تاریخ : Mon 19 Sep 2022 - 03:17
کد خبر : 74412
سرویس خبری : نقد روز

پروژه نئوماله‌کشی سیاسی چیست؟

محمد زعیم‌زاده

پروژه نئوماله‌کشی سیاسی چیست؟

پروژه نئو‌ماله‌کشان هرچه باشد و با هر‌انگیزه‌ای پیش برود نسبتی با منظومه فکری امام و رهبری و شعارهای انقلاب اسلامی یعنی توأمان دیدن عدالت، آزادی و استقلال کشور ندارد.

محمد زعیم‌زاده، جانشین سردبیر: «مخالف هاشمی دشمن پیغمبر است»؛ این ترجیع‌بند شعارهای بدنه اجتماعی جریان راست در آغاز دهه 70 بود، شعاری که پیر و جوان در تجمعات مذهبی و انقلابی از سویدای دل فریاد می‌زدند، گزینه‌ای ساده‌سازانه که از دو جمله دیگر استنتاج می‌شد. هاشمی‌رفسنجانی که در دهه 60 و در دعوای چپ و راست سیاسی و اوج نزاع‌ها بر سر قانون کار و حدود اختیارات دولت و... لیدر جریان چپ بود، پس از ریاست‌جمهوری به‌سان یک سوارکار حرفه‌ای، موتور تریل را 180 درجه چرخاند و با در دست گرفتن دولت شد یک راست‌گرای حرفه‌ای، فروپاشی ایده کمونیسم در شوروی هم ناقوس پایان چپ اسلامی در ایران را به صدا درآورد، «یونی»‌ها قافیه را به «یتی»‌ها باختند، چپی‌ها به فکر پوست‌اندازی فکری و شیفت گفتمانی فرصت‌طلبانه به آزادی و لیبرالیسم بودند و راستی‌ها خود را مالک بدنه ایدئولوژیک چپ سابق می‌دانستند. شعار «هم‌سرنوشت»خواندن منتقدان هاشمی با کفار مکه را لیدرهای جریان ماله‌کش ساختند، آن هم با دو تکنیک ساده‌سازی و برچسب‌زنی. در نگاه منفعت‌طلبانه و البته تک‌ساحتی آنها به سیاست، خیر و شر مُدرَجی وجود نداشت، منطق باینری بود؛ یا صفر یا یک. حاکمیت و دولت کاملا یکدست فرض می‌شد. در این نگاه نقد به دهدار یک روستا هم معادل مخالفت با رئیس‌جمهور بود و حتی بالاتر، در این فضا اگر منتقد کوچک‌ترین روند، سیاست یا کارگزاری از دولت بودی با همه مقدسات جنگیده بودی. و این‌طور بود که در انسداد سیاسی و جولان ماله‌کش‌های سیاسی ریل‌گذاری‌های مهمی در اقتصاد و سیاست و آموزش و بهداشت و... انجام شد. بسیاری از جهت‌گیری‌ها تغییر کرد، مسیری طراحی شد که ارزش‌های پایه‌ای جامعه را دچار دگردیسی کرد، ادبیات عدالت، مستضعف‌نوازی، ساده‌زیستی و حتی استقلال‌خواهی به حاشیه رفت، با طراحی خود هاشمی انصار حزب‌الله شد منتقد اصلی، آن هم منتقد حاشیه‌ها و مسائل سر کاری. زبان‌ها به کام رفت، نقد موثری در کار نبود تا کسی مبادا دشمن پیغمبر نشود و این اوضاع حداقل تا ماجراهای اعتراضات در اسلام شهر و مشهد و... در سال‌های میانی دولت دوم هاشمی ادامه داشت. جریان ماله‌کش با حمایت توسعه‌طلبان لیبرال نیاز به بدنه و پروپاگاندا داشت، دردانشگاه که دید اوضاعش خوب نیست تشکل دست‌ساز تفریطی راه انداخت تا «پیام دانشجو» را در حمایت از دولت مصادره کند.انجمن اسلامی دانشجویی با محوریت طبرزدی تشکیل شد؛ فردی که چندسالی بیشتر زمان لازم نداشت تا به اردوگاه رادیکال‌های ضدایران بپیوندد. هاشمی جریان ماله‌کش را سپر و ضربه‌گیر دولت خود کرد و در خرداد 76 وقتی نتوانست ایده تمدید ریاست‌جمهوری را عملیاتی کند، نقشی دیگر برای آنها تعریف کرد. جریان چپِ ورشکسته شد دِگرُ گفتمانی دولت هاشمی و ماله‌کش‌ها با سابقه حمایت تمام‌قد شدند موتلف دولت و این‌گونه بود که دوم خرداد رخ داد. جریان ماله‌کش دهه 70 معتقد است دوم خرداد و دولت خاتمی بزرگ‌ترین ضربه فرهنگی، سیاسی را پس از انقلاب به کشور زده‌اند. شاید درست بگویند اما اگر صادق باشند باید اعتراف کنند خود آنها مهم‌ترین نقش را در این ماجرا داشتند. ماله‌کشان سیاسی البته بعدها به تناقض رسیدند و مسیر دیگری رفتند و زمانی که نقد هاشمی وجاهت‌ساز شد همه آن ماجرای کفار مکه را فراموش کردند. اینها قصه و صرفا روایت تاریخ نیست، تبار‌شناسی اجداد سیاسی نئو‌ماله‌کشان امروز هم هست. درست است که از آن روزها نزدیک به سه دهه می‌گذرد اما نرم‌افزار آنها هنوز به‌روز‌رسانی نشده است، تکنیک همان است که بود؛ ساده‌سازی و برچسب‌زنی. عدم تفکیک حاکمیت و حکومت، یکسان دانستن نقد به سیاست‌ها و روند‌ها و تصمیمات و کارگزاران با تضعیف نظام و انقلاب و اسلام و خدا و پیغمبر، سنگر گرفتن پشت ارکان نظام و برچسب منافق و کافر و ضدانقلاب و ضدولایت زدن به هر منتقدی. آخر سر هم کارچاق‌کنی سیاسی برای محافل و گعده‌ها و گروه‌های سیاسی. نئوماله‌کشان سیاسی برای توجیه اقدامات هر کاری هم که لازم باشد انجام می‌دهد، ممکن است یک روز منتقد صددرصدی سیاست یک دولت مثلا در ماجرای بنزین باشند و آن دولت را تا مرز فروپاشی ببرند اما فردایش یک جور دیگر تیتر بزنند، ممکن است ده‌ها مقاله در نقد سیاست‌های تعدیل داشته باشند اما همزمان حامی سیاست‌های جدید تعدیلی باشند، ممکن است به دختر فوت‌شده در ماجرای گشت ارشاد هنجارشکن بگویند و بعد به استقبال تماس رئیس‌جمهور با خانواده دختر هنجارشکن! بروند و... اگر روزی ماله‌کشی دهه 70 برای حیات سیاسی انجمن اسلامی دانشجویی و جریان طبرزدی را ساخت، اینها هم گروه‌های لایک‌زن و توئیت‌زن ساخته‌اند، اگر دوم خرداد و آن کشمکش‌های بزرگ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی از دل ماله‌کشی درآمد، مرجعیت‌بخشی به بی‌بی‌سی و سعودی اینترنشنال و... هم خروجی نئوماله‌کشی است. اگر ماله‌کشی جریان حزب‌اللهی را فقط پیاده‌نظام کف خیابان و شعار‌دهنده می‌خواست، نئوماله‌کشی هم به‌دنبال ساخت مراجع فکری کوتاه‌قد برای سرکوب پرسشگری و رشد فکری در بدنه ارزشی است. پروژه نئو‌ماله‌کشان هرچه باشد و با هر‌انگیزه‌ای پیش برود نسبتی با منظومه فکری امام و رهبری و شعارهای انقلاب اسلامی یعنی توأمان دیدن عدالت، آزادی و استقلال کشور ندارد.