عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ:چند سال پیش وقتی در کوچههای خیابان یوسفآباد قدم میزدید، کتابفروشیهای محلی را میدیدید که مشتری داشتند و مشتریهایشان آنها را بهخاطر کتابهایشان و حتی همان مدل کتابفروشی انتخاب میکردند، اما حالا بعد از گذشت چند سال از آن کتابفروشیهای ساده خبری نیست و همهشان تعطیل شدهاند. گزارش امروز درباره مهمترین شرط حیات کتابفروشیهاست؛ اینکه چگونه مهمترین محصولشان یعنی کتاب را عرضه کنند و درمعرض مخاطب قرار دهند. در همین مدت کوتاه چند کتابفروشی در تهران و شهرستانهای مختلف بهدلیل مشکلات زیادی تعطیل شده است، اما ما فقط از تعطیلی کتابفروشیهای تهرانی شنیدیم و در رسانهها به آن پرداختیم. گویا رسانهها از تعطیلی کتابفروشیهای شهرستانها مثلا دو کتابفروشی که چند روز پیش در شیراز تعطیل شدند، هیچ خبری ندارند. به سراغ علیرضا محبی، مدیرسابق کتابفروشی کیهان در تهران رفتیم و او برایمان از 13 راهکاری گفته است که برای حفظ یک کار فرهنگی باید از آن استفاده کرد. او در بخشی از صحبتهایش در این یادداشت میگوید: «در این سالها آنقدر همه بهدنبال تیراژ و عدد رفتهاند که واقعا جای کار باکیفیت خالی است. من حس میکنم اگر کسی دنبال خلق یک کیفیت متمایز، یک هویت، یک تشخص باشد، یعنی آن کار یک تشخصی پیدا کند ارزشمندتر است، ولو اینکه کوچک باشد؛ یک کتابفروشی کوچک ولی باکیفیت و باهویت که هرکسی داخلش میآید از آن بهره و درک مناسب ببرد.» روحالله کاظمی، مسئول سابق کتابفروشی آیه در شهر اراک است. او درحقیقت یک کتابفروشی ورشکسته را به دست گرفت و برای هدایتش ایده داشت، اما از یک جایی به بعد به دلیل مورد حمایت قرار نگرفتن و نداشتن متولی در حوزه کتابفروشی مجبور میشود کارش را تعطیل کند. کاظمی در بخشی از صحبتهایش به «فرهیختگان» گفت: «ما در سطح کلان برای سیاستگذاریها، در سطح خرد میان مردم و در سطح میانی بین نخبگانمان تعریفی از کتابفروشی نداریم و این خلأ وجود دارد.»
در این رابطه بیشتر بخوانیم:
نگاهی به شمایل کتابفروشیها در کشور(لینک)
13درسی که در کتابفروشی «کیهان» یاد گرفتیم(لینک)
چرا کتابفروشیها باید شکست بخورند؟(لینک)
یک داستان واقعی از غربت کتابفروشیهای شهرستان(لینک)