همهپرسی الحاق مناطق اشغالی شرق و جنوب شرقی اوکراین به خاک روسیه، دو روز پیش درحالی به پایان رسید که بنابر شواهد موجود ولادیمیر پوتین در تدارک اعلام رسمی ضمیمه کردن حدود 15 درصد از قلمرو اوکراین به کشور خود است. اعلام برپایی این همهپرسی پیش از این موجی از انتقادها را در میان کشورهای غربی برانگیخته بود. برای بررسی آخرین وضعیت جنگ اوکراین و روسیه با روحالله مدبر، کارشناس مسائل اوراسیا به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
از فروردین امسال زمزمه استفاده از سلاح اتمی توسط روسیه بیان میشد. اما اخیرا با الحاق چهار استان اوکراین به روسیه، این مساله شدت بیشتری گرفته. مثلا دیروز معاون شورای امنیت ملی روسیه گفته مسکو حق استفاده از تسلیحات اتمی درصورت لزوم را دارد. در این راستا فکر میکنید بین الحاق این چهار استان و استفاده از سلاح اتمی چه ارتباطی وجود دارد؟ مثلا اینکه اگر اوکراین بخواهد این مناطق را پس بگیرد، روسیه به سلاح اتمی روی بیاورد.
استفاده از سلاح اتمی را هفتههای گذشته طرف اوکراینی کلید زده بود. چون میدانید طرف اوکراینی از ظرفیتهای مختلفی برای جلب توجه نظام بینالملل استفاده میکند تا سلاحهای بیشتری دریافت کند و فضای تنش را به فضای متفاوتی ببرد. مثلا الآن از رژیمصهیونیستی درخواست سامانههای مختلف پدافندی کرده اما آن نوع پدافندی که اوکراین نیاز دارد، قاعدتا دراختیار خود رژیمصهیونیستی هم نیست چون قاعده بازی درگیریها در اوکراین از هفته گذشته خیلی تغییر کرده است. یعنی بعد از اقداماتی که اوکراینیها در منطقه خارکف انجام دادند و مواضعشان را در استان خارکف گسترده کردند، یک وقفهای صورت گرفت و سطح تاکتیک نظامی روسیه و صحنه نبرد تغییر کرده، برای همین اوکراینیها مجددا درخواست سلاحهای مختلفی از متحدان خود کردند که این نوع سلاحها و این پدافندها را هم، حتی آمریکا یا رژیمصهیونیستی ندارند. لذا در بین این گفتوگو، طرف اوکراینی گفت اگر لازم باشد، آمریکا باید از سلاح اتمی استفاده کند. در واکنش به این گفته طرف اوکراینی است که ولادیمیر پوتین چند روز گذشته گفت هر کشوری که روسیه را تهدید به استفاده از سلاح اتمی بکند، بداند این باد بهسمت او میوزد و این سلاح اتمی علیه خودش استفاده میشود. برای همین این بازی جنگ اتمی را آمریکاییها و غربیها شروع کردند اما بعد روسها محکم ایستادند و گفتند ما بر مبنای استراتژی امنیت ملیمان اگر تهدید بشویم، از هر روشی استفاده خواهیم کرد(نهفقط سلاح اتمی). اینجا بود که آمریکاییها بازی را از دست دادند. نکته دوم اینکه هم دبیر شورای عالی امنیت ملی فدراسیون روسیه، هم رئیس ستادکل نیروهای مسلح روسیه، هم سفیر روسیه در سازمان ملل گفتهاند که در حوزه سلاح اتمی و بهکارگیری آن، ما توصیه میکنیم کشورهای مختلف دنیا خصوصا آمریکاییها به استراتژی امنیت ملی ما مراجعه و مطالعه کنند که در آن بهصورت شفاف آمده که اگر تهدید اتمی بشویم، به آن تهدید اتمی پاسخ میدهیم.
واکنش نظامی اوکراین نسبت به این همهپرسی چه خواهد بود؟ چون بسیاری از کشورهای غربی این الحاق را قانونی نمیدانند.
در انتخاباتی که انجام شد و تقریبا 5 روز زمان برد، بالای 98 درصد به الحاق چهار استان اوکراین به روسیه یعنی دونتسک و لوهانسک و خرسون و ژاپروژیه رای داده شده. این کاملا طبیعی بود؛ چراکه اینها تماما روستبار هستند. من در این باره به پیشینه تاریخی بپردازم که تا به الآن کمتر به آن پرداخته شده، زمانی که اتحاد جماهیر شوروی به فروپاشی رسید و یلتسین تفاهم تفکیک جمهوریها را امضا کرد(هم گورباچف هم یلتسین از مهرههای کاملا غربی و آمریکایی بودند، و اینها حضورشان در کرملین مساوی با حاکمیت کاخ سفید در کرملین بود)، سازمانهای امنیتی روسیه به کرملین پیشنهاد داده بودند که بخش شرقی اوکراین در خاک روسیه قرار بگیرد. یعنی همین چهار استان حتی تا اودسا. چون اینها جمعیت روستبارشان خیلی بالا است. حالا اودسا را در ماههای آینده اتفاقاتش را خواهید دید. من نمیخواهم به آن ورود کنم. آن زمان این پیشنهاد انجام شد، اما طرف آمریکایی و غربی که مشورتدهنده به یلتسین بودند، این را نپذیرفتند و با خطکشیای که بین این مناطق انجام شد، آدم یاد خطکشیهایی میافتد که انگلیسیها در آفریقا انجام دادند. شما اگر نقشه آفریقا را نگاه کنید هم متوجه این مساله میشوید. با این مرزبندیها اینها ریشه یک تنش را دواندند. البته در دورههای مختلف سعی شد این تنش مدیریت شود، مثلا روسیه در دوره پوتین تلاش کرد از تنش جلوگیری کند و درگیریها کمتر باشد اما زمانیکه انقلاب رنگی و کودتا در اوکراین رخ داد و یانوکوویچ کنار رفت، چند رئیسجمهور بعدی اوکراین که به زلنسکی رسید، اینها سیاست روسهراسی را بهشدت در بخش شرقی اوکراین تقویت کردند. در توافق مینسک که دونباس شامل دو استان لوهانسک و دونتسک میشود، اینها آمدند خودمختاری اعلام کردند، اشتان مایر که در آن زمان وزیر خارجه آلمان بود، مدلی مطرح کرد مبنیبراینکه در یک فرصت مقتضی در این مناطق انتخابات برگزار شود. این برای سال 2014 است. به این صورت که انتخابات برگزار شده و این مردم خودشان سرنوشتشان را مشخص کنند، بگویند چه چیزی را میخواهند. کشور اوکراین تاریخ قابلتوجهی ندارد. از زمان فروپاشی شوروی بوده است که سرزمینی تحت عنوان اوکراین شکل گرفته. حدود 30، 35 سال میشود. تاپیش از این اصلا در نقشه نبوده است. همانطور که اشاره شد، اشتانمایر این ایده را مطرح کرد و از زمان مطرح شدن آن گذشت، تا اینکه زلنسکی، مهره صددرصد سرسپرده کاخ سفید قدرت را بهدست گرفت. هرکس دیگری از بین روسای جمهور قبلی اوکراین الآن بهجای زلنسکی در قدرت بود اوکراین بههیچوجه شرایط فعلی را بهخود نمیدید. باوجود اینکه آنها هم مقابل روسیه بودند اما بههیچ عنوان وارد درگیری با این سطحی که آمریکا برای آنان ایجاد کرد نمیشدند.
تحریکات غربیها از جمله فضاسازیهایی که طی چند مدت اخیر پیرامون احتمال حمله اتمی روسیه داشتهاند و باتوجه به آن شهروندان خود را دعوت به خروج از اوکراین در اولین فرصت کردهاند تا چه میزان بر روند درگیریها اثرگذار میدانید؟
باید به این نکته توجه داشت که درحال حاضر ما شاهد فضای تبلیغات روانی هم هستیم. طرف غربی میخواهد علیه روسیه فضایی ایجاد کند تا از آن طریق بر کرملین فشار وارد شود. نکته دیگر هم آنکه اخیرا گروهی دست به خرابکاری در خط نورداستریم 1 زدند که بعد از آن شاهد بودیم وزیر خارجه لهستان سریعا به آمریکا پیام داد و این اتفاق را تبریک گفت. اینها همه نشان میدهد آمریکا یک پازل خطرناک برای اروپا طراحی کرده. دیروز هم به شهروندانش گفت هرچه زودتر خاک اوکراین را ترک کنند.
نکته قابل توجه در این میان آنکه کرملین از یک خرد ویژه در بحث درگیریها برخوردار است و آن اینکه روسها قطعا شروعکننده هیچ حمله اتمی ناگهانی نخواهند بود. اما اگر آمریکا اقدامی انجام دهد که سطح تنش بیش از یک حد مشخصی بالا رود، روسها به استراتژی امنیت ملیشان مراجعه میکنند. حوزه روسیه، فوقالعاده خاص است. روسها هم افرادی هستند که هیچکس نمیتواند تشخیص بدهد یکدفعه چهکاری انجام خواهند داد. سطح درگیریها بعد از ضدحملهای که اوکراینیها در خارکف داشتهاند، شاهد نوعی تغییر بوده است. تغییری که روسیه در استراتژی خود داشت و جنس درگیری را کاملا متفاوت کرد. قرار نبود انتخابات در مقطع کنونی برگزار شود و این چهار استان به روسیه بپیوندند. قرار بود چند ماه دیگر این اتفاق بیفتد. این نشان میدهد که روسیه دارد بازی را تغییر میدهد و آمریکا را با این اقدام غافلگیر کرده است. آمریکاییها فکر نمیکردند روسیه در این مقطع این اقدام را انجام دهد. رئیسجمهوری دونتسک بهصورت مکتوب نامهای به پوتین نوشته است با این مضمون که ما انتخابات را برگزار کردهایم و چون انتخابات با حضور ناظران بینالمللی بوده و آنها هم آن را تایید کردهاند، شما فرآیند پیوستن ما به خاک روسیه را امضا کن. خب این یک شیوهنامهای دارد. احتمالا اینها به مسکو رفته و در کرملین تفاهمنامه افزایش مرز امضا کنند. بعد از این ماجرا فاز درگیری به معنای واقعی تغییر میکند. آمریکا انتظار این را نداشت که با نزدیکی به فصل زمستان روسها دست به این اقدام بزنند.
اگر درگیریهای چند مدت گذشته را هم نگاه کنید، سطح درگیریها و سطح سلاحهای مورد استفاده روسیه با گذشته تفاوت داشته است. این نشان میدهد روسیه بازی را عوض کرده. آمریکا میخواهد با این هشدار که روسها قصد دارند از تسلیحات اتمی استفاده کنند افکار عمومی دنیا را به سمت فضاهای هیجانی حرکت دهد تا به زعم خود دست روسیه را رو کرده باشد. اما نکته قابل توجه آن است که روسها خیلی خونسردانه با این رویکرد آمریکا مواجهه داشتهاند. خیلی خونسردانه کاری را میکنند که هیچکس انتظار آن را ندارد. من دارم با کلیدواژههای خاصی صحبت میکنم چون الآن نمیتوان گفت میزند یا نمیزند. این مساله وابسته به تصمیمی است که خود کرملین و پوتین با توجه به شرایط خاص خود به آن فکر میکنند اما دائم دارند از این کلیدواژه استفاده میکنند که اگر به خاک ما حمله شود، اگر به خاک ما ورودی صورت بگیرد، ما طبق سند استراتژی امنیت ملیمان این امکان را داریم که از هر نوع وسیلهای برای دفاع استفاده کنیم. یک نکته دیگر هم آن که آمریکاییها اصلا صلاحیت این را ندارند که در حوزه سلاح هستهای و بهکارگیری آن حرف بزنند چون خودشان در ژاپن، کشوری که نه در آن حضوری داشتند و نه ربطی به آنان داشت بعد از یک عملیات خودساخته که در پرلهاربر صورت گرفت و هنوز هم مشکوک است، دست به حمله اتمی زدند. دراینباره هنوز کسی پاسخ نداده که چه شد ژاپنیها آمدند با کشتیهای آمریکایی درگیر شدند. چون آمریکا در جنگ جهانی دوم اصلا وارد درگیری نشده بود، کنار بود. چرا ژاپنیها به ناوگان دریایی آمریکا حمله کردند که آمریکا آمد به هیروشیما و ناکازاکی بمب اتمی زد؟ دولت آمریکا میلیونها نفر را در ژاپن کشته است و صلاحیت این را ندارد که در اینباره اظهارنظر کند. الآن هم دارد با آتش بازی میکند. آمریکا میخواهد از اروپا انتقام بگیرد، قصد دارد روسیه را تحریک کند تا روسیه چنین اقدامی داشته باشد اما روسیه تا زمانیکه شروعکننده تحریک و شروعکننده این عملیات طرف آمریکایی نباشد دست به چنین اقدامی نخواهد زد. مصداقش هم نیروگاه اتمی زاپوریژیا است که روسها مدتهاست که دارند درباره آن هشدار میدهند. با این مضمون که طرف اوکراینی دارد نیروگاه زاپوریژیا را بمباران میکند و این بمباران با قصد انهدام آن نیروگاه انجام میشود. همانطور که میدانید انهدام این نیروگاه اتمی، مساوی با انهدام مرکز و شرق اوکراین است. حتی احتمال دارد خسارات آن از دریای سیاه عبور کرده و به بلغارستان و رومانی هم برسد که خیلی خطرناک است. صرفا برای خرسون و مناطق نزدیک به آن تهدید محسوب نمیشود. بنابراین آمریکا یک بازی پیچیده و خطرناکی را شروع کرده و دلیل شروع این بازی پیچیده هم آن است که از روسها رودست خوردهاند. آمریکاییها انتظار نداشتند آنها در مقطع کنونی در این چهار استان انتخابات برگزار کنند. درنتیجه این رودست خوردن است که تصمیم گرفتهاند قاعده بازی را تغییر داده و فضا را هیجانی کنند. البته من فکر میکنم روسها تا مرحله نهایی وارد بازی هیجانی آنها نمیشوند.