مرتضی عبدالحسینی، خبرنگار:حسین دروردیان، اقتصاددان در گفتوگویی با «فرهیختگان» به بررسی مساله نرخ بهره و اثرگذاری آن بر بازار سهام پرداخته و بر دو نکته؛ اولا تبعات منفی افزایش نرخ بهره و ثانیا اعتبار ازدسترفته بازار سهام تاکید دارد. این اقتصاددان صحبتهای خود را اینچنین شروع کرد: «موضوع و بحث اصلی تنها نرخ بهره بینبانکی نیست؛ چراکه این نرخ سوای از خود از موضع سیاستگذار پولی نیز خبر میدهد. این نرخ در یکی، دوماه اخیر افزایش پیدا کرده و اگر بهصورت میدانی شعب بانکی را نیز رصد کنیم متوجه میشویم نرخ سپردههای بانکی هم افزایش پیدا کرده است. موضوع سیاست انقباضی است و علامتهایی که گفته شد حاکی از همین موضوع بوده که آخرین گزارشهای پولی اعلامشده ازسوی بانک مرکزی نیز نشان میدهد این بانک با قدرت زیادی درحال جمعکردن پول است و بازار با کمبود وجوه نقد روبهرو است.»
وجاهت بازار سهام از بین رفته
درودیان درمورد اینکه آیا ریزش و رکود بازار سهام به افزایش محدود نرخ بهره بانکی مرتبط است، پاسخ داد: «زمانی که میخواهیم اثرگذاری نرخ بهره را مقایسه کنیم نمیتوانیم آن را با نرخ تورم مقایسه کنیم؛ چراکه تورم، قیمت کالا و خدمات مصرفی بوده. درواقع اثرگذاری نرخ بهره در تورم نمود بالایی ندارد؛ چراکه نرخ تورم از قیمت اقلام مصرفی، خوراک و... عمدتا تشکیل میشود. اثرگذاری نرخ بهره بر بازدهی انتظاری داراییها موثر است. مثلا اینکه فردی بهدلیل تجربههای تلخ سال99 بازدهی انتظاری چندانی برای بازار بورس متصور نبوده و همزمان با این موضوع وقتی نرخ بهره بالاتر برود یعنی بازار سهام شکنندهتر خواهد شد و فرد ترجیح بیشتری به همین نرخ بهره و سپردهگذاری بابت دریافت سود آن دارد. درواقع وقتی پرسیده میشود که آیا نرخ بهرهای که این روزها درموردش زیاد صحبت شده باعث ریزش بازار است، باید گفت شکنندگی بازار است که باعث میشود تغییری هرچند کوچک در نرخ بهره تا این حد بر آن تاثیرگذار باشد. بازدهی انتظاری که فعالان اقتصادی از بازدهی یکساله بورس دارند بهقدری نامطلوب است که تغییری بسیار کوچک در نرخ بهره در تصمیم آنها بر خروج سرمایهها از بازار تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین بازار سهام وجاهت و خوشنامی خود را از دست داده و در چنین شرایطی اثرگذاری نرخ بهره نمود بالاتری دارد.»
افزایش نرخ بهره محدود به کریدور باشد
این اقتصاددان ادامه داد: «هزینههای افزایش نرخ بهره بسیار پررنگ و قابلتوجه بوده بهطوری که در بخش تولید، تامین مالی سرمایه در گردش، فروش و... در نظام بانکی ترازنامه را بسیار بدتر خواهد کرد. این درحالی است که فواید آن با اما و اگر همراه است. بهطور مشخص مهمترین فایده نرخ بهره کنترل قیمت داراییها گفته میشود که در ایران کنترل قیمت در بازار مسکن و ارز خاصترین آن است. دستکاری نرخ بهره باید با انتظاراتی که درمورد تغییرات قیمتی نرخ ارز وجود دارد، متناسب باشد و اگر به هر علتی نرخ ارز جهش داشته باشد، تورم بهبار خواهد آمد؛ اما اگر زمانی که در شرف یک شوک به نرخ ارز یا بهنحوی بخش عرضه باشیم، میتوانیم به افزایش نرخ بهره فکر و عمل کنیم. پس افزایش زیاد نرخ بهره برای زمانی است که کشور در شرایط بسیار بیثبات یا در معرض شوکهای شدیدی باشد که اینچنین نیست. درحال حاضر فشار تورمی حذف ارز 4200تومانی تخلیه شده و از طرفی تقریبا بر به توافق نرسیدن برجام در زمان نزدیک نیز اجماع وجود دارد، پس با این اوصاف الان نیازی به افزایش زیاد نرخ بهره وجود ندارد و هر افزایشی که هست باید در کریدور و حدود میانگین چندماه اخیر باشد و نباید زیاد از حد با ابزار نرخ بهره بازی کرد.» درودیان توضیح داد: «بانک مرکزی کنترل سیاست ترازنامه بانکها را نیز بهعنوان یک سیاست انقباضی در دستورکار قرار داده که این سیاست هرچند تند بوده اما در زمینه اجرا موفق بوده است. این سیاست درجهت کنترل نقدینگی مفیدتر خواهد بود و همین الان هم میبینیم که رشد نقدینگی نسبتا مهار شده است. پس در چنین شرایطی افزایش نرخ بهره معنی نداشته و چهبسا اصرار بر آن کیفیت رشد نقدینگی را نیز تغییر دهد. درواقع با توجه به اجرای کنترل مستقیم ترازنامه بانکها بهعنوان یک سیاست انقباضی، افزایش نرخ بهره روی انقباض معنی نخواهد داشت. البته مجددا درمورد بحث اثرگذاری نرخ بهره بر بازار سهام باید تاکید کرد بازار سهام مشکلات زیادی دارد که بهعنوان مثال قیمتگذاری، یکی از مهمترینهاست. یا شکاف نرخ ارز بازار و نرخ نیما که بر سودآوری شرکتها بهطور جدی اثرگذار است. درحال حاضر این موارد تغییر نکرده و احتمالا هم نخواهد کرد، به همین دلیل بازار به نرخی مانند نرخ بهره واکنش نشان میدهد.»
در این رابطه بیشتر بخوانیم:
بهره بانکی؛ خالق رکود بورس؟(لینک)