تحریک مردم ایران، ایجاد اغتشاش، ایجاد درگیری داخلی در منطقه کردستان کمک بگیرد و آنها را در این مسیر فعال کند. ما در ماجرای اخیر مربوط‌به مرحومه مهسا امینی هم این مساله را می‌بینیم که گروه‌های ضدانقلاب تحت‌ عنوان کومله و حزب دموکرات چقدر تلاش می‌کنند که کردستان را به‌آشوب بکشند اما وقتی به‌صحنه نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم به‌غیر از چند تحرک کوچک نتوانستند کار دیگری در این منطقه انجام بدهند. همین مساله کاملا اثبات می‌کند که این گروه‌ها برخلاف چیزی که تبلیغ می‌کنند و به‌نمایش می‌گذارند، از نفوذ چندانی در منطقه کردستان برخوردار نیستند. دلیل اصلی که نفوذ ندارند هم این است که مردم کردستان سابقه این گروه‌ها را می‌دانند و از ابتدای انقلاب آنها را می‌شناسند و می‌دانند هدف اینها، تامین منافع مردم کردستان نیست، و اینها آلت دست و وصل به بیگانه هستند. مردم کردستان این مساله را طی چهل سال گذشته به عینه دیده‌اند. بنابراین در ماجراهای اخیر هم علی‌رغم تبلیغات فوق‌العاده زیادی که گروه‌های دموکرات و کومله انجام دادند، هرآنچه در توان داشتند گذاشتند تا بتوانند به تحریک احساسات مردم کردستان بپردازند، آنچه در عمل اتفاق افتاد، یک ناکامی و شکست خیلی بزرگ برای اینها بود. طبیعی است که دربرابر این‌گونه نانجیبی‌ها، اقدامات ضدانقلابی و ضد منافع ملی، نظام جمهوری اسلامی ساکت نمی‌نشیند و با قدرت و قوت به آنها پاسخ می‌دهد و درصدد ریشه‌کن کردن فتنه‌گران برخواهد آمد. همان‌طور که شاهد بودیم طی چند روز اخیر حملات سنگین هوایی و زمینی به مواضع این‌ گروهک‌ها صورت گرفت و به‌نظر می‌رسد، نتوانند تا مدت‌های مدیدی ضرباتی که خوردند را جبران کنند. و فعلا این گوشمالی که به آنها داده شده، باید برای آنان درس عبرتی باشد که پا را از گلیم خودشان فراتر نگذارند، دست به تحریک احساسات نزنند و اگر مجددا چنین کارهایی بکنند، در صحنه سیاسی شکست خواهند خورد و همان‌طور که عرض کردم این شکست‌شان کاملا مشهود است، چراکه با هوشیاری و دقت نظر مردم کردستان، پاسخ دندان‌شکنی به آنها داده خواهد شد. 

ارتباطات درحال توسعه این گروهک‌ها با رژیم‌صهیونیستی و دولت آمریکا و همچنین میدان‌داری افسران اطلاعاتی موساد در برخی موارد تنش‌آفرین چه نتایجی برای آینده منطقه به‌دنبال خواهد داشت؟
رژیم‌صهیونیستی به‌ هرحال تلاش می‌کند از هر موقعیت و امکانی برای گسترش حضور و نفوذ خود در منطقه غرب آسیا علی‌الخصوص مناطق مجاور با مرزهای ایران، استفاده ‌کند. تا بتواند از این طریق ارتباط نزدیک‌تری با عوامل خود در داخل ایران داشته باشد و به توطئه‌های خودش جامه عمل بپوشاند. یکی از جاهایی که به‌شدت تحت نظر رژیم‌صهیونیستی قرار دارد، همین اقلیم کردستان است که متاسفانه مسئولان این اقلیم در این زمینه همکاری‌هایی را با رژیم‌صهیونیستی انجام می‌دهند و به وعده و وعیدهای یک رژیم پوشالی که خود در حال زوال است، دلخوش می‌کنند. و این اشتباه بزرگ را مرتکب می‌شوند که برای استمرار بقای خودشان به رژیمی که خود درحال فروپاشی است، تکیه می‌کنند. ایران همواره در مذاکراتی که با مسئولان اقلیم کردستان و مقامات دولت عراق داشته این نکته را به آنها متذکر شده است که حضور عوامل صهیونیستی در نزدیکی مرزهای خود را به ‌هیچ‌وجه تحمل نخواهد کرد. و بعد از همین هشدارها هم بود که در سال گذشته، حملاتی را به پایگاه‌های نیروهای صهیونیستی و افسران آنها در اقلیم کردستان داشت، پس از آن ‌هم ایران تاکید کرد که هرگاه متوجه حضور افسران و نیروها و عوامل رژیم‌صهیونیستی در اقلیم کردستان و در مرزهای خودش شود، درجهت دفاع از منافع ملی اقداماتی برای ازبین‌بردن این خطر خواهد کرد و این را یک دفاع مشروع تلقی می‌کند و از این مساله به‌هیچ‌وجه عقب‌نشینی نخواهد کرد. درواقع مقامات اقلیم کردستان باید این را به‌خوبی فهمیده باشند که ارتباط آنها با رژیم‌صهیونیستی، هیچ‌گونه منافعی برای آنان نخواهد داشت و چه‌بسا موجب ضربه زدن به منافع آنها خواهد شد و امیدواریم که این مساله را به‌خوبی فهمیده باشند. البته اگر این نکات را فراموش کرده و مجددا پای عوامل صهیونیستی به آنجا باز شود، ایران حتما با اقدامات مقتضی مجدادا این مساله را به آنان یادآوری خواهد کرد.