تاریخ : Wed 14 Sep 2022 - 04:05
کد خبر : 74312
سرویس خبری : سیاست

حضور در ائتلاف‌های بین‌المللی منجر به افزایش قدرت رزم دیپلماتیک می‌شود

روح‌الله مدبر، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

حضور در ائتلاف‌های بین‌المللی منجر به افزایش قدرت رزم دیپلماتیک می‌شود

جهان به سمت افول غرب حرکت می‌کندو هرچقدر ایران در ائتلاف‌های متنوع باشد، قدرت رزم دیپلماتیکش در سایر مذاکرات نظام بین‌الملل افزایش می‌یابد.

بیست‌ودومین اجلاسیه سازمان همکاری شانگهای که قرار است آخر هفته جاری در سمرقند برگزار شود برای ایران یک اهمیت ویژه دارد. آنطور که مهدی صفری، معاون دیپلماسی اقتصادی کشورمان گفته قرار است تکلیف عضویت ایران در این سازمان در این اجلاس مشخص شود. به همین جهت نیز صبح امروز سیدابراهیم رئیسی عازم سمرقند شده تا ایران در بالاترین سطح سیاسی در این اجلاس حضور یابد. نکته دیگری که اهمیت بیست‌ودومین اجلاسیه سازمان همکاری شانگهای را دوچندان می‌کند، حضور 19 کشور عضو یا شریک این سازمان است. در شرایطی که روسیه تحت‌تحریم‌های شدید غرب قرار گرفته، چین با تایوان دچار تنش نظامی شده و ایران نیز در جدال با مذاکره‌کنندگان غربی است. برگزاری اجلاسیه سازمان همکاری شانگهای با حضور 19 کشور واجد یک پیام سیاسی مهم است. در ادامه برای بررسی نتایج عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای با روح‌الله مدبر، کارشناس مسائل بین‌الملل به گفت‌وگو پرداخته‌ایم. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

ما در اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان همکاری شانگهای حضور فعال داریم. چگونه  می‌توان مطمئن شد مواهب اقتصادی این نشست‌ها و اجلاس‌ها در اقتصاد کشور احساس می‌شود؟ چقدر از این طریق می‌توان تحریم‌ها و اثرات آن را خنثی کرد؟
سازمان همکاری شانگهای یک ائتلاف چندجانبه است که مبتنی‌بر یک پیمان چندبعدی امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و هویتی عمل می‌کند و جزء پیمان‌های کم‌نظیر در نظام بین‌الملل محسوب می‌شود. در عرصه اقتصادی باید گفت مطابق گزارش صندوق جهانی پول تا سال 2023 ظرفیت اقتصادی سازمان همکاری شانگهای بیش از ظرفیت اقتصادی گروه G7 که 6 قدرت اقتصادی اروپا و آمریکا را شامل می‌شود، است. این امر نشان می‌دهد جهان به سمت افول غرب و افول ائتلاف‌های غربی حرکت می‌کند. هرچقدر ایران در ائتلاف‌های متنوع در نظام بین‌الملل خصوصا ائتلاف‌هایی که قدرت‌های بزرگ جهانی در آن حضور دارند، باشد، قدرت رزم دیپلماتیکش در سایر مذاکراتی که در نظام بین‌الملل با آن مواجه است، افزایش می‌یابد.

آنچه در رسانه‌های غربی شاهد هستیم اما خلاف این امر را نشان ‌می‌دهد. علی‌‌‌‌‌‌رغم اینکه ایران درحال اخذ عضویت دائم در شانگهای است طرف‌های غربی هنوز مواضع زیاده‌خواهانه خود را کنار نگذاشته و درحال پیشبرد پروژه مقصرنمایی ایران هستند. این اتفاقات آیا خلاف استدلال شما را نشان نمی‌دهد؟
 وقتی عضو دائم شانگهای می‌شویم اروپایی‌ها در سطح مذاکرات نگاه دیگری به ما خواهند داشت، به بیانیه‌ها و ظواهری که علیه ما صادر می‌کنند توجه نکنید، باطن امر چیز دیگری است. باطن امر این است که اروپا و آمریکا به این مساله رسیده‌اند که جمهوری اسلامی ایران با سیاست خارجی مستقل و متوازنی که اتخاذ کرده خصوصا در دوره جدید در مسیری پیش می‌رود که در میان‌مدت تحریم و فضای فشار غیرقانونی روی آن تاثیرگذار نیست. آنها به سمت امتیازدهی به ما حرکت می‌کنند ولی ابزار رسانه‌ای دارند و در افکار عمومی طور دیگری وانمود می‌کنند. چون جریان استعمار غربی از مدت‌ها قبل در نظام بین‌الملل نفوذ و قدرت داشته بوده لذا پذیرش این واقعیت برایش سخت است که بعد از چهار دهه تحریم جمهوری اسلامی ایران اکنون ریشه‌ها و اساس تحریم فروپاشیده و مجبورند امتیازهای برحق ما را به ما بدهند.

سازمان شانگهای چگونه به اهرم امتیاز‌گیری ما از طرف غربی تبدیل می‌شود؟
ما با اتخاذ این رویکرد جدید در سیاست خارجی و با فعال‌کردن سایر ظرفیت‌های دیپلماسی کاری می‌کنیم که صرفا متکی به تفاهمی به نام برجام نباشیم. درنتیجه طرف غربی نمی‌تواند اگر تعهدی با ما امضا کرد همچون دوره ترامپ به‌راحتی از آن خارج شود و طرف اروپایی نیز نمی‌تواند به‌راحتی از عمل به تعهدات خود استنکاف ورزد. امروز اروپایی‌ها و غربی‌ها با این سیاست دیپلماسی متوازن متوجه می‌شوند بدعهدی برای آنها نیز هزینه‌ساز خواهد بود. این مساله مهمی است. اولین اصل در نظام بین‌الملل اصل هزینه و فایده است، طرف‌های غربی وقتی می‌بینند ائتلاف‌های بین‌المللی منجر به ایجاد درهم‌تنیدگی بین سیاست‌های ایران و قدرت‌های مهمی مثل چین و روسیه می‌شود و سایر کشورها نیز روزبه‌روز احساس نیاز بیشتری به ایران پیدا می‌کنند، متوجه هزینه‌های ایجادشده خواهند شد و به همین راحتی زیرتعهدات خود نمی‌زنند. باید تمام تلاش خود را کنیم که این مسیر جدید در سیاست خارجی به سمت عملیاتی شدن برود تا سایر کشورها متوجه آن نیازی شوند که سال‌ها به جمهوری اسلامی ایران داشتند.

برای درک بیشتر درمورد ابعاد عملیاتی رویکرد جدید ایران در سیاست خارجی و نگاه به شرق یک مثال ذکر کنید.
سال‌هاست روند عضویت ‌ما در شانگهای متوقف بود. یعنی به این مسیر نرسیده بودیم که فرآیند عضویت دائمی‌مان در این پیمان آغاز شود. این اولین پیمان چندبعدی رسمی است که ایران عضو دائم آن می‌شود و قدرت‌های بین‌الملل در آن حضور دارند و این واقعا دستاورد مهم و ارزشمندی است. پتانسیل‌هایی که ایران دارد باعث می‌شود نظام بین‌الملل به سمت ما سوق پیدا کرده و سازمان‌هایی همچون شانگهای برای اضافه‌کردن ایران به خود تمایل پیدا کنند. یکی از این پتانسیل‌ها حوزه ترانزیتی است. سال‌هاست در این رابطه که ایران هاب انرژی در جهان است بحث می‌کنیم اما غربی‌ها تلاش برای عدم‌تحقق این امر را در اولویت خود قرار داده‌اند تا این ابزار فوق‌العاده اقتصادی که جنبه‌های متنوعی را برای متحدان ما به وجود می‌آورد را از کار بیندازند. راهگذر شمال-جنوب تقاطع مهمی است که اگر راه بیفتد ایران را به یک مسیر امن و باصرفه در پروژه یک کمربند یک راه چین، پروژه ترکیه برای رسیدن به آسیای میانه و حتی پروژه‌های مالزی و استرالیا برای رسیدن به اروپا تبدیل می‌کند و عواید متعددی برای ما در حوزه‌های ترانزیت، بیمه، خدمات پشتیبانی و خدمات گردشگری و توریستی دارد و همچنین مناسبات فرهنگی ما با کشورهای دیگر را گسترش می‌دهد. همه اینها وضعیت فوق‌العاده‌ای را برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد می‌کند.

گسترش مناسبات فرهنگی چه دستاوردهایی برای ما خواهد داشت؟
نکته دیگر که مغفول مانده و بسیار حائزاهمیت است بعد فرهنگی است. سال‌هاست توسط جریانات غربی تبلیغات مسمومی برای ایران‌هراسی را شاهد هستیم که باید برای خنثی‌کردن آن دیپلماسی فرهنگی خود را با کشورهای هم‌جهت و کشورهایی که در مسیر ائتلاف‌سازی با ما هستند، تقویت کنیم. دیپلماسی فرهنگی باعث می‌شود شبکه نخبگانی جوامع موردهدف شناخت دقیقی از ایران پیدا کنند و پروژه‌های ایران‌هراسی خنثی شود. این شناخت باعث می‌شود ظرفیت‌های متنوع اقتصادی ما نیز فعال شود. می‌توانیم حوزه توریسم را فعال کنیم، دیپلماسی اقتصادی را پررنگ‌تر کنیم و برای مقابله با سوءتبلیغاتی که طرف‌های مختلف علیه ما انجام می‌دهند جامعه هدف و دامنه نفوذ را بیشتر کنیم. توجه به دیپلماسی فرهنگی همچنین در بهبود وضعیت دیپلماسی سیاسی ما نیز تاثیرگذار است. دیپلماسی فرهنگی امروز در دنیا به‌عنوان یک رکن مهم در تحقق سایر ابعاد دیپلماسی محسوب می‌شود؛ چراکه اولین اصل در نظام بین‌الملل تبلیغات و ایجاد جبهه فرهنگی است و می‌بینیم در دولت سیزدهم موضوع دیپلماسی فرهنگی به‌صورت جدی مورد توجه قرار گرفته است. با تدوین سند تحول دیپلماسی فرهنگی که سند پر‌اهمیتی محسوب می‌شود باید منتظر ایجاد تغییر وضعیت نسبت به قبل باشیم.

اگرچه ایران درحال پیوستن به سازمان همکاری شانگهای است اما برخی بهره‌مندی ایران از نتایج این همکاری را منوط به رفع تحریم‌ها و پذیرش لوایح مرتبط با پولشویی و مبارزه با تروریسم دانسته و این امر را مانعی بر سر تبادلات بین بانکی می‌دانند. ارزیابی شما در این رابطه چیست؟
ارتباطات ما با سازمان همکاری‌ شانگهای منوط به توافقات با طرف غربی و پذیرش شرایطی که غرب برای جمهوری اسلامی ایران تعیین کرده نیست. ما در ابتدای مرحله ورود به عضویت دائم سازمان همکاری‌ شانگهای نیز شرایط تحریمی را داشتیم و برخی کشورهای عضو شانگهای نیز الان در دامنه تحریمی غرب قرار گرفتند که نمونه بارز آن روسیه است. چین علی‌رغم آگاهی نسبت به سیاست تحریمی آمریکا این آمادگی را دارد که تقابلش با تایوان را حتی به سطح نظامی بکشاند. سازمان همکاری شانگهای نیز با ملاحظه دقیق وضعیت کشورها از آنها برای عضویت دعوت می‌کند. گره‌زدن همه‌چیز به مذاکره با غرب و تحریم‌ها صرفا یک فشار تبلیغاتی است و واقعیت اینچنین نیست. امروز در شانگهای شاهد تشکیل یک بلوک ضدتحریمی هستیم. تبادلات مالی که بین روسیه و چین برمبنای ارز ملی این کشورها انجام می‌شود، نشان‌دهنده افق این کشورها بر دلار‌زدایی است تا سیاست‌های غرب که همواره به‌دنبال ابزاری برای فشار به کشورهای مقابل خود است، تاثیرگذاری‌اش روی این کشورها را از دست بدهد. این سازمان ظرفیت‌های مالی ویژه‌ای دارد که مهم‌ترین آن وجود یک صندوق مالی برای دادن وام توسعه به کشورهای عضو است. علاوه‌بر این سرمایه‌گذاری کشورهای عضو شانگهای در کشورهای هدف نیز فرصت فوق‌العاده برای ما محسوب می‌شود.