هانیه علی نژاد، خبرنگار:«خطبه اصغر» عنوان کتابی از علیمحمد مودب، شاعر و نویسنده ایرانی است. این مجموعه شعر در قالب مثنوی و با موضوع واقعه کربلا و حضرت علیاصغر(ع) در انتشارات سوره مهر چاپ و منتشر شد. علیمحمد مودب پیش از این آثاری چون «عاشقانههای پسر نوح»، «کهکشان چهرهها» و «مردههای حرفهای» را در کارنامه آثار خود دارد. آثار مودب غالبا در حوزه شعر سپید، نیمایی و کلاسیک دستهبندی میشوند.
در ادامه بهبهانه انتشار کتاب تازه این شاعر با او گفتوگویی داشتیم و از تولید این اشعار و جایگاه ادبیات آیینی در شعر امروز گفتیم و شنیدیم.
آقای مودب، حالوهوای اشعار کتاب «خطبه اصغر» چگونه است؟
این کتاب یک مثنوی بلند درباره شهادت حضرت علیاصغر(ع)، خردسالترین شهید کربلاست. تلاش کردهام با نگاه به سنت منظومهسرایی ایرانی و با نگاهی به همان ساختاری که گذشتگان ما کار میکردند، اما با بیان و نگاهی نو کار کنم.
آثار کمی درمورد حضرت علی اصغر(ع) وجود دارد. چطور شد این شخصیت را در واقعه عاشورا انتخاب کردید؟
من رویایی دیدم و با این موضوع درگیر شدم و دوست داشتم به این دعوت لبیک بگویم. در مقدمه کتاب هم درباره این رویا سخن گفتهام، اما کار سخت بود. کمکم در اینباره مطالعه کردم. همانطور که گفتید درمورد حضرت علیاصغر(ع) متون بسیار کمی وجود دارد و بیشتر بهصورت اشاراتی ضمن مباحث دیگر مطالبی در متون ماست و به همین جهت قریب به 15 سال طول کشید تا با مطالعه منابع و کتابهایی در این حوزه به مرور این محتوا برسم. شعرهای متعددی در قالبهای مختلف درباره این شخصیت کربلا نوشتم اما هیچکدام من را راضی نمیکرد و دوست داشتم کار بهتری انجام دهم. تا اینکه محرم دوسال گذشته توفیق یافتم درنهایت بهصورت یک مثنوی مطالب را بیان کنم.
کدام بخش شعر را بیشتر دوست داشتید؟
چون سالها با این شعر درگیری روحی داشتم بیت به بیت این مثنوی را دوست دارم. دوست داشتم در زمانه ما که توحیدیه کمرنگ شده است، یک توحیدیه در آغاز کار داشته باشم که روایتی عاشورایی از تکوین در این توحیدیه ارائه دادم و اشاراتی هم به ماجرای حضرت علیاصغر داشتم. درکنار آن سعی کردم با نگاههای متفاوت به شهادت حضرت علیاصغر(ع) نگاه کنم. سعی کردم کار صرفا چیزی نباشد که صرفا دلی باشد. با توجه به متون سعی کردم این متن حاوی اطلاعات موجود درباره حضرت هم باشد. ضمن اینکه یک شعر و منظومه است و باید شکل و ساختار شعر را داشته باشد. سعی کردم با توجه به اینکه خودم هم الهیات و علوم قرآنی خواندهام، نگاهی به روایات و تاریخ داشته باشم. مجموعه سالها تلاش من برای نزدیکشدن به روایت شهادت حضرت، این اثر بود که به آستان حضرت علیاصغر(ع) تقدیم شده است. نام خطبه اصغر هم به این جهت بر کتاب گذاشته شد که این شهید شهیدی است که خطبه و سخنی ندارد و گویی شعر دوست دارد که خطبهای ایراد و شهادت ایشان را تفسیر کند. من بهدنبال فرم و محتوایی بودم که این کار را به بهترین شکل انجام دهد.
طولانیشدن پروسه تولید این اثر موجب از بینرفتن پیوستگی اثر نشده است؟
خیر. زیرا نوشتن من درطول قریب به دو ماه رخ داد و من 15 سال قبلش درحال مطالعه و بررسی و با این ایده درگیر بودم که منتج شد به این مجموعه که امیدوارم موردقبول حضرت سیدالشهدا(ع) و حضرت علیاصغر(ع) قرار گرفته باشد.
مهمترین چالشهای ادبیات عاشورایی چیست؟
مهمترین بحث این است که ما بدون شناخت یا با شناخت کم وارد میدان نشویم. نیاز اصلی ما این است که روایات و تاریخ را مطالعه کنیم و با حضرات معصومین(ع) در متن تاریخ و در متن روایت دیدار کنیم. انسان نمیتواند از چیزی که نمیشناسد سخن بگوید. بهاصطلاح دلی کار کردن با شناخت کم موجب میشود ادبیات ما چه در محتوا و چه در ساختار و بیان هنری دچار ضعف شود.
امروزه جایگاه ادبیات عاشورایی و آیینی کجاست و چه اتفاق نویی باید در آن رقم بخورد؟
عاشورا در دیدگاه ما کانونیترین میدان در شهر مفاهیم است. این میدان تا همیشه میتواند محل رفتوآمد باشد. منتها باید اهل و بلد میدان بود. ما بهعنوان کسانی که میخواهیم در این حوزه کار کنیم باید در ابتدا روی خودمان کار کنیم و شناختمان را نسبت به معارف اهلبیت(ع) بالاتر ببریم. شاعر آیینی نباید شعرش تنها نتیجه ارادتش به اهلبیت(ع) باشد. باید شناخت و تسلطش بر محتوا و فرم هنری نیز در آن دخیل باشد. ما باید در خود شعر متبحر باشیم و درکنار آن در حوزه مذهب و آیین نیز آگاهی داشته باشیم. تلفیق این دو باعث میشود شعر آیینی زمان ما شکل بگیرد. شاعری چون «محتشم» در لفظ و سخنوری با بزرگان شعر فارسی برابری میکند و درکنارش در محتوا هم متبحر و دانشمند است. تلفیق این دو ضلع، ادبیات آیینی ما را زنده و درخشان نگه میدارد. اگر در هرکدام از این دو کم بگذاریم آسیب خواهیم دید. آسیبی که امروزه وجود دارد این است که شاعران از روی ارادت و علاقه درباره اهلبیت(ع) شعر میسرایند و شناخت درستی از شعر ندارند. امیدوارم در دوضلع و دو بال این پرنده کار کنیم. هم شاعر باشیم و هم آیینی و نه اینکه شعر آیینی ما، آیینی شعر باشد. شعر آیینی باید هم شعر باشد و هم آیینی باشد.