سعیده اسدی، خبرنگار:در هفتههای اخیر اخبار مبتنیبر افزایش سطح روابط دیپلماتیک و سیاسی ایران و امارات پس از هفتسال تیرگی، به تیتری مهم در بازبینی تعاملات این کشور عربی با ایران تبدیل شده است. در همین راستا اظهارات انور قرقاش مبنیبر فرستادن سیف محمد الزعبی، سفیر پیشین امارات به تهران و تاکید بر این نکته که امارات متحده عربی دیگر بخشی از یک محور و ائتلاف علیه ایران نخواهد بود، نشان از تلاش این کشور برای بازسازی روابط با ایران دارد. مقامات اماراتی چنین تغییر رویکردی در سطح اعلانی را در چهارچوب سیاست تحکیم روابط با ایران و روابط دیپلماتیک خود با همسایه شمالی خود عنوان کردهاند که میتواند زمینهساز گسترش روابط فیمابین طی روزهای آتی باشد.
آشتی دیپلماتیک
پس از اعدام شیخ نمر توسط عربستانسعودی و حمله معترضان به اماکن دیپلماتیک این کشور در تهران و مشهد در دیماه 1394، امارات در همراهی با عربستان اقدام به کاهش روابط خود با تهران کرد. هرچند عربستان و تعداد دیگری از کشورها روابط خود را ایران را قطع کردند اما امارات درکنار کویت با فراخواندن سفرایشان فعالیتهای سفارتخانه خود در تهران را در سطح کاردار ادامه دادند. روابط ابوظبی-تهران طی هفتسال گذشته روابط دو کشور متاثر از این مساله بوده است. اما در یکسال اخیر و تحتتاثیر عوامل مختلف، مقامات ابوظبی و تهران با انجام گفتوگو و دیدارهای دوجانبه، تمایل خود را برای گسترش سطح روابط نشان دادهاند. بر همین اساس اظهارات مثبتی در این زمینه نیز عنوانشده است. در همین راستا 24تیرماه، انور قرقاش، وزیر مشاور در امور خارجی دولت امارات با اعلام خبر ارسال سفیر به ایران، اظهار داشت: «ابوظبی پذیرای ایجاد محور علیه هیچ کشوری در منطقه بهویژه ایران نیست. ما پذیرای هر چیزی هستیم که بدون هدف قرار دادن کشور ثالث از ما محافظت کند اما ایده رویکرد تقابلی با ایران چیزی نیست که امارات از آن استقبال کند.» این درحالی است که در ماههای گذشته سایر کشورهای عربی چون اردن و مصر نیز تلاش خود را برای گسترش روابط خود با ایران آغاز کرده بودند، در سوی دیگر نیز ایران و عربستان با میانجیگری عراق، پنج دور مذاکرات را در بغداد برگزار کردند.
دلایل تغییر رویکرد امارات
بروز تحولات منطقهای و فرامنطقهای در کنار عوامل موثر بر کنشگری سیاست خارجی امارات سبب شده این کشور علیرغم اختلافات با ایران، اقدام به تجدیدنظر در روابط خود با تهران کند. از مهمترین عوامل این مسئله میتوان به دلایل زیر اشاره کرد.
1- رویکرد سیاست خارجی دولت سیزدهم
با پیروزی سیدابراهیم رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته، نگاه به شرق اولویت و اهمیت بیشتری یافت. دستگاه سیاست خارجی دولت سیزدهم، طی یکسال گذشته با افزایش تحرکات و اعلام نیت خود در راستای گسترش روابط با همسایگان توانست موفقیتهایی را در این زمینه کسب کند. از طرفی همسویی بیشتر در بدنه حاکمیتی کشور سبب شد کشورهای منطقه با اطمینان از این همراهی و همسویی نسبت به گسترش روابط خود با ایران اقدام کنند. همین امر زمینه را برای پنج دور مذاکرات ایران و عربستان، تمایل مصر و اردن درخصوص گسترش روابط با تهران، مذاکرات ایران - قطر و ایران - عمان در رابطه با کاهش اختلافات منطقهای فراهم کرد. در ادامه این روند، امارات نیز با در نظر گرفتن این شرایط و رویکرد سایر کشورها بهویژه عربستان، گامهای خود برای بازنگری در روابط گذشته با همسایه شمالی خود را برداشته است. در همین خصوص حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران 30 تیر سالجاری با حضور در برنامهای تلویزیونی با اشاره به رویکرد همسایگان عرب، بیان داشت: «در حوزه همسایگان حاشیه جنوبی خلیجفارس، بعد از سال ۱۳۹۴ عربستان تصمیم به قطع رابطه دیپلماتیک با ایران گرفت و برخی کشورهای حوزه خلیجفارس در همراهی با عربستان سطح مناسبات دیپلماتیک را از سفیر به کاردار کاهش دادند. با اقداماتی که در شروع به کار دولت جدید انجام شد کشورهای حوزه خلیجفارس برای تحلیف آقای رئیسی دعوت شدند و تلاش شد با برنامههای عملی از همه ظرفیتهای سیاسی، دیپلماتیک و... در تقویت مناسبات با این کشورها استفاده کنیم. امارات تصمیم گرفت سفیر به تهران وارد کند و بهزودی سفیر این کشور وارد تهران میشود. کویت سفیر خودش را معرفی کرد و ما هم موافقت کردیم و ظرف روزهای آینده سفیر جدید کویت وارد تهران میشود.»
2- دلایل اقتصادی
از مهمترین دلایل تغییر رویکرد امارات در رابطه با ایران را میتوان اهمیت مساله اقتصادی عنوان کرد. امارات دومین شریک تجاری ایران بهحساب میآید. در سال 2021 حجم مراودات تجاری و بازرگانی دو کشور بیش از 15 میلیارد دلار تخمین زده شد که این رقم تا سال آینده میتواند به بیش از 18 میلیارد دلار افزایش یابد. علاوهبر این، توجه به مسائلی چون جایگاه ایران در تعاملات اقتصادی امارات، صرف هزینههای بالا در جنگ یمن و بروز بحران اوکراین سبب شده ابوظبی نگاه واقعبینانهتری نسبت به روابط خود با تهران اتخاذ کند. عبدالخالق عبدالله، تحلیلگر امور سیاسی اماراتی با اشاره به روابط اقتصادی دو کشور بر این امر تاکید کرده است: «ما میتوانیم تجارت را افزایش دهیم، میتوانیم محدودیتهای مالی را کاهش دهیم، میتوانیم کالاهایی را که ایران بهشدت به آنها نیاز دارد مبادله کنیم.»
3 -دلایل سیاسی
طی سالهای اخیر ابوظبی درصدد افزایش فعالیت و حضور دیپلماتیک خود در مناسبات و تحولات منطقهای بوده است. امارات برای نیل به این هدف اقدامات گوناگونی از همراهی با عربستان در حمله به یمن، شرکت در روند عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی و پیمان ابراهیم و تغییر رویکرد خود در مناسبات با سوریه و استقبال از بشار اسد را در پیش گرفت. علاوهبر این با شکست سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران که امارات همواره از حامیان این سیاست در منطقه بود، تداوم مذاکرات هستهای، احتمال توافق در مذاکرات و تغییر رویکرد کشورهای عربی برای گسترش روابط با تهران، شیخنشین امارات و سایر کشورهای عربی را به این نتیجه رساند که احیای روابط با ایران آنها را قادر به مدیریت روابط و کاهش تبعات بازیگری ایران در منطقه خواهد کرد.
4- بحران یمن
گذشت هفتسال از جنگ یمن، صرف هزینههای بالای نظامی و افزایش تهدیدات علیه امنیت این کشور توسط پهپادهای یمن نهتنها دستاوردی را متوجه این کشور نکرده، بلکه همراهی با عربستان در جنگ زیانبار بوده است. همین مساله موجب شده یمن به میدانی برای تضارب منافع این دو متحد قدیمی تبدیل شود. به همین دلیل حاکمان ابوظبی درصدد کاهش هزینههای سیاسی و نظامی ناشی از حضور در یمن و خروج از این باتلاق خودساخته هستند. با توجه به جایگاه جمهوری اسلامی ایران در یمن، امارات با در پیش گرفتن بهبود روابط با تهران، درصدد بهرهگیری از این جایگاه در راستای کاهش تهدیدات امنیتی خود است.
5- رویکرد آمریکا
آمریکا در دوران ریاستجمهوری ترامپ با افزایش فروش تسلیحات به کشورهای عربی، عدم توجه به مسائل حقوق بشری این کشورها، تسهیلگری پیمان ابراهیم و درپیش گرفتن سیاست فشار حداکثری علیه ایران سبب شده بود کشورهای حاشیه خلیجفارس در سایه اطمینان از حضور و فعالیت آمریکا در منطقه، رویکرد ستیزهجویانهای را درقبال ایران پیش بگیرند. اما روی کار آمدن بایدن در آمریکا و رویکرد وی درقبال تحولات منطقه و بینتیجه بودن سفر وی به غرب آسیا موجب شده کشورهای عربی اطمینان پیشین خود درخصوص حضور و بازیگری این کشور در منطقه را از دست بدهند. در چنین شرایطی در پیش گرفتن کاهش تنشها و حل بحرانهای منطقهای و سیاسی میتواند به مدیریت روابط این کشورها در مواجهه با آنچه آن را عوامل تنشزا مینامند، کمک کند.
درکنار عوامل و دلایل ذکرشده که هریک میتواند بهنوعی زمینهساز بهبود و گسترش روابط تهران – ابوظبی باشد، موانعی چون اختلاف بر سر جزایر سهگانه، عادیسازی روابط امارات با رژیمصهیونیستی و سطح بالای روابط سیاسی، امنیتی و اقتصادی میان ابوظبی و رژیم، بدبینی نسبت به فعالیت منطقهای ایران و امکان تداوم ایرانهراسی ازجمله مسائلی است که میتواند لرزشی بر بهبود روابط داشته باشد، بنابراین چگونگی مدیریت این موضوع، مسالهای است که در تحرکات سیاسی - دیپلماتیک باید مورد دقت و توجه قرار گیرند.